دسته
وبلاگهاي برگزيده
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 1826713
تعداد نوشته ها : 1695
تعداد نظرات : 564
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان
روایت فرزاد حسنی از زندگی خصوصی یک کارگردان
به یاد داشته باشیم که آدم‌ها حق حیات و انتخاب دارند. این واکنش‌ها از طرف کسانی که ادعای روشنفکری هم دارد خیلی عجیب است اما متاسفانه در مورد ما وجود دارد.
شفاف : فرزاد حسنی از وبلاگ نویسان و منتقدان سینمایی در یادداشتی که وبلاگش آنرا منتشر کرده بخش هایی از زندگی خصوصی خسرو سینایی کارگردان شاخص ایرانی را منتشر کرده که در نوع خود جالب است . فرزاد حسنی در یادداشت خود نوشته است :

تقریبا شک و تردید نیست که من یکی از دوستداران و طرفداران پر و پاقرص "خسرو سینایی" و فیلم های خاص او بخصوص فیلم "یار درخانه " و"عروس آتش" هستم .به نظرم فیلم "یار درخانه "فیلم خاصی بود که تنها یکبار از تلوزون ایران پخش شد و هرچند در زمان پخش این فیلم سن و سال کمی داشتم اما هنوز تمام این فیلم رو تو ذهنم ثبت و ضبط شده دارم و خیلی به این فیلم علاقه مند هستم . چند سال پیش فرصتی دست داد و با ایشان در خانه هنرمندان ملاقات و گپ و گفت طولانی داشتیم در مورد فیلم "عروس آتش" . می گفت که دخترش ظاهرا در مناطق جنوب –فکر کنم – در رشته پزشکی درس می خوانده و از نزدیک شاهد چنین اتفاقاتی در زندگی عشیره ای مردم آن مناطق بوده و به همین دلیل شکل گیری این داستان رو مدیون دخترش می دونست . وقتی ازش در مورد فیلم یار درخانه پرسیدم صحبتش رو با دیگران قطع کرد و با تعجب پرسید :مگه تو این فیلم رو دیدی ؟ این فیلم که جایی پخش نشده .

گفتم :بله دیدم.چندین سال پیش یکبار تو تلوزون پخش شد و برای من خیلی جالب و تاثیر گذار بود
و خیلی هم دوستش دارم چون به موضوع مهاجرت لهستانی ها به ایران و اون ماجرا خیلی علاقمندم و شما تنها کسی هستی که در باره این موضوع فیلم ساخته اید و به این موضوع هم علاقه خاصی دارید . . کلی در باره مهاجرت لهستانی ها به ایران و ماجرای مهاجرت گپ زدیم و من هم که مهیا و آماده اینجور بحث ها و گفتگوها هستم با اشتیاق با ایشان در این خصوص صحبت کردم .

تلاش و کوشش سینایی در پرداختن به این جمعیت انسانی مهاجر کهخ در جنگ جهانی دوم مجبور به مهاجرت به کشورمان شده اند در سال گذشته منجر به توجه جدی دولت لهستان به تلاش های سینایی در این خصوص شد .

یکی دیگر از فیلم های جالب سینایی در مورد موضوع مهاجرت لهستانی ها به ایران فیلم "مرثیه گمشده" است .مرثیه گمشده (The Lost Elegy) عنوان فیلمی مستند ساخته خسرو سینایی محصول سال ۱۳۶۲ ایران است.

این فیلم درباره مهاجرت هزاران لهستانی به ایران در طی سال‌های جنگ جهانی دوم در سال‌های ۱۹۴۱ و ۱۹۴۲ است. بنا بر برخی اسناد، تعداد مهاجران حدود ۳۰۰ هزار نفر بوده است.سینایی برای ساخت این فیلم، عکس‌های باقیمانده از جنگ جهانی دوم را به‌کار برده و همچنین با افرادی که آن دوره را به یاد دارند، گفتگو کرده است.

مرثیه گمشده در ۱۳ اکتبر ۲۰۰۷ برای نخستین بار در دانشگاه علوم انسانی لهستان به نمایش درآمد و از سینایی تجلیل شد. یک سال پس از آن در ۲۱ سپتامبر ۲۰۰۸، در مراسم اختتامیه جشنواره گیدنیای لهستان، صلیب لیاقت جمهوری لهستان از سوی" لخ کاشینسکی"، رئیس جمهور این کشور به سینایی اهدا شد.

این نشان افتخار به خاطر تلاش فراوان سینایی برای معرفی تاریخ ملت لهستان به وی اعطا شد.

یکی دیگر از فیلم های جالب توجه سینایی فیلم "گفتگو با سایه" است که در مورد زندگی "صادق هدایت" ساخته شده و خود بحث جدایی را می طلبد که اگر عمری باقی باشد و حوصله کافی مفصل در مورد این فیلم و صادق هدایت و زندگی خصوصی اش می نویسم .

اشاره دوم



یکی از نکات جالب در زندگی خصوصی سینایی بزرگ همزیستی جالب او با دو همسر است . با توجه به خصوصیت فردی و تحصیلات و موقعیت فردی او به عنوان یک روشنفکر اجتماعی و فرهنگی زندگی کردن با دو همسر کمی عجیب و غریب می نماید .

برای من این موضوع همیشه جالب توجه بود و علاقه داشتم در این خصوص چیزی بنویسم . نکته جالب اینکه هر دو همسر سینای از اساتید و نقاشان به نام و صاحب سبک هستند که تابلوهایشان در نمایشگاه ها و گالری های داخل و خارج از کشور با استقبال بسیار زیاد مواجه می شوند.

شاید در عالم پرهیاهو و پر از فراز و نشیب هنرمندان این سیک زندگی خاص این سه هنرمند در کنار یکدیگر کمی عجیب و غریب باشد.به نظرم این نوع زندگی خصوصی هر چه هست منحصر به فرد و یگانه است چه در عالم هنر ایران و حتی در جهان نمی توان نمونه مشابهی در در دنیای امرووز برای این شیوه زندگی سه هنرمند در کنار یکدیگر،پیدا کرد. اما فرح اصولی همسر دوم سینایی از کیفیت و شرایط این نوع زندگی سخن می گوید و نقاط تاریک ذهنمان را در این مورد روشن می کند :

فرح اصولی در سال 1332 در زنجان متولد شد، وی دیپلم نقاشی از هنرستان زیبای دختران و لیسانس گرافیک دانشکده هنرهای زیبا است،شرکت در نمایشگاهای انفرادی،گروهی و گروه دنا،سابقه تدریس و دبیر نمایشگاه و دو سالانه از فعالیت های اصولی به شمار می رود.فرح اصولی، عقیده دارد که تصویر‌سازی قصه‌های قرآنی، نسل آینده را با مفاهیم عمیق آن آشنا می‌کند و خاطر نشان می‌سازد: "درقرآن قصه‌های آموزنده‌ای وجود دارد که می‌توان بر اساس آنها به تصویر‌گری پرداخت و به این وسیله نسل آینده را با مفاهیم عمیق این کتاب آسمانی پیوند داد".

