دسته
وبلاگهاي برگزيده
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 1826796
تعداد نوشته ها : 1695
تعداد نظرات : 564
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان
تک بانو
 زنان قابلیت‌‌‌های بسیاری برای برانگیختن نقاط قوت رفتاری در شوهرشان دارند. تقریباً همه مردان می‌توانند یک شخصیت مثبت داشته باشند و این ، بستگی به‌شیوه رفتاری همسرشان دارد.
به‌عبارتی می‌توان گفت:مردها دوبار تربیت می‌شوند؛ یک‌بار توسط والدینشان، بطور‌ی که بتوانند فرزند خوبی برای آنها باشند و بار دوم توسط همسرشان به‌نحوی که بتوانند شوهر خوبی برای همسرشان باشند، اما اگر در این راستا قدمی برداشته نشود، تحولی صورت نخواهد گرفت.

در اینجا می‌خواهیم بخشی از شگردهای همسرداری یا اصطلاحاً سیاست‌های زنانه را در جهت ارتقاء استقامت پایه‌های یک زندگی مشترک، در محور روابط همسران، از نظر بگذرانیم.

 بنابراین این مطلب را صرفاً زنانی بخوانند که می‌خواهند بدانند «چگونه می‌توان شوهر خود را به‌مهری مستمر و عمیق آلوده‌ گرداند؟!»

 - زن و شوهر می‌توانند توافق کنند که همواره جایگاهی برای تغییر در طول زندگی، قایل شوند.

 - پیوسته به دنبال یک رابطه در حال رشد باشید، در پیشرفت مثبت ارتباطات، توقف جایز نیست.

 - سعی کنید به تعریف خوشبختی از دیدگاه همسرتان دسترسی پیدا کنید.

 - گاهی اوقات اگر به‌طور واضح تقاضا نکنید، چیزی بدست نخواهید آورد.

 - گفتنی‌ها را بگویید، امّا به‌موقع! منتظر نمانید به این امید که شاید روزی خودش متوجه شود.

 - به‌یاد داشته باشید معمولاً مردها آن‌گونه که شما به‌ آنها می‌نگرید، به‌خود نمی‌نگرد.

- در برنامه‌ریزی‌ها به‌صورت یک شریک ظاهر شوید، نه یک رقیب.

- احترام شما، در گروی رفتار شماست.

 - برنامه‌های خود را طوری تنظیم کنید تا زمانی که همسرتان در منزل است، در کنارش حضور داشته باشید، نه احتمالاً در آشپزخانه.

- به نوع پوشش، آرایش و پیرایش خود در منزل همواره اهمیت بدهید.

 - در طی روز از کلمات محبّت‌آمیز استفاده کنید.

- بسیاری از زنان بر این باورند که باید بیش از حد عاطفی باشند . اینگونه نباشید!

- هراز گاهی از او به خاطر حسناتش تمجید کنید.

- گاهی گفتگوی متعادل می‌تواند قفل‌هایی که بر زندگی‌ عاطفی همسرتان زده شده، باز کند.

- هرگز به قصد آنکه همسرتان را برای انجام کاری سوق دهید، از او تعریف و تمجید نکنید.

- برای او این حق را قایل باشید که بتواند احساسات مختلفی داشته باشد.

منبع : بازیاب

دسته ها : خبر - علمی - مقالات
يکشنبه اول 6 1388

‌بعضی‌ها معتقدند انسان بدون عشق نمی‌تواند به زندگی ادامه دهد و دائما احساس می‌کند یک چیز کم دارد. نقطه ‌عطف عشق در جامعه ما ازدواج است. روز به روز از تعداد ازدواج‌های اجباری کاسته شده و دختر و پسر، ‌خودشان تصمیم به ازدواج با هم می‌گیرند.در چنین شرایطی وجود عشق و محبت بین طرفین، یکی از ‌عوامل مهم و تعیین‌کننده در این تصمیم است. پس می‌توان به این نتیجه رسید که تقریبا تمام ازدواج‌های امروزی ‌با عشق آغاز می‌شود.

اما مهم، سرنوشت این عشق است که به کجا کشیده خواهد شد و ‌چه بلایی سر آن می‌آید و در زندگی زناشویی بعد از ازدواج چه نشانه‌هایی از آن باقی می‌ماند.‌

‌برای آن که بتوانیم به کسی محبت کنیم ابتدا باید دیدگاه طرف مقابل را درباره محبت کردن بدانیم ، این کار ‌را باید قبل از ازدواج انجام دهیم تا ببینیم آیا کسی را که می‌خواهیم به عنوان همسر انتخاب کنیم با روحیات ما ‌همخوانی دارد یا خیر؟‌

‌برای یافتن این دیدگاه باید این سوال را از خود و طرف مقابلتان بپرسید که به نظر شما اگر کسی شما را دوست ‌داشته باشد چگونه باید آن را ابراز کند و به تعبیری دیگر مظاهر محبت و عشق چیست؟

در جواب این سوال، ‌دیدگاه همه راجع به محبت معلوم می‌شود. بعضی‌ها محبت را بیشتر در مادیات می‌بینند مثلا از گرفتن یک کادوی ‌گرانقیمت می‌فهمند که کسی دوستشان دارد. بعضی‌ها گفتار عاشقانه را دوست دارند و می‌خواهند کسی که ‌دوستشان دارد دائما به آنها ابراز علاقه کلامی کند و بسیاری از نمودهای دیگر محبت و عشق ورزیدن که بر ‌اساس سلیقه و شخصیت‌های متفاوت، متغیرند. پیدا کردن این ترجیحات در خود و طرف مقابل، به ما این امکان را ‌می‌دهد که محبت خود را آن طور که می‌خواهیم به همسرمان ابراز کنیم و نتیجه مطلوبی بگیریم.‌ ‌

وقتی کسی را دوست دارید: تنها با گفتن <دوستت دارم> نمی‌توان به کسی ثابت کرد که دوستش داریم. عشق و محبت، احساسی است که در ما نسبت به ‌کسی به دلایل مختلفی ایجاد می‌شود. وقتی کسی را دوست داریم به خاطر این دوست داشتن خیلی کارها ‌می‌کنیم و خیلی از رفتارها را انجام نمی‌دهیم.

1- ‌به او دروغ نمی‌گویید.

‌ ‌2‌- ‌غرورش را نمی‌شکنید.

‌ ‌3-‌‌به خانواده‌اش و کسانی که دوست دارد احترام می‌گذارید.‌ ‌همسر شما از دل یک خانواده آمده است که اگر آن خانواده نبود، همسر شما نیز امروز در کنار شما نبود، پس به ‌خاطر وجود همسرتان که دوستش دارید باید از خانواده‌اش سپاسگزار باشید و به خاطر وی به آنها احترام ‌بگذارید و مطمئن باشید که همسر شما قدردان این احترام خواهد بود.

‌‌‌4-‌ ‌او را به باد نقدهای بیرحمانه نخواهید گرفت.‌‌‌این به معنی تایید همه جانبه همسرتان نیست چون هر کسی ایراداتی دارد، اما اگر کسی بخواهد همیشه تنها ایرادات ‌شما را بگوید قطعا خسته خواهید شد. همیشه نقاط مثبت را در کنار نقاط منفی ببینید تا به همسرتان احساس ‌ارزشمند بودن بدهید و از بهانه گیری و ایرادهای بی‌خود بپرهیزید.

‌ ‌5-‌ ‌با او لجبازی نمی‌کنید. وقتی همسرتان را دوست داشته باشید در برابر ‌خواسته‌ها و رفتار او موضع گیری و لج نمی‌کنید.

‌‌6-‌ ‌وقتی اشتباهی در قبال همسر خود مرتکب می‌شوید به راحتی و بدون قید و شرط از او عذرخواهی می‌کنید. ‌اشتباه کردن در زندگی، اجتناب ناپذیر است و یکی از راه‌های برطرف کردن اثرات این اشتباه در ذهن طرف مقابل، ‌عذرخواهی است که این عمل در برابر کسی که دوستش دارید باید برایتان بسیار راحت باشد چرا که غرور در ‌برابر معشوق جایی ندارد.

‌‌‌7-‌ ‌او را در کارها و تصمیمات‌تان دخیل می‌کنید. وقتی همسرتان را دوست داشته باشید همیشه می‌خواهید نظر او را ‌راجع به همه چیز جویا شوید و کاری کنید که او را خوشحال می‌کند، پس همیشه با او مشورت می‌کنید و ‌تصمیمات خود را به تنهایی نمی‌گیرید.

‌‌8‌-‌اگر مخالفتی با او دارید با آرامش قانعش می‌کنید. اختلاف نظر هم در زندگی زناشویی اجتناب ‌ناپذیر است اما ‌برخورد همسران در این اختلاف نظرها می‌تواند آن را مشکل ساز و یا سازنده کند. پس اگر همسرتان را دوست ‌داشته باشید با آرامش با او سخن می‌گویید و دلیل مخالفت‌تان را روشن و واضح برایش توضیح می‌دهید و آنگاه ‌می‌توانید قانعش کنید.

‌‌9-‌ ‌به او در کارهایش کمک می‌کنید. زن و مرد باید در همه چیز با هم همکاری داشته باشند. درست است که این دو، ‌در زندگی وظایف مشخصی دارند اما امروزه این مرزها کمرنگ شده و زن و مرد در بیرون و داخل خانه در همه ‌چیز همکاری می‌کنند. پس به راحتی می‌توان این کمک کردن را در زندگی امروزه معنی کرد.‌‌

‌10‌-‌اگر گاهی حوصله ندارد و غمگین است به او کمک می‌کنید. اگر همسرتان غمگین یا عصبانی یا بی‌حوصله است ‌اگر دوستش داشته باشید تمام تلاشتان را می‌کنید که این احساس منفی را از او دور کنید یا اگر لازم باشد به او ‌فرصت دهید تا بتواند به حالت عادی برگردد نه این‌که بیشتر به او خرده بگیرید و او را ناراحت‌تر کنید. گاهی ‌آرامش داشتن در برابر کسی که عصبانی است او را بیشتر عصبانی می‌کند. اگر همسرتان را عصبانی کردید با ‌آرامش بی موقع خود ، او را عصبانی‌تر نکنید چرا که او فکر می‌کند آنقدر برایش ارزش ندارید که وقتی ناراحت ‌است عین خیالتان نیست.

‌‌11-‌ ‌می‌توانید به راحتی اشتباهات او را ببخشید و فراموش کنید. درست است که بعضی اشتباهات بخشودنی ‌نیست اما تعداد آنها بسیار کم است و معمولا در زندگی اشتباهات کوچکی پیش می‌آید که می‌توان با محبت از آنها ‌گذشت و با صحبت‌های منطقی، از بروز دوباره آن جلوگیری کرد.

