دسته
وبلاگهاي برگزيده
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 1827253
تعداد نوشته ها : 1695
تعداد نظرات : 564
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان

جدیدترین اظهارات مشایی درباره علوم انسانی

 اسفندیار رحیم مشایی که به بیان سخنانی حاشیه‌ساز در علوم دینی و اسلامی شهره است، در جدیدترین اظهاراتش، وارد حوزه علوم انسانی شده و گفته است: ترس بیشترین صدمه را به علوم انسانی می‌زند.

وی در سومین جشنواره فارابی در سالن اجلاس سران با بیان اینکه حقیقت علوم انسانی وامدار جایگاه رفیع انسانی است، گفت: اهمیت علوم انسانی از آن جهت است که به مهمترین موضوع آفرینش ارتباط دارد. وی علوم انسانی را افضل‌تر از سایر علوم دانست و اظهار داشت: افضل‌ترین علوم انسانی نیز آن علومی است که کلیت و حقیقت وجود انسانی را بیشتر تبیین کنند.

به گزارش مهر، مسئول دفتر ریاست جمهوری با بیان اینکه جهان برای اینکه باشد باید انسان وجود داشته باشد، گفت: همه گرفتاریهای گذشته و حال ما به دلیل تعریفی است که از انسان می‌شود. خلأ بزرگ جهان به دلیل محدود کردن انسان و تعریف غلط از آن است.

وی با اشاره به مکتب اومانیسم و نقایص آن اظهار داشت: چالش ما با اومانیسم در این است که در بیان اینکه انسان کیست ناتوان است و انسان اومانیستی انسانی متحیر و سرگشته است. انسان غربی یعنی مکتب غربی. ما با این مخالف هستیم اما اینکه انسان مقوله اول عالم است عین حقیقت است و ما با آن مشکلی نداریم.

مشایی با انتقاد از اینکه سهم ما از ادبیات علوم انسانی در جهان کم است گفت: این ظلم به دولت، ظلم به نظام، ظلم به جامعه، دانشگاه و حوزه‌های علمیه است از این رو دولت مسئول است تا ظرفیتهای علوم انسانی را در کشور ارتقا دهد و جامعه نیز باید اجازه دهد که اندیشه‌های علوم انسانی فرصت ظهور پیدا کنند. به گفته وی مهمترین دانشمندان علوم انسانی در عرصه جهانی باید ایرانی باشند. این حق ایرانی و تکلیف ایرانی‌هاست.

منع : خبر آن لاین

دسته ها : خبر - سیاسی
يکشنبه سوم 8 1388

برداشت شخصی من از ماجرای کروبی

شهرام شکیبا  _  حضور کروبی در نمایشگاه مطبوعات، هنوز هم نقل محافل و مجالس است.

حضور کروبی در نمایشگاه مطبوعات، هنوز هم نقل محافل و مجالس است.

دیروز در روزنامه خودمان سه روایت چاپ کرده بودند رفقا، از همین ماجرا. یکی به روایت «خبرآنلاین»،‌ یکی به روایت «ایسنا» و آخری روایت «فارس». هرکدام هم یک جوری ماجرا را نقل کرده بودند. برداشت شخصی من از ماجرای کروبی در نمایشگاه مطبوعات براساس روایات گوناگون چنین است.

روایت خبرآنلاین

مهدی کروبی به نمایشگاه مطبوعات رفته. طبقه دوم را دیده. آمده طبقه پایین. گروهی از دیدن او عصبانی شده‌اند. این گروه کسانی هستند که با دیدن هرکسی غیر از خودشان، به صورت کاملاً خودجوش عصبانی می‌شوند و داد می‌زنند و حمله می‌کنند. این گروه کارهای طبیعی خودشان را انجام داده‌اند. یک گروه دیگر هم هستند که با دیدن گروه اول، به سرعت شکل آنها می‌شوند ولی روبه‌روی آنها قرار می‌گیرند. دو گروه نسبتاً به جان هم افتاده‌اند و کروبی هم نسبتاً زیر دست و پا مانده است. ظاهراً کسی هم حواسش نبوده که دعوا سر همین کسی‌ است که دارد لای فشار دو گروه، له و لورده می‌شود.

روایت ایسنا:

دبیرکل حزب اعتمادملی به نمایشگاه مطبوعات رفته. به محض ورودش به راهروی اصلی مخالفان و موافقان وی درگیر شده‌اند. خساراتی وارد شده. او را به طبقه دوم نمایشگاه و از آنجا به بیرون نمایشگاه برده‌اند. بعد از رفتن کروبی هنوز جو نمایشگاه متشنج بوده است.

روایت فارس:

شخصی موسوم به مهدی کروبی برای چند لحظه وارد نمایشگاه مطبوعات شد. بلافاصله همه حاضران در نمایشگاه فریاد برکشیدند، «مرگ بر منافق موسوم به کروبی» و او را بیرون کردند. این شخص با افرادی موسوم به طرفدار که چیزهای سفت و درازی موسوم به چماق در دست داشتند به نمایشگاه مطبوعات حمله کردند و شعارهایی در حمایت از افرادی موسوم به «موسوی» و «خاتمی» می‌دادند. این گروه اندک ولی خیلی خشن به مردم و انقلاب حمله‌ور شدند و به همه فحش می‌دادند. یکی از افراد موسوم به محافظ‌ شخص یاد شده موسوم به کروبی، به سرعت اسلحه‌اش را کشید و تیراندازی کرد و ملت را به خاک و خون کشید. بعد همه افراد موسوم به طرفدار شخص موسوم به کروبی به بسیج و اسلام و انقلاب و مردم، ضمن شکستن همه‌چیز، بعد از دیدن سیل خروشان ملت، از همان راهی که آمده بودند برگشتند. شخص موسوم به کروبی هم از بس به شدت با ضربات کنگ‌فو مردم را کتک می‌زد، عمامه‌اش هم افتاد زیر دست و پا و بدین‌وسیله به روحانیت نیز توهین گردید.

آشوب‌های بعدی در نمایشگاه مطبوعات

شنیده‌ام که بناست میرحسین موسوی و سیدمحمد خاتمی هم به نمایشگاه مطبوعات بروند. لذا آشوب در نمایشگاه ادامه خواهد داشت. طبق برنامه برای ادامه گسترده این آشوب‌ها من نیز روز دوشنبه از اول وقت تا پایان وقت در نمایشگاه حضور خواهم داشت و در غرفه روزنامه «خبر‌» از نزدیک با مخاطبان دیدار خواهم کرد.