این هنرمند تصویر‌گر می‌افزاید: "معتقد هستم اگر هنرمندی بخواهد راستگو باشد، هنرش امری معنوی خواهد بود، زیرا آثارش باید از خاستگاهی باطنی آغاز شود و سفر درونی هنرمند برای خلق اثر نمی‌تواند امری عادی و این جهانی باشد. در این سفر، معنویت نقش اصلی را بازی می‌کند و اگر به این نکته توجه شود، اثر هنری خلق شده، با ارزش خواهد شد. در اعصار کهن، هنرمند نگارگر به دنبال نقش یک واقعیت قدم برنمی‌داشت بلکه با درهم‌ریختن پرسپکتیو و شفاف‌کردن حایل‌ها، فضایی می‌آفرید که خارج از زمان و مکان مادی بود و دنیای دیگری را نشان می‌داد."

فرح اصولی بیشتر به عنوان هنرمند و کمتر به عنوان همسر دوم کارگردانی صاحب نام شاخته شده است . مثلث زندگی "فرح اصولی"، که دو راس دیگرش "خسرو سینایی" و "گیزلا وارگا" هستند، 20 سال است این پرسش را در ذهن بسیاری برانگیخته است که چگونه یک مرد روشنفکر فیلم‌ساز می‌تواند دو همسر روشنفکر نقاش داشته باشد، هر سه با هم زندگی کنند و هر سه راضی باشند؟ و آیا طرحی را که درانداخته‌اند برای زندگی دیگران هم توصیه می‌کنند؟

متنی که می‌خوانید خلاصه گزیده‌ ایست از مصاحبة 7صفحه‌ای با فرح اصولی که در شماره 38 مجله زنان به چاپ رسیده است.

- خانم اصولی چند سال دارید و چند سال است ازدواج کرده‌اید؟
43 ساله هستمدر 24 سالگی ازدواج کردم و دو فرزند 11و 9 ساله دارم.

- خانم اصولی از آشنایی با همسر و ازدواجتان بگویید.

اول بگویم که شوهر من همسر دیگری به نام گیزلا وارگا دارد. ایشان نقاش هستند و بسیار ارجمند و تاثیرهای بسیار مثبتی بر من داشته‌اند. من 13سال از شوهرم و 9سال از گیزلا کوچک‌ترم و در دوره‌ای با آن‌ها آشنا شدم که تازه فارغ‌التحصیل شده بودم. خیلی چیزها را از این دو نفر، که شخصیت و سواد چشمگیری دارند، یاد گرفته‌ام و متقابلاً تاثیراتی هم بر آن‌ها گداشته‌ام. آشنایی ما از ساختن یک فیلم انیمیشن شروع شد. آن‌جا هر سه با هم آشنا شدیم و من به یک اندازه تحت تاثیر شوهرم و گیزلا قرار گرفتم.

-احتمالاً شیوه زندگی شما تبعاتی هم به دنبال داشته، لطفا برایمان از واکنش‌های بیرونی بگویید.

بله این قضیه پیامدهای فراوانی داشته. مثلا مطبوعاتی‌ها زندگی ما را منفی و متحجرانه می‌دانند. این موضع‌گیری‌ها هم در نشریات دولتی و هم خصوصی وجود دارد. هر کدام از این دو گروه نگاه خاص خود را به زندگی ما سه نفر دارد. ما را از خود می‌دانند. در حالی که توجه زیاد به زندگی خصوصی هنرمند و بایکوت‌کردن او رفتار ناپخته‌ای است. اولین نشانه روشنفکری ظرفیت داشتن است. باید به زندگی، اثر هنری یا تفکر فرد با دید بازی نگاه و بعد رد یا قبولش کنیم. باید به یاد داشته باشیم که آدم‌ها حق حیات و انتخاب دارند. این واکنش‌ها از طرف کسانی که ادعای روشنفکری هم دارد خیلی عجیب است اما متاسفانه در مورد ما وجود دارد. یک بار پسرم را پیش پزشکی بردم گفت: "گلویش چرک کرده اما طبیعی است. هنرمندها معمولا به بچه‌هایشان توجه نمی‌کنند." من بینهایت رنجیدم چون توجهی که من و امثال من به بچه‌ها داریم با یک محاسبه ساده دو برابر بقیه است.

-واکنش گیزلا در مورد ازدواجتان چه بود و این موضوع چه قدر برایتان اهمیت داشت؟

اصلاً این ازدواج پیشنهاد گیزلا بود. ما سه نفر در آن لحظه بدون این‌که به جنسیت فکر کنیم به عاطفه‌ای که بین هر سه ما ایجاد شده بود بها دادیم. در این زندگی به یقین هیچ کسالتی وجود نداشت اما زحمت و سختی‌های زیادی وجود داشت. چیزی که دیگران در مورد ارتباط من و گیزلا خیال می‌کنند این است که رقیب عشقی داشتن تجربه سختی است ولی من می‌گویم چیزی که در این زندگی تجربه کرده‌ام نکته‌ای ظریف‌تر اما سخت‌تر از این تحلیل‌های ساده است. قضیه بیشتر به امتحانی دائمی و هر روزه شبیه است، امتحانی که باید در دل خودمان بدهیم و اگر آدم در دل خودش هم بخواهد دروغ بگوید، زندگی‌اش خیلی راحت تبدیل به جهنم می‌شود. اصل این است که بتوانیم همه چیز را ببخشیم.

-ارتباط بین زن و مرد و اصلاً ازدواج بر اساس قانونی غریزی و تملک‌جویانه است. معمولاً در مقوله زناشویی سخاوت نمی‌گنجد واین باور به مشارکت گذاشتن عشق را سخت می‌کند.