‌‌12-‌از این‌که در کنارش هستید خوشحالید و نمی‌خواهید از کنارش فرار کنید. بعضی از زن و شوهر‌ها دائما ‌می‌خواهند از هم فرار کنند و تنها باشند و یا وقت خود را با دیگران بگذرانند. درست است که ممکن است گاهی انسان، به ‌تنهایی و خلوت کردن نیاز پیدا کند اما طبیعتا در اکثر اوقات از این‌که در کنار فردی که دوستش دارید هستید لذت ‌می‌برید و می‌شود این خوشحالی و لذت را نشان دهید تا همسرتان بداند که در کنارش خوشحالید.

‌13-‌ ‌با لذت، گذشت خواهید کرد و تمام چیزهای خوب را برای همسرتان می‌خواهید. این گذشت به معنی نادیده ‌گرفتن خودتان نیست بلکه وقتی کسی را دوست دارید اول به او می‌اندیشید و بعدبه خودتان.

‌‌‌14-‌ ‌در جمله‌هایتان کمتر از <من> استفاده می‌کنید و بیشتر از او و خوبی‌هایش می‌گویید.‌ ‌در واقع کارهایی که ‌خودمان از همسرمان انتظار داریم می‌تواند فهرست خوبی از این دسته باشد.‌

منبع : بازیاب

دسته ها : خبر - علمی - مقالات
يکشنبه اول 6 1388
رمضان، ماه آشتی ملی
مرتضی طلایی
رمضان خانه همگی‌مان است و ما اهل‌اش باید در هر جایگاهی و فرصتی برای همبستگی و پیوستگی بکوشیم. چراغ روشن این خانه محصور حسودان بسیاری است و امید آنها به این که ما دایره خودی‌ها را آن قدر تنگ کنیم تا کثرت بیرون ماندگان بیشتر و بیشتر شود.

معنای این ماه را به بارانی که در اول پاییز می‌بارد و هوا را از خاک و غبارهای تابستان پاک می‌کند و یا به معنای داغی سنگ از شدت گرمای آفتاب گفته‌اند.

بار دیگر رمضان بر در خانه‌هایمان ایستاده است و نظاره‌گر که آیا در خانه‌ دل‌هایمان هم میزبانش خواهیم بود یا نه. ماهی که بهترین خلایق در وصفش آن را میهمانی خدا و مسبب قرار گرفتن آدمی در صف اهل کرامت خواند و نفس‌های میهمانانش را تسبیح، خواب را عبادت، عمل صالح را مقبول و دعا را مستجاب به پیش چشمانمان تصویر کرد.

رمضان امسال را آغاز می‌کنیم در حالی که دل‌ها به شوق سحرهایش، افطارهایش، شب‌های قدرش و لحظات مهربانش می‌تپد و اما چه خوب که آغاز رمضان را با حکایتی از رسول خدا و سیره زندگی‌اش همراه سازیم.

بیست روز از رمضان سال هشتم هجرت می‌گذرد (به نقل بعضی از مورخین 10 روز)، 13 سال از روز دریافت وحی ، و محمد(ص) و یارانش، همان «فئه قلیله» امروز لشگر عظیمی شده‌اند ، ایستاده بر دروازه‌های مکه. و مکه این شهر سنگی، شهر خدا و ابراهیم، آلوده به شرکت و بت‌پرستی و اسیر دست سران جاهلیت، همان‌ها که تمام این سال‌ها را با شقی‌ترین اشکال کمر به محو جامعه کوچک مسلمین بسته‌ بوده‌اند و امروز این شهر حریف کوچکی است برای سپاه عظیم محمد(ص).

اینجا همان شهری است که سه سال محاصره و رنج و گرسنگی را بر محمد(ص) گذراند و همان شهری است که مومنین از آن هجرت کردند از شدت ظلم و امروز پابرهنگان فراری، مسلح و مجهز بر فتح آن قادر شده‌اند. نفس تاریخ در سینه حبس شده، گذشته و آینده بشریت به این لحظه عظیم می‌نگرد تا رفتار پیامبر خاتم را در لحظات قدرت بر آنها که ستم کرده‌ بودند ، ببیند. زمان مبهوت این عظمت تاریخی و سرنوشت‌ساز شده و نبضش دیگر در رگ مکه نمی‌زند تا ببیند آنچه را رسول خدا سر خواهد زد.

در دل‌های لشگریان اسلام هنوز رگه‌های اندکی از جاهلیت و عصبیت قبیله‌ای هست، آن هم که نباشد یاد سختی‌های شعب ابی طالب، هجرت، جبشه، شهدای احد، مرج العذرا و ... آن قدر جانگداز هست که بر لب‌ها و دل‌ها بگذارند که: «الیوم یوم الانتقام» محمد(ص) ایستاده بر کوهی از معرفت الهی یکی از بزرگ‌ترین درس‌هایش را به بشریت می‌دهد؛ او پیامبر آخرین است، بعد از او وحی نخواهد آمد، او آخرین نفر از سلسله‌ای عظیم است، فعل‌اش، حرف‌اش حتی نگاهش برای تمام تاریخ خواهد ماند.

یاد توهین‌ها و تحقیرها، یاد مظلومیت‌ شهدا، چهره منور حمزه(س) همه از نگاهش می‌گذرند و تمام ظالمان که که امروز مقهور قدرت اویند اما بر لب‌های مبارک او این کلام می‌گذرد: «الیوم یوم المرحمة»، امروز روز گذشت، رحمت و مهربانی است. و از پس این کلام خون دوباره به رگ‌های تاریخ باز می‌گردد.

از رمضان هشتم هجری تا امروز که 1430 هجرت است روزها و شب‌های پرشماری گذشته است اما از عظمت سیره رسول به قدر ذره‌ای کاسته نشده او از خدا برایمان پیغام آورد: «قل یا عبادی الذین اسرفوا علی انفسهم لاتقنطوا من رحمة الله انّ الله یغفرالذنوب جمیعا» (زمر 53)

و در او برای ما اسوه‌ای حسنه است. امروز در آغاز رمضان 1430 در میان ما و اهل ما و ملت ما رگه‌هایی از اختلاف به چشم می‌خورد. نگاه‌هایمان به هم مهربان نیست، بر هم سخت‌گیر شده‌ایم و به قانون همه یا هیچ و یا هر که با ما نیست بر ماست می‌رویم.

به کوچک‌ترین رفتاری که مطابق میل‌مان نباشد آن چنان برچسب‌هایی می‌زنیم که تن و جان همه علاقه‌مندان به این ملک و ملت را می‌لرزاند. جوانان ما متعجب و متحیرند از ما نسل قبلی که روزی با هم انقلاب کردیم، با هم جنگیدیم، با هم وطن ویران شده از کین دشمنان را ساختیم و امروز چنین به هم چنگ و دندان می‌نمایانیم.

خدای مهربان و خدای رمضان و همو که شاهد و ناظر همه اعمال ماست ، می‌بیند و می‌داند که بر ما و اهل ما چه روزهای بدی گذشته است، عده‌ای از این خانواده داغدار و لطمه دیده اند، دل‌هایی شکسته است و چشم‌هایی نگران است. دشمنانمان امیدوار و شاد شده‌اند و بر آتش اختلافات می‌دمند و مهربانی بین‌مان کم شده.

اما اهل خانه! میهمانی عزیز به درخانه‌مان آمده است! رمضان با همه زیبایی‌هایش، امید به بخشش و رستگاریش و شب‌های قدر و تقدیرش بر در این سرا ایستاده و مبارکه ما در کشمکش اختلافات فراموشش کنیم. ما امت رسول هستیم که در آن لحظه عجیب، روزش را روز مرحمت خواند و آیا ما تابعینش امروز در شرایطی سخت‌تریم که نتوانیم این روزها را هم روزهای مرحمت قرار دهیم؟

رمضان عزیز فرصتی است تا به سراغ هم بردیم، به سراغ دل شکستگان و بساط آشتی ملی را در کنار سفره‌های افطار و سحرمان بگسترانیم. این خانه خانه همگی‌مان است و ما اهل‌اش باید در هر جایگاهی و فرصتی برای همبستگی و پیوستگی بکوشیم. چراغ روشن این خانه محصور حسودان بسیاری است و امید آنها به این که ما دایره خودی‌ها را آن قدر تنگ کنیم تا کثرت بیرون ماندگان بیشتر و بیشتر شود.

به عنوان عضوی از جامعه بزرگ ایرانی و نماینده مردم شریف از همه عزیزان، نخبگان، فعالان سیاسی، مسئولین و مردم بزرگ و عزیز می‌خواهم که مبادا فرصت طلایی و بی‌نظیر رمضان برای آشتی ملی از دست برود.

منبع: خبرگزاری مهر
دسته ها : مذهبی - مقالات
يکشنبه اول 6 1388

پیامبر اکرم(ص) مى‏فرماید: «ماه رجب ماه خدا و ماه شعبان ماه من و ماه رمضان، ماه امت من است،هر کس همه این ماه را روزه بگیرد بر خدا واجب است که همه گناهانش را ببخشد، بقیه عمرش را تضمین کند و او را از تشنگى و عطش دردناک روز قیامت امان دهد.»


«رمضان» در لغت از «رمضاء» به معناى شدت حرارت گرفته شده و به معناى سوزانیدن مى‏باشد.(1) چون در این ماه گناهان انسان بخشیده مى‏شود، به این ماه مبارک رمضان گفته‏اند.

پیامبر اکرم(ص) مى‏فرماید: «انما سمى الرمضان لانه یرمض الذنوب؛(2) ماه رمضان به این نام خوانده شده است، زیرا گناهان را مى‏سوزاند.»

رمضان نام یکى از ماه‏هاى قمرى و تنها ماه قمرى است که نامش در قرآن آمده است و یکى از چهار ماهى است که خداوند متعال جنگ را در آن حرام کرده است.(مگر جنبه دفاع داشته باشد.)

در این ماه کتاب‏هاى آسمانى قرآن‏کریم، انجیل، تورات، صحف و زبور نازل شده است.(3)

این ماه در روایات اسلامى ماه خدا و میهمانى امت پیامبر اکرم(ص) خوانده شده و خداوند متعال از بندگان خود در این ماه در نهایت کرامت و مهربانى پذیرایى مى‏کند؛ پیامبر اکرم(ص) مى‏فرماید: «ماه رجب ماه خدا و ماه شعبان ماه من و ماه رمضان، ماه امت من است،(4) هر کس همه این ماه را روزه بگیرد بر خدا واجب است که همه گناهانش را ببخشد، بقیه عمرش را تضمین کند و او را از تشنگى و عطش دردناک روز قیامت امان دهد.»(5)

این ماه، در میان مسلمانان از احترام، اهمیت و جایگاه ویژه‏اى برخوردار و ماه سلوک روحى آنان است و مؤمنان با مقدمه‏سازى و فراهم کردن زمینه‏هاى معنوى در ماه‏هاى رجب و شعبان هر سال خود را براى ورود به این ماه شریف و پربرکت آماده مى‏کنند، و با حلول این ماه با شور و اشتیاق و دادن اطعام و افطارى به نیازمندان، شب‏زنده‏دارى و عبادت، تلاوت قرآن، دعا، استغفار، دادن صدقه، روزه‏دارى و... روح و جان خود را از سرچشمه فیض الهى سیراب مى‏کنند.