پیشاپیش برای بهتر برگزار شدن پروژه آشوب برنامه بازدید خود را اعلام می‌کنم.بنده حوالی ساعت 5/9 صبح از غرفه خبرگزاری «فارس» دیدن خواهم کرد و سپس به غرفه روزنامه‌های کیهان، وطن‌امروز، جوان، ایران، اعتماد، فرهیختگان و سرمایه می‌روم و سرانجام آش و لاش و کبود و خون‌آلود در غرفه «خبر» مستقر خواهم شد.

برای رفاه حال دوستانی که می‌خواهند کفش پرت کنند، تقاضا می‌کنم با خودشان کفش کهنه اضافی بیاورند که پابرهنه نمانند. لطفاً از آوردن انواع پوتین، چکمه و کفش‌های میخ‌دار ورزشی اجتناب کرده و به هیچ عنوان کفش زنانه پاشنه‌دار و لژدار پرتاب نکنید. ضمناً از الان گفته باشم که بعداً مثل شاهزاده داستان سیندرلا کفش‌ها را برمی‌دارم و دنبال صاحبانش می‌گردم و در این راستا احتمال ازدواج هم وجود دارد. لذا حواستان باشد که کفش‌ها را چطور پرتاب می‌کنید و به کجا می‌زنید. بنده همین‌جوری هم دماغم بزرگ است، اگر بشکند هم واویلاست. خلاصه پرتابی نکنید که موجبات پشیمانی و سرافکندگی را در آینده فراهم کند. به قول شاعر، که منظورم همان ناصر فیض است:

کاری نکن نگاه به دمپایی‌ات کنند

از روی شست پات شناسایی‌ات کنند

وعده دیدار ما، فردا در نمایشگاه مطبوعات.

مبع : خبر آن لاین

دسته ها : ادبی - طنز - سیاسی
يکشنبه سوم 8 1388
رضایی در مراسم بزرگداشت شهدای حادثه اخیر؛
موضوع وحدت را جدی بگیرید، دشمنان در کمینند
ایشان فردی بسیار متواضع بود و با وجود اینکه از نظر سنی از دیگر فرماندهان جنگ بزرگتر بود، در تواضع و فروتنی نسبت به دیگران، گوی سبقت را از همه ربوده بود...پیشنهاد من این است که کمیته امنیتی مشترک و همیشگی میان ایران و پاکستان از مسئولان امنیتی و نظامی دو کشور تشکیل شود تا بتوانند به این قبیل مسائل و همچنین قاچاق مواد مخدر پایان دهند.

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در مراسم بزرگداشت شهدای حادثه تروریستی سیستان و بلوچستان، یکی از حکمت‌های شهادت این عزیزان را معطوف کردن توجه مسئولان به حفظ وحدت برشمرد.

دکتر محسن رضایی که بلافاصله پس از بازگشت از سفر ترکیه، امروز با سفر به مشهد مقدس در مراسم یادبود شهدای حادثه تروریستی سیستان و بلوچستان ـ که به طور مشترک توسط آستان قدس رضوی، سپاه پاسداران و ارتش جمهوری اسلامی برگزار شده بود ـ شرکت کرد، در گفت‌وگویی با خبرنگار «تابناک» اظهار داشت: دشمنان جهان اسلام، پس از آنکه از طرح هلال شیعی و ایران هراسی به نتیجه‌ای نرسیدند، امروز درصدد آن هستند تا بین ‌شیعه و سنی اختلاف‌هایی را آغاز کنند.

رضایی در ادامه افزود: شهادت برادرانم نورعلی شوشتری، رجبعلی محمد زاده و برخی دیگر از برادران سپاهی و همچنین سران طوایف شیعه و سنی در سیستان و بلوچستان، برای جلوگیری از تحقق طرح وحدت شیعه و سنی، در همین باره قابل تفسیر است و پیش از این حادثه نیز می‌توان حادثه شهادت ماموستا شیخ الاسلامی و برخی دیگر از شخصیت‌های مذهبی در کردستان را که از حامیان جدی وحدت بودند و وجود ایشان آرامشی در میان مردم منطقه پدید آورده بود، ارزیابی کرد.

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام افزود: شهید نورعلی شوشتری، از فرماندهان شایسته سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بودند که در هشت سال دفاع مقدس در همه عملیات‌ها شرکت فعال و مؤثر داشت و از فرماندهی گردان به فرماندهی تیپ و سپس لشکر رسید و در سال آخر جنگ، قرارگاه عملیاتی والفجر 10 را اداره و هدایت می‌کرد.

رضایی اضافه کرد: ایشان فردی بسیار متواضع بود و با وجود اینکه از نظر سنی از دیگر فرماندهان جنگ بزرگتر بود، در تواضع و فروتنی نسبت به دیگران گوی سبقت را از همه ربوده بود.

وی در ادامه یادآور شد: شاید یکی از حکمت‌های شهادت سردار شوشتری در این برهه خاص این است که خدای متعال می‌خواهد، به فعالان سیاسی و دولتمردان ایران بگوید که مسأله وحدت را جدی بگیرید که دشمان در کمین شما هستند.

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در پایان گفت: پیشنهاد من این است که کمیته امنیتی مشترک و همیشگی میان ایران و پاکستان از مسئولان امنیتی و نظامی دو کشور تشکیل شود تا بتوانند به این قبیل مسائل و همچنین قاچاق مواد مخدر پایان دهند.

منبع : تابناک
شنبه دوم 8 1388

مشکل اصلی کروبی

شهرام شکیبا  - صفارهرندی، سرعت عمل کافی دارد. جرج بوش بلد است جاخالی بدهد، ولی کروبی به هیچ‌کدام از این دو هنر آراسته نیست و درست وقتی که همه جاخالی می‌دهند او جاخالی نمی‌دهد.

دیروز هنگام بازدید مهدی کروبی از نمایشگاه مطبوعات به او حمله شد. یک نفر هم کفشش را به سمت او پرتاب کرد که به استناد عکس خبرگزاری فارس،‌ کفش مذکور به هدف مزبور (سرکروبی) اصابت کرده است.

خوشبختانه در کمال ناباوری کروبی از حمله فیزیکی و شیمیایی فوق جان نسبتاً سالم به دربرد. کارشناسان بخش شیمیایی حمله فوق را بسیار خطرناک‌تر و سهمگین‌تر از بخش فیزیکی داستان دانسته‌اند. چرا که ضارب خیلی راه رفته بوده و کفشش به طرز فجیعی بو می‌داده است.

