از آنجایی که خبرگزاری محترم «فارس» اهمیت زیادی برای سلامتی مردم قائل است، هرازگاهی گفتوگوهای علمی مفیدی انجام میدهد. مثلاً گفتوگو با سیدتقی نوربخش، عضو هیأت مدیره انجمن ارتوپدی ایران.
آقای نوربخش در یک گفتوگو با فارس تصریح کردهاند که «هنگام نشستن روی صندلی، پاها نباید آویزان باشد.» و در ادامه درد و مرضهایی که ممکن است از بابت آویزانی پا ایجاد شود را شرح کردهاند.
با خواندن مطلب فوق سؤالاتی در ذهنم شکل گرفت:
1- اینکه پاهای آدم آویزان باشد، هزار و یک درد میآورد. اگر آدم از پاهایش آویزان باشد، چه دردهایی در کجاهای آدم پدید میآید؟
2- اگر بنا باشد میزها و صندلیها را از ادارات جمع کنند و تشکچه و مُخده بگذارند،تکلیف بعضیها که اساساً به صندلیهایشان چسبیدهاند، چه میشود؟
3- طرح بالا که به راحتی امکان اجرا ندارد. با این حساب تکلیف مسئولانی که در طول شبانهروز 25 ساعت پشت میزهایشان خدمت بیوقفه میکنند، چه میشود؟ آنها باید پایشان را کجا بگذارند؟
ده گرم کراک، یه تخته حشیش و یه CD شجریان
در همین سایت «خبرآنلاین» خودمان خواندم که آلبوم «زبان آتش» محمدرضا شجریان، استاد سابق آواز ایران و وطنفروش و دشمن ضدبشر کنونی (!) به صورت زیرزمینی منتشر شده است.
موقعیت اول: پارک
غلامساقی: نشئهجات همهرقم. بدو بدو تا مأمورا نیومدن. آتیش زدم به مالم. کراک، شیشه، بنگ، دوا، پاسور، ترامادول، CD شجریان...
اکبرعمل: سلام داشغلام.
غلامساقی: سلام اکبرجون. چی میخوای؟
اکبرعمل: پنیر داری؟
غلامساقی: آره، بنگال اصله. یه سیگاریش میبردت بغل دست راجر واترز توی کنسرت دیوار برلین.
اکبرعمل: یه تخته 30 گرمی بده. CD شجریانم میخوام.
غلامساقی: خلافت سنگین شدهها! سیاسی حال میکنی. داداش CD رو اقلاً با ده گرم کراک میفروشیم. کارت با حشیش راه نمیافته اگه بخوای گوشش کنی. بعدشم چون ماجرا به وقایع اخیر مربوط میشه، حتماً باید 3 گرم شیشهم ببری.
اکبرعمل: آره بده. شیشه که خوراک وقایع اخیره.
موقعیت دوم: کلانتری
اکبرعمل: تورو خدا بیخیال شو جنابسروان. من زن و بچه دارم. اینا مال من نیست. واسهم پاپوش دوختن. من اصلاً عملی نیستم.
افسرنگهبان: این چیزا به من مربوط نیست. کراک و شیشه و حشیش که عادیه توی جیب همه پیدا میشه. ولی تو جرمت سیاسیه CD شجریان داری.
اختراعات اخیر
نرگس قنبری، یک مخترع ایرانی در گفتوگو با خبرگزاری «فارس» گفته است:
«اختراعات تکراری به علت نبود نظارت، دوباره در کشور ثبت میشوند.»
لذا لیستی از برخی اختراعات که احتمالاً در سالهای اخیر دوباره به ثبت رسیدهاند، تقدیم حضور میگردد:
1- سرانجام به دست مخترعان ایرانی پاروی بلند برای درآوردن نان سنگک از ته تنور برای نخستین بار اختراع شد.
2- یک متخصص توانمند ایرانی برای بار سوم «سوزن تهگرد» را اختراع کرد.
3- یک موسیقیدان ایرانی سازی به نام زنبورک به ثبت رساند. این ساز ابتکاری با دهان نواخته میشود و صدایی خاص با رزونانسی ویژه تولید میکند.
4- هستهگیر آلبالو باز هم اختراع شد.
وقایع اخیر
مدتی است هر روز یک یا دو مورد به وقایع اخیر اشاره میکنم در مطالب این ستون. آدم باید شکرگزار باشد. لذا در پایان همین روز دست دعا بلند میکنم و به بارگاه حضرت دوست عرض میکنم که: «خدایا، این وقایع اخیر و مسببان آن را از ما مگیر تا دستکم مشکل سوژه برای نوشتن نداشته باشیم.»