                                                          فضائل ماه رمضان

1. برترین ماه سال
ماه مبارک رمضان به جهت نزول قرآن کریم در آن و ویژگى‏هاى منحصرى که دارد در میان ماه‏هاى سال‏قمرى برترین است؛ قرآن کریم مى‏فرماید: «ماه رمضان ماهى است که قرآن براى هدایت انسان‏ها در آن نازل شده است.»(6)

پیامبر گرامى(ص) درباره ماه رمضان مى‏فرماید: «اى مردم! ماه خدا با برکت و رحمت و مغفرت به شما روى آورد، ماهى که نزد خدا از همه ماه‏ها برتر و روزهایش بر همه روزها و شب‏هایش بر همه شب‏ها و ساعاتش بر همه ساعات برتر است، ماهى است که شما در آن به میهمانى خدا دعوت شده و مورد لطف او قرار گرفته‏اید، نفس‏هاى شما در آن تسبیح و خوابتان در آن عبادت، عملتان در آن مقبول و دعایتان در آن مستجاب است.... بهترین ساعاتى است که خداوند به بندگانش نظر رحمت مى‏کند... .»(7)

2. نزول کتب آسمانى در این ماه
تمام کتب بزرگ آسمانى مانند: قرآن کریم، تورات، انجیل، زبور، صحف در این ماه نازل شده است. حضرت امام صادق(ع) مى‏فرماید: «کل قرآن کریم در ماه رمضان به بیت المعمور نازل شد، سپس در مدت بیست سال بر پیامبر اکرم(ص) و صحف ابراهیم در شب اول ماه رمضان و تورات در روز ششم ماه رمضان، انجیل در روز سیزدهم ماه رمضان و زبور در روز هیجدهم ماه رمضان نازل شد.»(8)


3. توفیق روزه
در ماه رمضان خداوند متعال توفیق روزه‏دارى را به بندگانش داده است؛ «پس هر که ماه [رمضان] را درک کرد، باید روزه بگیرد.»(9)

انسان افزون بر جنبه مادى و جسمى، داراى بُعد معنوى و روحى هم هست و هر کدام در رسیدن به کمال مطلوب خود، برنامه‏هاى ویژه را نیاز دارند، یکى از برنامه‏ها براى تقویت و رشد بُعد معنوى، تقوا و پرهیزگارى است؛ یعنى اگر انسان بخواهد خودش را از جنبه معنوى رشد و پرورش دهد و به طهارت و کمال مطلوب برسد، باید هواى نفس خود را مهار کند و موانع رشد را یکى پس از دیگرى بر دارد و خود را سرگرم لذت‏ها و شهوات جسمى نکند. یکى از اعمالى که در این راستا مؤثر و مفید است روزه‏دارى است، قرآن کریم مى‏فرماید: «... اى افرادى که ایمان آورده‏اید! روزه بر شما نوشته شد، همان گونه که بر پیشینیان از شما نوشته شده، تا پرهیزگار شوید.»(10)


برخى از فواید و فضائل روزه:
الف. تقویت تقوا، پرهیزگارى و اخلاص؛(11)
امام صادق(ع) مى‏فرماید: خداوند متعال فرموده: «روزه از من است و پاداش آن را من مى‏دهم.»(12)

حضرت فاطمه(س) مى‏فرماید: «خداوند روزه را براى استوارى اخلاص، واجب فرمود.»(13)


ب. مانع عذاب‏هاى دنیوى و اخروى:
امام على(ع) مى‏فرماید: «روزه روده را باریک مى‏کند گوشت را مى‏ریزد و از گرماى سوزان دوزخ دور مى‏گرداند.»(14)

پیامبر اکرم(ص) مى‏فرماید: «روزه سپرى در برابر آتش است.»(15)


ج. آرامش روان و جسم:
روزه‏دارى روح و روان و قلب و دل و نیز جسم را آرامش داده و باعث سلامتى روح و تندرستى جسم مى‏شود.

پیامبر اکرم(ص) مى‏فرماید: «روزه بگیرید تا سالم بمانید.»

باز مى‏فرماید: «معده خانه تمام دردها و امساک [روزه [بالاترین داروهاست.»(16)

حضرت امام باقر(ع) مى‏فرماید: «روزه و حج آرام‏بخش دلهاست.»(17)

حضرت على(ع) مى‏فرماید: «خداوند بندگان مؤمن خود را به وسیله نمازها و زکات و حدیث در روزه‏دارى روزه‏هاى واجب [رمضان[ براى آرام کردن اعضا و جوارح آنان، خشوع دیدگانش و فروتنى جان‏هایشان و خضوع دلهایشان حفظ مى‏کنند.»(18)

امروزه در علم پزشکى و از نظر بهداشت و تندرستى نیز در جاى خود ثابت شده که روزه‏دارى تأثیرهاى فراوانى بر آرامش روح و روان و سلامتى جسم و بدن دارد، دفع چربى‏هاى مزاحم، تنظیم فشار، قند خون، و... نمونه آن است.(19)


د. مانع نفوذ شیطان:
امام على(ع) به پیامبر اکرم(ص) عرض کرد: یا رسول الله! چه چیزى شیطان را از ما دور مى‏کند؟ پیامبرگرامى(ص) فرمود: روزه چهره او را سیاه مى‏کند و صدقه پشت او را مى‏شکند.»(20)

بنابراین، روزه مانع نفوذ شیطان‏هاى جنى و انسى شده و وسوسه‏هاى آنان را خنثى مى‏کند.


ه . مساوات بین غنى و فقیر:
انسان روزه‏دار در هنگام گرسنگى و تشنگى، فقرا و بینوایان را یاد مى‏کند و در نتیجه به کمک آن‏ها مى‏شتابد. حضرت امام حسن عسگرى(ع) درباره علت وجوب روزه مى‏فرماید: «تا توانگر درد گرسنگى را بچشد و در نتیجه به نیازمند کمک کند.»(21)


و. احیاء فضائل اخلاقى
حضرت امام رضا(ع) درباره علت وجوب روزه مى‏فرماید: «تا مردم رنج گرسنگى و تشنگى را بچشند و به نیازمندى خود در آخرت پى‏ببرند و روزه‏دار بر اثر گرسنگى و تشنگى خاشع، متواضع و فروتن، مأجور، طالب رضا و ثواب خدا و عارف و صابر باشد و بدین سبب مستحق ثواب شود،... روزه موجب خوددارى از شهوات است، نیز تا روزه در دنیا نصیحت‏گر آنان باشد و ایشان را در راه انجام تکالیفشان رام و ورزیده کند و راهنماى آنان در رسیدن به اجر باشد و به اندازه سختى، تشنگى و گرسنگى که نیازمندان و مستمندان در دنیا مى‏چشند پى ببرند و در نتیجه، حقوقى که خداوند در دارایى‏هایشان واجب فرموده است، به ایشان بپردازند... .»(22)


4. وجود شب قدر در این ماه
شب قدر از شب‏هایى که برتر از هزار ماه است و فرشتگان در این شب به اذن خدا فرود مى‏آیند و جمیع مقدرات بندگان را در طول سال تعیین مى‏کنند(23) و وجود این شب در این ماه مبارک نعمت و موهبتى الهى بر امت پیامبر گرامى اسلام(ص) است و مقدرات یک سال انسان‏ها (حیات، مرگ، رزق و...) براساس لیاقت‏ها و زمینه‏هایى که خود آنها به وجود آورده‏اند تعیین مى‏شود و انسان در چنین شبى با تفکر و تدبر مى‏تواند به خود آید و اعمال یک سال خود را ارزیابى کند و با فراهم آوردن زمینه مناسب بهترین سرنوشت را براى خود رقم زند.(24)

حضرت امام صادق(ع) مى‏فرماید: «تقدیر مقدرات در شب نوزدهم و تحکیم آن در شب بیست و یکم و امضاء آن در شب بیست و سوم است.»(25)


5. بهار قرآن
نظر به این‏که قرآن کریم در ماه مبارک رمضان نازل شده و تلاوت آیات آن در این ماه فضیلت بسیارى دارد، در روایات اسلامى، از ماه رمضان به عنوان بهار قرآن یاد شده است؛ چنان‏که حضرت امام باقر(ع) مى‏فرماید: «هر چیزى بهارى دارد و بهار قرآن ماه رمضان است.»(26)


یک نکته!
بدیهى است فضائل و ثواب‏هایى که براى ماه مبارک رمضان و روزه‏دارى ذکر شده و به برخى از آن‏ها اشاره شد، از آنِ کسانى است که حقیقت آن را درک کنند و به محتواى آن عمل و در گفتار و کردار به کار گیرند و به آن‏ها جامه عمل بپوشانند. چنان در روایات اسلامى براى روزه‏دارى آدابى ذکر شده و کسانى که صرفاً تلاوت قرآن مى‏کنند، ولى به آیات و احکام آن عمل نمى‏کنند و یا آن که از روزه‏دارى تنها رنج گرسنگى و تشنگى را مى‏کشند و بوسیله گناه، تأثیر روزه را از بین مى‏برند و ماه مبارک رمضان و فضاى معنوى آن تأثیرى بر اشخاصى بر جاى نمى‏گذارد، مورد نکوهش قرار گرفته‏اند.

