دسته
وبلاگهاي برگزيده
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 1826776
تعداد نوشته ها : 1695
تعداد نظرات : 564
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان

بلند آسمانی

چه میشود خدایا سرآید این جدایی

بلند آسمانی؟ چه می‌شود بیایی؟

نوید داده بودند که صبح می‌رسد آه!

چرا نمی‌رسد صبح؟ کجاست روشنایی؟

دوباره خواب دیدم تو را که با نگاهت

گره از این دل تنگ چه ساده می‌گشایی

ردای سبزت آقا به آب طعنه می‌زد

چه پاک و آسمانی ،چقدر بی ریایی

زمین خشک و بی‌روح درانتظار باران

چه می‌شود بباری؟ چه می‌شود بیایی

 

الهام امین ـ خراسان

دسته ها : ادبی - شعر - مهدی نامه
شنبه شانزدهم 8 1388

 یا صاحب العصر والزمان ...

 

هزار بار نوشتی بیا بیا دیر است

هزار بار نوشتم که پای دل گیر است

شکست نیم نگاهت سکوت آینه را

نگاه کردن تو انتشار تصویر است

هزار بار برایت سروده‌ام، اما

غزل برای تو تنگ است، دست و پاگیر است

غروب فرصت خوبی برای دیدن بود

دریغ چشم تو از این کرانه‌ها سیر است

تو با دعای توسل گذشتی از پاییز

به استخاره نشستیم ما، دگر دیر است

نه من، نه تو، نه غزل، هیچ کس مقصر نیست

گناه زردی ما روی دوش تقدیر است

 

پانته آ صفایی ـ چهار محال و بختیاری

دسته ها : ادبی - شعر - مهدی نامه
شنبه شانزدهم 8 1388

یا عزیز دل زهرا ... 

 

 مشهورترین دعای ما یا مهدیست

فرمانده و مقتدای ما یا مهدیست

اینجا همگی به نام او می‌گذرند

اسم شب کوچه‌های ما یا مهدیست

 

نکردی آشکارا خلوتت را

دوباره من غریبم قربتت را

خدا امروز هم در دفتر عشق

موجه کرد گویا غیبتت را

 

صادق جعفری ـ سیستان و بلوچستان

دسته ها : ادبی - شعر - مهدی نامه
شنبه شانزدهم 8 1388

تقدیم به مولای سبز پوش  موعود

  امام زمان (عج)

ماندیم زدیدار تو آواره و حیران

ای عشق خدایی همه ای چشمه ی جوشان!

چشمان شقایق همه در راه تو مانده است

ای شور غزل در نفس  سبز بهاران

دیریست در اندیشه ی خود غوطه ورم تا

با نام تو آذین شود این سینه به عرفان

سرگشته و حیران همه در ورطه ی طوفان

ای ساحل امنیت این شیعه مسلمان

زندان جنون گشته زمین بی نفس تو

برگرد بیا ماهمه چون خیل اسیران

مولود تویی وعده ی موعود تویی تو

برگرد عدالت بنما  ظلم بسوزان

تو آیه ی عشقی تو همه سوره ی عدلی

ای نور تجلی شده از صاحب قرآن

در حد توان نیست که وصف تو بگویند

 گر جمع شوند و بنگارند دبیران!

 

فرهاد مرادی

دسته ها : ادبی - شعر - مهدی نامه
جمعه پانزدهم 8 1388

 یا مهدی زهرا ...

 

ای شرقی همیشه که شعرم برای توست

در بیت بیت هر غزلم رد پای توست

احساس می‌کنم که کمی دوست داری‌ام

تنها دلیل منطقی‌ام چشمهای توست

گویا مرا به نام حقیقی صدا زدی

باور کنم ـ پرنده من ـ این صدای توست؟

حال و هوای چشم تو شعر مرا سرود  

شعرم همیشه حاصل حال و هوای توست

همواره انتهای غزل خوب می‌شود

وقتی که انتهای غزل ابتدای توست

در ابتدای چشم تو شعری شروع شد  

شعری که بیتهای قشنگش برای توست

 

هادی خورشاهیان

دسته ها : ادبی - شعر - مهدی نامه
جمعه پانزدهم 8 1388

 گامهای گرم

 

در انتظار روی تو می‌مانم این چشمها همیشه همین جور است

این اشکها به شوق تو لبریز است این قلبها ز هجر تو رنجور است

یک روز با تمام غزلیات، با آیه‌های روشن و زیبایت

می‌‌آیی ای همیشه‌ی جاویدان، این حرف عاشقان سلحشور است

تنها امید ماندن و روییدن! ای مایه طراوت جان برگرد

چشم انتظار آمدنت هستم، تنها دلم به یاد تو پر نور است

خوش آن دلی که مهر تواش پر کرد خوش آن زبان که نام تو را آورد

در عزت و شکوه تو می‌بالد مردی که از وجود تو مغرور است

بر این دل شکسته و تنگ و سرد با گامهای گرم خودت برگرد

در انتظار روی تو می‌مانم این چشمها همیشه همین جور است

 

فرامرز عربعامری ـ سمنان

دسته ها : ادبی - شعر - مهدی نامه
جمعه پانزدهم 8 1388

 یا عزیز زهرا ...