ببینید انحصارطلبی یک شکل عشق است و بخشیدن و بزرگواری شکلی دیگر. وقتی زنی می‌فهمد که شوهرش با زنی رابطه دارد خیلی ضربه می‌خورد اما در این گونه موارد زنان معمولاً بیش از آن که به مسئله روابط جنسی آن دو فکر کنند، نگران عاشق‌شدن شوهرانشان به رقیبند. این مقوله در کتاب جنس دوم سیمون دوبوار هم وجود دارد. خیلی از زنانی که در چنین موقعیتی قرار می‌گیرند، برای تسکین خودشان می‌گویند: "ارتباط جدید شوهرم عشق نیست، ارتباطی است که دیر یا زود تمام می‌شود." اتفاقا وقتی فرد سختی‌های زیادی را در رابطه با کسی تحمل کرده و لحظات باارزشی را از اوج تا سقوط داشته، از مرزهایی عبور کرده و از انحصارطلبی‌ها گذشته، طبیعی است که وابستگی‌اش شدیدتر می‌شود چون بهای پرداخت شده زیادتر بوده است. در عین حال نمی‌توانم بگویم که آدم چه طور در آنِ واحد می‌تواند دو نفر را دوست داشته باشد.

-خانم اصولی به نظر می‌آید که شما مصراً طرح زندگیتان را برای دیگران پیشنهاد نمی‌کنید؟

بله من حقیقتاً با صدای بلند اعلام می‌کنم که زندگی‌ام شبیه هیچ کدام از مواردی نیست که در اطراف اتفاق می‌افتد. ما در یک خانه زندگی می‌کنیم. در یک آتلیه کار می‌کنیم. همه مسائل‌مان به هم وصل است. من اصلاً ازدواج‌های دردناک مجدد را که کاملاً به زندگی شخصی‌ام بی‌شباهت‌اند، رد می‌کنم چون به حق انتخاب اعتقاد دارم و تحمیل را به راحتی نمی‌پذیرم. خود ما شاید اگر دو سال زودتر یا ده سال دیرتر با هم آشنا می‌شدیم، این زندگی شکل نمی‌گرفت. یا اگر یکی از اعضای مثلث چیزی غیر از این بود، چنین ترکیبی حاصل نمی‌شد. من که حاضر نبودم با مرد دیگری در چنین زندگی‌ای شریک شوم و این همه بها بپردازم. تازه عشق همه ماجرا نیست، وقتی قدم در راه گذاشتید تازه اول امتحان پس‌دادن است. این ریاضت‌ها در حوصله همه نیست.
منبع : فردا
سه شنبه بیست و یکم 7 1388
در عیادت رضایی از استاد اخلاق چه گذشت؟
ایشان به لزوم حفظ وحدت و آرامش جامعه و اطمینان بخشی به مردم اشاره کرد و خواستار ایجاد اعتماد بین مردم شد و خلاء حوادث اخیر را ضعف اخلاق و نبود عقلانیت و تقوای سیاسی در میان نخبگان دانست و ابراز امیدواری کرد: دیگر نخبگان و شخصیتهای سیاسی نیز ارتباط و تعامل خویش را با علما و مراجع معظم بیش از پیش تقویت نموده و در رفتار دینی و سیاسی خویش به آنها اقتدا کنند.
عصر امروز محسن رضایی به همراه تعدادی از همراهان، در منزل حجت الاسلام و المسلمین سید مهدی طباطبایی به عیادت ایشان رفت.

به گزارش خبرنگار "تابناک"، پس از عیادت و احوالپرسی و اطلاع از آخرین وضعیت پزشکی ایشان، حاج آقای طباطبایی ضمن تشکر از مواضع معقول و اخلاقی دکتر رضایی در جریان انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری، به لزوم حفظ وحدت و آرامش جامعه و اطمینان بخشی به مردم اشاره کرد و خواستار ایجاد اعتماد بین مردم شد و خلاء حوادث اخیر را ضعف اخلاق و نبود عقلانیت و تقوای سیاسی در میان نخبگان دانست.

محسن رضایی نیز ضمن قدردانی از مواضع ایشان در جریان حوادث پس از انتخابات، با تایید صحبت های این استاد اخلاق مبنی بر لزوم وحدت بخشی و برگشتن آرامش به جامعه، بر لزوم گسترش رویکرد برادری بین نخبگان و طرفین حوادث اخیر و نیز اقناع مردم توسط مسئولان اجرایی و امنیتی تاکید کرد.

رضایی همچنین فعال شدن روحانیت در حوادث اخیر و لزوم تبیین مسائل روز برای مردم را از جمله نکات مهم دانست و تاکید کرد که روحانیت باید با تاکید بر اخلاق مداری و تقوای سیاسی ـ که گمشده امروز جامعه ماست ـ این دو مهم را به جامعه برگردانند به گونه ای که انسجام اجتماعی تقویت شود.

بنابر این گزارش در پایان این دیدار حجت الاسلام و المسلمین طباطبایی ضمن تشکر از تعامل مثبت و سازنده دکتر رضایی با علما و مراجع عظام و حرکت وی در مسیر رهبری و مصالح نظام ابراز امیدواری کرد: دیگر نخبگان و شخصیتهای سیاسی نیز ارتباط و تعامل خویش را با علما و مراجع معظم بیش از پیش تقویت نموده و در رفتار دینی و سیاسی خویش به آنها اقتدا کنند.

لازم به ذکر است سید مهدی طباطبایی هفته گذشته در یکی از بیمارستان های تهران زیر عمل جراحی قرار گرفته بود و چند روزی است که در منزل، دوران نقاهت را سپری می کند.

گفتنی است بنابر اخباری که در رسانه ها نیز منتشر شد، آیت الله صافی گلپایگانی نیز با احوالپرسی تلفنی از وی در بیمارستان، از مواضع اصولی و منطقی ایشان در جریانات اخیر تشکر کرده بود.
منبع : تابنک
دسته ها : خبر - سیاسی
سه شنبه بیست و یکم 7 1388
ماه عسل مجانی برای زوج های در حال طلاق
آشاری می گوید امید است که این برنامه به زودی به مورد اجرا گذارده شود تا مشکلات زوجین در آستانه ی طلاق حل شود.
پرچم:یک دولت ایالتی "مالزی"اعلام کرد به منظور حفظ زندگی مشترک زوجینی که در آستانه ی طلاق قرار دارند، یک برنامه ی ماه عسل مجانی برای آنان ترتیب می دهد.

یک مقام دولت ایالتی در ایالت "ترنگانو" در شمال مالزی گفت طبق این برنامه ی موسوم به ماه عسل دوم، به زوج هایی که دچار مشکل هستند و درآستانه ی جدایی قرار دارند،‌اجازه داده خواهد شد تا با سپری کردن دو شب در جزایر دیدنی یا استراحتگاه های ساحلی این ایالت، زمینه ی لازم را برای بهترشدن روابط فیمابین ایجاد کنند.

