محبت
دسته
ادبی (605)
شعر (454)
خبر (408)
مذهبی (383)
سیاسی (284)
مهدی نامه (242)
مقالات (173)
علمی (167)
احادیث (152)
خبر سیاسی (123)
طنز (111)
گفتگو (86)
سخنرانی (77)
حوادث (66)
در محضر شهید (57)
فرهنگی (46)
دل نوشته ها.. (45)
خاطرات (43)
عاشورایی (39)
نامه (32)
جبهه و جنگ (26)
هنری (25)
دعا (17)
قیصر امین پور (17)
اجتماعی (15)
در محضر امام (14)
بیانیه (12)
زندگی نامه (10)
فتوی (9)
ورزشی (9)
پیام (5)
رهبری (3)
فلسفه و عرفان (2)
پیامک (2)
اخلاقی (2)
اقتصادی (2)
گردان مالک (1)
اطلاعیه (1)
سینمایی (0)
فیلم (0)
تواشیح (0)
کاریکاتور (0)
عکس (0)
بدون موضوع (7)
وبلاگهاي برگزيده
در راه
ولایت
حضور عشق
وبلاگ پرخوران گمنام
آقای برادر وارد می شود
بزرگترین وبگاه ایرانیان
تنها هستی
من و تو
دختر خوب و nazanin
و برای رحمت آفریدشان
ام البشر+ابوالبشر=...؟؟!!
کلبه تنهایی
قاصدک خدا
سلیم آبادی
...*آهسته بیا*...
دهکده رویایی
***هرچی بخوای***
نفس....
جستجوگری در مسیر "شدن"
مهدی
طلوع
اطلاعات و اخبار ورزشی
آرشیو
ازتاریخ 1388/11/01 تا تاریخ 1388/11/30
ازتاریخ 1388/10/01 تا تاریخ 1388/10/30
ازتاریخ 1388/09/01 تا تاریخ 1388/09/30
ازتاریخ 1388/08/01 تا تاریخ 1388/08/30
ازتاریخ 1388/07/01 تا تاریخ 1388/07/30
ازتاریخ 1388/06/01 تا تاریخ 1388/06/31
ازتاریخ 1388/05/01 تا تاریخ 1388/05/31
ازتاریخ 1388/04/01 تا تاریخ 1388/04/31
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 1827257
تعداد نوشته ها : 1695
تعداد نظرات : 564
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان
نامه انصاری به لاریجانی:چرا نمی‌گذارند درباره انتخابات هم مثل هولوكاست تحقیق شود؟

نامه انصاری به لاریجانی:چرا نمی‌گذارند درباره انتخابات هم مثل هولوکاست تحقیق شود؟

*دوستانی که تحقیق درباره بسیاری از مسایل تاریخی از جمله تحقیق درباره جعلی بودن هولوکاست را حق مسلم آزاداندیشان دانسته‌اند چرا اجازه تحقیق درباره مساله ساده انتخابات را نمی‌دهند
*اگر قرار باشد کودتای مخملی و نرم اتفاق بیافتد اول کودتای اخلاقی و هتاکی و شایعه پراکنی و فرهنگی شکل می‌گیرد و خواص و نخبگان و پیشگامان نهضت و آزاد اندیشه و دلسوزان واقعی ملت و اسلام و حتی دودمان امام از گزند حرافان و مدعیان در امان نمی‌مانند

در پی اظهارات اخیر محمد جواد لاریجانی در خصوص بیت حضرت امام و سید حسن خمینی، مدیر موسسه نشر و آثار امام خمینی(ره) در نامه‌ای به وی،تاکید کرد تامل بیشتری بر اهداف حرمت‌شکنان دودمان حضرت امام خمینی (س) بنماید.

به گزارش ایلنا متن نامه محمد علی انصاری بدین شرح است :
جناب آقای دکتر محمد جواد لاریجانی
با سلام

لطفا تامل بیشتری بر اهداف حرمت شکنان دودمان حضرت امام خمینی (س) بنمایید
چند گاهی است ملت ایران موجی از تخریب و شایعه و بعضا اهانت را علیه بیت شریف امام و خصوصا حضرت حجت الاسلام و المسلمین آقای حاج سید حسن خمینی مشاهده می‌کند اینجانب به تاسی به بیت مکرم امام بنا نداشتم به دروغ پردازی‌ها و دشنام‌ها و تخریب‌ها پاسخ گویم اما سابقه آشنایی مرا برآن داشت که چند کلامی هر چند کوتاه در این باره بنگارم باشد که اگر لازم بود در آینده شرح و بسط بیشتر در این حوزه بدهم.

قطعا برای مردم و بسیاری از صاحب‌نظران این سوال مطرح است که فلسفه این کار چیست و با بیان آن چه هدفی را دنبال می‌کنند بی‌گمان توفیق کامل در پاسخ به این سوال مستلزم بازخوانی و واکاوی امواج گسترده شایعات و تخریب‌ها علیه شخص امام و یادگاران گرانقدر ایشان قبل و بعد از انقلاب است شاید برای نسل دوم و سوم و حتی نسل اول انقلاب دشوار باشد باور این واقعیت که امام با آن همه ابعاد بیکران معنویت، عرفان، فقاهت، سیاست و ایثار در راه نجات مردم، آماج تهمت و هتک و برچسب‌های گوناگون وابستگی از قبیل وابسته به اجانب، غیر ایرانی، کمونیست و. . . قرار گرفته باشد و یا فرزندان پاک و نجیب و فاصل و با ایمان ایشان مرحوم آیت‌الله شهید حاج آقا مصطفی و خصوصا مرحوم حجت الاسلام والمسلمین آقای حاج سید احمد خمینی با شدت بیشتری هدف این تهاجمات باشند. تا آنجا که امام را علی‌رغم دعوت به سکوت و صبر و خویشتن داری فرزندانشان مجبور به دفاع از آنان بنمایند و تصریح کنند که احمد بعد از من از تو انتقام می‌گیرند آری، این واقعیت است که اتفاق افتاده است اما نکته مهمی که کار بررسی و نتیجه‌گیری را از هدف طراحان دشوار می‌کند این است که نمی‌توان همه امواج تخریب و توطئه و شایعات را در یک طیف یا یک گروه و تفکر جستجو کرد. هر چند که نتیجه و محصول هم یکی باشد. ولی باید تصدیق کنیم که تمامی بسترها و پیشینه‌ها همچنان فعالند و چه بسا فعال‌تر نیز شده‌اند زیرا اگر امام از یک دودمان اصیل و پاک و فرزندان شایسته برخوردار نبود بعد از امام سیل حملات و انتقادات شیب ملایم تریب پیدا می‌کرد اما وجود یک کانون گرم و معنوی و همراه و همدل با آرمانهای امام و انقلاب در بیت امام همانند جناب آقای حاج سید حسن خمینی که از محبوبیت و مقبولیت خاصی برخوردار است باعث آشفتگی و عصبانیت بیشتر آنان شده است و علی‌رغم ارتقائ جایگاه علمی و سیاسی واجتماعی و مردمی و اخلاقی روز افزون ایشان به شدت القاء می‌کنند که آقای حاج سید حسن آقا شان و جایگاه جز انتساب به امام ندارد.