حالا مغروضات زیر پیش می‌آید:

1- ضارب از کجا آمده بوده؟

2- شماره پای ضارب بیشتر از 44 بوده یا کمتر؟

3- عکاس خبرگزاری «فارس» با یک دوربین عکاسی چقدر آمادگی داشته که درست لحظه اصابت کفش با سر کروبی را عکس گرفته؟

4- آیا عکاس مزبور از اتفاق مذکور با خبر بوده؟

5- به نظر شما چه کسی از مصلی بدون کفش بیرون رفته؟

6- آیا می‌شود از روی اندازه کفش، ضارب را شناسایی کرد؟

7- آیا تاریخ واقعاً تکرار می‌شود؟ اگر چنین است، این سیندرلای مذکر، کجا پیدا خواهد شد؟

8- بعد از پیدا شدن سیندرلای مذکر مذکور، چه کسی با وی ازدواج خواهد کرد؟

مدتی‌ است که ماجرای پرتاب کفش باب شده است. اخیراً هم در جلسه پرسش و پاسخ در دانشکده فنی دانشگاه تهران، جوانی کفشش را به سمت صفارهرندی پرتاب کرد، که ظاهراً صفارهرندی کفش را روی هوا گرفته بود. عکسش را خود ما هم چاپ کردیم. فقط خوب است که آقایان کفش‌پرت می‌کنند، چون کفش پاشنه‌دار زنانه،‌ خطرناک است.

ماجرای پرتاب کفش از پرتاب خبرنگار عراقی به سمت جورج بوش شروع شد. در یک مقایسه کوچک درمی‌یابیم که صفارهرندی، سرعت عمل کافی دارد. جرج بوش بلد است جاخالی بدهد، ولی کروبی به هیچ‌کدام از این دو هنر آراسته نیست و درست وقتی که همه جاخالی می‌دهند او جاخالی نمی‌دهد.

 

منبع : خبر آن لاین
دسته ها : ادبی - طنز - سیاسی
شنبه دوم 8 1388

قبر بابای بعضی‌ها

شهرام شکیبا - تفاوت‌ قطعات عمومی و مقبره‌های خصوصی از تفاوت قیمت‌های حمام عمومی و نمره‌های قدیم هم بیشتر است و قیمت بعضی‌هایشان آنقدر صفر دارد که خواندن عددش از سواد ما خارج است.

دیروز روزنامه «خبر» گزارشی داشت از قبرستان تهران بزرگ و اینکه اختلاف قیمت‌ قبرهای اغنیا و فقرا چیزی حدود 17 میلیون تومان است. یعنی تقریبا 8، 9 برابر وام ازدواجی که صندوق مهررضا اعطا می‌کند. طبیعتاً این قیمت‌ها مربوط به قطعه‌های عمومی است و ربطی به مقبره‌های خصوصی و خانوادگی ندارد. تفاوت‌ قطعات عمومی و مقبره‌های خصوصی از تفاوت قیمت‌های حمام عمومی و نمره‌های قدیم هم بیشتر است و قیمت بعضی‌هایشان آنقدر صفر دارد که خواندن عددش از سواد ما خارج است.

به هر حال اختلاف طبقاتی اموات موقعیت‌های گوناگون و جالبی را پدید می‌آورد.

موقعیت اول: بهشت زهرا

زری‌خانوم‌جون: این‌جا بودا. دقیقاً همین‌جا. من که می‌گم وضع خونواده‌شون توپه. قبر باباش اقلاً 20 میلیون می‌ارزه.

پری‌خانوم‌جون: تو چقدر ساده‌ای خواهر؟! هنوز این ثریارو نشناختی. اینا نون ندارن بخورن. غصه‌شون بود که چرا باباشون بعد مردن باد کرد، ‌کفنش نیم‌متر چلوار بیشتر برد.

زری‌خانم‌جون: به جون خودم، همین‌جا از ماشین ما پیاده شد. آقاجوادم گفت این جا قطعه مایه‌داراس. دو، سه تا از کله‌گنده‌های مملکتم این جا دفنن.

پری‌خانوم‌جون: این ثریا فیلمیه که نگو. یه دفه ما داشتیم می‌رسوندیمش. دم یه برج باکلاس پیاده شد. کوچه رو عوضی رفتیم، برگشتیم که دور بزنیم، دیدیم توی کوچه پایینی دم یه دونه از این آپارتمانای قدیمیه لونه موشی داره کلید می‌ندازه توی در. این باباش طبقه اول یکی از همین قبرای دوطبقه 320 هزار تومنی دفنه. الکی دم قطعه پولدارا پیاده شده.

موقعیت دوم: آرایشگاه

شهین‌جون: عکسشم دارم. جوون رعنا و خوش‌تیپیه. درسم خونده.

مهین‌جون: خب بده ببینم شاید قسمت بود.

شیرین‌جون: بعله، علف باید به دهن بزی شیرین باشه.

مهین‌جون: دستت درد نکنه. حالا دیگه من شدم بُز؟! آخ! شیرین‌جون تورو خدا دقت کن. پوست صورتمو کندی با این بندانداختنت.

شهین‌جون: ایناهاش ببین.

مهین‌جون: چه خوش‌تیپه!

شیرین‌جون: ببینم.

مهین‌جون: آخ! تو چرا امروز دستت این جوریه؟ باز گاز گرفت. برو نخت رو عوض کن نمی‌خواد توی نخ عکس شوهر آینده من باشی.

شهین‌جون: شوهر آینده؟ پس قبول کردی خدارو شکر.

مهین‌جون: حالا وضعش چه‌طوره؟

شهین‌جون: هرچی از مال و منال‌شون بگم کم گفتم. باباش توی قطعه 20 میلیون‌تومنی‌یا دفنه.

مهین‌جون: راس‌ می‌گی؟! بگو پنج‌شنبه بیان خواستگاری. آخ! شیرین چیکار می‌کنی آخه؟!‍ 

منبع : خبر آن لاین

دسته ها : ادبی - طنز - سیاسی
چهارشنبه بیست و نهم 7 1388

شهردار تهران در آیین وداع با سردار شهید رجبعلی محمد‌زاده گفت: نباید طوری عمل کنیم که با ضعف ، غفلت و حرکت نکردن به سوی وحدت و همدلی کارآمدی نظام از بین نرود. 

محمدباقر قالیباف که به عنوان یکی از همرزمان سردار شهید رجبعلی محمد‌زاده در مصلی شهر بجنورد در میان همزرمام و مردم شهید پرور بجنورد سخن می گفت؛ افزود:وحدت گرانبهاترین گوهری است که نزد ماست و دشمنان تلاش می کنند ما را از این مدار خارج کنند. 