چنان‏که پیامبر اکرم(ص) به زنى که با زبان روزه کنیز خود را دشنام مى‏داد فرمود: چگونه روزه‏دارى و حال آن‏که کنیزت را دشنام مى‏دهى؟! روزه فقط خوددارى از خوردن و آشامیدن نیست، بلکه خداوند آن را علاوه بر این دو، مانع کارها و سخنان زشت که روزه را بى‏اثر مى‏کنند قرار داده است، چه اندکند روزه‏داران و چه بسیارند کسانى که گرسنگى مى‏کشند.»(27)

حضرت امام سجاد(ع) در دعاى حلول ماه رمضان به درگاه خداوند عرض مى‏کند: به وسیله روزه این ماه یاریمان ده تا اندام‏هاى خود را از معاصى تو نگه داریم و آن‏ها را به کارهایى گیریم که خشنودى تو را فراهم آورد، تا با گوش‏هایمان سخنان بیهوده نشنویم و با چشمانمان به لهو و لعب نشتابیم و تا دستمانمان را به سوى حرام نگشاییم و با پاهایمان به سوى آن‏چه منع شده ره نسپاریم و تا شکمهایمان جز آن‏چه را تو حلال کرده‏اى در خود جاى ندهد و زبان‏هایمان جز به آن‏چه تو خبر داده‏اى و بیان فرموده‏اى گویا نشود... .»(28)

بنابراین، در ماه مبارک باید تمام اعضا و جوارح را از حرام دور نگه داشت و با اخلاص، توکل و توسل از اهل‏بیت(ع) و عمل به دستورها و احکام قرآن کریم و دورى از گناهان، انجام توبه نصوح و واقعى، عبادت، شب‏زنده‏دارى، درک فضیلت شب قدر و... فضیلت ماه مبارک رمضان را درک کرد و از آن در راستاى رسیدن به کمال حرکت کرد و باید در این ماه به گونه‏اى خودسازى کرد که با اتمام ماه مبارک تأثیر و فواید آن در روح و جان افراد باقى باشد و اثر آن تا ماه رمضان سال بعد ماندگار باشد.


پى‏نوشت‏ها:


1. مفردات الفاظ القرآن، راغب اصفهانى، ص 209، دارالکتاب العربى، بیروت.

2. بحارالانوار، علامه مجلسى، ج 55، ص 341، مؤسسه الوفاء، بیروت.

3. ر.ک: الکافى، محمد بن یعقوب کلینى، ج 2، ص 628، دارالکتب الاسلامیة، تهران.

4. وسائل الشیعه، شیخ حر عاملى، ج 2، ص 628، دارالکتب الاسلامیة، تهران.

5. ...

6. سوره بقره، آیه 185.

7. ر.ک: وسائل الشیعه، همان، ج 10، ص 313.

8. ر.ک: الکافى، همان، ج 2 ،ص 628.

9. سوره بقره، آیه 185.

10. سوره بقره، آیه 183.

11. همان.

12. میزان الحکمة، محمد محمدى‏رى‏شهرى، ترجمه: حمیدرضا شیخى، ج 7، ص 3207، مؤسسه دارالحدیث، قم.

13. همان، ص 3209.

14. همان.

15. همان.

16. همان.

17. همان.

18. همان.

19. تفسیر نمونه، آیت‏الله مکارم شیرازى و دیگران، ج 1 ،ص 631، دارالکتب الاسلامیة، تهران.

20. مستدرک الوسائل، محدث نورى، ج 7، ص 154، مؤسسه آل‏البیت، قم.

21. میزان الحکمة، همان.

22. همان، ص 3209.

23. سوره قدر، آیه 1 ـ 5.

24. تفسیر المیزان، علامه طباطبایى، ج 18، ص 132؛ ج 19، ص 90، مؤسسه مطبوعاتى اسماعیلیان، قم.

25. وسائل الشیعه، همان، ج 10، ص 354.

26. وسائل الشیعه، همان، ج 6، ص 203.

27. الکافى، همان، ج 4، ص 87.

28. الصحیفة السجادیة، امام سجاد(ع) ص 186، دفتر نشر الهادى، قم.

                                                                                                                                                 على امیرخانى

منبع : بازیاب

دسته ها : مذهبی - مقالات
شنبه سی یکم 5 1388

سلوک امام خمینی ره در ماه رمضان

اندیشه  - حضرت امام، رضوان‌الله علیه، توجه ویژه‏ای نسبت‏به ماه رمضان داشته و بدین جهت، ملاقات‏های خودشان را در ماه رمضان تعطیل می‏کردند و به دعا و تلاوت قرآن و.‌.‌. می‏پرداختند.

حضرت امام، رضوان‌الله علیه، توجه ویژه‏ای نسبت‏به ماه رمضان داشته و بدین جهت، ملاقات‏های خودشان را در ماه رمضان تعطیل می‏کردند و به دعا و تلاوت قرآن و.‌.‌. می‏پرداختند. و خودشان می‏گفتند: «خود ماه مبارک رمضان، کاری است‏».

در این ماه، ایشان، شعر نمی‏خواندند و نمی‏سرودند و گوش به شعر هم نمی‏دانند‌، دگرگونی خاصی متناسب با این ماه در زندگی خود ایجاد می‏کردند، به گونه‏ای که این ماه را سراسر به تلاوت قرآن مجید و دعا کردن و انجام دادن مستحبات مربوط به ماه رمضان سپری می‏کردند.

حضرت امام رحمه‌الله درباره رمضان چنین می‏سرایند:
ماه رمضان شد، می‌‌و میخانه بر افتاد / عشق و طرب و باده به وقت‏سحر افتاد. افطار به می‌ کرد برم پیر خرابات / گفتم که تو را روزه به برگ و ثمر افتاد.
با باده وضو گیر که در مذهب رندان / در حضرت حق این عملت‏بارور افتاد.

از جمله برنامه‏های ویژه‏ حضرت امام، رضوان‌الله علیه، در ماه مبارک رمضان، عبادت و تهجد بود. امام، عبادت را ابزار رسیدن به عشق الهی می‏دانستند و به صراحت‏بیان می‏کردند که در وادی عشق، نباید به عبادت به چشم وسیله‏ای برای رسیدن به بهشت نگاه کرد.
اکثر آشنایان امام نقل می‏کنند که از سن جوانی، نماز شب و تهجد، جزو برنامه‏هایشان بود.
بعضی از نزدیکان ایشان می‏گفتند که وقتی در ظلمت و تاریکی نیمه‏ شب، آهسته وارد اتاق امام می‏شدند، می‏دیدند که با خضوع و خشوعی خاص، نماز می‏خواندند و قیام و رکوع و سجود را به‏جا می‏آوردند که حقاً وصف ناپذیر بود.
یکی از اعضای دفتر ایشان، در این باره می‏گوید: پنجاه سال است که نماز شب امام، ترک نشده است. امام در بیماری و در صحت و در زندان و در خلاصی و در تبعید، حتی روی تخت‏بیمارستان قلب هم نماز شب خواندند.

امام، توجه خاصی به نوافل داشتند و هرگز، نوافل را ترک نمی‌‏کردند. نقل شده است که امام، در نجف اشرف، با آن گرمای شدید، ماه مبارک رمضان را روزه می‏گرفت و با این که در سنین پیری بودند و ضعف بسیار داشتند، تا نماز مغرب و عشا را به همراه نوافل به‏جای نمی‏آوردند، افطار نمی‏کردند! و شب‏ها تا صبح، نماز و دعا می‏خواندند و بعد از نماز صبح، کمی استراحت می‏کردند و صبح زود برای کارهایشان آماده می‏شدند.

خانم زهرا مصطفوی می‏گوید:
راز و نیاز امام و گریه‏ها و ناله‏های نیمه شبش، چنان شدید بود که انسان را بی‌اختیار به گریه می‏انداخت.

یکی از اساتید قم نقل می‏کرد: شبی مهمان حاج آقا مصطفی بودم. ایشان خانه‏ جداگانه‏ای نداشتند و در منزل امام زندگی می‏کردند. نصف شب از خواب بیدار شدم و صدای آه و ناله‏ای شنیدم، نگران شدم که مگر اتفاقی افتاده است؛ حاج‌آقا مصطفی را بیدار کردم و گفتم: «ببین چه خبر است!». ایشان نشست و گوش داد و گفت: «صدای امام است که مشغول تهجد و عبادت است‏»
در ماه مبارک رمضان، این شب زنده‌داری و تهجد، وضعیت دیگری داشت. یکی از محافظان بیت می‏گوید در یکی از شب‏های ماه مبارک رمضان، نیمه شب، برای انجام کاری مجبور شدم از جلوی اتاق امام گذر کنم. حین عبور، متوجه شدم که امام زار زار گریه می‏کردند! هق‌هق گریه‏ امام که در فضا پیچیده بود، واقعاً مرا تحت‌تأثیر قرار داد که چگونه امام، در آن موقع از شب با خدای خویش راز و نیاز می‏کند.

آخرین ماه مبارک رمضان دوران حیات امام، به گفته‏ ساکنان بیت، از ماه مبارک رمضان‏های دیگر متفاوت بود! به این صورت که امام، همیشه، برای خشک کردن اشک چشم‏شان دستمالی را همراه داشتند، ولی در آن ماه مبارک رمضان، حوله‏ای را نیز همراه بر می‏داشتند تا به هنگام نمازهای نیمه شب‏شان، از آن استفاده کنند!

امام خمینی، رضوان‌الله علیه، توجه خاصی به قرآن داشتند، به‏طوری که روزی، هفت‏بار قرآن می‏خواندند!
امام در هر فرصتی که به‏دست می‏آوردند، ولو اندک، قرآن می‏خواندند. بارها دیده شد که امام حتی در دقایقی قبل از آماده شدن سفره - که معمولاً به بطالت می‏گذرد - قرآن تلاوت می‏کنند! امام، بعد از نماز شبش تا وقت نماز صبح، قرآن می‏خواند.

یکی از اطرافیان امام می‏گوید:
امام در نجف چشم‏شان درد گرفت و به دکتر مراجعه کردند. دکتر بعد از معاینه‏ چشم امام گفت: «شما باید چند روزی قرآن نخوانید و به چشم‏تان استراحت‏بدهید». امام، خندیدند! و فرمودند: «دکتر، من چشم را برای قرآن خواندن می‏خواهم! چه فایده‏ای دارد که چشم داشته باشم و قرآن نخوانم؟ شما یک کاری کنید که من بتوانم قرآن بخوانم.»
و در ماه رمضان یکی از همراهان امام در نجف اظهار می‏کرد که امام خمینی در ماه مبارک رمضان هر روز ده جزء قرآن می‏خواندند؛ یعنی در هر سه روز یک بار قرآن را ختم می‏‌کردند.
علاوه بر آن، هر سال چند روز قبل از ماه مبارک رمضان دستور می‏دادند که چند ختم قرآن برای افرادی که مد نظر مبارک‏شان بود، قرائت‏شود.

امام در ماه رمضان توصیه‏ می‌کردند:
از کردار و رفتار ناشایسته‏ خود، استغفار کنید. اگر خدای نخواسته، گناهی مرتکب شده‏اید، قبل از ورود به ماه مبارک رمضان توبه کنید. زبان را به مناجات حق تعالی عادت دهید. مبادا در ماه مبارک رمضان از شما غیبتی، تهمتی و خلاصه گناهی سر بزند و در محضر ربوبی با نعم الهی و در مهمانسرای باری تعالی آلوده به معاصی باشید.