از جنابعالی که منتسب به بیت شریف مرجعیت هستید و از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون در مناصب و عرصه‌های گوناگون از خوان نعمت جمهوری اسلامی ایران و امام بهره وافر نصیبتان شده است و به لطف و مدد الهی این بابت همچنان به روی شما و سایر عزیزان بیت شما باز و روز افزون است تعجب است که چرا بر خلاف نظر غالب دوستان اعم از جناح چپ و راست که شرایط کنونی کشور را بسیار حساس و گذر منطقی و عقلانی از آن را ضرورت حفظ و تداوم نظام وا نقاب و منافع ملی می‌دانند شمشیر از رو بسته‌اید و اقدامات خیر خواهانه و دولسوزانه شخصیت‌های برجسته و خدمتگذاران صدیق انقلاب را به رودرویی با نظام و اقدام علیه امنیت ملی کشور تفسیر نموده‌اید آیا احتمال نمی‌دهید که اعتراض مردم و نخبگان و جناح‌های سیاسی کشور درباره انتخابات برای کشف حقیقت و رفع ابهام از ذهن‌ها باشد. دوستانی که تحقیق درباره بسیاری از مسایل تاریخی و از جمله تحقیق درباره جعلی بودن هولوکاست را که از سوی رییس جمهور محترم طرح و در دنیا جنجال وسیعی براه اندخت حق مسلم آزاداندیشان و تاریخ دانان ومخالفت با آن را خلاف دموکراسی و آزادی بیان و اندیشه دانسته و گلایه دارند که چرا در طرح تحقیق از یک موضوع تاریخی اینقدر عصبانیت و آشفتگی وجود دارد چرا اجازه تحقیق درباره مساله ساده انتخابات را نمی‌دهند و یا در مورد یادگار امام جناب آقای حاج سید حسن آقا خمینی، آیا هیچ دلیل موجهی از حجت شرعی یا مشکل شخص و امثال آن پیدا نمی‌شود که به ناچار به دروغ پردازی‌های هدفمند دهها بولتن و جعلیات بعضی از چهره‌های پشت صحنه تخریب روی می‌آورند ودر این روزها مکرر ملاقات ایشان را بامراجع یا سفر به فرانسه و یا شرکت در جلسات سران اصلاحات وکاندیداتوری ریاست جمهوری القاء می‌کنندو دانسته یا ندانسته براساس آنها نظریه‌پردازی و قضاوت نمود و جالب اینجاست که تمام خبرهایی همانند این، دروغ و بی‌اساس بوده و بعید است گویندگان از دروغ بودن بی‌اطلاع باشند اکنون بهتر که در این مجال یک تقسیم‌بندی اولیه وکلی ارایه دهم و قضاوت را در مورد افراد و گروهها به خود مردم واگذارم.

طیف اول، ‌آنانکه با هدف خیرخواهی و مصلحت اندیشی نصحیت و نقد و تذکر دارند ولی از دو نکته غافلند اول اینکه خیرخواهی و نقد هیچ گاه با ادبیات بد اخلاقی و هتک و اهانت قابل جمع نیست و دوم اینکه نصحیت و نقدو اعتراض چرا قبل از اینکه در فضای رو در رو و صمیمانه انجام شود در فضای غوغاسالاری و رسانه‌ها طرح و پیگیری می‌شود مردم به خوبی بین ادبیات دوستی و خیرخواهی یا ادبیات تحکم و انتقام و تخریب و طلبکاری فرق قائلند قطعا از نگاه آنان یک مقاله یا سخنی که در آن پیش داوری‌ها و قضاوتهای نابجا وجود دارد را نمی‌توان با یک جمله به ظاهر قصد خیرخواهی تطهیر نمود چه کسی امروز می‌تواند ادعا کند که در زمان امام و پس از آن باب نقد و اعتراض و نصیحت صحیح بر روی مردم و نخبگان بسته بوده است که آنان مجبور به شیوه‌های ناصواب باشند.

گروه دوم، آنانکه تیرگی و سیاهی و ارزش ستیزی بر باطن آنان سایته انداخته است و نمی‌توانند در برابر پاکان وخوبان و آزاد صفتان صف آرایی نکنند در حقیقت جنس و فکر و عمل آنان شیطانی است و در همه ادوار تاریخ بشریت بوده‌اند و هیچکدام از پاکان و صالحان و پیامبران و امامان و دودمان آنان بی نصیب از حملات و هتاکی آنان نبوده‌اند و قهرا امام و پیروان راستین امام ودودمان آنان نیز بی‌نصیب نخواهند ماند.

گروه دیگر افراد، خانواده‌ها، حکومت‌ها، احزاب و انجمن‌هایی که در حوادث قبل و بعد از پیروزی، ‌خواسته یا ناخواسته در برابر امام و انقلاب صف آرایی کرده‌اند و متحمل خسارت‌های جانی و مالی و اجتمای شده‌اند طبیعی است که نگاه آنان به امام یاران و دودمان امام دوستانه نیست البته در میان این گروه هم بسیار بوده‌اند کسانی که با عقل و انصاف بر کینه و حب و بغض شیطانی و شخصی خود غلبه کرده‌اند و همگام و همراه مردم شده‌اند و تا مرز شهادت هم پیش رفته‌اند.

گروه دیگر منتقدین و متعرضینی که بد اخلاقی و بی‌پروایی بر اندیشه سیاسی و حتی مکتبی آنان سایه انداخته است و ادبیات آنان هتک حرمت و پرخاشگری و سیتزه جویی و دشمن تراشی و فرافکنی ومهم تر از همه خود برتر بینی در همه حوزه‌هاست و متاسفانه بعضی از اصحاب رسانه‌ها و مطبوعات از این طایفه‌اند کان هیچ فردی از گزند آنان مصونیت ندارد و اینجانب با قاطعیت می‌گویم که بسیاری از تنش‌ها و اختلافات و کینه‌ها از کانون بغض این رسانه‌ها شکل گرفته و متاسفانه رو به توسعه است و اگر رویه آنان را در راستای دوستی و خدمت به نظام وامام وولایت و مردم تفسیر کنیم قطعا برای ایجاد شکاف و نهایت آسیب‌پذیری نظام نیازی به دشمن خارجی و داخلی نیست و باید همه ما به خدا پناه ببریم از اینکه این افراد بخواهند در دفاع از اسلام و امام و نظام به حربه سب و لعن و تکفیر رو بیاورند در این کشور انشاء‌الله هیچگاه کودتای نظامی ومخملی و نارنجی و امثال آن شکل نخواهد گرفد و این هم یک اهانت بزرگ تاریخی به نظام و امام و رهبری و مردم است که درباره آنان چنین قضاوتی باشد ولی اگر قرار باشد کودتای مخملی و نرم اتفاق بیافتد اول کودتای اخلاقی و هتاکی و شایعه پراکنی و فرهنگی شکل می‌گیرد و خواص و نخبگان و پیشگامان نهضت و آزاد اندیشه و دلسوزان واقعی ملت و اسلام و حتی دودمان امام از گزند حرافان و مدعیان در امان نمی‌مانند و در حیرت از وظیفه صبر و سکوت یا فریادو اعتراض و دفاع از خود که سخت‌ترین آزمایش است مستاصل و ناتوان می‌شوند. آری اگر این راه و رسم ادامه یابد و حرمت و اخلاق انسانها فدای برداشت های متحجرانه و یک سویه بعضی از قلم بدستان گردد همه چیز در راه هست راستی این داستان تمامیت خواهی کی به پایان می‌رسد و راستی هر که با ما نیست دشمن است از کدام فرهنگ از کدام رفتار امام و گفتار امام و ولایت شکل گرفته است که یک روزنامه‌چی یا نویسنده چنین تصور کند که در این کشور باید همه افراد حتی در جایگاه مرجعیت، استاد حوزه و دانشگاه، ‌مبارزان سیاسی و انقلابی و دودمان امام از معبر تفکرات سیاسی آنان مشروعیت پیدا کنند و خارج از دایره آنان به نفاق، توطئه براندازی نظام وابستگی به اجانب، لیبرال و سکولار و دهها برچسب دیگر متهم کردند.

چرا افرادی تصور می‌کنند که فقط آنان عصاره اسلام ناب و ولایت و یا معجون کامل ارزش‌های انسان و سرآمد معرفت و اخلاق و دین‌شناسی و به تعبیر بهتر میزان الاعمال یک ملت بزرگ و انقلابی هستند که به هرکس که باب میلشان بود نمره قبولی و الا مردود و یا هم کلاس نفوذی‌ها و بیگانه‌پرستان و منافقین شده و نهایت کارنامه مهدورالدم بودن آنها امضا شود و جالب است که بعضی از آنان که سواد متعارف و معمولی هم ندارند بر کرسی قضاوت تعیین حد علمی و فقاهت و شان رجال سیاسی و نخبگان کشور نشسته‌اند و اخیرا پای بعضی از علیا مخدرات نیز به این معرکه باز شده است و علی‌رغم داشتن نظرات افراطی بر ناصواب بودن حضور زنان در عرصه‌های مدیریت کشور تعیین شان و منزلت آسمانی و زمینی حسینی و یزیدی، اعتبار و عدم اعتبار افراد و جریانات با سابقه انقلاب را برعهده گرفته‌اند. آیا ما انتظار داریم جامعه در ورای یک چنین بی‌انصافی‌هایی به ساحل وحدت و آرامش برسد و ریشه افراطی‌گری و تعصب و تحجر خشکانیده شوند و در لایه‌‌های زیرین آن داستان غم‌انگیز بازداشتگاه کهریزک رقم نخورد. کج‌اندیشان باید بدانند که سرانجام مقاله‌های امثال رشیدی مطلق درباره امام در سال 56 و بعضی از سردبیران مجهول‌الهویه خبرگزاری‌ها در زمان حاضر به یک چیز ختم می‌شود و مجددا تاکید می‌کنم سخنان و تحلیل‌های بی‌پایه و قضاوت‌های غیرمنصفانه افراد و جناح‌ها را درباره بزرگان یا دودمان امام نمی‌توان با لعاب کم‌رنگ خیرخواهی و دوستی با امام تقویت نمود.