منبع : خبر آن لاین
اخیراً سخنگوی شورای شهر تهران از احتمال آلودگی گوجهفرنگی و سیبزمینیهای موجود در میادین میوهوترهبار استان تهران خبر داده است.
خیلیها از جمله رئیس اتحادیه فروشندگان میوهوترهبار این مطلب را تکذیب کردهاند. اما نظر اینجانب چیز دیگری است.
تاریخ در جغرافیای ایران نشان داده که معمولاً هر چیز در این مرز پرگهر سیاسی میشود و دورهاش سرمیآید، به سرعت دچار آلودگی سیاسی میشود. همواره پس از «پارهای توضیحات» آلودگیهای سیاسی افراد، منجر به کشف انواع و اقسام آلودگیهای دیگر هم میشود.
دو عنصر نامطلوب نامبرده فوق (گوجهفرنگی و سیبزمینی) طی چهار سال گذشته کاملاً به آلودگیهای سیاسی دچار شدند. یکی در غائله گوجهفرنگی و بالا رفتن آن و دیگری در آستانه انتخابات دهم ریاست جمهوری. لذا با توجه به سرآمدن تاریخ مصرف سیاسی هر کدام از دو محصول فوق، طبیعی است که به انواع و اقسام آلودگیها متهم شوند. اینجانب در محضر ملت شریف ایران اعلام میدارم که گوجهفرنگی و سیبزمینی ضمن ارتباط با عناصر معلومالحال و براندازی چون «سوروس» به انواع اعتیاد، آلودگیهای اخلاقی، براندازی، آشوب، مخملی و غیره متهم میباشند و تقاضای اشد مجازات را برای هر دوی این عناصر خواستارم، که همانا کوبیده شدن با گوشتکوب داخل دیزی است.
آقای حسین مهاجران، رئیس اتحادیه فروشندگان میوهوترهبار در دفاع از این دو عنصر نامطلوب سیاسی گفته است: «گوجهفرنگی و کدو و بادمجان جزو صیفیجات بهشمار میآیند و همه از کود رشد و تغذیه میکنند. آلودگی این نوع تولیدات کشاورزی به معنای آلودگی انواع کودهای مرغی و گوسفندی است که درخصوص صحت آن، این مسئله ریشه در اصل دیگری دارد.»
اطلاعیه
بهحمدالله منبع تغذیه عناصر نامطلوب اخیر هم مشخص شد، لذا تقاضای دستگیری و اشد مجازات انواع مرغ و گوسفند را نیز دارا میباشیم. اگر لازم است برویم دم مرغداری و گوسفندداری هم یک تظاهراتی انجام بدهیم.
(گروهی از عناصر خودجوش ناپیوسته)
منبع : خبر آن لاین
به گزارش ایلنا متن این اطلاعیه که با امضای محمد هاشمی رئیس دفتر آیت الله هاشمی رفسنجانی منتشر شده است بدین شرح است:
متاسفانه طی چند هفته اخیر که از ششمین اجلاسیه مجلس خبرگان هبری به بعد این روند تشدید شده است، برخی جراید و سایتهای همسو با اهداف خاص سیاسی، اقدام به نوعی خبرسازی کاذب از برخی دیدارهای انجام شده و یا حتی انجام نشده آیتالله هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس خبرگان رهبری و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام میکنند و یا نقل قولهایی مخلوط به راست و دروغ از افرادی خاص بیان میکنند و البته در ادامه این حرکت جهتدار، اخبار و شایعات کذب خودساخته را با افزودن پیرایهها و حواشی، مبنای تحلیلهای سیاسی و جناحی قرار میدهند تا به نتیجه مطلوب اهداف سیاسی خود برسند.
نقل قولهایی مخلوط با راست و دروغ و بهصورت ناقص و گزینشی از دیدار خصوصی نمایندگان مجلس خبرگان رهبری با رئیس این مجلس و دیدار جمعی از فراکسیون روحانیون اصولگرای مجلس شورای اسلامی با آیتالله هاشمی رفسنجانی و سایر مطالبی که اغلب به نقل از به اصطلاح منابع آگاه نقل میشود از این جملهاند که حتی افراد مصاحبه شونده نیز از نحوه تحریف و مغالطه این رسانهها اظهار تاسف و تعجب کرده و بعضاَ ناچار به تکذیب اینگونه مطالب شدهاند.
این حرکت خارج از قانون، ادب و اخلاق رسانهای در حالی انجام میشود که اکثر اخبار برنامههای آیتالله هاشمی رفسنجانی که بهصورت رسمی منتشر میشود توسط این رسانههای خاص یا بهطور کامل سانسور میشود و از انعکاس آن خودداری میکنند و یا بخشهایی را که با مذاق جناحی آنان سازگار است بهصورت ناقص و گزینشی منتشر میکنند.