وی با نام بردن از تعدادی از سرداران شهید دوران دفاع مقدس از شهرستان بجنورد ادامه داد:در زمان جنگ ریاست مطرح نبود ، شهید رمضانی به شید محمدزاده می گفت تو فرمانده باش و شهید محمدزاده می گفت تو فرماندهی را برعهده بگیر ! همان چیزی که متاسفانه از جامعه ما رخت بربسته است.
قالیباف افزود: جهاد تنها اسلحه به دست گرفتن نیست و امروز جهاد ما کارآمد نشان دادن دین در اداره کشور است. 

وی خاطرنشان کرد: نکند با ضعف و غفلت و حرکت نکردن به سوی وحدت و همدلی کارآمدی نظام از بین برود و جوانان باورشان را به انقلاب از دست بدهند.
وی با بیان این مطلب که"شهید محمد‌زاده در دفاع از نظام هرگز کوتاه نیامد"افزود:این سردار شهید یک مجاهد واقعی در راه حفظ ارزش‌های اسلامی و انقلاب بود و با وجود آنکه در دوران جنگ تحمیلی به شدت مجروح شده بود لیکن در راه مقابله با دشمنان سر از پای نمی‌شناخت. 

وی اظهار داشت: ما مدیون خون شهدا هستیم و شهدا همواره آحاد مردم و جامعه را به وحدت و اطاعت از ولایت مطلقه فقیه سفارش کردند. 

شهید سردار شهید محمد زاده فرماندهی سپاه سلمان سیستان و بلوچستان را بر عهده داشت که در عملیات تروریستی به همراه سردار شوشتری و بیش از 30 نفر دیگر به شهادت رسید.

مرجع : ایلنا
چهارشنبه بیست و نهم 7 1388
نظر آیت‌الله جوادی آملی درباره مدیریت زنان
«اولی این است که زن‌ها در کارهای اجرایی شرکت نکنند. کار اجرایی کمال نیست که اگر زن‌ها در آن شرکت نکنند از چیزی محروم شده باشند؛ آری، در دبیرستان‌ها و دانشگاه‌هایی که تمام محصلین آن را دختران تشکیل می‌دهند، اولی مدیریت خانم‌ها می‌باشد؛ ولی در کارهای اجرایی دیگر که مستلزم سر و کار داشتن با نامحرم است، اقوی مدیریت مردان است».
رسا: آیت الله جوادی آملی در جلسه تفسیر قرآن کریم گفت: کسانی که رسالت الهی به عهده داشتند، مرد بودند؛ چون این وظیفه یک کارِ اجرایی است. اما کرامت، معجزه و ولایت، زن و مرد ندارد.

آیت الله جوادی آملی در جلسه تفسیر مورخ 26/7/88 با اشاره به آیه ﴿وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَکَ إِلَّا رِجَالاً نُّوحِی إِلَیْهِمْ﴾ گفت: چه در سوره مبارکه «انبیاء» چه در سایر سوَر، در سوره «نحل» فرمود: آنها که رسالت الهی را به عهده داشتند، مرد بودند؛ چون کارِ اجرایی است. اما کرامت، معجزه و ولایت زن و مرد ندارد؛ کارِ اجرایی که انسان با مردها باید تماس بگیرد؛ مردها باید به او مراجعه کنند؛ بخش وسیع از کارها را با نامحرمها باید انجام بدهد؛ گفته شده این کار را مرد باید انجام بدهد. خدا فرمود ما پیامبری به عنوان زن نداریم؛ اما ولیّ الله داریم که زن است؛ چون ولایت مربوط به کمال‌ها و قداست‌های روحی است که بین خدا و آن شخص است.

استاد درس خارج فقه حوزه علمیه قم، در بخش دیگری از بیانات خود افزود: «اولی این است که زن‌ها در کارهای اجرایی شرکت نکنند. کار اجرایی کمال نیست که اگر زن‌ها در آن شرکت نکنند از چیزی محروم شده باشند؛ آری، در دبیرستان‌ها و دانشگاه‌هایی که تمام محصلین آن را دختران تشکیل می‌دهند، اولی مدیریت خانم‌ها می‌باشد؛ ولی در کارهای اجرایی دیگر که مستلزم سر و کار داشتن با نامحرم است، اقوی مدیریت مردان است».

آیت الله جوادی آملی در بخش پایانی درس خود در عظمت مقام زن اظهار داشت: آیا این عظمت و جلالی که فرشته‌ها با مریم(سلام الله علیها) داشتند برای خود مریم بود یا ارهاص عیسی بود؟ «ارهاص» یعنی پیش‌درآمد معجزه. عده‌ای که عظمت زن را نشناختند، گفتند این کرامت‌هایی که بهره وجود مبارک مریم(سلام الله علیها) شد، اینها ارهاص عیسی بود؛ یعنی پیش‌درآمد معجزه عیسی بود. خیر، نیازی به این نیست. مگر مریم کم آدمی است؟ مگر در مسئله ولایت زن و مرد دارد؟ ولایت برای انسان است؛ انسانیّت انسان به روح اوست، روح نه مذکّر است نه مؤنث. این بدن است که یا این‌چنین ساخته شده یا آن‌چنان ساخته شده. اگر روح مجرّد هست که هست مجرّد، نه مذکّر است نه مؤنث؛ این ذکوریت و اناثیت برای تَن است. این تَن که با فرشته‌ها در تماس نیست و مناجات نمی‌کند. آن که با خدا مناجات می‌کند نه زن است نه مرد.
منبع : فردا
دسته ها : مذهبی - سخنرانی - سیاسی
سه شنبه بیست و هشتم 7 1388
موسوی: در مسیر مردم حرکت می‌کنم
«حیات نو» نوشت: نخست وزیر دوران دفاع مقدس در مصاحبه‌اى که فیلم آن دیروز روى سایت‌‌هاى اینترنتى قرار گرفت، به برخى سوالات درباره حوادث و شرایط پس از انتخابات پاسخ داد.