گروه پنجم آنان که منصب و قدرت بر ایشان یک موهبت و ذخیره و سرمایه است و عملا مایل نیستند  در رقابت جدی گوی قدرت را از دست بدهند. طبیعی است آنان با هر کس که در مظان کسب قدرت باشد با احتیاط و بدبینی و حتی دشمنی و تخریب برخورد می‌کنند چه آن فرد تمایل به قدرت داشته باشد یا نداشته باشد داستان مجعول کاندیداتوری آقای حاج حسن آقا خمینی برای دوره یازدهم ریاست جمهوری و داستان اهانت سایت پارتیزان درسال 1386 به ایشان و نقل قول‌های محفلی ورسانه‌ای سال 1387 درانتخابات دهم از این قماش است. از هم اکنون با ارائه کدهای جعلی و تحلیل‌های خودساخته اصل حضور ایشان در رقابت انتخابات 4 سال دیگر را مسلم گرفته و توپ چیها شروع به شلیک کرده‌اند و عذرشان المامور معذور است و سایت‌های نصیحت -تهدید- اهانت به کار افتادند. افرادی می‌گویند که شان دودمان امام نیست که در سیاست دخالت کند و این را مستند به اظهارنظر امام می‌کنند در حالی که چنین امری بالکل بی‌پایه و اساس است. بعضی‌ها می‌گویند شان دودمان امام نیست که جناحی باشند. البته این نکته مهمی است و تاکنون نیز چنین بوده است، لیکن از نگاه آنان فراجناحی دودمان امام یعنی قطع همه نوع علقه اخلاقی و سیاسی و عاطفی با جناح مخالف آنان به این معنی که اگر جناب آقای حاج سید حسن آقا خمینی حتی از باب اظهار همدردی به عیادت یا بازدید آنان برود، فریاد وا اسلاما و اماما بلند می‌شود که ایشان به دیدار خانواده زندانیان و یا آقای بهشتی و امثالهم رفته است و تیترهای کذایی بعضی از خبرگزاری‌ها و سایت‌ها که متاسفانه بعضی از آنان دولتی و یا درسایه حمایت دولت‌اند و اینجانب با توجه به این که سی سال است فعالیت و سیاست خبرگزاری‌های رسمی را از نزدیک مشاهده می‌کنم همانند امروز سراغ ندارم یک خبرگزاری رسمی مطلبی را همانند سفر یادگار امام به فرانسه جعل کند و پس از تکذیب موسسه نیز اصرار بر صحت جعل خود داشته باشد.

تمامی اینها ناشی از توهم رقابت است که به تعبیر قرآن کریم (یحسبون کل صیحه علیهم ) گمان می‌کنند که هر فریادی علیه آنان است و چه بسا کابوس شخصیت دودمان امام خواب را از آنان گرفته باشد که با سراسیمگی خبر جعل کرده و موکد براه می‌اندازند که حاج حسن آقا خمینی در جلسه سران اصلاحات رسما نامزدی خود را اعلام کرده است، حضرات آقایان هاشمی و موسوی خوئینی‌ها و خاتمی چنین و چنان گفتند یا دختران بزرگوار امام دوباره حضور یا عدم حضور یادگار امام در فلان جلسه ابزار رضایت یا نارضایتی کردند و تعجب این که بسیاری از این تحلیل‌ها و برداشت‌ها در بعضی از بولتن‌های نهادها و ارگان‌ها نیز با آب و تاب منعکس می‌گردد، اگر نگوییم که اصل اخبار نیز ساخته و پرداخته آنان است.

جناب آقای لاریجانی هر کس در این وانفسای معرفت و صداقت به گونه‌ای دین خویش را به امام ادا کرده است. حوادث این روزها یادآور گذشته دور تاریخ ما است، ولی بگذارید از این تلخی‌ها بگذرم. در این مجال تا اندازه‌ای خیال دوستانتان را آسوده کنم و با شناختی که از بیت شریف امام دارم عرض کنم که زحمت تحلیل و تهدید به خود راه ندهید و مطمئن باشید که رقابت شکل نمی‌گیرد و جمع‌بندی من راجع به بیت شریف امام این است:

1-آنان هرگز مرعوب نمی‌شوند.
2-مفتون اسم و نام و رسم نیستند.
3-آزادانه و شجاعانه از حق وانصاف و عدالت و اسلام ناب دفاع می‌کنند.
4-همواره در خط اصیل امام و حفظ نظام بوده و خواهند بود.
5-انشاءالله سرنوشت و جایگاه آنان با دست لطف الهی رقم خواهد خورد کما این که در مورد امام و یاران راستین او چنین بوده است.
والسلام علیکم و رحمه الله
محمدعلی انصاری

منبع : آینده

(0) نظر
دسته ها : سیاسی - نامه
دوشنبه سیزدهم 7 1388
طنز/ نقش «ناموس» در اغتشاشات اخیر

طنز/ نقش «ناموس» در اغتشاشات اخیر

 شکیبا، شهرام  - سایت «شفاف» که ارگان اینترنتی ستادهای امتداد مهر محمود احمدی‌نژاد در انتخابات گذشته ریاست‌‌جمهوری بوده شعارهای پیشنهادی علیه دو کاندیدای دیگر انتخابات اخیر را منتشر کرده است.

سایت «شفاف» که ارگان اینترنتی ستادهای امتداد مهر محمود احمدی‌نژاد در انتخابات گذشته ریاست‌‌جمهوری بوده شعارهای پیشنهادی علیه دو کاندیدای دیگر انتخابات اخیر را منتشر کرده است.
«در مقابل فتنه‌گران چه شعارهایی بدهیم» عنوان بخشی است که در این سایت به جمع‌آوری شعارها می‌پردازد.

در این سایت آمده: «فعلاً برای مبارزه با برخی تجمع‌ها که در مهرماه سال جاری کلید خورده است، این شعارها را به دوستان انقلابی‌مان پیشنهاد می‌کنیم.» آنچه درپی می‌خوانید، برخی از این شعارهاست.

- تا خون در رگ ماست، احمدی در دل ماست!

شرح: رئیس‌جمهور را دوست داشتن خوب است. اما قافیه هم در شعار مهم است. من نمی‌دانم چرا برخی‌ها اساساً با قافیه مشکل دارند. «رگ» با «دل» ارتباط دارد ولی هم‌قافیه نیستند. اگر بنا بود فقط ارتباط مهم باشد، آوردن لفظ «سرخرگ آئورت»‌ ارتباط بیشتری با دل داشت. لذا باید گفته می‌شد: «تا خون در سرخرگ آئورت ماست، احمدی در دل ماست.»

- موسوی آسه برو، آسه بیا، احمدی برگشت.

شرح: استفاده از ضرب‌المثل‌ها و یا ابیات مشهور در شعار اساساً کار جالب و مفیدی است ولی آدم باید دقت کند که چه چیزی را از ضرب‌المثل برمی‌دارد و چه چیزی جایش می‌گذارد.

- هرکی که ناموس داره، احمدی رو دوس داره.

شرح: این دوستان بناست آشوب‌ها را با شعارهایشان بخوابانند. انصافاً اگر کسی به موسوی رأی داده باشد، یعنی از همان 13 میلیون نفر باشد و پشت پنجره خانه‌اش همچین شعاری بدهند، چه‌کار می‌کند؟

از رئیس جمهور باید اطاعت کرد ولی واقعاً دوست نداشتن رئیس‌جمهور به ناموس آدم ضربه می‌زند؟

- جومونگ ایران زمین، احمدی نازنین

شرح: خوب است که در شعارها از مشهورات استفاده شود. ولی بد نیست به زندگی شخصیتی که رئیس‌جمهور نازنین را جایش می‌گذاریم هم یک نیم‌نگاهی بیندازیم. بحث شباهت‌هاست. این آقای جومونگ در نسخه اصلی سریال از بعضی‌ جهات معلوم‌الحال است. خوش‌تیپی تنها که ملاک نیست. شاید بهتر بود می‌گفتند: «رستم ایران‌زمین، احمدی نازنین» هم وجوه مشابهت بیشتری بود هم از جهت ملیت‌گرایی قوت داشت.