منبع : خبر آن لاین
دسته ها : مذهبی - خبر - گفتگو - مقالات
شنبه سی یکم 5 1388
در دعای نخستین روز ماه مبارک رمضان، بخشش گناهان و پذیرش عبادات مورد تأکید و توجه قرار دارد .


دعای روز اول ماه مبارک رمضان:

اللهمَّ اجعل صِیامی فیهِ صِیامَ الصائِمین، وَ قِیامی فیهِ قِیامَ القائِمین
وَ نَبِّهنی فیهِ عَن نَومَةِ الغافِلین، وَ هَب لی جُرمی فیهِ
یا اِلهَ العالَمین
وَاعفُ عَنّی یا عافِیاً عَنِ المُجرِمین

خدایا قرار ده روزه ام را در این ماه روزه روزه داران واقعى
و شب زنده داری ام را نیز مانند شب زنده داران
و بیدارم کن در آن از خواب بی خبران
و گناهم را بر من ببخش اى معبود جهانیان
و درگذر از من اى درگذرنده از گناهکاران

کلام امیر:

ازری بنفسه من استشعر الطمع ، و رضی بالذل من کشف عن ضره ، و هانت علیه نفسه من امر علیها لسانه.

هر کس طمع در درون داشته باشد خود را حقیر کرده و کسیکه ناراحتیهایش را فاش کند به ذلت خویش راضی شده  و کسیکه زبانش را بر خود امر کند شخصیت خود را پایمال کرده است .

دسته ها : مذهبی - احادیث - مقالات
شنبه سی یکم 5 1388
روزه و روزه‌داری از نگاه اهل بیت (ع)
خبرگزاری مهر :روزه از ابعاد مادی و معنوی، جسمی و روحی بوده و دارای فواید بسیاری است. روزه جسم و روح را پالایش می‌کند، اگر در روزه‌‌داری به تمامی جهات توجه کنیم در پایان ایام روزه‌داری، روح و جسمی تزکیه شده خواهیم داشت، پیامبر و اهل بیت در مورد روزه توصیه‌ها و حکمتهای بسیاری دارند.

پیامبر اکرم (ص) و روزه

پیامبر خدا فرمود : صوموا تصحوا . روزه بگیرید تا صحت و سلامتی خویش را تضمین کنید .

حضرت رسول در روایت دیگری می فرماید : لکل شیء زکاة و زکاة الابدان الصیام . برای هر چیزی زکاتی است و زکات بدنها روزه است.

و نیز ایشان در جایی دیگر می فرماید : المعدة بیت کل داء ، والحمئة رأس کل دواء. معده مرکز و خانه هر دردی است و پرهیز و اجتناب ( از غذاهای نامناسب و زیاد خوردن ) اساس و رأس هر داروی شفا بخش است.

حضرت علی (ع) و روزه

امام در قسمتی از یکی از خطبه ها می فرماید : و مجاهدة الصیام فی الایام المفروضات ، تسکینا لاطرافهم و تخشیعا لابصارهم ، و تذلیلا لنفوسهم و تخفیفا لقلوبهم ، و اذهابا للخیلاء عنهم و لما فی ذلک من تعفیر عتاق الوجوه بالتراب تواضعا و التصاق کرائم الجوارح بالارض تصاغرا و لحوق البطون بالمتون من الصیام تذللا.

با روزه گرفتن های دشوار ، در روزهایی که واجب است ، اندامها با این کار آرام می گیرد و دیده ها خاشع و جانها خوار می گردد و دلها سبک می شود و خودبینی از ایشان به وسیله این عبادتها زدوده می گردد. و با گزاردن چهره های شاداب با تواضع بر خاک و با نهادن مواضع سجده بر زمین خود را در مقابل خدا خرد می نمایند و اینکه با روزه داری شکمها به پشت می رسند.

روزه؛ آزمایش اخلاص

حضرت علی (ع) در جای دیگری می فرماید: والصیام ابتلاء لاخلاص الخلق. روزه برای آزمایش نمودن اخلاص مردم است.

روزه سپر در مقابل عذاب الهی

حضرت در قسمتی دیگر از نهج البلاغه می فرماید : صوم شهر رمضان فانه جنة من العقاب. در این بحث امام یکی از دلایل وجوب روزه ماه رمضان را ، سپر و مانع در مقابل عقاب الهی دانسته اند. یعنی روزه موجب غفران و آمرزش گناهان است.

امام رضا (ع) و روزه

وقتی از حضرت درباره فلسفه روزه می پرسند ، می فرماید : همانا مردم مأمور به روزه گرفتن شدند تا درد و ناگواری های گرسنگی و تشنگی را دریابند و آنگاه استدلال کنند بر سختی های گرسنگی و تشنگی و فقر آخرت که پیامبر اکرم در خطبه شعبانیه فرمود " واذکروا بجوعکم و عطشکم جوع یوم القیمة و عطشة" . به وسیله گرسنگی و تشنگی از روزه داریتان ، گرسنگی ها و تشنگی های روز قیامت را به یاد آورید ، که این یادآوری انسان را به فکر تدارک برای قیامت می اندازد تا جد و جهد بیشتری در کسب رضای خدا بنماید .

امام رضا (ع) در جایی دیگر درباره فلسفه روزه این چنین می فرماید : علت روزه برای درک درد گرسنگی و تشنگی است تا بنده ، ذلیل ، متضرع و صابر باشد . همچنین در روزه شکستگی شهوات وجود دارد .
دسته ها : مذهبی - احادیث - مقالات
شنبه سی یکم 5 1388
چند درنگ در ماه ضیافت بزرگ الهی
رضا حسینی علائی
«ای کسانی که ایمان آورده اید! روزه بر شما نوشته (واجب) شده است، آن گونه که بر کسانی که پیش از شما بودند، نوشته شده بود. باشد که پروا کنید! ». آیه 183 سوره مبارکه بقره

خدایا!

بعد از نمازهای ماه مبارکت، تو را با ذکر صفات بلند مرتبگی، بزرگواری، آمرزندگی و مهربانیت صدا می زنم. (یا علی یا عظیم یا غفور یا رحیم)

بار دیگر بزرگیت را یاد می کنم (انت الرب العظیم) و می گویم هیچ مثل و مانندی نداری (الذی لیس کمثله شیء) یعنی با این اعتقاد، تو را می ستایم و پرستش و اطاعت می کنم و تنها تو را شایسته خدایی می دانم و هرگز شبیه و همتایی برایت قائل نیستم.

در اولین درنگ به خود می گویم آیا واقعا این گفتار از زبان دل است یا از زبان تن؟ و وای به حالم اگر دیگری را چون تو بدانم و در زندگی ام از آنانی که غیر رسول و اولی الامر تو باشند، اطاعت کنم.

و سپس شنوایی و بینایی ات به همه گفتار و کردار آدمیان و تمام حرکات و حوادث عوالم را اعلام می کنم (و هو السمیع البصیر) و با این سخن، این اعتقاد را بر زبان می آورم که هیچ حرف و عمل و نیت از کوچکترین تا بزرگترین و از نهانی ترین تا آشکارترین آنها از محضر مقدست نادیده و ناشنیده نمی ماند.

و می رسم به ماهی که در آن قرارم دادی؛ آن را ماهی می دانم که نسبت به سایر ماههایت دارای ویژگیهای خاصی است یعنی اشاره می کنم به بزرگی و کرامت و شرافت و برتری اش بر آنها (و هذا شهر عظمته و کرمته و شرفته و فضلته علی الشهور) همان ماهی که روزه اش را بر من واجب کردی (و هو الشهر الذی فرضت صیامه علی) و نامش رمضان است. (و هو شهر رمضان)

پروردگارا!

در برتری این ماه همان بس که رسولت ـ که بر او و آلش درود باد ـ فرمود: «اگر بندگان می دانستند که در رمضان چه (برکاتی) است، آرزو می کردند که رمضان، یک سال باشد.» و یا فرمود: «ماه رمضان پیش شما مثل ماههای دیگر نباشد؛ چرا که نزد خداوند، احترام و بر سایر ماهها برتری دارد. در ماه رمضان ، روز روزه داری شما مثل روز خودتان نباشد! (ادب و حرمت این ماه را نگه دارید).»

درنگی دیگر؛ به آن عملم فکر می کنم که وقتی می گویند چگونه ای؟ می گویم روزه ام. اما چه روزه ای؟! آیا همان گونه است که می خواهی و آنگونه که باید باشم و روزه ات را نه فقط برای خالی بودن شکم بلکه برای تقوا و تقرب بر من واجب کردی همانطور که بر گذشتگانم نوشته بودی. و باز وای بر من اگر توشه آخرتم از ایمان و عمل صالح خالی باشد.

و به راستی رمضان چیست؟ سوالی است که در ادامه از ارتباط آن با کلام نورانی ات (قرآن) برایم می گویی؛ و آن این است: ماهی که در آن قرآن را نازل فرمودی (الذی انزلت فیه القرآن) و این نزول از باب راهنمایی مردمان و روشن کردن راه هدایت و موجب جدا کردن حق از باطل است. (هدی للناس و بینات من الهدی و الفرقان)

چنانکه امام صادق(ع) فرمود: « خداوندا! این ماه مبارک که قرآن را در آن فرو فرستاده ای و آن را مایه هدایت مردم و نشانه هایی روشن از هدایت و فرقان قرار داده ای، فرا رسید. پس ، ما را در این ماه، سالم بدار و نیز آن را برای ما سالم بدار و آن را با آسانی و تن درستی از سوی خودت، از ما دریافت کن. ای که اندک را می گیری و پاداش بسیار می دهی! اندک را از من بپذیر!

خداوندا! از تو می خواهم که به سوی هر نیکی، راهی و در برابر هر آنچه دوست نداری، باز دارنده ای برایم قرار دهی! ای مهربان ترین مهربانان؛ ای که از من و از گناهانی که در نهان انجام داده ام، چشم پوشیدی؛ ای آن که مرا به خاطر نافرمانی ها مواخذه ننمودی! ببخشای، ببخشای، ببخشای، ای بزرگوار!

خدایا! پندم دادی، پند نگرفتم! از گناهانت بازم داشتی، دست برنداشتم! چه عذری دارم؟! پس بر من ببخشای، ای بزرگوار! ببخشای، ببخشای!

... خداوندا! مرا به نیکوترین ماندن، باقی بدار و به بهترین فنا، فانی ساز: بر دوستی با دوستانت و دشمنی با دشمنانت و شوق به درگاهت و هراس از عظمتت و خشوع و وفا و تسلیم نسبت به خودت و باور به کتابت و پیروی از سنت فرستاده ات.
... درود خدا بر محمد و خاندان او، درودی پیوسته و بی شمار، درودی که ارزش آن را کسی جز تو نداند ، ای مهربان ترین مهربانان!»