خبر مندرج در صفحه اول روزنامه رسمی و دولتی ایران مورخ 20/7/88 مبنی بر "پیغام هاشمی رفسنجانی و مهدوی کنی به میرحسین موسوی" یکی از مصادیق اخیر اینگونه خبرسازیهاست که از اساس کذب و خلاف بوده و مشخص نیست این روزنامه دولتی با چه هدفی اقدام به اینگونه خبرسازیهای دروغ و جعلی میکند و اگر حسن نیت داشته باشند، میتوانند همان اظهارات نماز جمعه 26 تیر ماه را که تاکید بر قانونمند عمل کردن همه طرفهاست و بارها هم روی آن تاکید شده، به جای جعل خبر بیاورند تا پیام خاصی به یک طرف یا کل جامعه بدهند.
نقل قولهایی درباره انتخابات ریاست جمهوری یا اظهارنظرهایی در مورد بستگان مواردی دیگر از مصادیق این خبرسازیهاست که جراید و رسانههای زنجیرهای همسو بلافاصله با دنبال کردن این اخبار دروغ و گزینشی، آن را با آب و تاب و تحلیلهای حاشیهای منعکس کردند و خواهند کرد.
برای تنویر افکار عمومی که در این مورد بسیار سئوال میکنند و رسانه های محترم که امیدواریم رسانههای زنجیرهای همسو را نیز شامل شود رسماَ اعلام میشود مطالبی که به نقل از دیگران و بهصورت گزینشی و انتخابی در مورد دیدارهای انجام شده یا نشده آیتالله هاشمی رفسنجانی یا مواضع ایشان مطرح میشود فاقد اعتبار و سندیت است و تنها مطالبی که به صورت رسمی توسط دفتر ایشان و اداره کل روابط عمومی مجمع تشخیص مصلحت نظام در اختیار رسانه های همگانی قرار میگیرد، دارای اعتبار بوده و سندیت دارد.
منبع : خبر آن لاین
| احمدپورنجاتی>سید خندان و اوقات تلخیهایش | ||||
| | ||||
| |
در شرایطی که یک گروه در مجلس بر سر مدرک «رحیمی» معاون اول مسئله دارند و پیگیر ماجرا هستند، دیروز وقتی رحیمی به مجلس آمد، به قدری نمایندگان دورش را گرفته بودند و ماچ و بوسه میکردند که لاریجانی، رئیس مجلس گفت: «لطفاً معانقه نکنید تا بحث آنفلوآنزای خوکی پیش نیاید.»
1- توضیحاً عرض میکنم که معانقه یعنی «عُنُق» به «عُنُق» مالیدن و «عُنُق» به عربی یعنی گردن. پس معانقه یعنی گردن به گردن مالیدن. بر همین منوال «مصافحه» یعنی کف دست به کف دست مالیدن، چرا که منظور از صفحه در این جا سطح کف دست است.
توضیحات فوق را عرض کردم که جماعت فکر بدی نکنند و ضمناً با راههای انتقال آنفلوآنزای خوکی هم آشنا شوند. لازم به ذکر است که پس از این تذکر طنزآمیز رئیسمجلس، مجلس به حالت عادی برگشت و «مذاکره»هایی که در دستور کار بود، پیگیری شد.
2- واقعاً منظور آقای لاریجانی از جملهای که گفتند چه بود؟
3- ایشان قصد طعنه زدن به «رحیمی» را داشتند یا نمایندگانی که با وی معانقه میکردند؟ یا به طور کلی همه؟
4- حالا میفهمم چرا نمایندگان اصولگرا به «آقاطهرانی» برای ریاست فراکسیون اصولگرایان رأی ندادند. انصافاً در مجلس با ریاست علی لاریجانی خوش میگذرد.
خادمان شاد
مهندس عادل نژادسلیم، مدیرعامل شرکت ملی صنایع پتروشیمی گفته است: «خدمت به مردم شادیآور است.»
بنده به سهم خودم از آقای مهندس عادل نژادسلیم بسیار ممنون و متشکرم. چرا که با جمله اخیرشان خیلیها را از اشتباه درآوردند و ضمناً مشت محکمی بود بر دهان یاوهگویان که گمان میکردند برخی از مسئولان دائم به ریش دیگران میخندند، در حالی که معلوم شد ایشان کلاً بابت خدماتشان شاد هستند.
موقعیت اول: سر کوچه
سیامک: داشقلی، چشات خیلی قرمزه. دائمم که میخندی! غلط نکنم چت کردی روی خندیدن. از کدوم پارک میای؟ داری بده مام بزنیم شاد شیم، جون داداش.