- موسوی حیاکن، جمعیت را نیگا کن

شرح: اولاً باید می‌گفتند جمعیت را نیگا کن و بعد حیا کن. ثانیاً پیشنهاد می‌شود این شعار به صورت دسته‌جمعی استفاده شود.

- موسوی موسوی سرت سلامت، دروغی که گفتی گندش دراومد!

شرح: به نظر من این شعار بهترین شعار تاریخ است. هم از جهت اینکه به دشمن هم سر سلامتی می‌گویند، هم از جهت وزن و قافیه که با معنا کاملاً همخوانی دارد.

- موسوی، موسوی! رأی منو پس بده.

بدون شرح!

نکات آخر:

1- چرا همه عصبانی هستند؟

2 - چرا هیچ‌کس این همه گل و گلاب و بلبل را نمی‌بیند؟‌

3 - چرا مردم نمی‌دانند لادن اتفاقی نیست؟ (سپهری)

4 - قطعاً با این شعارها همه چیز آرام می‌شود. موفق باشید. من یکی که عمراً از خونه بیرون نمی‌یام!!

منبع : خبر آن لاین

(1) نظر
دسته ها : ادبی - طنز - سیاسی
دوشنبه سیزدهم 7 1388
متهم اصلی جنایات کهریزک، یک مقام قضایی سابق است و برای کتمان واقعیت تلاش می‌کند

متهم اصلی جنایات کهریزک، یک مقام قضایی سابق است و برای کتمان واقعیت تلاش می‌کند

 روزنامه وطن امروز به نقل از سایت جهان نوشت:

در آستانه اعلام گزارش هیات ویژه مجلس درباره زندان کهریزک خبرهای رسیده حاکی است،اعزام به بازداشتگاه کهریزک بنا به ابلاغیه کتبی رئیس وقت قوه‌قضائیه با اختیار یک مقام قضایی انجام می‌شده و هیچ فرد دیگری چنین اجازه‌ای برای اعزام به کهریزک نداشته است.

در اولین روز بازداشت زندانیان سیاسی در بازداشتگاه کهریزک (روز شنبه) پس از اطلاع مقام معظم رهبری از این اقدام به مسؤولان ذی‌ربط دستور داده می‌شود که زندانیان را به مکان دیگری اعزام کنند و بازداشتگاه کهریزک تعطیل شود.

متاسفانه این دستور، با بی‌توجهی قاضی فوق‌الذکر تا روز دوشنبه بدون اقدام باقی می‌ماند و این فرد در توجیه نافرمانی خود اعلام می‌کند جایی برای زندانی کردن افراد نداریم. مقام معظم رهبری این بار با دستور به رئیس شورایعالی امنیت ملی دوباره تاکید می‌کند که حتی اگر جایی برای زندانی کردن این افراد نیست،‌با هر جرمی که کردند موقتاً آزاد شوند (این دستور شامل حال تمام زندانیان اعم از زندانیان سیاسی و اراذل و اوباش بوده است). اما در کمال تعجب بار دیگر این دستور نادیده گرفته شده و این مقام قضایی سابق پس از وخیم‌شدن حال چند نفر از بازداشت‌شدگان نهایتا در روز سه‌شنبه اقدام به اعزام این افراد به زندان اوین می‌کند که متاسفانه 3 نفر از زندانیان به نام‌های امیر جوادی‌فر، محمد کامرانی و محسن روح‌الامینی پس از ممانعت زندان اوین در قبول آنها به دلیل وضعیت وخیم جسمانی، در بیمارستان جان می‌سپارند.

با توجه به بازداشت مسؤولان زندان کهریزک و 10 نفر از پرسنل نیروی انتظامی، فشارهایی از سوی این مقام قضایی به عنوان متهم اصلی این پرونده در جریان است تا این گزارش قرائت نشود و صرفا به نام چند متهم نیروی انتظامی بسنده شود.

منبع : خبر آن لاین

(0) نظر
دسته ها : خبر - سیاسی
يکشنبه دوازدهم 7 1388
سرنگونی هر نوع پرنده

سرنگونی هر نوع پرنده

شهرام شکیبا - یک اوضاع و احوال عجیبی شده. اول فقط هواپیماها می‌افتاد اما حالا یک طوری شده که گنجشک هم جرأت پرواز ندارد



یک اوضاع و احوال عجیبی شده. اول فقط هواپیماها می‌افتاد اما حالا یک طوری شده که گنجشک هم جرأت پرواز ندارد. یک رفیقی داشتم که مرد عمل بود. دیروز دیدمش، خیلی آشفته و درهم. گفتم: «چیه؟ آشفته‌ای. نکنه از اهل عمل بریده‌ای و به اهل حرف پیوسته‌ای.» چون به هر حال در این مرز پرگهر جماعت یا هل عملند یا دائم حرفش را می‌زنند. طرف گفت: «نه داداش. ماجرا پیچیده‌تر از این حرفاس. پر پرواز رو ازمون گرفتن.» بعد شروع کرد به توضیح: «اولاً که دیگه پرهامون قدرت پرواز نداره، از بس که ناخالصی و هندونه گندیده و خون شتر و دمپایی ابری سوخته قاطی پر پرواز می‌کنن. ثانیاً آدم جرأت پرواز نداره. قبلاً می‌گفتیم اگه خیلی بالا بپریم ممکنه بخوریم به هواپیماهای در حال سقوط. الان دیگه پایینم نمی‌شه پرید، آدم می‌خوره به دکل برق.»

ماجرا از این قرار است که وزارت نیرو در سایت پرواز پاراگلایدر دکل برق نصب کرده و جماعت یا به‌کل تصادف می‌کنند و می‌میرند، یا به سیم‌ها گیر می‌کنند و «معلق بین‌الارض و السماء» می‌مانند و جیغ می‌زنند و داد می‌کشند و گوشت تنشان آب می‌شود.

اگر جماعت مرحمت کنند و روی باندهای فرودگاه هم دکل بزنند، بد نیست، اقلاً هواپیما قبل از پرش به سیم‌ گیر می‌کند. هواپیمایی که نپریده، سقوط نمی‌کند. همانجا درب و داغان می‌شود که خطرش کمتر است. آدم روی زمین باشد، بلایی سرش بیاید باز دستش به یک جایی بند است.

تبانی

مدتی است که بی‌ربط حرف زدن خیلی رایج شده. مثلاً جمعه پیش جماعت قرمز و آبی رفته بودند استادیوم. طبیعی بود که یا مثل همیشه به داور فحش بدهند یا به تیم مقابل و هوادارانش. اما در یک تصویر بی‌نظیر از وحدت یکصد هزار نفر یکصدا هر دو تا تیم را مورد «عنایت خاص» قرار دادند، این یعنی حرف و شعار بی‌ربط. آدم نصف روز وقت بگذارد برود استادیوم که با هواداران تیم مقابل همداستان شود و هر دو تیم را فحش بدهد؟ نوبر است.جماعت مدعی بودند که «تبانی» شده تا باز هم نتیجه مساوی باشد.

1- چرا باید تبانی شود؟ برای جلوگیری از چه؟ آشوب و درگیری؟

2- اگر جماعت آشوبگر باشند که کاری به نتیجه ندارند، آشوبشان را می‌کنند دیگر.

3- اگر این همه آشوبگر داریم، حالا که همه یک‌جا جمع بودند چرا دستگیرشان نکردند؟

4- اساساً چرا جماعت در استادیوم این‌قدر عصبانی هستند؟

5- اگر همه عصبانی‌ها با مساوی آرام می‌شوند، هر هفته 100 هزار نفر از معترض‌ها را ببرند استادیوم و جلوی‌شان مساوی کنند تا مملکت آرام شود. «حسین فلاح‌نژاد» عضو هیأت‌مدیره باشگاه پرسپولیس آب پاکی را روی دست همه ریخته و گفته است: «مگر می‌شود تبانی در داربی انجام بگیرد و خبرش از میان دو تیم به بیرون درز نکند؟!»