ماجراى وحدت ملی
مهندس موسوى در پاسخ به سوالى پیرامون طرح وحدت ملى گفت: این اصطلاح به اشکال گوناگونى مطرح مى‌شود که خوب است این موضوعات از همدیگر تفکیک شود. من در دیدارى که با نمایندگان فراکسیون اقلیت مجلس داشتم، بحث وحدت ملى را مطرح کردم که در آنجا قصد من از این اصطلاح بیشتر اشاره به یک حس و اراده جمعى بود که در طول انتخابات تشکیل شد که براساس پیوند با میراث تمدنى و منافع ملى خودمان در جهت سعادت و پیشرفت کشور بود و منظرى که براى آینده گشوده مى‌شد اهمیت پیدا مى‌کرد و همه شاهد بودیم که علاقه‌اى در این باره در کشور ایجاد شده بود. گمان مى‌کنم حتى با توجه به مسائل بعد از انتخابات این سرمایه همچنان باید حفظ شود و سعى شود که تقویت شود، وحدت ملى از این لحاظ فوق‌العاده براى ما مهم است و همه باید روى آن تکیه کنیم. در این جا منظور از وحدت، وحدت بین همه اقشار است روشنفکران و مردم، دانشجویان با مردم و قومیت‌هاى مختلف با هم و فرهنگ‌هاى مختلف . در آستانه انتخابات زنجیره سبزى که میدان تجریش را به میدان راه‌آهن جوش داد یکى از بهترین مظاهر وحدت بود که همه اقشار مردم در آن شرکت کردند و این مسأله در سراسر کشور ما موج پیدا کرد و براساس چنین تصورى ایده راه سبز امید شکل گرفت. منتها غیر از این موضوع مسأله وحدت ملى در معانى دیگرى هم بکار گرفته شد که بعد از مشکلات و مسائلى که در کشور پیش آمد که همگى به خوبى به آن وقوف داریم یک عده‌اى با انگیزه‌هاى گوناگون و گاه با انگیزه‌هاى خیر به دنبال این بودند که آیا مى‌شود در گفت‌وگوهاى افراد سیاسى دامنه تنش‌ها را کم کردیا نه؟

خاطره‌اى از امام
در این باره یک طرحى آقاى ‌هاشمى ‌رفسنجانى داشتند یک موقعى هم بحث این شد که آیت‌الله مهدوى کنى در این باره نظریاتى دارند، کلا افراد گوناگونى در این باره اظهارنظر کردند. آنچه در این جا مهم است اینکه بنده تا به حال در این رابطه اظهارنظرى نکرده‌ام.
منتها با توجه به شایعاتى که از بحث‌هایى در این باره مطرح است من یک خاطره‌اى از حضرت امام دارم که نقل مى‌کنم، نکته‌اى در آن هست که بنده براساس آن عمل مى‌کنم. بر سر مسأله مک فارلین که بحرانى ایجاد کرد و مردم هنوز نمى‌دانستند که مک فارلین به ایران آمده یا چه اتفاقى افتاده، اینکه آیا ایشان محرمانه به ایران آمده و برگشته. این موضوع اولین بار در یک روزنامه سوریه‌اى مطرح شد و در اینجا در بحثى که در میان سران سه قوه شکل گرفت، گفته شد که این مسأله به داخل کشور هم کشیده خواهد شد و با توجه به حسى که به مسأله رابطه با آمریکا و گفت‌وگو با آمریکا وجود داشت طبیعى است که بحرانى را در داخل کشور ایجاد کند، روساى سه قوه که بنده هم در خدمتشان بودم به اتفاق رفتیم خدمت حضرت امام (ره) و با ایشان صبحتى داشتیم. وقتى این مسأله براى ایشان توضیح داده شد که چگونه، چطور و به چه دلیلى اصلا این فرد با چه گروهى آمدند و رفتند و نتیجه چه بود و گفته شد که این مسأله در یک روزنامه لبنانى یا سوریه‌اى مطرح شده و به ایران هم خواهد کشید، ایشان فرمودند که بروید و به مردم این مسأله را بگویید، مردم باید در جریان باشند و یک مقدارى هم بحث کردند در این رابطه. وقتى که مى‌خواستیم بلند شویم ایشان یک جمله فرمودند که همیشه به عنوان یک جمله طلایى و مهم در ذهن بنده مانده است. ایشان فرمودند؛ هیچ موقع کارى نکنید که نتوانید به مردم توضیح بدهید. که بنده این مسأله در ذهنم باقى مانده است. براى همین اگر گفت‌وگویى باشد، صحبتى باشد، بحث و موضوعى باشد طبیعتا به عنوان یک همراه این جریان عظیم با مردم آن را در میان خواهم گذاشت و چیزى نخواهد بود که نتوانم از آن دفاع کنم.

مشکلات رسانه هاى ما
طبیعى است که در این رابطه با توجه به ضعفى که رسانه‌هاى ما دارند و بر علیه راه سبز امید فعالیت مى‌کنند و ما رسانه رسمى‌ نداریم و تمام رسانه‌هاى ما محدود شده است، خبرهایى که در این رابطه یا مسائلى شبیه به این منتشر مى‌شود خوب است که مردم به این که خود این رسانه‌ها متعلق به چه جناحى هستند و با چه قصدى این اخبار را منتشر مى‌کنند، ان‌شاءالله توجه خواهند کرد. این مى‌تواند به همه ما کمک کند که در یک فضاى اندیشمندانه و پر از ارزش‌هاى مورد اعتقاد خودمان حرکت کنیم.

تماسى با من گرفته نشده است
وى درباره دیدارهاى صورت گرفته گفت: البته من در جریان پیشنهادى که آقاى ‌هاشمى ‌رفسنجانى در نماز جمعه مطرح کردند و بعد پیشنهاداتى که تعدادى از اعضاى مجمع تشخیص مصلحت نظام به ایشان کردند، هستم و همچنین از طریق رسانه‌ها در جریان صحبت‌هایى هستم که انتساب داده مى‌شود که حضرت آیت‌الله مهدوى کنى و دیگران مطرح کرده‌اند و گاهى هم دیده‌ام که دیگران و افرادى با نیت‌هاى خیر چنین مسأله‌اى را مطرح مى‌کنند، ولى تماس مستقیمى ‌در این رابطه با بنده گرفته نشده و نه نامه‌نگارى صورت گرفته و نه مذاکره رسمى‌ در این رابطه گرفته است. کلا در این رابطه کارى انجام نشده است.

همراه ملت هستیم
ملت ما یک حرکت بزرگى را شروع کرده و ما هم همراهش هستیم که ان‌شاءالله در همین جهتى باشم که مردم در آن حرکت مى‌کنند. اگر دقت شود اوایل این اتفاقاتى که در کشور افتاد بحث بود که چگونه باید حرکت کنیم و جواب ما چه باید باشد که از دستاوردهاى بزرگ انتخابات و انقلاب اسلامى ‌بتوانیم بهره مند باشیم و آنها را ادامه بدهیم. در این باره بحث حزب و جبهه و گروه‌هاى مختلف شد که مبارزات سیاسى تعریف شده در کشور یا در جهان مطرح بوده است، ما فکر کردیم که آن نمى‌تواند مقصود و اهداف ما را برآورده کند و با تجربیات خود انتخابات خیلى همخوانى ندارد البته آن تجربیاتى که باهمدیگر داشتیم.