آشاری می گوید امید است که این برنامه به زودی به مورد اجرا گذارده شود تا مشکلات زوجین در آستانه ی طلاق حل شود.

وی افزود زوجینی که دراین طرح ثبت نام می کنند مورد مشاوره نیز قرار خواهند گرفت.
منبع : فردا
دسته ها : خبر - حوادث - اجتماعی
دوشنبه بیستم 7 1388
مردی که همه را به یاد می‌آورد اما همسرش را، نه!!  
 
 مردی چینی مدتی پیش در حالی که در خیابان با موتورسیکلتش در حال حرکت بود تصادف کرد. او بلافاصله به بیمارستان منتقل شد و پزشکان اعلام کردند که حافظه‌اش آسیب دیده اما به تدریج بهبود می‌یابد.
اکنون با گذشت زمان در حالی که او کم کم حافظه خود را به دست می‌آورد و همه اسامی ملاقات‌کننده‌هایش را نیز به درستی به خاطر می‌آورد، فقط همسرش را فراموش کرده است.
گزارش‌ها حاکی از آن است که این مرد  همواره از  دخترش که با آنها زندگی می‌‌کند می‌پرسد که این زن کیست و نشان دادن عکس‌های مراسم ازدواج نیز کمکی به او نکرده است. این در حالی است که پزشکان این نوع فراموشی را بسیار نادر توصیف می‌کنند.
به گفته آنها درصد بسیار پایینی از افراد پس از درمان فراموشی قادر نیستند کسی را که سالیان دراز با او زندگی کرده‌اند به خاطر بیاورند. گفتنی است همسر این مرد هم تلاش می‌کند تا به هر نحو ممکن به حافظه شوهرش راه یابد.
منبع : بازیاب
دسته ها : خبر - حوادث
دوشنبه بیستم 7 1388
پیتزا چلوکباب هم آمد!
یک خانم ایتالیایی در حالی که با فرزند خود سرگرم خوردن این پیتزا بود گفت: من و پسرم پیتزاچلوکباب را خیلی دوست داریم و چند بار به ایران سفر کرده ایم و از نزدیک با غذاهای خوشمزه و مردم مهمان نواز این کشور اشنا هستیم.
واحد مرکزی خبر: یک پیتزافروش خوش ذوق ایتالیایی پس از سفر به ایران ، با تلفیق دو غذای ملی ایتالیایی و ایرانی ، پیتزاچلوکباب را ابداع کرد.

استفانو کوپارونی که در شهر ساحلی انکونا رستوران دارد ، با افزودن برنج زعفرانی و کباب به پیتزا ، مشتریان خود را با این غذای جدید آشنا کرد.

یک خانم ایتالیایی در حالی که با فرزند خود سرگرم خوردن این پیتزا بود گفت: من و پسرم پیتزاچلوکباب را خیلی دوست داریم و چند بار به ایران سفر کرده ایم و از نزدیک با غذاهای خوشمزه و مردم مهمان نواز این کشور اشنا هستیم.

وی تاکید کرد: با خوردن این غذا ، خاطرات خوب ایران را زنده می کنیم.

یکی دیگر از مشتریان این رستوران گفت واقعا غذای خوشمزه ای است. من حداقل هفته ای یک بار برای خوردن پیتزاچلوکباب این جا می ایم.

استفانو کوپارونی رییس این رستوران هم گفت چلوکباب یکی از لذیذترین غذاهایی بود که من در ایران در اصفهان خوردم و به همین علت چند ماه پیش از یکی از دوستان ایرانی ام به نام اکبر قربانعلی راد که در شهر انکونا زندگی می کند خواهش کردم تا به من در تهیه پیتزاچلوکباب کمک کند.

خوشبختانه ایتالیایی ها به خوبی از این غذا استقبال کردند.

قربانعلی راد هم گفت: مشتریان ایتالیایی ما خیلی پیتزاچلوکباب دوست دارند مخصوصا با زعفران ایرانی که روی برنجش می ریزیم.

یکی دیگر از مشتریان این رستوران در حال خوردن دومین پیتزا خود بود گفت من برای نخستین بار است که پیتزاچلوکباب می خورم و باید بگویم واقعا غذای بسیار لذیذی است.

به این ترتیب پس از پیتزاقرمه سبزی در ایتالیا ، پیتزا چلوکباب ایرانی هم به یکی از پرطرفدارترین پیتزاها در این کشور تبدیل شده است.
منبع : فردا
دسته ها : خبر - اجتماعی
دوشنبه بیستم 7 1388
به یاد تصویر کودکی در قاب سینما
برخلاف کپل، نارنجی، دم باریک و کلاه قرمزی و پسر خاله که صدسال دیگر هم بگذرد، باز هم کودک‌ می‌مانند، بخش عظیمی از خاطرات کودکی ما، با زمان رشد می‌کنند، قد می‌کشند و چهره عوض می‌کنند. این چهره‌های معصوم و با نمک که با ذات پاکشان جلوی دوربین رفته‌اند، امروز یا از سینما و صفحه شیشه‌ای تلویزیون دور شده‌اند، یا آنقدر بزرگ شده‌اند که فقط با دیدن اسمشان در تیتراژها بشود، پیدایشان کرد.

آن زمان‌های دور که قهرمان‌ها، معصومتر از امروز بودند و تماشاگر با پیچش‌های داستانی اندکی جذب می‌شد، بی‌شمار قهرمان روی پرده سینما می‌آمد و می‌رفت و بی‌شمار خاطره به جا می‌گذاشت و بی‌شمار تعجب از دیدن دوباره‌شان.
در این سینمای 30 ساله، جوان‌های بسیاری سن و سال‌دار شدند و حالا فارغ از دویدن به دنبال خانه دوستشان، دیگر خانه و زندگی به هم زده‌اند.

* مجید جوزانی
کمی که به گذشته برگردی، یا لابه لای فرهنگ فیلم‌های ایرانی، اسم «جاده‌های سرد» را جستجو کنیم، حتما تصویر کودکی را به خاطر می‌آورید که اسمش رحمان بود و برای تهیه دارو برای پدر بیمارش با معلم مدرسه (علی نصیریان) راهی شهر می‌شود. در این فیلم که مسعود جعفری جوزانی در سال 64 کارگردانی کرد، مجید جوزانی، نقش رحمان را بازی کرد.
مجید جوزانی که دکترای تئاتر دارد، در طول این سال‌ها، همچنان در حوزه سینما و به خصوص تئاتر فعالیت می‌کند و امروز مدیر خانه هنرمندان ایران است.