 

دوست دارم که با وضو باشم

با تو دایم به گفتگو باشم

از تو ـ از فرط بی‌خودی ـ سرشار

تو می‌ناب و من سبو باشم

مثل رازی که خوب می‌دانیش

در دل عارفت مگو باشم

باز باید به چله بنشینم

با خودم ـ با تو روبرو باشم

رفتی و روح شاعرم گم شد

باز باید به جستجو باشم

 

محمد رضا شرفی ـ شهرستانهای تهران

دسته ها : ادبی - شعر - مهدی نامه
جمعه پانزدهم 8 1388

یا مهدی فاطمه ... 

 

چه می‌ِشد اگر او مرا می‌سرود

هجا در هجا در هجا می‌سرود

دلم پوک و پوسیده شد کاشکی

مرا باز یک ماجرا می‌سرود

و یا مثل تصویر یک حنجره

صدای مرا بی صدا می‌سرود

سکوتی زبان بسته‌ام کرده است

دلم را زبان شما می‌سرود

زمانی نت گامهای مرا

همین کوچه پس کوچه‌ها می‌سرود

دلی از تباری دگر داشتم

که یا شروه می‎‌خواند یا می‌سرود

 

بلقیس بهزادی ـ کرمانشاه

دسته ها : ادبی - شعر - مهدی نامه
جمعه پانزدهم 8 1388

مرد ظهور

ما منتظریم از سفر، برگردی
یکروز شبیه رهگذر برگردی


با کاسه ی آب و مجمری از اسپند
ما آمده ایم پشت در، برگردی


وقتی سر شب که رفتنت را دیدیم
گفتیم نمی شود سحر، برگردی؟؟


ما منتظر تو ایم آقا، نکند
یک جمعه غروب بی خبر برگردی


من گوشه نشین کوچه ی برگشتــم
ای کاش که از همین گذر برگردی


پرواز نمی کنیم از اینجا، باید
در فصل نبود بال و پر برگردی


وقتش نرسیده است ای مرد ظهور
با سیصدوسیزده نفر، برگردی؟

 

علی اکبر لطیفیان

دسته ها : ادبی - شعر - مهدی نامه
پنج شنبه جهاردهم 8 1388

یا عزیز زهرا ... 

 

آسمان آسمان مهربانی در نگاه نجیب تو جاریست

باغ سیبی است چشمان سبزت باغ سیبی که بویش بهاریست

ای که در سینه‌ات راز داری، بال و پر، عشق پرواز داری

یک سبد شعر و آواز داری در کلام تو اعجاز جاریست

در هجوم تب‌آلود اندوه مثل کوهی ستبر و مقاوم

جذر و مد نگاه نجیبت موج در موج از بی‌قراریست

شهر ما شهر درد است، زرد است، آی آبی‌ترین مرد عاشق

دست خورشیدیت در دل ما هر سحر گرم آیینه کاریست

می‌شناسم تو را ساده هستی، سرو آیین و آزاده هستی

تا تو هستی سراپا بهارم، بی تو دل غرق در سوگواریست

 

هاشم کرونی ـ‌ فارس

دسته ها : ادبی - شعر - مهدی نامه
پنج شنبه جهاردهم 8 1388

یا صاحب العصر و الزمان ...

 

من شک ندارم می‌رسد آن فرصت موعود

سرسبز می‌گردد زمین از برکت موعود

من شک ندارم آسمان هم رام خواهد شد

روزی به زیر گام های قدرت موعود

می‌آید آن مردی که می‌گویند می‌بارد

از آسمان دستهایش رحمت موعود

گفتند می‌آید و روشن می کند یک روز

چشمانمان را آفتاب قامت موعود

اما دل من این دل مشتاق و شیدایی

طاقت ندارد بیش از این بر غیبت موعود

در انتظارم تا طلوع صبح آدینه

ای کاش باشم در رکاب حضرت موعود

الهام امین ـ خراسان

دسته ها : ادبی - شعر - مهدی نامه
چهارشنبه سیزدهم 8 1388
X