داشقلی: بیخیال عمو! من شیش ماهه رفتم NA. همه رقم خلافو زدم به پام. امروز مادربزرگ مجید میخواست از خیابون رد شه، میترسید پیرزن. دستشو گرفتم ردش کردم از خیابون. چون خدمت کردم، شادم.
سیامک: آهان. باور کردم. حالا به هرحال قطره نفازولین دارم. بگیر بریز توی چشمات که کسی فکر بد نکنه.
داشقلی: دمت گرم داشسیا!
موقعیت دوم: اتوبان
گشت نامحسوس: 206 آبی بزن کنار.
(206 آبی کنار اتوبان نگه میدارد. راننده 206 و پلیس از ماشینهایشان پیاده میشوند)
راننده: جنابسروان من که سرعتم مجاز بود، دیگه واسه چی گیر میدین؟
پلیس: به خاطر اینکه حالت خوب نیست. زیادی میخندی پشت فرمون.
راننده: ایبابا، جنابسروان! من داشتم میاومدم، دیدم یه خانومی ماشینش پنچر شده. رفتم کمکش کردم و پنچری ماشینشو گرفتم. اینم شماره تلفنش، اگه باور نمیکنین زنگ بزنین از خودش بپرسین. خب جنابسروان شمام اگه جای من بودین، از اینکه خدمت کردین خوشحال بودین دیگه!
پلیس: بله، حق با شماس ولی به هر حال ما باید ماشینتونو بخوابونیم و اعمال قانون کنیم.
راننده: پس اقلاً اجازه بدین من زنگ بزنم همون بنده خدا بیاد دنبالم که توی اتوبان سرگردون نشم!
مشاور زیربنایی
طی حکمی از جانب رئیسجمهور، مهندس محمد علیآبادی به سمت «مشاور رئیسجمهور در امور زیربنایی» منصوب شد.
خدا را شکر که الباقی وزرا رأی آوردند وگرنه چه پست و مقامهایی را باید در 4 سال آینده شاهد میبودیم. پستها و عناوینی مثل:
1- معاون رئیسجمهور در امور احوالپرسی از مهمانان خارجی در حوزه آمریکای لاتین.
2- مشاور معاون اول رئیسجمهور در امور اخذ مدارک تحصیلی و بررسی دانشگاههای معتبر جهانی.
3- رئیس دفتر مشاور معاون رئیسجمهور در زیرساخت روبنای کلیه امور محوله.
4- مشاور ارشد رئیسجمهور در امور «بهطور کلی».
5- رئیسِ معاونِ مشاورِ رئیس دفتر رئیس جمهور در باب ارتباطات اسلامشناسانه و سایر جریانات معنوی در سطح جهانی و غیره...
منبع : خبر آن لاین
کروبى به اظهارات احمدىنژاد پیرو مصاحبه با شبکهPBS آمریکا در نامهاى که به ضرغامى نوشته آورده است: برادر گرامى آقاى مهندس ضرغامى ریاست محترم سازمان صدا و سیما با سلام همانطور که مىدانید سهشنبه شب مصاحبه آقاى احمدىنژاد با چارلى رز مجرى شبکه پىبىاس آمریکا از شبکه یک سیما پخش شد. مجرى این شبکه تلویزیونى آمریکایى در ارتباط با حوادث پس از انتخابات به موضوع در زندانها اشاره کرد که آقاى احمدىنژاد در پاسخ مدعى شدند آقاى کروبى این حرفها را زده است و وقتى هیئت سه نفره قوهقضائیه از او اسناد خواستند گفت عصبانى شدم، این حرفها را زدم و هیچ سندى ندارم.
از سیما مىخواهم یک سوم وقتى که در اختیار دادستان محترم قرارداده به من یا نمایندهاى از سوى من اختصاص دهد تا ملت صاحبان اصلى این کشور به عنوان هیئت منصفه عمومى به قضاوت میان ما و شما بپردازند.
منبع : خبر آن لاین
آقاى ضرغامى ازآنجا که شما را فردى صادق و باهوش مىدانم، به عنوان یک دوست توصیه مىکنم که دیوار بىاعتمادى موجود میان مردم و رسانه ملى را از میان بردارید.
صلاح کشور و مردم در آگاهى آنان است والا کیست که نداند جریان آزاد اطلاعات در پرتو تکنولوژى موجود، علیرغم همه تدبیرها، مرزها را در هم ریخته و مردم را در جریان حوادث قرار مىدهد. توفیق و سلامت شما را از ایزد یکتا مسئلت دارم.