باز درنگ؛ لحظه ای فکر می کنم که چه مقدار از این راهنمایی و روشنایی و فرقان بهره گرفتم؟! و البته اگر نخواهم بگویم هیچ، پس باید بگویم بسیار اندک.

ادامه می دهم و بهترین شبی را یاد می کنم که در رمضان قرارش دادی. (و جعلت فیه لیلة القدر) و آن را به تنهایی بر هزار ماه برتری دادی. (و جعلتها خیرا من الف شهر)

لحظه ای درنگ؛ و این بار می گویم آیا قدر را قدر می دانم؟ ناگزیرم چندباره بر خود واویلا گویم.

بارالها!

سپس از چیزی می گویم که منت گویند؛ آن را بر همه داری و کسی بر تو ندارد. (فیاذ المن و لا یمن علیک)
کمی آرام می شوم وقتی خواسته ام را از وجود منان تو می گویم و از تو می خواهم بر من منت بگذاری و مرا از آتش دوزخت نجاتم دهی. (من علی بفکاک رقبتی من النار)

باز درنگی می کنم در آنچه مرا به آتش می برد و آن حرامهاست که وقتی امام علی(ع) از رسول خدا(ص) پرسید: ای رسول خدا! بهترین عمل در این ماه چیست؟ شنید: «ای ابا الحسن! بهترین عمل در این ماه خویشتنداری از حرامهای خدای عزوجل است.»

و آن آرامش با یاد نار و عذاب در حال خاتمه بود، اما این ناآرامی نیز کمی بعد به پایان رسید آنجا که به لحظه خواستن از تو رسیدم چون گفته بودم که سمیع و بصیری.می خواهم از میان کسانی که بر آنها منت گذاشتی من را از آتش به گلستان و بهشتت وارد کنی (فیمن تمن علیه و ادخلنی الجنه)

و آخرین درنگ؛ آری! پیامبرت(ص) فرمود: «چون هلال ماه رمضان پدید آمد، درهای دوزخ بسته گردد و درهای بهشت گشوده شود و شیاطین به زنجیر کشیده شوند.»

***
و این آرامش به امید رحمتت که مهربانترین مهربانانی، ماندگار می شود. برحمتک یا ارحم الراحمین

طاعات قبول. التماس دعا.
منبع : تابناک
دسته ها : ادبی - مذهبی - مقالات
جمعه سیم 5 1388
نامه یک امام صادقی به آیت الله علم الهدی
ناگهان متوجه قضایای اخیر شدم که ای وای بر ادعا،آنانکه مانع از اعزام دانشجویان به جبهه ها و لبیک گفتن به ولی فقیه زمان بودند چگونه هم اکنون از بلند گوی حرم رضوی مدافع بسیج و آرمانهای جبهه ها و ولی فقیه هستند و آنانکه دیروز هم رزم و همسنگر امام و مشوق دانشجویان و جوانان در مشارکت در کارزار دفاع مقدس بودند را امروز به عنوان نخبگان سیاسی اهل معامله ای معرفی می شوند و در جایی که منافعشان به مخاطره افتد به اصطلاح مسیر خود را تغییر میدهند و ضد.....؛ضد ......؛ضد......؛میخوانند.
یک دانشجوی قدیمی دانشگاه امام صادق(ع) در نامه سرگشاده ای خطاب به آیت الله سید احمد علم الهدی، معاون آموزشی اسبق این دانشگاه و امام جمعه فعلی شهر مقدس مشهد، که نسخه ای از آن برای "تابناک" ارسال شده، آورده است:

بسم الله الرحمن الرحیم

حضرت آیت الله سید احمد علم الهدی

امام جمعه محترم مشهد و معاون آموزشی دانشگاه امام صادق(ع) در دوران دفاع مقدس
با سلام

چند روز قبل خبرگزاری ایرنا از قول جنابعالی مطالبی نقل کرد که در مراسم طرح ولایت بسیج طلاب کشور فرمودید: "رهبر معظم انقلاب و ولی فقیه حجت امام زمان(عج) در زمان غیبت هستند و سخنان و رهنمودهای ایشان فصل الخطاب آحاد مختلف جامعه و مسوولان و نخبگان است. "

اینجانب بعنوان دانشجوی دانشگاه امام صادق (ع) که افتخار آشنایی قبلی با حضرتعالی را دارم هر چه کوشیدم ابهاماتی که با خواندن این عبارت به ذهنم سرازیر شد را رفع کنم موفق نشدم نهایتا به خود شما متوسل شدم که شاید پاسخی بیابم.

حضرت آیت الله! گمان کنم از نظر سنی شما بیشتر از بنده حضرت امام خمینی را درک کرده اید و گمان می کنم حتما بیشتر از بنده واقفید که حضرت امام، استاد مقام معظم رهبری بوده اند و حتما بیشتر از من مستحضرید که نظریه ولایت فقیه را خود ایشان مطرح کرد و در اندیشه و عمل سیاسی به کار گرفتند و حتی بهتر از بنده میدانید که درباره آن با چه بزرگوارانی وارد چه مباحثی شد و...

بنابراین تصدیق می فرمایید که این مقدار ابراز شیفتگی و تبلیغ از مقام ولایت فقیه و این گونه سرزنش نخبگان؛ که بسته به شرایط روز و محاسبات مرسوم ،با این موضوع برخورد می کنند؛ طبعا بایستی در زمان امام خمینی با شدت بیشتر و دست کم با شدت امروزی از سوی شما مشاهده می گردید باز هم یادتان هست که در اوایل شروع دفاع مقدس و تا پایان، دانشجویان یکی از اصلی ترین رده های اداره کننده امور جنگ از رزمنده تا فرمانده دسته و فرمانده لشکر و حتی فرماندهی سپاه بودند و در آن زمان دانشگاه امام صادق (ع) که با عنوان امامی معصوم و با شانی مشخصا مذهبی و به عنوان دستاورد انقلاب اسلامی و امام خمینی تاسیس شده بود قاعدتا می بایست پیشتاز لبیک به دعوت ولی فقیه زمان در راه جهاد و شهادت می بود.

حضرت آیت الله! ما و بسیار دانشجویانی هستند که شهادت میدهند علیرغم دعوت امام خمینی برای پر کردن صفوف رزمندگان اسلام در جبهه های نبرد حق علیه باطل جناب آقای علم الهدی از جمله موانع مستحکم در راهی شدن دانشجویان دانشگاه امام صادق به جبهه ها بوده اند و حتی فراموش نکرده اند که بنده خدایی که بخاطر لبیک امام عزیزش و اعزام به جبهه ها خلاف میل شما با حکم اخراج از دانشگاه با دستور شما مواجه شد و فقط وساطت و تلاشهای مجدانه حضرت آیت الله باقری کنی ایشان را از اخراج نجات داد و مجازات کمتری برای وی در نظر گرفته شد.و حتما بحث هایی که دانشجویان رزمنده با مسئولان دانشگاه در خصوص ارشادی یا مولوی بودن فرمایشات امام برای رفتن به جبهه ها می نمودند به خاطر دارید.

حضرت آیت الله!
به راستی بزرگترین معلم بشر تاریخ است وتغییرات دولت ها و قدرتها ،چه ادعاهایی می تراشد؟ و چگونه شخصیت ها را تغییر میدهد. در حین خواندن مطالب شما بی اختیار با خودم فکر می کردم انگار دیروز بود که در ورودی خوابگاه دانشگاه اعلام کردند نماینده امام در شورای عالی دفاع ،جانشین فرمانده کل قوا و رییس مجلس شورای اسلامی در نمازخانه سخنرانی دارند من که به تازگی از جبهه بر گشته بودم به اتفاق دیگر دانشجویان به نمازخانه رفتیم و آقای هاشمی رفسنجانی با لشگرمحافظین و همراهانش وارد شدند عجب سر درگمی؟همین دیروز بود ؟!هنوز بسم الله نگفته چشم ایشان به 5 یا 6 عکس شهدای دانشگاه افتاد و با تعجب از جمع دانشجویان آمار شهدای دانشجو را پرسید؟

وقتی همگی پاسخ دادیم همین تعداد است رو به حضرت آیت الله مهدوی کنی گفتند همین فردا دانشجویان را راهی جبهه ها کنید که موانع دانشگاه برای رفتن به جبهه برداشته شد و اگر حافظه یاری نماید ظرف چند روز (حد اکثر یک هفته )با این اعلام دانشجویان بسیجی که از سیاستهای مسئولان دانشگاه ازجمله و مشخصا جنابعالی مبنی برتقدم تحصیل بر جهاد و شهادت و سختگیری درصدور مجوزرفتن به جبهه ها به تنگ آمده بودند به یک باره بصورت تهاجمی ثبت نام و اعزام شدند.

ناگهان متوجه قضایای اخیر شدم که ای وای بر ادعا،آنانکه مانع از اعزام دانشجویان به جبهه ها و لبیک گفتن به ولی فقیه زمان بودند چگونه هم اکنون از بلند گوی حرم رضوی مدافع بسیج و آرمانهای جبهه ها و ولی فقیه هستند و آنانکه دیروز هم رزم و همسنگر امام و مشوق دانشجویان و جوانان در مشارکت در کارزار دفاع مقدس بودند را امروز به عنوان نخبگان سیاسی اهل معامله ای معرفی می شوند و در جایی که منافعشان به مخاطره افتد به اصطلاح مسیر خود را تغییر میدهند و ضد.....؛ضد ......؛ضد......؛میخوانند.

به راستی ماجرای عجیبی است هر چقدر تلاش کردم نتوانستم خودم را قانع کنم که چه شده است که کسانیکه دیروز دوستان مان را فقط وفقط به جرم اطاعت از ولایت فقیه زمان و حضور در سنگر دفاع مقدس و جبهه های نبرد تهدید به اخراج از دانشگاه و تعویق ترم تحصیلی می نمودند و حتی در مواردی نیز عملا تهدید خود را عملی ساختند امروز که جانبازی و ایثار و شهادت همان گروه مظلوم به ثمر نشسته است مخالفین دیروزمدافعین ذوب شده در ولایتند و آنان که کاروان عظیم و غافله از خود گذشتگی را هدایت و تشویق می نمودند امروز مورد خشم و غضب.

اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا
امضاء محفوظ
منبع : تابناک
جمعه سیم 5 1388
پیشنهاد:رییس!،لطفا به مرتضوی دست نزن!
خطاب به رئیس جدید قوه‌ قضائیه
محمود فرجامی در آی طنز نوشته است:

1- لطفا در ابتدای انتصابتان به مسئولیت جدید نگویید «من ویرانه‌ای را تحویل گرفتم.» چون این گفته‌ی درست، این انتظار نادرست را برای شنوندگان به‌وجود می آورد که شما می‌خواهید این ویرانه را بازسازی کنید و تجربه‌های قبلی نشان داده، تحمل یک ویرانه بدون انتظار بازسازی از تحمل همان ویرانه با انتظار بازسازی خیلی راحت‌تر است. به خصوص اگر این انتظار عبث یک دهه به طول بینجامد که البته ان‌شالله در مورد حضرتعالی این‌گونه نیست.

2- لطفا در روزهای ابتدایی ریاست‌تان بر این قوه‌ی مهم و کلیدی دست به اصلاحات سیاسی نزنید؛ یا اگر می‌زنید جوری نزنید که بعدا مجبور شوید با سرعت بیشتری عقب‌گرد کنید. یکی از بزرگواران در هفته‌های نخست ریاست‌شان با برکناری اعضای یک حزب سیاسی از مناصب مهم در قوه‌ی قضائیه این تجربه را تکرار کرده‌اند. البته حتما چند نفری را تعویض بفرمایید که همه بدانند شما برای اصلاح و تغییر آمده‌اید و تا چند سازی خوش‌خوشان‌شان شود؛ اما با انتخاب افراد مشابه کاری کنید که نه سیخ بسوزد و نه کباب. انتخاب آقایان محسنی اژه‌ای به دادستانی کل کشور، کدخدایی به ریاست نهاد قوه، جهرمی به معاون اجرایی و پورمحمدی به معاونت اجرایی در همین راستا مفید ارزیابی می‌شود. دست کم اگر کباب بسوزد سیخ نمی‌سوزد. البته اگر کسانی که قرار است بروند افرادی نظیر آیت‌الله مفیدی یا آقایان علیزاده و رازینی باشند که همین روزها طبق قوانین استخدامی باید بازنشسته شوند که نور علی نور است و هیچکدام آسیبی نمی‌بینند. (منظور سیخ و کباب بود!)

3- اگر می‌خواهید عاقبت به‌خیر شوید دائما دیدارهای مردمی بگذارید. مهم نیست این کار چقدر باعث ازکارافتادگی شما می‌شود بلکه اهمیتش به این است که میزان محبوبیت شما روبروز می‌رود بالاتر. به خصوص اگر به سنت مالوف، در گوشه‌ی هر کدام از نامه‌ها بنویسید: «بسمه تعالی... مجددا بررسی شود.»

4- از تاسیس بازداشتگاه‌هایی خارج از نظارت قوه قضائیه حمایت کنید یا با موسسان و گردانندگان آنها برخورد قضایی نکنید (هر دو یک نتیجه را در بر دارد). به این ترتیب اگر خدای نکرده –به فرض محال- شکایت‌هایی از ضرب و جرح و قتل و تجاوز به بازداشت‌شدگان واصل شد می‌توانید در پاسخ پاراف بفرمایید: «بسمه تعالی... در هیچکدام از بازداشت‌گاه های «تحت نظارت این قوه» چنین مواردی صورت نگرفته است.» مجرب است!

5- تو را به خدا به آقای سعید مرتضوی دست نزنید. جایگاه ایشان هر موقع دست می‌خورد سه پله می‌رود بالاتر. البته ما که بخیل نیستیم اما می‌ترسیم با این ترتیب بلندی جایگاه ایشان از برج میلاد هم بیشتر شود و آقای قالیباف دلخور شوند.

6- سعی بفرمایید آمار را به هر صورت ممکن ارتقا دهید. آقای هاشمی شاهرودی چند روز پیش فرمودند در ابتدای انتصاب ایشان به ریاست قوه قضائیه تعداد پرونده‌های قضایی 4 میلیون بوده و الان به 8 میلیون رسیده است. شایسته است این تعداد در دوره‌ی ریاست شما دست کم به 16 میلیون برسد. البته بیشتر هم بشود هیچ موردی ندارد و بهتر هم هست به شرط اینکه از عدد جمعیت ایران بالاتر نزند.

7- ضمنا فکری هم به حال مصرف زیاد آب قوه‌تان بکنید. معاون برنامه‌ریزی ریاست جمهوری رسما اعلام کرده‌است که «قوه قضائیه آب زیاد مصرف می‌کند.» (تهران امروز، 22 مردا 88 ص2) چه معنی دارد قوه‌ای که باید مثل کوه و سنگ خارا در برابر بی‌قانونی‌ها بایستد؛ اینقدر آب مصرف کند. حالا اگر صدا و سیما بود که در ان فیلم و سریال و نمایش می‌سازند یک چیزی...

*****

ضمنا در همین‌جا از کلیه‌ی رسانه‌ها می‌خواهم که در شرح بیوگرافی ایشان دقت بیشتری به خرج دهند حتی اگر منابع‌شان افراد معتبری نظیر اخوین مشارالیه باشد. مثلا پنج شنبه، در ص3 روزنامه "تهران امروز" در بخشی از بیوگرافی ایشان آمده بود: «در هنگام وارد شدن به سال چهارم دبیرستان با فراهم آمدن بورس تحصیلی از دانشگاه صنعتی شریف عازم تحصیل در یکی از کشورهای غربی بود که...» که همینجا بروز بی‌دقتی به دلایل زیر مشهود است:

اولا خیلی بعید است دانشگاه صنعتی شریف به دانش‌آموزان سوم دبیرستانی بورس تحصیلی برای تحصیل در دانشگاه‌های خارج از کشور بدهد. قاعدتا بخواهد دانش‌آموزی را بورس کند برای تحصیل در خارج بورس نمی‌کند یا لااقل می‌گذارد دیپلمش را بگیرد!
ثانیا این دانشگاه در سال 55 و 56 (اواخر دوره‌ی دبیرستان آن جناب که متولد 1339 هستند) نام دیگری داشته است...
دسته ها : طنز - مقالات
يکشنبه بیست و پنجم 5 1388
پاسخ سانسور نشدۀ علی مطهری به کیهان؛
مدیریت قالیباف در سالگرد 18 تیر عاقلانه بود نه آقای ...
آیا در روزهای اخیر، کیهان به طور جدی درباره قتل ناجوانمردانه چند جوان در بازداشتگاهها و لزوم معرفی و مجازات عاملان آن خبر یا مطلبی درج کرده است؟
در پی درج مقاله ای در کیهان خطاب به دکتر علی مطهری، ایشان در نامه ای جواب خود را برای این روزنامه ارسال کرد که متاسفانه این نامه در کیهان به طور کامل منعکس نشد.

به گزارش «شفاف»، در شماره پنجشنبه 15/5/88 روزنامه کیهان مقاله ای تحت عنوان «آقای علی مطهری بخواند» به نام آقای محمد امینی درج شده بود که چون شامل توجیه شرعی و ایدئولوژیک ظلمهایی است که در حوادث بعد از انتخابات از طرف نیروهای امنیتی کشور بر مردم روا داشته شد، سکوت درباره آن را جایز ندیدم و البته از اهانتهایی که به شخص اینجانب شده بود در می گذرم و پاسخ را خطاب به جناب آقای شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه کیهان می نویسم از آن جهت که با شناختی که از روزنامه کیهان دارم می دانم که این گونه امور در این روزنامه به حکم ماهیت امنیتی آن به شکل پروژه دیده می شود که مثلا بناست فلان شخصیت یا فعال سیاسی را خراب کنیم و البته در این راه معمولا هدف وسیله را توجیه می کند و هم از آن جهت که سطرسطر این گونه مقالات بلکه همه مقالات سیاسی و اجتماعی که در کیهان درج می شود باید مطابق میل جناب شریعتمداری باشد.

از نظر نگارنده اساسا کیهان اعتقادی به آزادی بیان ندارد و به خاطر کتمان حقایق و بی تفاوتی نسبت به ناراستیهای حکومت، آنهم به بهانه حفظ نظام، از دوستان نادان و البته خیرخواه انقلاب اسلامی به شمار می رود و دوستیهای آن با انقلاب و ولایت فقیه از قبیل دوستیهای خاله خرسه است که معمولا ضرر آن از نفع آن، دافعه آن از جاذبه آن و دشمن سازی آن از دوست سازی آن بیشتر است.

به عنوان نمونه آیا در روزهای اخیر، کیهان به طور جدی درباره قتل ناجوانمردانه چند جوان در بازداشتگاهها و لزوم معرفی و مجازات عاملان آن خبر یا مطلبی درج کرده است؟ گرچه برای پاسخ به نظرات اینجانب مجبور شده است اشاره ای به این موضوع بکند. همین مقدار هم نسبت به کیهان قابل تقدیر است، شاید هم از دست آقای شریعتمداری در رفته است.

از همین جا پاسخ اینجانب به این پرسش که چرا برخی مقاله هایم در روزنامه اعتماد ملی و مانند آن چاپ می شود روشن می گردد و آن این است که اساسا کیهان و برخی روزنامه های دیگری که خود را اصولگرا نامیده اند مقالات امثال اینجانب را که به دردهای جامعه می پردازد و با مذاق توجیه گر آنها سازگار نیست درج نمی کنند، چنان که کیهان بارها مقالات اینجانب را پس فرستاده است. زبان حال کیهان این است که ما مقالات شما را چاپ نمی کنیم، شما هم حق ندارید به روزنامه های دیگر بدهید و اگر دادید ما در ستون «کیهان و خوانندگان» از قول مردم! انتقاد می کنیم.

اما درباره مقاله مذکور، نویسنده محترم استدلال خود را بر چند پایه قرار داده است: اول اینکه همان طور که علی علیه السلام «حق مطلق» و معاویه «باطل مطلق» بود، در ماجرای اخیر نیز یک طرف حق مطلق و طرف دیگر باطل مطلق است. بطلان این سخن آشکار است. دو طرف ماجرای اخیر حق و باطل را ممزوج کرده اند گرچه کفه حق در یک طرف و کفه باطل در طرف دیگر برکفه مقابلش می چربد. حمایت ولی فقیه از یک طرف این ماجرا دلیل بر این نیست که آن طرف حق مطلق است و طرف دیگر باطل مطلق. مثلا همان طور که آقای موسوی با اصرار بر مسأله تقلب، مردم را تشویق به حضور در خیابانها کرد و زمینه آشوبها را فراهم نمود، آقای احمدی نژاد نیز با نحوه خاص مناظره خود با آقای موسوی و اتهام زنی به افراد غایب در آن جلسه، آغازکننده این ماجرا و عامل اصلی پدید آمدن فضای احساسی و هیجانی و تنگ شدن فضای عقل و تدبیر و زمینه ساز آشوبها به شکل دیگر بود.