* مژی‌لانگ دانش‌پوی
به گزارش فارس، سال 64 فیلم دیگری با عنوان «مادیان» ساخته شد که علی ژکان آن را کارگردانی کرد. در این فیلم که همچنان در اذهان سینمادوستان باقی مانده، کاراکتری به اسم گلبوته داشت که نقش آن مژی‌لانگ دانش‌پوی بازی می‌کرد. این دختر 12-13 ساله که شمار بسیاری از منتقدان سینما بازی‌اش را ستوده‌اند، امروز در خارج از کشور و در انگلستان زندگی می‌کند و تنها چندی پیش در فیلم مستندی که درباره مادیان ساخته شده بود، با وی گفت‌وگویی شد.

* مهدی اسدی
مهدی اسدی، بازیگر شماری از فیلم‌های به نمایش در نیامده ابوالفضل جلیلی است. او در: یک داستان واقعی، مرد ناتمام، شیرک، گال و بهار بازی کرده است. این چهره که در آثار جلیلی شناخته شد، هنوز در عرصه سینما فعال است، ولی دیگر به سراغ بازیگری نمی‌رود.

اسدی در این باره می‌گوید: آخرین کارم یک فیلم مستند کوتاه به اسم هومیان است که درباره نگاره‌های صخره‌ای ساختم.
او که صدابرداری را به صورت حرفه‌ای پی ‌می‌گیرد، افزود: من هنوز با آقای جلیلی کار می‌کنم و در فیلم گل یا پوچ به عنوان دستیار کارگردان فعالیت کردم.
اسدی می‌گوید: سینما را دوست دارم ولی نمی‌خواهم بازیگری کنم، چون از مطرح شدم، بدم می‌آید.

* حامد کلاهداری / شهنام شهابی
حامد کلاهداری، که این روزها خبر کارگردانی نخستین فیلم سینمایی‌اش با عنوان شکلات داغ منتشر شده، بازیگری را از فیلم شاخ گاو کاری از کیانوش عیاری شروع کرده است، آن هم در سن 9 سالگی.
کلاهداری به فارس می‌گوید: خانه ما روبه‌روی دانشگاه تهران بود، یک روز یک دانشجوی تئاتر به من پیشنهاد داد که در فیلمش بازی کنم، بعد از همین طریق به آقای عیاری معرفی شدم.
او می‌افزاید: از سن 11 سالگی کارگردانی می‌کنم و حدود 57 سریال بازی کرده‌ام و 6-7 فیلم سینمایی. به موازات بازی هم مرتبا فیلم ساختم که در جشنواره مختلفی هم جایزه کسب کردند.
این بازیگر کودک دیروز و کارگردان امروز گفت: بازیگری دغدغه من نیست و همیشه کارگردانی را دوست داشته‌ام.

او که با شهنام شهبازی در فیلم تعطیلات تابستانی همبازی بود، در پاسخ به خبرنگار فارس از وضعیت کنونی او، اظهار بی‌اطلاعی می‌کند و می‌گوید: حدود 15 سال است که از او بی‌ خبرم. ما همسایه و دوست بودیم و در تعطیلات تابستانی، خودم معرفی‌اش کردم که با هم بازی کنیم.
وی گفت: حدود 15 سال است که از او بی‌خبرم، فقط یک شماره تماس دارم که از خانه‌شان است و فکر می‌کنم هنوز هم همان جا باشند.

* شاهد احمدلو
شاهد احمدلو، بازیگر نقش کوتاهی در سرب مسعود کیمیایی بود. او که پسر محمدولی احمدلو، مدیر تدارکات سینما است، دیگر به عنوان یک کارگردان سینما شناخته شده. او که فارغ التحصیل رشته نقاشی از دانشکده هنر و معماری است، پس از ساخت چند فیلم کوتاه و مستند، فیلم‌های بلند موش، اگه می تونی منو بگیر ، چند میگیری گریه کنی را کارگردانی کرد.
احمدلو در ایام کودکی‌اش در فیلم‌های دندان مار، گروهبان، دره شاپرک ها، چاووش بازی کرد و باج خور، حریف دل، فردا روز دیگری است، پاییز بلند، قافله دیگر فیلم‌های او در سمت بازیگر هستند.

* بابک بادکوبه
بابک بادکوبه، یکی از کودکان سریال مشهور «خانه ما» است که در سال 69 در فیلم سفر جادویی ساخته ابولحسن داوودی، کودکی‌های اکبر عبدی را بازی کرد. او که در تلویزیون فعالیت می‌کند، دو سال پیش، آخرین بار در فیلم همخانه (1386) بازی کرد.
او چندین بار نیز به عنوان مجری، در برنامه‌های تلویزیونی جلوی دوربین رفت.

* مهدی باقربیگی
مهدی باقربیگی یکی از آشناترین چهره‌های کودکی است که هنوز که هنوز است، گه‌گاه که تلویزیون قسمت‌هایی از قصه‌های مجید را پخش می‌کند، همه مشتاق تماشای شیطنت و هوش کودکانه‌اش هستند.
باقربیگی که به عنوان مجید شناخته شده، در مجموعه 9 قسمتی قصه‌های مجید در سال 71 به کارگردانی کیومرث پوراحمد بازی کرد. این پسر‌بچه اصفهانی که در کل ایران، شناخته شده است، پس از سالها دوباره در سریال سرنخ به کارگردانی پوراحمد بازی می‌کند.

او که در رشته مهندسی کشاورزی تحصیل کرده، مدتها در فیلمی بازی نکرد ولی در جشنواره‌های کودک و نوجوان به عنوان میهمان افتخاری حاضر می‌شد.
باقربیگی یادگاری از شخصیت فراموش نشدنی مجید است که در کنار پروین دخت یزدانیان (بی بی) هر جمعه کودک و پیر منتظر تماشایش بودند.