توضیحاً‌ عرض می‌کنم که بله. به تعداد تبانی‌هایی که تاکنون در جهان صورت گرفته و خبرش به بیرون درز نکرده، امکان تبانی وجود دارد. آمار تبانی‌های جهان که منتشر نمی‌شود. تبانی هم کار خوبی نیست که کسی جار بزند «آهای مردم ما تبانی کرده‌ایم!»

شکلات و مننژیت

دانشمندان انگلیسی متوجه شده‌اند که مصرف شکلات در کودکی، موجب بروز مشکلات رفتاری و جرم و جنایت در بزرگسالی می‌شود.

- «خانوم این‌قدر شکلات به این بچه نده مننژیت می‌گیره‌ها! 30 سال دیگه می‌بینی در اغتشاشات اخیر اون موقع‌ها یا توی کهریزک داره کتک می‌زنه، یا داره کتک می‌خوره که به هر حال منجر به مننژیت می‌شه.»

 

(0) نظر
دسته ها : ادبی - طنز - سیاسی
يکشنبه دوازدهم 7 1388
فك پلمب دفتر شورای احیای آثار شهید بهشتی
فک پلمب دفتر شورای احیای آثار شهید بهشتی
دفتر «شورای احیای آثار شهید بهشتی» روز چهارشنبه هشتم مهرماه 1388 فک پلمب شد.

به گزارش پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس«پارلمان‌نیوز»، این دفتر درجریان حوادث پس از انتخابات دهمین دوره ریاست‌جمهوی، اواسط شهریور ماه به حکم دادستانی عمومی و انقلاب تهران پلمب شده بود.

علیرضا بهشتی که مسئولیت شورای احیای آثار شهید بهشتی را برعهده دارد نیز هنگام پلمب دفتر این شورا بازداشت شده بود که سرانجام پس از چهار روز بازداشت با تامین قرار وثیقه دویست میلیون تومانی آزاد شد.
منبع : شفاف
(0) نظر
دسته ها : خبر - سیاسی
شنبه یازدهم 7 1388
چرا نخبگان رابطه خوبی با احمدی نژاد ندارند؟
چرا نخبگان رابطه خوبی با احمدی نژاد ندارند؟
روح الله صدرایی
1-حتی با یک نگاه گذرا و ساده به روابط دولت با نخبگان فکری کشور اعم از اقتصادی، سیاسی، ورزشی، دانشگاهی و.... در چهار سال گذشته نیز می توان به این نتبجه رسید که این رابطه اگر مخالفت و ناسازگاری نباشد، لااقل سرد و بی روح است. واقعا دلیل اصلی عدم استقبال نخبگان از دولت چیست؟ این سوال به خصوص وقتی خود را نمایان می کند که بدانیم بسیاری از مشکلات این دولت، جدید نیست.

به عنوان یک نسل سومی از آن زمانی که چشم بازکردم، وجود اجتماعی و سیاسی ام با واژه هایی مثل بیکاری، تورم، مدیریت اتوبوسی، مدرکهای جعلی، حلقه محدود دوستان و رفقا، ناکامی در رسیدن به جام جهانی، از دست دادن مدالهای طلا در آخرین لحظات به بهانه های واهی چون ناداوری و خستگی، تحریم و.... قرین و عجین شده است.

آیا غیر از این است که کپی برداری مقاله توسط برخی دانشگاهیان مدیر شده، یک روال متاسفانه طبیعی است که پیشتر در مورد یکی از مدیران دولت های قبل نیز ادعا شده بود؟ و یا آیا این اولین بار است که مسئولین دولتی ما آمارها را دستکاری می کنند؟ اگرچه باید اذعان کرد که بخشی از این معضلات در دولت نهم تشدید شد اما نمی توان دلیل عدم استقبال و یا استقبال سرد و بی روح نخبگان از این دولت را تنها در "تشدید" این معضلات خلاصه کرد. پس دلیل واقعی چیست؟ این نوشتار قصد تقلیل گرایی ندارد اما می کوشد یکی از دلایل اصلی را واکاوی کند.

2- یکی از اولین تمایزهایی که کودک انسانی به درک و فهم آن نائل می شود، دوگانگی خود/دیگری است. او می فهمد که یک نفر یا یک "خود" وجود دارد و دیگرانِ بسیاری که از پدر و مادر آغاز می شوند و به مرور گسترش می یابند. اما هر "خود"ی چه نوع تعاملی با "دیگری" می تواند داشته باشد؟ آیا الگوی رفتاری یکسانی برای این "خود"ها در زندگی وجود دارد؟ جواب این پرسش منفی است.

هر فردی بسته به نوع مولفه های ژنتیکی، ویژگیهای روانی، تربیت خانوادگی، شرایط سیاسی و اجتماعی و... شیوه های متفاوتی در رفتار و کنش در برابر "دیگران" در پیش می گیرد. همچنین به مرور زمان یاد می گیرد که با "دیگران ِ متفاوت، رفتارهای متفاوت داشته باشد. افرادی که از اعتماد به نفس بالایی برخودار هستند، افرادی هستند که "خود" آنها بسیار برجسته تر و پررنگ تر از "دیگران" است و در مقابل افرادی که اعتماد به نفس پایین دارند با کوچکترین اظهار نظر دیگران رفتار یا گفتار خود را دستخوش تغییر می یابند.

3- به نظر می رسد مهمترین دلیل عدم استقبال نخبگان از احمدی نژاد، گارد بسته ای است که وی در برابر نظرات و انتقادهای "دیگران منتقد" گرفته که با نوع نگاه سرد و بعضا غیرمحترمانه ای همراه شده است. نخبگان به دلیل ویژگی های نخبگی معمولا از تبعیت و اطاعت صرف ابا داشته و نگاهی انتقادی و متاملانه به قضایا و ماجراها دارند. آنها انتظار دارند اگر به انتقادشان عمل نمی شود لااقل شنیده شود اما گارد شدیدا بسته ایشان در برابر "دیگران" این انتظار را به وادی یاس می کشاند.

روسای جمهور پیشین ایران نیز شاید در دل، چندان از این انتقادها خشنود نبودند اما دست کم با "دیگرانی" که این انتقادها را بیان می کردند با احترام و ادب برخورد می کردند، احترام و ادبی که اکنون کمرنگ است. اساسا گاهی تصور میشود برای ایشان، آنچه که "دیگران" فکر می کنند هیچ اهمیتی ندارد!

برای درک بهتر موضوع بگذارید مثالهایی ساده از حوزه های مختلف بزنیم:

1- نخبگان علمی: فرض کنید ماجرایی شبیه به ماجرای آن وزیر پیشنهادی محترم در دولتهای پیشین رخ می داد. ماجرا یا به عذرخواهی و یا حداقل کم محلی ختم می شد، شاید هم با توجیه هایی شبیه به این که وزارت بیش از تخصص به تجربه نیاز دارد و ... مواجه می شدید؛ اما پاسخ آقای رییس جمهور بسیار قاطع و ساده بود: برای خدمت به مردم به این کاغذپاره ها نیازی نیست!

جواب مستلزم هیچ فحش یا ناسزایی نیست اما توهین و تحقیری آشکار به کوشش هزاران دانشجوی تحصیلات عالیه است و نتیجه آن جز سرخوردگی عظیمی در این طبقه نبود! بله قطعا در میان دانشجویان کم نیستند کسانی که با کپی برداری و ... تحصیل را ادامه می دهند اما کم هم نیستند کسانی که واقعا علم آموزی و دانش جویی می کنند.

2- نخبگان اقتصادی: فرض کنید بیش از 50 اقتصاددان که سالها به تدریس و تحصیل اقتصاد اشتغال داشته اند در نامه ای به سیاست های اقتصادی رییس جمهور انتقاد کنند و به جای جوابهای دیپلماتیک بسیاری که می توانستند دریافت کنند با این جواب غیر رسمی از سوی یک دکترای ترافیک در پاسخ به یک اعتراض اقتصادی روبرو شوند که این آقایان بروند اثبات کنند که حرفشان علمی است!! اگرچه گذر زمان درستی حرف اقتصاددانان و صحت پیش بینی آنها در تورم زا بودن سیاستهای دولت بدون مابه ازای کافی در افزایش تولید را آشکار کرد اما تحقیر صورت گرفته در حق آنان هنوز رنگ نباخته است.