پایه دوم استدلال نویسنده محترم این است که در چنین میدانی که یک طرف، حق مطلق و طرف دیگر باطل مطلق است، اهل حق از هر وسیله می توانند استفاده کنند و هر ظلمی در حق اهل باطل رواست. اگر جوانی را که برای تماشای تجمعی آمده یا در آن تجمع شرکت کرده و حد اکثر شعار داده، گرفتند و به بازداشتگاه کهریزک بردند و پس از دو هفته جنازه او را در حالی که آثار ضرب و شتم بر روی آن باقی است و فک او را شکسته اند تحویل خانواده اش دادند، خانواده ای که در این دو هفته از هر گونه اطلاع رسانی درباره فرزندش محروم بوده، مسئله مهمی نیست، بلکه حقش بوده چون اهل باطل بوده است!

پایه سوم استدلال نویسنده آن مقاله این است که مسئولیت وارد آمدن صدمه جسمی و حتی قتل این گونه افراد به عهده رهبران گروه باطل است که اینها را به میدان آورده اند گرچه اهل حق از بدترین روشهای غیرمجاز استفاده کرده باشند. سخن معاویه در جنگ صفین که پس از شهادت عمار یاسر و سخت شدن کار بر او (چون پیامبر(ص) دربارۀ عمار فرموده بود تو را گروه سرکش خواهند کشت) گفت عمار را علی کشت که او را به این جنگ آورد، این سخن از نظر نویسنده آن مقاله در صورتی که معاویه اهل حق بود و علی علیه السلام اهل باطل، درست بود، مهم این است که در گروه اهل حقیم یا اهل باطل.

بطلان این مطلب نیز بدیهی و آشکار است. اساسا اهل حق یا باطل بودن در این مسئله دخالتی ندارد، سخن در این است که عمار یاسر مستقیما به دست چه گروهی کشته شد، لشکر معاویه یا لشکر علی؟ در ماجرای امروز ما نیز سخن در این است که افرادی مانند محسن روح الامینی و محمد کامرانی که در اثر رفتار خشونت بار در بازداشتگاهها به قتل رسیده اند مستقیما توسط چه گروهی شکنجه و کشته شده اند و این ظلم بزرگ متوجه کدام گروه است؟ اگر این افراد به تشویق آقای موسوی به خیابان آمده باشند، در واقع آقای موسوی اینها را سالم به بازداشتگاه تحویل داده است، چرا خانواده آنها باید جنازه شان را تحویل بگیرند؟! اگر توجیهات نویسنده مقاله را بپذیریم اصلا مردم در هیچ مسأله ای حق اعتراض ندارند و اگر اعتراض کنند می توان با آنها به هر نحوی برخورد کرد و حتی آنها را کشت زیرا آنها اهل باطل اند و ما اهل حق!

ممکن است گفته شود در یک بحران اجتماعی این گونه حوادث که به دست مأموران خاطی پدید می آید طبیعی است. در پاسخ می گوییم بله، ما هم قبول داریم که گاهی به دست مأموران خودسر چنین حوادثی پدید می آید، همچنان که در جریان فتح مکه به دست مسلمین، پیامبر اکرم (ص) اصرار داشتند که این کار بدون درگیری و خونریزی انجام شود اما خالد بن ولید، یکی از فرماندهان سپاه اسلام ، در گوشه ای از مکه به خاطر دشمنی های شخصی یک درگیری ایجاد کرد و هشت نفر را کشت. اما مهم این است که بعد از چنین حوادثی وظیفۀ ما چیست؟ آیا باید مانند روزنامۀ کیهان به بهانۀ حفظ نظام این حوادث را کتمان کنیم که گویی اتفاقی نیفتاده است، یا باید مانند پیغمبر اسلام عذر تقصیر به درگاه خدا ببریم و از این کار تبری بجوییم و خسارات وارده به مردم را جبران نموده و مجرم را مجازات کنیم، همچنان که رهبر گرانقدر انقلاب اسلامی فرمودند کسانی به نام رهبری وارد کوی دانشگاه شدند و کارهایی کردند که دل انسان را خون می کند و در جای دیگر دستور تعطیلی بازداشتگاه کهریزک و مانند آن و اخیرا دستور حمایت از آسیب دیدگان و مجازات آسیب زنندگان را صادر نمودند.

اما متأسفانه مسئولان مربوط، این دستورات را جدی نمی گیرند زیرا تفکرشان مانند نویسندۀ مقالۀ کیهان این است که با معترضین به روند انتخابات اخیر چون اهل باطل اند هر گونه ای که بخواهیم می توان رفتار کرد و دستورات رهبری صوری است، در حالی که همان طور که رهبر انقلاب خوب تشخیص داده اند تنها راه فروکش کردن این بحران این است که مقصران دو طرف ماجرا مجازات شوند. لذا علاوه بر رسیدگی به اتهامات محرکان این حوادث، باید مأموران و فرماندهانی که مرتکب این فجایع شده اند با نام و نام خانوادگی و عکس در صدا و سیما و روزنامه ها معرفی شوند و مجازات آنها که از سوی دادگاه تعیین می شود اعلام گردد و ترتیبی اتخاذ شود که مردم مطمئن شوند که این مجازاتها انجام می شود نه مانند داستان قتلهای زنجیره ای و قتل زهرا کاظمی و زهرا بنی یعقوب که معلوم نشد کار قاتلان و خاطیان به کجا انجامید.

نکته دیگر اینکه نویسنده مقاله کیهان به اینجانب اعتراض کرده است که چرا به شهادت نه تن از بسیجی ها و مظلومیت آنها توجه ندارید. پاسخ این است که رذالت آن گروه اندک که اعتراض آرام را تبدیل به اغتشاش کردند و به اموال عمومی آسیب رساندند و بسیجیان نورانی ما را به شهادت رساندند امری بدیهی است و مورد اختلاف نیست. به علاوه این بسیجیان شهید که اکنون ما در پرتو فداکاری آنها و همرزمانشان در آسایشیم و مقاله می نویسیم و خانواده های آنها، حامی و پشتیبانی به نام نظام جمهوری اسلامی دارند و نیازی به حمایت امثال بنده ندارند. ما از مقتولان و مظلومانی سخن می گوییم که حامی ندارند و عده ای می خواهند قتل و ظلم به آنها را به نام حفظ نظام و اهل باطل بودن توجیه کنند. اینجاست که سکوت جایز نیست و سخن علی علیه السلام به یاد می آید که وقتی به اوخبر رسید که لشکر معاویه به شهر انبار تعرض کرده و خلخالی را از پای یک زن یهودی و اهل ذمَه که تحت حمایت حکومت اسلامی است بیرون آورده اند فرمود: اگر یک مسلمان پس از شنیدن این واقعه از غصه بمیرد از نظر من مورد ملامت نیست. اگر ما شیعۀ علی هستیم چگونه می توانیم دربارۀ جنایات اخیر ساکت بمانیم؟! اگر از غصه بمیریم مورد ملامت نیستیم.

از اینها گذشته، ما می توانستیم این بحران را به گونه ای مدیریت کنیم که بسیاری از این شهادتها و قتلها و آسیبها اتفاق نیفتد. می توانستیم آن هیجان عظیم معترضان را که به دنبال تبلیغات انتخاباتی و خصوصا مناظرات نامناسب و گاه ناجوانمردانه به اوج خود رسیده بود با دادن چند مجوز تجمع و ادامه مناظرات دربارۀ روند انتخابات در صدا و سیما به تدریج فروبنشانیم و با مردم عادی که مسأله دار و دچار شبهه شده بودند و واقعا فکر می کردند که در انتخابات تقلب شده با احترام برخورد کنیم، آنگاه می دیدیم که مهار این بحران به دلیل رشد اجتماعی و هوش بالای مردم ما کار چندان مشکلی هم نبوده است.

شما به سکوت در برابر به خاک افتادن «بسیجی» معترضید، ولی ما علاوه بر آن، به برخاک افکندن «بسیج» به خاطر رو در رو قراردادن آن با مردم عادی معترضیم.

به خاطر داریم که چند سال پیش در سالگرد حادثه 18 تیر در حوالی دانشگاه تهران و کوی دانشگاه به مدت پنج شب گروهی از مردم در خیابانها شعار می دادند و خودروها بوق می زدند و تجمعاتی برپا بود، اما در این پنج شب حتی یک قطره خون از بینی کسی نیامد زیرا مدیریت آن بحران به عهده فرد عاقلی به نام قالیباف فرماندۀ وقت نیروی انتظامی بود. اما وقتی ما مدیریت بحران اخیر را به دست افرادی مانند طائب می دهیم که با باتوم بیشتر مأنوس است تا فکر و عقل و تدبیر، نتیجه همین خواهد بود. اگر مدیریت انتظامی این بحران به دست افراد عاقل و باتدبیری چون سرداران قالیباف، طلایی، صفوی و علائی بود آنگاه در می یافتیم که مدیریت بحران یعنی چه.

نکته آخر اینکه نویسنده مقاله کیهان اینجانب را به پیروی از روش شهید آیت الله مطهری توصیه کرده است. این توصیه ناشی از شناخت ناقص ایشان از آن متفکر شهید است. آن بزرگوار در همان دو ماهی که پس از پیروزی انقلاب در قید حیات بود روی این گونه مسائل بسیار حساس بود. به خاطر دارم زمانی که سران رژیم گذشته را محاکمه و مجازات می کردند ایشان به عنوان نزدیکترین یار امام خمینی (ره) و رئیس شورای انقلاب، با آقای خلخالی تماس گرفتند و او را مورد عتاب قرار دادند که چرا با بازداشت شدگان بدرفتاری شده است و ما حق هیچ گونه تعرضی به آنها را نداریم، مجازات آنها همان است که دادگاه تعیین می کند.

به هر حال در شرایط حساس امروز همه باید تلاش کنیم کشور را به سوی آرامش و کار و تلاش و تولید سوق دهیم.

کلام خود را با سخنی از امیر المؤمنین (ع) خطاب به مالک اشتر پایان می دهم:
«از خونریزى بپرهیز، و از خون ناحق پروا کن، که هیچ چیز همانند خون ناحق عذاب الهى را نزدیک و مجازات را بزرگ نمى‏کند، و نابودى نعمت‏ها را سرعت نمى‏بخشد و زوال حکومت را نزدیک نمى‏گرداند، و روز قیامت خداى سبحان قبل از رسیدگى اعمال بندگان، نسبت به خون‏هاى ناحق ریخته شده داورى خواهد کرد، پس با ریختن خونى حرام، حکومت خود را تقویت مکن. زیرا خون ناحق، پایه‏هاى حکومت را سست مى‏کند و بنیاد آن را برکنده به دیگرى منتقل سازد».
منبع : شفاف
دسته ها : مقالات - سیاسی
شنبه بیست و چهارم 5 1388
X