* میرفرخ هاشمیان و بهاره صدیقی
میرفرخ هاشمیان و بهاره صدیقی بازیگران فیلم بچه‌های آسمان ساخته مجید مجیدی هستند. آنها با خلق دنیایی که فقر نتوانسته است، آن را تخریب کند، فراتر از مرزهای ایران رفتند. رضا ناجی که در این فیلم همبازی آنها بوده، درباره این دو بازیگر می‌گوید: من همچنان از حال همه همبازی‌هایم باخبرم. میرفرخ هاشمیان که نقش علی را بازی می‌کرد، کودک با استعدادی بود و بعد از بچه‌های آسمان نیز در فیلم کوتاهی به اسم کیف بازی کرد، ولی دیگر متاسفانه پیشنهادی دریافت نکرد.
وی ادامه می دهد: میرفرخ حالا کارمند یک شرکت است و دلش می‌خواهد که دوباره فیلم بازی کند. بهاره صدیقی هم که نقش زهرا را بازی می‌کرد، حالا برای خودش دختر بزرگی شده و دانشجو است. اما دیگر فیلمی بازی نکرد.
ناجی می‌گوید: آنها گلچینی هستند که مجیدی کشفشان کرد و استعداد خیلی شگرفی هم دارند. مثلا حسین عابدینی (بازیگر فیلم پدر) هم یکی از همین کشف‌های مجیدی است که بازیگری را ادامه داد و در سریال از یادرفته ساخته فریدون حسن‌پور بازی می‌کند.

* محمد شعبان‌نوری
در این لیست بلند، بازیگرانی چون محمد شعبان‌نوری هم دیده می‌شوند، که در فیلم درخت گلابی در سال 76 بازی کرد و سال بعد در عشق طاهر نیز جلوی دوربین رفت. در طی این سالها او، در یکی‌، دو سریال تلویزیونی با چهره‌ای بزرگتر از قبل ایفای نقش کرد و گویا کم و بیش نیز در عرصه سینما فعال است و فیلم کوتاه می‌سازد.

* مهراوه شریفی‌نیا و شروین نجفیان
مهراوه شریفی‌نیا اولین بار، سال 68 در دزد عروسک‏ها ساخته محمدرضا هنرمند بازى کرد و با اکبر عبدى و مادرش (آزیتا حاجیان) همبازى شد. او در این فیلم، در کنار شروین نجفیان، دو بازیگر کودک این فیلم بودند.
او بعدها در نقش کوتاهی در سریال امام علی (ع) بازی کرد و در هجده سالگى براى رخشان بنى‏اعتماد در فیلم سینمایی «زیر پوست شهر» ایفای نقش نمود. دخترى به نام تندر، پرنده‌ از قفس پرید و بازی در چند فیلم کوتاه حاصل بخشی از فعالیت‌های شریفی‌نیا بود که در نهایت در سریال ساعت شنی (بهرام بهرامیان)، حضور پررنگ و قابل تأملی یافت. او اکنون یکی از بازیگران شناخته شده در تلویزیون محسوب می‌شود که آخرین کارش در سینما اخراجی‌ها 2 بود.
نکته قابل توجه این است که بازیگر نقش مقابل، شریفی‌نیا، یعنی شروین نجفیان در کار موسیقی فعالیت می‌کند و آخرین حضورش در عرصه بازیگری فیلم هفت ترانه بود.

* ملیکا شریفی‌نیا
ملیکا شریفی نیا بازی در سینما را از سال 1370 با فیلمی به نام «اوینار» به کارگردانی «شهرام اسدی» شروع کرد و سپس با دیدار در استانبول، دایان باخ، اشک و لبخند و ... ادامه داد.
وی در سال‌های اخیر بیشتر به عنوان بازیگر سریال‌های تلویزیونی فعالیت داشته و از کارهای اخیر او می‌توان به سریال «شمس‌العماره» اشاره کرد.

* عطیه معصومی
عطیه معصومی بازیگر فیلم «پرنده کوچک خوشبختی» (پوران درخشنده)، است که آخرین بار در سریال بزنگاه به کارگردانی رضا عطاران بازی کرد. این دختربچه ناشنوا که حالا دیگر ازدواج کرده و صاحب یک کودک شده، تصویر معصوم و کودکانه‌اش در پرنده کوچک خوشبختی، با نامش عجین شده است.

* عمار تفتی، امید آهنگر، سعید شیخ‌زاده و دیگران
براساس این گزارش، به جز عمار تفتی بازیگر فیلم‌های ایلیا نقاش جوان و نون و گلدون، که دیگر بازیگر مطرحی شده، امید آهنگر بازیگر مجموعه تلویزیونی علی کوچولو که در سریال‌های تلویزیونی ادامه کار می‌دهد، سعید شیخ‌زاده بازیگر دره شاپرک‌ها، حسنک، علی و غول جنگل، خوش خیال که هر از چند گاهی شاهد بازی‌اش در تلویزیون هستیم، بازیگران کودک فیلم‌های اسب‌های چوبی، نان و کوچه، مسافر جنوب، ننه لالا و فرزندانش، خانه دوست کجاست؟، بی‌بی چلچله، رابطه، نیاز، مدرسه پیرمردها، دونده و... هستند که یاد و خاطره‌شان با ماست و هنوز تصویر کودکی‌هایشان برای مخاطب پررنگ‌ است.

نویسنده: آزاده کریمی
منبع : تابناک
دسته ها : خبر - هنری - فرهنگی
دوشنبه بیستم 7 1388

روایت میر حسین موسوی از جلسه باهاشمی شاهرودی پس از انتخابات

پارلمان نیوز نوشت: میرحسین موسوی روز گذشته به منزل مهدی کروبی رفت تا درباره اتفاقات روی داده پس از انتخابات با یکدیگر رایزنی و گفت‌و‌گو کنند، در این دیدار هر دو کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری دهم با اشاره به تلاش‌های شبانه‌روزی صدا و سیما برای تخریب جریان اصلاحات بر حق قانونی خود مبنی بر حضور در صدا و سیما و دفاع از خود تاکید کردند. 

در این دیدار که با حضور تنی چند از خبرنگاران برگزار شد، موسوی و کروبی با اشاره به تبلیغات یک طرفه‌ای که صدا و سیما علیه آنها راه انداخته است، خواستار فرصتی برای حضور در یک برنامه تلویزیونی شدند تا به تخریب‌هایی که رسانه ملی علیه آنها راه انداخته است پاسخ دهند.

در ابتدای این دیدار مهدی کروبی، انتخابات اخیر ریاست جمهوری را یک فرصت بسیار خوب برای نظام و دولت دانست و گفت:«نظام می‌توانست از این فرصت به نحو خوبی برای اقتدار خود در جهان استفاده کند.»

او با بیان این که رفتارهای پس از انتخابات دور از شان نظامی بود که امام راحل آن را پایه‌گذاری کرده بود، به برخوردهای صورت گرفته با علیرضا بهشتی فرزند شهید بهشتی و نیز مرتضی الویری و ابراهیم امینی اشاره کرد و این افراد را همچون دیگر افرادی که پس از انتخابات بازداشت شدند، فرزندان انقلاب و نظام خواند که برای استقرار آن جانفشانی‌ها کرده‌اند.