هرکس هراندازه که مى تواند
در این انتخابات ما دیدیم که خانواده‌ها، گروه‌هاى سیاسی، مذهبی، هنری، فرهنگى و هرکس در هرجایى که هست به شیوه خودش و بنا بر توانایى خودش کمک رساند و در این رابطه وارد این حرکت شد، در حقیقت دنباله همان بحثى است که داشتیم و مطرح شد که هر شهروند یک ستاد چنین کارى بصورت شبکه‌اى در کشور صورت گرفت. قدرت این حرکت هم از همین مسأله نشات مى‌گرفت نه از یک حرکت حزبی، البته به این معنى نیست که احزاب موثر نبودند یا موثر نخواهند بود، نه آنها جایگاه خودشان را دارند و فوق‌العاده جایگاهشان ضرورى است و ضرورت دارد که آنها هم همچنان فعالیت‌هاى خودشان را داشته باشند. ولى براى ادامه این راه و رسیدن به اهداف و آرمان‌ها که تحت عنوان «ایران پیشرفته» مطرح شده است در جهت برآورده کردن خواسته‌هاى مردم و در حقیقت استیفاى حقوق مردم، ما فکر کردیم که مسأله خیلى با بازتابى گسترده‌تر با توجه به تجربه انتخابات مى‌خواهد پى گرفته شود، که همانطور هم شد و همین طور هم اعلام شد. در چنین نگاهى مهم نیست که هر کس چه قدر کمک مى‌کند، به چه شیوه‌اى کمک مى‌کند، اصل این است که یک اراده و نیت همگانى در سطح کشور ایجاد شده و بشود، حتى در یک خانواده و یک فرد بتواند به تنهایى تا برسد به احزاب و گروه‌ها و تشکل‌هایى که سابقه دارند هر کس در چارچوب فعالیت‌هاى خود که در حال انجام است و با آن زندگى مى‌کند به این حرکت عظیم کمک برساند. بنده همیشه اعتقاد داشتم یک آدم روشن دلی، پیرزنى یا پیرمردى فردى که اصلا به هیچ نوعى نمى‌تواند در این فعالیت‌ها شرکت داشته باشد در گوشه خانه‌اش یک دعایى مى‌کند ما این را به عنوان یک فعالیت در داخل این شبکه قلمداد کنیم تا برسد به فعالیت‌هایى که سازمان یافته و منظمى‌ که هست.

فراتر از احزاب،به گستردگى یک شبکه
امروز ما شاهد این هستیم که به صورت غیرعادى و استثنایى خلاقیت‌هاى هنرى در میان گروه‌ها و دسته‌هاى هنرى صورت مى‌گیرد، اینها هیچ کدام تابع یک حرکت حزبى نیست ولى متعلق به یک شبکه گسترده اجتماعى است، ما تعداد کلیپ‌ها و سرودهایى که داریم در این مدت ساخته شده و تعداد طرح‌هایى که در این مدت نقاشى شده، کاریکاتورهایى که داریم در این مدت کشیده شده اصلا با هیچ دوره تاریخى کشورمان قابل قیاس نیست و در حقیقت آنها هستند که محتواى گفت‌وگو و حرکت این موج و این راه عظیم را هدایت مى‌کنند و پیش مى‌برند. این کار در داخل یک حزب صورت نگرفته است گاهى سه یا دو هنرمند باهم و یا در دسته‌هاى بزرگ‌تر و کوچک‌تر در گوشه و کنار کشور و حتى در خارج از کشور به این راه کمک رسانده‌اند. همچنین گروه‌هاى مذهبى هستند، هیئت‌هاى مختلف، هیئت‌هاى خیریه و دسته‌هاى سیاسى و غیره.

توقف پذیر نیست
در حقیقت در اینجا تلاش سیاسى تبدیل به یک زندگى شده است، زندگى که ادامه دارد و هیچگاه توقف‌پذیر نیست، این طور نیست که بشود آن را در یک نقطه‌اى متوقف کرد. به همین دلیل این حرکت یک حرکت آسیب‌ناپذیر هم هست و در یک فضاى گفت و گوى همگانى هم این حرکت‌ها تسریع مى‌شود مسیرش و پیش مى‌رود. از این لحاظ رسانه‌ها اهمیت فوق‌العاده‌اى دارند و زحمتى که کسانى در رسانه‌هاى ما مى‌کشند قابل تقدیر است و بنده همین جا باز هم توصیه مى‌کنم با توجه به اینکه ما هیچ وسیله‌اى را در اختیار نداریم به این ابزار و وسیله بیشتر توجه شود و از امکاناتش بیشتر استفاده شود، این معجزه‌اى است که ما در طول انتخابات و بعد از انتخابات دیده‌ایم که باید با توجه به موقعیتى که داریم از این وسیله استفاده کنیم. طبیعتا فضاى زندگى‌هاى فردى و اجتماعى را از طریق رسانه‌ها به هم پیوند مى‌دهیم و یک حرکت عظیم و گسترده و قابل دوامى‌ را ایجاد مى‌کنیم.یکى از دلایل تداوم همین حرکت به نظر بنده همین قضیه است که متعلق به یک گروه اندک یا حزب و یا جریان مبارزه با تمام ابعاد و جزئیات نیست بلکه یک جریانى است آمیخته با آرمان‌ها و آمال و شیوه زندگى خود مردم. ما مى‌خواهیم از تفسیر این آیه‌اى که «خانه‌هاى خود را قبله قرار دهید» الهام گرفته و این طور باشد که مردم در رجوع به شبکه وسیع اجتماعى و این تشکل‌هاى ریز و درشت خودشان که هر کدام ما در آنها چندین سهم و شرکت داریم در حقیقت این حرکت شکل و ادامه پیدا کند.میر حسین موسوى درباره راه حل هاى بحران اخیر گفت: تا هنگامى‌که مسأله بحران و مشکل در کشور قبول نشود، تا هنگامى‌که مردم کثیر و اکثریت مردم اغتشاشگر نامیده بشوند، تا موقعى که مردم به حساب نیایند، راه حل جامعى براى رفع مشکل پیدا نخواهد شد.
براى همین وحدت ملى در معناى دومى‌که بنده ذکر کردم که فعالیت‌ها و دسته‌ها و گروه‌ها مى‌کنند در این رابطه که برخى با نیت خیر است فکر مى‌کنم که این مسأله ضرورت دارد که در هر حرکتى به مردم احترام گذاشته بشود، اکثریت مردم رانده نشوند، مردم همه با همند حتى آنهایى که عقاید دیگرى دارند، این تفکیک و تجزیه را ما مى‌کنیم و متاسفانه مردم را از همدیگر جدا مى‌کنیم. اصل این است که به مردم احترام گذاشته شود، عقایدشان قبول شود و این اصل که همه ما باید به قانون اساسى برگردیم آن موقع راه‌حل خیلى راحت پیدا مى‌شود .
منبع : تابناک
دسته ها : گفتگو - سیاسی
سه شنبه بیست و هشتم 7 1388

طنز/ مقصود فقط جواد لاریجانی‌ست

 شکیبا، شهرام  - دکتر محمدجواد لاریجانی، رئیس پژوهشگاه دانش‌های بنیادی گفته است: «دانشگاه باید محیط کشتی گرفتن برهان‌ها باشد.»