3- نخبگان سیاسی: کشور از برخی سیاستمداران و بزرگانی تشکیل شده که قوام و استواری امور تا حدودی به آنها وابسته است. در روایات اسلامی نیز تاکید شده که در هر شهری بزرگان آن شهر را احترام کن و از خوار کردنشان بپرهیز.

اما اکنون تصور کنید که انتخابات نزدیک است و به رییس جمهور گفته می شود که شما باید با بزرگان سیاسی اصولگرا رایزنی و مشورت کنید، چه جوابی کوبنده تر از این سراغ دارید: به حمایت لاریجانی ها نیاز ندارم!!

4- نخبگان ورزشی: نتایج بسیار ضعیف تیم های ایرانی در المپیک و حذف از جام جهانی فوتبال هرچند اولین بار نبود اما در تداوم مسیر روبه رشد ورزش ایران قرار نداشت، در اینجا نیز دیگر نمی شد بهانه های رایج در سایر بخشهایی ـ مانند دشمن یا دسیسه گروهی رانت خوار وغیره ـ را ذکر کرد. اما پاسخ آقای احمدی نژاد بسیار ساده اما بنیان برافکن بود: گرفتن مدال در المپیک ظاهر قضیه است و این مربوط به آدم های کوته فکر است که فکر می کنند حتما باید مدال هم کسب شود!

فرض کنیم این حرف اساسا درست باشد اما فکر کرده ایم با این حرف خود چه رنجشی را به خیل بیشماری ورزشکارانی تحمیل می کنیم که شب و روز خود را به تمرین برای کسب مدال برای ایران اسلامی گذرانده اند. (البته ظاهرا ایشان فراموش کرده بودند که خودشان پیشتر برای هر مدال طلا یکصد میلیون تومان هدیه در نظر گرفته بودند.)

5- نخبگان دولتی: همکاران و حتی وزیران دولت هم بی نصیب نمانده اند. راستی آیا یک وزیر که در نظام سلسله مراتبی ایران از شان و جایگاه قابل توجهی برخوردار است، در نگاه رییس جمهوری که اگر آب خوزستان درست نشد به جای آب در لوله فرستاده می شود و یا مدیرانی که قرار است گوششان پیچانده شود، ارزش و اعتباری دارد؟ به نظر شما جایگاه و وزانت یک وزیر در یک مملکت در حدی هست که تنها چند روز مانده به پایان دولت به تحقیرآمیزترین وجه از دولت اخراج شود؟ چرا "دیگران" حتی اگر به حد وزارت هم برسند در نزد برخی بی اعتبارند؟ دیگر ماجرای "هلو" بماند.

البته این شاید از اعتماد به نفس بالای آقای احمدی نژاد باشد، اما به هرحال نوع برخورد ایشان با "دیگران" و به خصوص "دیگران منتقد" رفتاری از سر احترام و به رسمیت شناختن نیست. در هر جامعه ای شاید برای عوام مردم، به رسمیت شناخته شدن موضوعیت نداشته باشد ولی نخبگان بعضا این نیاز را بر دیگر نیازهای اجتماعی خود ترجیح می دهند.
منبع : تابناک
(0) نظر
دسته ها : مقالات - سیاسی
شنبه یازدهم 7 1388
حجاریان:درزندان به من گفتند به خاطر تئوری تو مردم به جان هم افتاده اند

حجاریان:درزندان به من گفتند به خاطر تئوری تو مردم به جان هم افتاده اند

سایت پارسینه به نقل از سایت هم میهن نوشت:

 حجاریان در اولین دیدار بعد از آزادی با جمعی از دوستانش گفت: من در این مدت از همه جا بی خبر بودم شما باید تعریف کنید که در این چند ماه چه اتفاقاتی افتاده است. و به شوخی اضافه کرد: از موقعی که ترور شدم قرص های اعصابی می خورم که همگی خواب آورند، برای فیزیوتراپی هم که باید مدت زیادی از شبانه روز را در آب بگذارنم، به همین دلیل حالا موجودی «آبزی» و «خوابزی» هستم!

او در مورد حدود سه ماه بازداشت خود گفت که جمعا مدت 1 ماه را در زندان اوین در انفرادی به سر برده و دو ماه دیگر را در محلی بوده که با هیچکس جز بازجو ها در ارتباط نبوده است. به طوری که حتی روزنامه کیهان هم به او نمی داده اند که البته از این لحاظ شکایتی ندارد.

حجاریان افزود: بازجو ها به من می گفتند که بیرون از زندان مردم به جان هم افتاده اند و تعداد زیادی کشته شده اند. همچنین شکاف بسیار زیادی در سطوح بالای حکومت سرباز کرده و همه این اتفاقات به دلیل تئوری حاکمیت دوگانه تو است. در حالی که من در زمان مطرح ساختن این تئوری در موقعیت اخباری و هشدار دهنده بودم و نه در موقعیت ایجابی.

او گفت هنگامی که در زندان بوده صدای الله اکبر را از بیرون می شنیده و گمان می کرده که مردم جلوی زندان اوین جمع شده و الله اکبر می گویند.

سپس چند نفر از حضار خلاصه ای از اتفاقات روی داده در این سه ماه به خصوص اتفاقات روز قدس را برای حجاریان بازگو کردند. رویدادی هایی که بازگو کردن هر کدام از آن ها با سکوت توام با شگفتی حجاریان روبرو می شد

منبع : خبر آن لاین
(0) نظر
دسته ها : خبر - سیاسی
شنبه یازدهم 7 1388
ابوطالب: اظهارات کلهر،حاصل شلختگی است
ابوطالب: اظهارات کلهر،حاصل شلختگی است
باید از کلهر پرسید چقدر با فرهنگ دفاع مقدس آشنایی دارد و چند سال از عمر خود را در جبهه‌ها گذرانده است؟/دچار افول و ارتجاع فرهنگی هستیم و در این مساله کلهر، شمقدری و رحیم مشائی به یک اندازه در کنار رئیس جمهور مقصر هستند.
یک اصولگرای منتقد دولت با اشاره به تفاوت هایی که در اظهارات مسئولان فرهنگی دولت وجو.د دارد، اظهار داشت:این تفاوت‌ها نشان می‌دهد که آنارشیسم فرهنگی بر دولت حاکم است.

سعید ابوطالب در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا، در پاسخ به سوالی در مورد اظهارات اخیر مشاور رئیس‌جمهور مبنی بر اینکه ”رشادت رزمندگان دفاع مقاس متاثر از فیلم‌های وسترن بود“، اظهار داشت: باید از کلهر پرسید چقدر با فرهنگ دفاع مقدس آشنایی دارد و چند سال از عمر خود را در جبهه‌ها گذرانده است؟ زیرا تمام کسانی که فضای جنگ را درک کرده‌اند تایید می‌کنند که روح حاکم بر آن فضا روح دفاع از انقلاب، اسلام و برگرفته از پیام عاشورا و کربلا بوده و هیچ ربطی به فیلم‌های وسترن قبل از انقلاب ندارد زیرا بسیاری از شهدا اهل شهرستان‌های کوچک بودند که دسترسی به فیلم‌های آن زمان نداشتند و یا از خانواده‌های سنتی بودند که تماشای تلویزیون پیش از انقلاب را حرام می‌دانستند.
وی افزود: با تمام علاقه‌ای که به کلهر دارم، اما این اظهارات وی نشان می‌دهد که او هیچ اطلاعی از فضای حاکم بر جبهه‌ها ندارد در حالی که کافی بود ایشان برخی کتب و داستان‌های مربوط به دفاع مقدس را می‌خواندند تا با فرهنگ آن آشنایی یابند.

این اصولگرای منتقد دولت گفت: معتقدم کلهر از نظر تاریخی هنوز در 30 سال پیش است و جغرافیای تاریخی و فرهنگی وی تغییر نکرده است و فراموش نمی‌کنیم که در انتخابات دوره اول ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد وقتی وی از دیدگاه‌های فرهنگی رئیس جمهور دفاع می‌کرد از خوانندگان لس‌آنجلسی دعوت نمود تا به کشور برگردند و این امر نشان می‌دهد چقدر کلهر از واقعیت‌های فرهنگی به دور است.

ابوطالب در انتقاد از ناهماهنگی در سیاست‌های فرهنگی دولت نهم و دهم اظهار داشت: در این دو دولت شعارهای دینی و امام زمان(عج) سر داده می‌شود اما در عمل می‌بینیم که دچار لیبرالیسم فرهنگی، هرج و مرج و آنارشیسم هستیم.