دبیرکل حزب اعتمادملی رفتارهای صورت گرفته با نیروهای انقلاب و دانشجویان را «عجیب و غریب» توصیف کرد و با اشاره به واقعه 16 آذر سال 32 تاکید کرد که زمانی که نیروهای شاه به دانشگاه حمله بردند، همه این رفتار را یک عمل قبیح دانستند و پس از این همه سال هنوز کسی نیست که از این رفتار دفاع کند.

او این موضوع را نشانه‌ای دانست برای آن که همه مسئولان مراقب رفتار و اعمال خود باشند تا آیندگان به نیکی از آنها یاد کنند.

مهدی کروبی در ادامه سخنان خود به نامه اخیر استانداری تهران که شورای شهر را از دیدار با خانواده های بازداشت‌شدگان منع کرده اشاره کرد و این رفتار را بسیار غیرمتمدنانه خواند.

او همچنین اظهارات اخیر حجت الاسلام محسنی اژه‌ای، دادستان کل کشور را مورد اشاره قرار داد که گفته بود اکنون در وضعیت جنگی هستیم، او این سخنان را برای رعب‌آوری از دادگاه انقلاب دانست و گفت:«چرا باید این سخنان بیان شود و چرا باید این گونه وانمود شود که فضای کشور جنگی است و همه باید سکوت کنند و دم برنزنند؟»

او با بیان این که برخی از نظامیان همچون فرمانده سپاه از اصلاح‌طلبان انتقاد می کنند که چرا برای تلویزیون‌ها و سایت‌های بیگانه خوراک فراهم می‌‌کنید، گفت:«من از ایشان می‌پرسم که چه کسی برای آنها خوراک فراهم می‌کند؟ ما یا شما؟ چه کسی سخنان تند می‌گوید ما یا شما؟ چه کسی برخوردهای تند را سرلوحه کارهای خود قرار داده است ما یا شما؟»

کروبی همچنین به مراسم روز قدس اشاره کرد و گفت:«اولا من باید تاکید کنم که نگاه ما به رژیم صهیونیستی تغییر نکرده است. فلسطین همچنان مساله ماست و روز قدس نیز روز حمایت از مردم مظلوم فلسطینی و تبری از رژیم صهیونیستی است، اما من می‌خواهم اشاره کنم به جمعیتی که به این مراسم آمدند و باید قدردان آنها بود. عموم کسانی که به دعوت ما به این مراسم آمدند شعاری‌هایی که دادند در رابطه با ایران و کشورشان بود و نگران سرنوشت خود بودند. نمی‌توان به مردم گفت که نگران کشور خود نباشید. اگرچه مساله اصلی ما در این روز فلسطین است اما من می‌پرسم که آقایان توضیح دهند که چه اتفاقی در کشور افتاده است که روز فلسطین ناگهان مردم دو دسته می شوند و عده‌ای نگرانی‌های خود را در شعارهایشان بازتاب می‌دهند؟»

او در پایان سخنان خود تاکید کرد:«برخی درباره انتخابات به گونه‌ای سخن می‌گویند که گویی هیچ اتفاقی نیفتاده است. نه خانی رفته نه خانی آمده است. آخر چرا این حرفها را به مردم می‌زنید؟ یعنی مردم نمی‌دانند که چه برسرشان آمده است؟ پس این اعتراضات چیست؟ می گویند که فلانی 300 هزارتا رای آورده است و من در 10 هزار صندوق حتی یک رای هم نداشته و در محل‌هایی که صندوق ها مستقر بود حتی یک طرفدار هم نداشته‌ام؟ این درحالی است که برخی از دوستان که پای صندوق بودند می‌گویند در فلان صندوق شما 100 تا رای داشتید اما برای شما یک رای منظور شد. آخر یک حرفی بزنید که کسی به شما نخندد. اگر راست می‌گویید در برابر دهها ساعت انکار تقلب در رسانه ملی و فشار بر زندانیان بیگناه برای اعتراف، به ما وقت بدهید تا در تلویزیون دلایل و مدارک خود را ارایه دهیم.»

مهدی کروبی معتقد است که باور مردم و اعتماد آنها بزرگترین سرمایه نظام است و بر این اساس به سخنان امام اشاره کرد و یادآور ‌شد:«بزرگترین سرمایه امام اعتماد مردم بود و این سخن را بارها بیان کردند. لذا نباید از نظام سلب اعتماد شود و نباید کسی در این راستا گام بردارد. برخی از آقایان خواسته یا ناخواسته در این راه قدم بر می‌دارند و فوج فوج برای بیگانگان خوراک تهیه می‌کنند. بیایید برای رهایی از وضعیت موجود حرکتی صحیحی انجام دهید. آمارهای واقعی را اعلام کنید. صدا وسیما که به یک رسانه جهت‌دار و تخریب‌گر تبدیل شده و روز به روز از خود مشروعیت‌زدایی می‌کند، راه درست را در پیش بگیرد و اعتماد مردمی را که از دست داده مجددا به دست آورد.»

همچنین در این دیدار مهندس میرحسین موسوی با اشاره به وقایع روی داده پس از انتخابات به اتفاقی که در 13 آبان 1358 رخ داد اشاره کرد و یادآور شد:«کسانی که آن حماسه را آفریدند، امروز در گوشه‌های زندان هستند و این طنز تلخی است که این روزها متاسفانه رخ داده است و من نمی‌دانم که چرا این مسایل و این اتفاقات در حال روی دادن است و چرا باید با نیروهای مومن انقلاب چنین کنند.»

میرحسین موسوی معتقد است این رفتارها باعث ایجاد زخم‌هایی بر روح و روان مردم می‌شود که به آسانی قابل درمان نیست.