این رباعی را سال‌ها پیش به دلائلی برای هفته‌نامه مهر سروده بودم. دیدم حق‌التحریر روزنامه کفاف نمی‌دهد، گفتم یک پاچال تازه تیار کنم. برای شروع هم از این رباعی استفاده می‌کنم. مفید و مختصر عرض کنم که من‌بعد قرار دارم پول بگیرم و مدح و ثنا بگویم برای مسئولان محترم. لذا بشتابید که غفلت موجب پشیمانی‌ است. علی‌العجاله که آتش زده‌ام به مال و آبرو. این هم رباعی آقاجواد.

هر کوه گران نماد لاریجانی‌ست

دریای خزر سواد لاریجانی‌ست

هر چند به هر سه می‌خورد مدح حقیر

مقصود فقط جواد لاریجانی‌ست

کُشتی برهان‌ها

دکتر محمدجواد لاریجانی، رئیس پژوهشگاه دانش‌های بنیادی گفته است: «دانشگاه باید محیط کشتی گرفتن برهان‌ها باشد.»

1- امیدوارم به زودی در دانشکده فلسفه شاهد کشتی آقایان عبدالکریم سروش و دکتر رضا داوری ارکانی در سنگین‌وزن باشیم.

2- هرچه فکر می‌کنم کشتی این دو بزرگوار در حالی که دوبنده آبی و قرمز به تن دارند، جالب‌ترین تصویر ورزشی - فلسفی قرن خواهد شد.

3- با این حساب «استقراء» جزو فنون کشتی فرنگی به حساب می‌آید یا آزاد؟

4- اگر آقای دکتر مرحمت کنند و معادل فنون سنتی «حصیر مال»، «دُمِ شیر»، حَمال‌بند» و «اِشکل گربه» را در فلسفه مشایی مشخص کنند، موجب مزید امتنان است.

5- با توجه به این که کشتی بانوان در ایران نداریم، تکلیف دانشجویان متفکر از جامعه نسوان چه می‌شود؟

6- اگر مرحمت کنند و حکم فقهی جدل اندیشه‌مندان از جامعه نسوان و رجال را هم روشن کنند موجب مزید امتنان و ازدیاد ازدواج‌های دانشجویی خواهد بود.

منبع : خبر آن لاین
دسته ها : ادبی - طنز - سیاسی
سه شنبه بیست و هشتم 7 1388

هیأت دولت با لباس غواصی

شهرام شکیبا- از قرار معلوم هیأت دولت «مالدیو» دو روز پیش جلسه خود را در عمق 6 متری زیر آب برگزار کرده‌اند. یعنی آقای «محمد ناشید» رئیس جمهور مالدیو با اعضای کابینه‌اش لباس غواصی پوشیده‌اند و رفته‌اند زیر آب، جلسه. علت این کارشان هم این بوده که توجه جهانیان را به خطر قریب‌الوقوع غیر‌قابل سکونت شدن مالدیو به جهت گرم شدن زمین و ذوب شدن یخ‌های قطبی جلب نمایند.


1- با توجه به خطر زلزله برای ایران بهتر است هیأت دولت یک جلسه‌شان را بر روی صندلی‌هایی با دو پایه برگزار کنند.

2- با توجه به خطرات گوناگون سفر هوایی بد نیست هیأت دولت یک جلسه را کلاً در توپولوف برگزار کنند.

3- با توجه به خاطر موادمخدر، پیشنهاد می‌شود هیأت دولت یک جلسه را در کوچه‌پس‌کوچه‌های محله پامنار برگزار کنند.

4- بد نیست هیأت محترم دولت یک جلسه هم در پارک دانشجوی تهران داشته باشند. چون می‌گویند بابت خاکبرداری ممکن است تئاتر شهر خراب شود. همین!

5- با توجه به مشکلات دانشجویان در خوابگاه‌ها پیشنهاد می‌کنم یک جلسه هیأت دولت در کوی دانشگاه برگزار شود.

6- برای رفع شبهات و به عنوان مشت محکم، بد نیست هیأت دولت یک جلسه هم در بازداشتگاه کهریزک (البته با حضور مأموران نفوذی در آن بازداشتگاه) برگزار کنند.

7- پیشنهاد می‌کنم هیأت دولت یک جلسه هم در حاشیه یکی از کنسرت‌های استاد محمد‌رضا شجریان وطن‌فروش و خائن برگزار نمایند. تا تکلیف جهانیان با ایشان روشن شود.

9- هیچ کدام از اینها لازم نیست. مالدیوی‌ها می‌خواستند که دنیا یک توجهی به آنها بکند. ما که بحمد‌الله به طور کلی از بابت امور متعدده در کانون توجه همه جهانیان هستیم. لذا همان سفر‌های استانی را ادامه بدهند کافی‌ است. فقط برای محکم کاری می‌توانند در برنامه‌ سفر‌های استانی‌شان سری هم به استان سنگال در آفریقا بزنند و یک توک پا هم بروند استان ونزوئلایمان را ببینند در آمریکای لاتین.

همه جرم‌های حجاریان

1- اقدام علیه امنیت داخلی کشور به وسیله تحریک، آشوب و تجمعات غیر‌قانونی.

2- القای شبهه جعل و تقلب در انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران.

3- مشارکت در تهیه و تنظیم سند تأملات راهبردی بر خلاف قانون اساسی.

4- تبلیغ علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران.

5- ارتباط با عوامل بیگانه علیه امنیت کشوری.

6- تحریک اقشار جوان دانشجو و ترغیب آنان در اعتراض و تحصن و راهپیمایی غیر‌قانونی علیه دستگاه‌های نظارتی و اجرایی انتخابات.