وی با اشاره به حوادث پس از انتخابات گفت: بررسی این وقایع نشان می دهد که روش های فرهنگی دولت باعث ایجاد نگرش‌های منفی به انقلاب و دین شده است؛ بدین معنا که شعارهایی که با هنجارهای جامعه همخوانی ندارد، از زبان عده قلیلی از جوانان شنیده می‌شود، ولی همین عده کم نیز نشان می دهد که دچار افول و ارتجاع فرهنگی هستیم و در این مساله کلهر، شمقدری و رحیم مشائی به یک اندازه در کنار رئیس جمهور مقصر هستند.

ابوطالب با اشاره به اینکه از دولت صداهای فرهنگی گوناگونی شنیده می‌شود که در اظهارات متناقض وزیر ارشاد، معاون وی، مشاور رئیس جمهور و... شاهد آن هستیم، تصریح کرد: این تفاوت ها نشان می دهد که آنارشیسم فرهنگی بر دولت حاکم است و برخی افراد بدرستی از‌ آن با عنوان لیبرالیسم فرهنگی یاد می کنند، زیرا علی رغم سر دادن شعارهای دینی هدف دولت حمایت از تولید فیلمفارسی در زمینه دفاع مقدس است و در همان حال شعرا و ادیبان متعهد نیز به انزوا کشیده می شوند و هرکس هم که بخواهد کتاب فاخری چاپ کند باید آن را به دست ناشری گمنام بدهد تا از دید وزارت ارشاد دور بماند.

این نماینده سابق مجلس، در پاسخ به این سوال که آیا به گفته برخی افراد احتمال وجود اهداف خاص در بیان اظهاراتی مانند سخنان اخیر کلهر وجود دارد یا خیر؟ اظهار داشت: بر خلاف اینکه بعضی‌ها معتقدند در پشت سخنانی مانند پیشنهاد حضور زنان در ورزشگاهها، تخطئه حضور علما در عرصه فرهنگ، دعوت از هنرمندان مطرود و... اهدافی نهفته است، اما این موارد را حاصل یک سازمان یافتگی نمی‌بینم، لذا نباید دچار توهم توطئه شویم، زیرا خود دولت هم دچار این بیماری است که به همین دلیل دست به برخوردهایی با اهالی فرهنگ می‌زند، همانطور که در سال گذشته در اظهار نظر شمقدری در مورد سفر هیات داوران جشنواره اسکار به ایران شاهد این نوع نگاه بودیم.

وی در پایان با شلخته خواندن نظرات مسئولان فرهنگی دولت، ابراز عقیده کرد: سخنانی مانند اظهارات اخیر کلهر، حاصل شلختگی‌ها و بی‌برنامگی‌های کسانی است که در دولت هر از چندگاهی حرفی می زنند تا عرصه فرهنگ دچار تشویش شود، در حالی که کار فرهنگی نیازمند آرامش است.
منبع : تابناک
(0) نظر
دسته ها : گفتگو - سیاسی
شنبه یازدهم 7 1388
سه شرط مهم برای ابقای ضرغامی
سه شرط مهم برای ابقای ضرغامی
در این ملاقات ها ، از ضرغامی خواسته شده است برای ابقا ، متعهد شود که تغییراتی را در روزنامه "جام جم" - متعلق به صدا وسیما- به وجود آورد.
عصرایران: عزت الله ضرغامی ، برای ماندن در پست ریاست سازمان صدا و سیما ، باید سه شرط مهم را محقق کند.

هر چند انتصاب رئیس سازمان صدا و سیما با مقام معظم رهبری است اما برای ایجاد هماهنگی بین این رسانه و دولت مستقر ، مقرر شده است که تعاملات این دو در سطح بهتری صورت گیرد.
از همین رو ، اخیراً نمایندگانی از سوی دولت و شخص احمدی نژاد با ضرغامی دیدار کرده و جلسات متعددی را با وی داشته اند.

در این ملاقات ها ، از ضرغامی خواسته شده است برای ابقا ، متعهد شود که تغییراتی را در روزنامه "جام جم" - متعلق به صدا وسیما- به وجود آورد.

جام جم یکی از پر تیراژترین ( و به روایتی پر تیراژترین) روزنامه های ایران است بگونه ای که کل تیراژ روزنامه های حامی دولت مانند کیهان ،جوان ، وطن امروز ، رسالت و ... کمتر از جام جم است.

همچنین از ضرغامی خواسته شده است که تغییراتی در برخی معاونت های مهم صدا و سیما انجام دهد و برخی معاونان را کنار بگذارد.
به علاوه فهرستی شامل ده ها نفر از پرسنل و مدیران میانی اعم از برنامه ساز و تهیه کننده و مجری نیز به ضرغامی داده و از وی خواسته اند ، در دور جدید ریاست احتمالی خود آنها را به کار نگیرد.
گفته می شود ضرغامی برخی از این شروط را پذیرفته و در حال تأمل و رایزنی درباره بقیه شرط ها و خواسته هاست.

عزت الله ضرغامی ، در خرداد 1383 با حکم مقام معظم رهبری ، جانشین علی لاریجانی در صدا و سیما شد و در خرداد امسال ، دوره ریاست اش به اتمام رسید ولی تا به امروز ، همچنان به فعالیت خود در صدر صدا و سیما ادامه داده است.

گفته می شود ، از چند نفر دیگر نیز برای اداره صدا و سیما برنامه خواسته شده است که از آن جمله می توان به رحمانی فضلی اشاره کرد که ریاست دیوان محاسبات و معاونت پارلمانی صدا و سیما را در کارنامه خود دارد.
منبع : فردا
(0) نظر
دسته ها : خبر - سیاسی - فرهنگی
شنبه یازدهم 7 1388
خالدمشعل‌هم ازواژه"خ‌ل‌ی‌ج‌ع‌ر‌ب‌ی"استفاده‌كرد!

خالدمشعل‌هم ازواژه"خ‌ل‌ی‌ج‌ع‌ر‌ب‌ی"استفاده‌کرد!

جشن قدس پایتخت فرهنگى جهان عرب در سال 2009 و سالروز آزادى شهر قدس توسط صلاح الدین ایوبى جمعه شب در قلعه صلاح الدین دمشق برگزار شد.
به گزارش پرچم، خالد مشعل رییس دفتر سیاسى جنبش مقاومت اسلامى فلسطین (حماس ) از واژه جعلى خلیج عربى در سخنرانى خود در قلعه صلاح الدین دمشق استفاده کرد.

وى جمعه شب در سخنرانى خود به مناسبت جشن قدس پایتخت فرهنگى جهان عرب در سال 2009 گفت : امیدوارم همه کشورهاى اسلامى از شمال آفریقا؛ مصر؛ عربستان ؛ سوریه ؛ خلیج ع رب ى ؛ ایران ؛ اندونزى تا مالزى در یک صف در برابر دشمن بایستند.

جشن قدس پایتخت فرهنگى جهان عرب در سال 2009 و سالروز آزادى شهر قدس توسط صلاح الدین ایوبى جمعه شب در قلعه صلاح الدین دمشق برگزار شد.

پیش از خالد مشعل هوگو چاوز و حتی برخی مقامات سوری نیز به دلیل فعال نبودن رایزنی های دیپلماتیک از سوی مقامات وزارت خارجه در خبطی آشکار از واژه جعلی استفاده کرده و نسبت به جزایر سه گانه نیز مواضع ضد ایرانی گرفته اند.
منبع : آینده
(0) نظر
دسته ها : خبر - سیاسی
شنبه یازدهم 7 1388
مطهری:احمدی‌نژاد ازفرقه‌ای خاص است،نه اصولگرا

مطهری:احمدی‌نژاد ازفرقه‌ای خاص است،نه اصولگرا

علی مطهری طی گفتگوی مفصلی با روزنامه "تهران امروز" به مسائل مختلفی پیرامون اوضاع کشور و دولت احمدی نژاد اشاره کرده است. وی در این گفتگو درخصوص اختلافات میان جریانات سیاسی معتقد است که علاوه بر اختلاف میان اصلاح طلبان و اصولگرایان خود اصولگرایان نیز با یکدیگر دچار اختلاف اند. او می گوید: «من به ‌این شکل قبول ندارم که تنها بین جریان اصولگرایی و اصلاح‌طلبی شکاف زیاد شده بود، بلکه می‌خواهم بگویم که علاوه بر این بین جریان اصولگرای منتقد دولت و اصولگرایان حامی دولت هم این شکاف‌ رو‌به‌ گسترش بود. اگرچه اکثر اصولگراها در نهایت به ‌آقای احمدی‌نژاد رای دادند، ولی این یک نوع رای دادن اضطراری بود و بسیاری از آنها با چشم گریان به‌ ایشان رای دادند و در دل خودشان راضی نبودند. در واقع شخصیت خاص آقای احمدی‌نژاد که در مناظره‌ها بیشتر بروز کرد به‌گونه‌ای بود که اختلافات را تشدید می‌کرد. البته الان باید رو به‌اتحاد حرکت کنیم.»
 