7- تخریب دولت قانونی به واسطه انتساب اتهامات واهی و افترا به وسیله مقالات و سخنرانی‌های مکتوب خصوصاً در جریان انتخابات دهم و همکاری با شبکه BBC فارسی و ضد انقلاب و توهین و اهانت به مسئولین نظام. گفته می‌شود که بابت کلیه اتهامات فوق که در کیفر‌خواست آمده است آقای سعید حجاریان به 5 سال حبس تعلیقی محکوم شده است.

1- من نمی‌دانم چرا هر جرمی که به آقای حجاریان مربوط باشد، مجازاتی ندارد؟ چه سیاهه فوق باشد، چه ترور شخصی ایشان توسط سعید عسگر.

2- با این حساب جرم آن آقایی که در فیلم با انجام حرکات تحریک‌آمیز و هنر‌های تجسمی به مأموران توهین می‌کرد، 3 دقیقه حبس تعلیقی است.

20=150

مهدی تقوی کشتی‌گیر 66 کیلو‌گرم ایران مدال طلای جهانی گرفت و 20 سکه به او دادند.

فردین معصومی کشتی‌گیر 120 کیلوگرم ایران مدال نقره همان مسابقات را گرفت و 150 سکه به او دادند.

آن وقت جماعت مسبب آشوب‌های اخیر دنبال این می‌گردند که چرا در چنین مملکتی دو دو تا می‌شود ده تا!

منبع : خبر آن لاین

دسته ها : ادبی - طنز - سیاسی
دوشنبه بیست و هفتم 7 1388

جای پای مسئولان

 «خدایا،‌ این وقایع اخیر و مسببان آن را از ما مگیر تا دست‌کم مشکل سوژه برای نوشتن نداشته باشیم.»

از آنجایی که خبرگزاری محترم «فارس» اهمیت زیادی برای سلامتی مردم قائل است، هرازگاهی گفت‌وگوهای علمی مفیدی انجام می‌دهد. مثلاً گفت‌وگو با سیدتقی نوربخش، عضو هیأت مدیره انجمن ارتوپدی ایران.

آقای نوربخش در یک گفت‌وگو با فارس تصریح کرده‌اند که «هنگام نشستن روی صندلی، پاها نباید آویزان باشد.» و در ادامه درد و مرض‌هایی که ممکن است از بابت آویزانی پا ایجاد شود را شرح کرده‌اند.
با خواندن مطلب فوق سؤالاتی در ذهنم شکل گرفت:

1- اینکه پاهای آدم آویزان باشد، هزار و یک درد می‌آورد. اگر آدم از پاهایش آویزان باشد، چه دردهایی در کجاهای آدم پدید می‌آید؟

2- اگر بنا باشد میزها و صندلی‌ها را از ادارات جمع کنند و تشکچه و مُخده بگذارند،‌تکلیف بعضی‌ها که اساساً‌ به صندلی‌هایشان چسبیده‌اند، چه می‌شود؟

3- طرح بالا که به راحتی امکان اجرا ندارد. با این حساب تکلیف مسئولانی که در طول شبانه‌روز 25 ساعت پشت میزهایشان خدمت بی‌وقفه می‌کنند، چه می‌شود؟ آنها باید پایشان را کجا بگذارند؟

ده گرم کراک، یه تخته حشیش و یه CD شجریان

در همین سایت «خبرآنلاین» خودمان خواندم که آلبوم «زبان آتش» محمدرضا شجریان، استاد سابق آواز ایران و وطن‌فروش و دشمن ضدبشر کنونی (!) به صورت زیرزمینی منتشر شده است.

موقعیت اول: پارک

غلام‌ساقی: نشئه‌جات همه‌رقم. بدو بدو تا مأمورا نیومدن. آتیش زدم به مالم. کراک، شیشه، بنگ، دوا، پاسور، ترامادول، CD شجریان...

اکبرعمل: سلام داش‌غلام.

غلام‌ساقی: سلام‌ اکبرجون. چی‌ می‌خوای؟

اکبرعمل: پنیر داری؟

غلام‌ساقی: آره، بنگال اصله. یه سیگاریش می‌بردت بغل دست راجر واترز توی کنسرت دیوار برلین.

اکبرعمل: یه تخته 30 گرمی بده. CD شجریانم می‌خوام.

غلام‌ساقی: خلافت سنگین شده‌ها! سیاسی حال می‌کنی. داداش CD رو اقلاً با ده گرم کراک می‌فروشیم. کارت با حشیش راه نمی‌افته اگه بخوای گوشش کنی. بعدشم چون ماجرا به وقایع اخیر مربوط می‌شه، حتماً باید 3 گرم شیشه‌م ببری.

اکبرعمل: آره بده. شیشه که خوراک وقایع اخیره.

موقعیت دوم: کلانتری

اکبرعمل: تورو خدا بی‌خیال شو جناب‌سروان. من زن و بچه دارم. اینا مال من نیست. واسه‌م پاپوش دوختن. من اصلاً عملی نیستم.

افسرنگهبان: این چیزا به من مربوط نیست. کراک و شیشه و حشیش که عادیه توی جیب همه پیدا می‌شه. ولی تو جرمت سیاسیه CD شجریان داری.

اختراعات اخیر

نرگس قنبری، یک مخترع ایرانی در گفت‌وگو با خبرگزاری «فارس» گفته است:

«اختراعات تکراری به علت نبود نظارت، دوباره در کشور ثبت می‌شوند.»

لذا لیستی از برخی اختراعات که احتمالاً در سال‌های اخیر دوباره به ثبت رسیده‌اند، تقدیم حضور می‌گردد:

1- سرانجام به دست مخترعان ایرانی پاروی بلند برای درآوردن نان سنگک از ته تنور برای نخستین بار اختراع شد.

2- یک متخصص توانمند ایرانی برای بار سوم «سوزن ته‌گرد» را اختراع کرد.

3- یک موسیقی‌دان ایرانی سازی به نام زنبورک به ثبت رساند. این ساز ابتکاری با دهان نواخته می‌شود و صدایی خاص با رزونانسی ویژه تولید می‌کند.

4- هسته‌گیر آلبالو باز هم اختراع شد.

وقایع اخیر

مدتی است هر روز یک یا دو مورد به وقایع اخیر اشاره می‌کنم در مطالب این ستون. آدم باید شکرگزار باشد. لذا در پایان همین روز دست دعا بلند می‌کنم و به بارگاه حضرت دوست عرض می‌کنم که: «خدایا،‌ این وقایع اخیر و مسببان آن را از ما مگیر تا دست‌کم مشکل سوژه برای نوشتن نداشته باشیم.»

منبع : خبر آن لاین

دسته ها : ادبی - طنز - سیاسی
يکشنبه بیست و ششم 7 1388
X