فرارو نوشت: او همچنین در قسمتی دیگری از سخنان خود پیرامون طرح وحدت و ملی ادعا می کند که سید محمد خاتمی پیش از انتخابات پذیرفته بود که اگر ولایتی بیاید کنار برود. صحبت های او در اینباره را بخوانید: « من ملاقاتی با آقای خاتمی داشتم ایشان قبول کردند که اگر آقای ولایتی به‌طور جدی وارد میدان بشوند و احساس شود که ایشان رای قابل توجهی دارند، از انتخابات کنار بروند و کاندیدا نشوند یا در ملاقاتی که با آقای هاشمی داشتم ایشان هم اعلام حمایت از این طرح کردند و گفتند که اگر احساس کنیم عده قابل‌توجهی از اصولگرایان به‌طور جدی دنبال این طرح هستند، من هم تلاش می‌کنم آقای خاتمی کاندیدا نشود. بنابراین آن طرف قبول داشت. حالا آقای هاشمی را نمی‌توانیم بگوییم اصلاح‌طلب یا اصولگرا ولی در هرحال به‌عنوان فردی که تمایلی به‌اصلاح‌طلبان داشتند، این طرح را پذیرفته‌ بودند.»

این اصولگرای منتقد دولت احمدی نژاد را کاندیدایی مستقل می داند و نه کاندیدای جریان اصولگرایی.  مطهری احمدی نژاد و اطرافیانش را فرقه ای می داند با عقاید خاص خود:«ببینید من قبل از انتخابات هم این مطلب را گفتم که آقای احمدی‌نژاد یک کاندیدای مستقل است و نماینده جریان اصولگرایی نیست. همان‌طور که در سال 84 هم ایشان در واقع نماینده جریان اصولگرایی نبودند. در آن دوره نیز وی برخلاف نظر اکثریت اصولگراها و به‌ویژه سران جریان اصولگرایی وارد صحنه شد. با تمهیداتی هم که از قبل چیده بود و ارتباطی که با مساجد و توده مردم برقرار کرده بود بالاخره رای آورد اما من تقریبا از حدود یک سال بعد احساس کردم ایشان افکار خاصی دارد و مخصوصا در مسائل فرهنگی دید خاصی دارد. به ‌این نتیجه رسیدم که تصور ما درباره ایشان تصور درستی نبوده است و از همان موقع معتقد شدم که او یک اصولگرا نیست. می‌توانیم بگوییم یک فرقه‌ای هستند با افکار ویژه‌ای که برخی افکارشان را هم خیلی بروز نمی‌دهند. گاهی مثلا در صحبت آقای مشایی یک چیزهایی بروز پیدا می‌کند. یک دید خاصی نسبت به‌ اسلام دارند، نوعی احساس خودکفایی در شناخت اسلام دارند، نوعی بی‌نیازی از روحانیت احساس می‌کنند و خلاصه افکار خاص سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی دارند و در مجموع من اینها را اصولگرا نمی‌دانم.»


نماینده مردم تهران در مجلس هشتم در قسمت دیگری از سخنان خود به برخی ابهامات و تناقضات رفتاری احمدی نژاد اشاره کرده و می گوید: «کسی که التزام کافی به‌ ولایت فقیه نداشته باشد، مثل جریانی که در انتصاب آقای مشایی به‌عنوان معاون اول پیش آمد و ماجرای دستور رهبری و... یا اینکه عقایدی در باب مسائل فرهنگی داشته باشد که با برخی اصول اسلامی سازگار نباشد، چنان که آقای رئیس‌جمهور در تبلیغات انتخاباتی خودش اعلام کرد که من از ابتدا با ممیزی کتاب مخالف بودم یا اعلام کرد که من اصلا با نظارت بر مساله پوشش اسلامی در جامعه از همان ابتدا مخالف بودم یا اینکه معتقد باشد مساله اختلاط بین زن و مرد اهمیت زیادی ندارد و بانوان می‌توانند بروند در ورزشگاه آقایان و... در حالی که اینها احکام مسلم اسلامی است، یا اینکه فرض کنید در موضوع عدالت‌ورزی احساس کنیم که عدالت‌ورزی بیشتر به‌عنوان ابزار به‌کار می‌رود؛ ابزاری برای حفظ قدرت،مثل آن چیزی که در انتخابات ریاست‌جمهوری رخ داد که در واقع در مناظره‌ها به‌گونه‌ای عمل شد که معلوم شد هدف، ایجاد فضای خاص در جامعه است برای افزایش آرا نه اینکه واقعا دنبال اجرای عدالت باشند، برای اینکه اولا چرا در همان چهار سال گذشته این کار انجام نشد و این حرف‌ها زده نشد و درست در شب انتخابات انجام می‌شود؟ ثانیا چرا درباره اتهامات اقتصادی شخصیت‌هایی که حامی شما هستند صحبتی نمی‌کنید؟ شخصیت‌های حامی شما و خانواده‌های آنها. ثالثا چرا زمانی که آقای پالیزدار همین حرف‌ها را در سطح وسیع‌تری گفت از او حمایت نکردید و او به‌زندان افتاد؟ اینها نشان می‌دهد که عدالت‌خواهی بیشتر به‌عنوان یک ابزار برای خارج کردن رقیب از صحنه دیده می‌شود.»


 مطهری همچنین در باره نحوه برخورد احمدی نژاد به خصوص در مواجه با روحانیت می گوید: «بیشتر اختلاف روحانیت با دولت برمی‌گردد به‌نحوه برخورد دولت با روحانیت و مراجع. برخورد غرورآمیز و تکبر‌آمیزی هست که ممکن است حرف، درست باشد اما نحوه برخورد ایجاد اختلاف می‌کند. درست مثل همان برخوردهایی که ایشان در مناظرات تلویزیونی‌شان داشتند. برخی برخوردهای ایشان توأم با تحقیر بود، توام با تکبر بود. همان حرف را ممکن بود کسی با یک بیان خوبی بزند و طرف مقابل هم ناراحت نشود و مردم هم ناراحت نشوند ولی آن نحوه بیان و نحوه برخورد گاهی موجب دلگیری و نفرت می‌شود.اینجا هم همین‌طور است. به‌نظر من، ایشان باید نحوه عمل و نحوه ارتباطشان را با روحانیت تغییر بدهند.»


او در بخشی دیگری از اظهارات خود رای اعتماد نمایندگان به وزرای دولت دهم را اینگونه تفسیر می کند:« نماینده‌ها تابع منطق و استدلال هستند. گرایش‌ها و تعصبات گروهی و سیاسی در مجلس کم است. واقعا یک نماینده فکر می‌کند و رای می‌دهد. آنها هم بیشتر دلایل مخالفت ما را پذیرفتند. قبل از اینکه آن پیغام رهبری برسد، خیلی‌ها این منطق را قبول داشتند که 7 ،‌8 نفر از اینها رد می‌شوند. اصلا خیلی‌ها خودشان به‌اینجا رسیده بودند. نیازی نبود که بنده یا آقای توکلی یا آقای باهنر صحبت کنیم.خیلی‌ها به‌این مساله رسیده بودند که مثلا کسی که حتی یک روز در وزارت نفت یا نیرو تجربه ‌ندارد خب چرا باید یکدفعه وزیر بشود؟ منتهی بعد که پیام رهبری رسید، مساله عوض شد. یعنی هر نماینده‌ای به‌رغم درستی این استدلال‌ها پیش خودش فکر کرد که الان یک مصلحت بزرگ‌تری مطرح شده که ممکن است برای ما قابل درک نباشد.»
منبع : آینده
(0) نظر
دسته ها : گفتگو - سیاسی
شنبه یازدهم 7 1388
صفحه بعدی
صفحه قبلی
X