او به دادگاه‌هایی که با سر و صدای بسیار برای اصلاح‌طلبان برگزار شده بود اشاره کرد و گفت:«چه نتیجه‌ای از این نمایش عاید شما شد؟ آیا به دنبال برگزاری دادگاه تفتیش عقاید هستید؟ آیا متوجه اثرات منفی آن در جامعه هستید؟»

میرحسین موسوی به خیل نیروهای انقلاب که به حاشیه رانده شده‌اند اشاره کرد و گفت:«در این چهار ساله اخیر رفتارهای نادرستی صورت گرفته است که همه نیروهای انقلاب یا به حاشیه رفته‌اند یا رغبتی برای کار ندارند. شما نگاه کنید و ببینید که چه تعداد وزیر و وکیل و نیروی انقلابی حذف شده‌اند. حاشیه انقلاب ما الان بزرگتر و مهمتر از متن آن شده است. چند رییس جمهور داریم. چندین وزیر داریم. نمایندگان،مدیران و نخبگان طراز اولی داریم که همه در حاشیه قرار گرفته‌اند. چرا باید این استعدادها همه حذف شوند؟»

وی با اشاره به هشدارهای یک سال اخیر خود در خصوص سواستفاده برخی نهادهای قدرت از دارایی‌های مالی کشور از ابهام در واگذاری سهام مخابرات و منابع تامین 8000 میلیارد تومان هزینه خرید آن از سوی سپاه پاسداران ابراز تاسف کرد.

نخست وزیر مورد تائید و حمایت امام راحل در ادامه به بحث انقلاب مخملی که از سوی برخی بیان می‌شود پرداخت و آن را یک بحث نظری و دانشگاهی دانست و وقوع آن را در ایران غیرممکن خواند و گفت:«متاسفانه این روزها از هر تریبونی حرفی در تخریب نیروهای انقلاب زده می‌شود. خصوصا آن که تریبون مقدس نماز جمعه اختصاص پیدا کرده است به تریبون یک جناح و تندروها برای حذف نخبگان و کسانی که نظر و رای دیگری دارند از هر وسیله استفاده می‌کنند.»

میرحسین موسوی با اشاره به تاریخ روسیه و دوران کمونیست ها و رفتارهای آنها تاکید کرد:«در مقطعی افرادی بر سرکار آمدند و تلاش کردند و نیروهایی را که انقلاب کرده بودند حذف کنند. در کتاب‌ها و عکس‌های انقلاب خود، نقش آفرینان انقلاب را حذف کردند و تلاش کردند با جعل تاریخ، تاریخ دیگری را برای مردم خود و دنیا بیافرینند. حکومت آنها برچیده شد تاریخ‌نگاران آمدند و تاریخ واقعی را نگاشتند.»

وی تاکید کرد:«عده‌ای نباید تصور کنند که حوادث اول انقلاب و سال های پس از آن از ذهن و ضمیر مردم گریخته است. اخیرا یکی از آقایان که در دولت بنده نیز دارای سمتی بود و بعد به علت اختلافات از دولت استعفا داد و رفت مطالبی را بیان کرده است که انسان حیرت می‌کند. سه ، چهارماه است که علیه بنده و آقای کروبی و افراد دیگری که از ما حمایت می‌کردند ، به صورت یک طرفه در صدا و سیما و رسانه‌های خود دورغ می‌پراکنند و ما را تخریب می‌کنند. آیا ما حق نداریم در صدا و سیما از خود دفاع کنیم؟»

او با یادآوری جلسه ای که با هاشمی شاهرودی رییس سابق قوه قضاییه داشت گفت:«آقای شاهرودی با بنده تماس گرفت و گفت آیا می‌توانید به دفتر من بیایید؟ رفتم. آقای هاشمی رفسنجانی نیز آنجا بود که من اصلا از حضور ایشان خبر نداشتم. درباره اتفاقات پس از انتخابات سخن گفتیم و آقای شاهرودی از بنده پرسید می‌خواهید چکار کنید؟ گفتم حرف ما که مشخص است. در این فضای تخریب به ما تریبون بدهید تا ما نیز از رسانه ملی با مردم به صورت زنده سخن بگوییم. قبل از آن نیز آقای لاریجانی از من پرسیده بود که حاضری به تلویزیون بروی. من نیز گفته بودم بله. در دیدار با آقای شاهرودی، ایشان پیشنهاد برگزاری یک تجمع قانونی را دادند. پذیرفتم. همان لحظه ایشان با شورای عالی امنیت ملی تماس گرفت. صحبتی کردند. آنها نیز پذیرفتند. بعد به من گفتند که درخواستی بنویسید. ما درخواستی را به امضای بنده تهیه و ارسال کردیم. چند روز بعد مطلبی از شورای عالی امنیت ملی برای ما ارسال کردند که طبق فلان ماده با برگزاری تجمع مخالفت کرده بودند. یک مدیرکلی نیز آن را امضا کرده بود.»

میرحسین موسوی با انتقاد از رواج دروغ در میان برخی مسوولان افزود:«مدام اطلاعات غلط به مردم می‌دهند و فکر می‌کنند که مردم باور می‌کنند. همین تعداد کشته‌های پس از انتخابات چندبار عوض شد؟ بعد می گویند تقلب در انتخابات دروغ است. برخی بسیج شدند تا وانمود کنند که تقلبی صورت نگرفته است. خصوصا در سیما این امر بسیار تبلیغ شد. خوب اگر شما از عمل خود مطمئن هستید چرا نگران حضور ما در سیما هستید یا چرا از حضور کارشناسان ما در سیما خودداری می‌کنید؟ اگر صادقانه سخن می‌گویید میزگردی را با حضور کارشناسانی از ما و خودتان برگزار کنید تا دو طرف سخن خود را بگوید.»

موسوی با اشاره به فضای بسته‌ای که بوجود آورده‌اند، گفت:«الان وضع به گونه‌ای شده است که هیچ‌کس نمی‌تواند از دولت انتقاد کند. هرکس حرفی بزند ولو از خودشان باشد با دشمن مرتبطش می‌کنند و ضد امام می‌خوانندش و برایش پرونده‌سازی می‌کنند.»

وی تصریح کرد:«من می پرسم شما که در انتخابات مجلس ششم 700 صندوق را ابطال کردید تا یک نفر را وارد مجلس کنید چرا چند صد صندوق را باز نمی کنید تا در یک برنامه زنده تلویزیونی مردم ببینند که چند تعرفه بدون سریال وجود دارد؟»

موسوی در پایان ابراز امیدواری کرد که دلسوزان نظام تدبیر کنند و مشکلات بوجود آمده را حل کنند. چرا که به اعتقاد او نمی‌توان آگاهی مردم را نادیده گرفت و به دانشجویان گفت دم نزنید چرا که دانشجویان فرزندان این مردم هستند و نیاز به پاسخ دارند.
دسته ها : خبر - سیاسی
دوشنبه بیستم 7 1388
احتمال انتقال جسد سهراب به گلستانه
همزمان با زادروز تولد «سهراب سپهری» و گلباران مزار این شاعر معاصر دومین همایش «ما هیچ ماه نگاه» در مشهد اردهال برگزار شد.

به نوشته «سرمایه»، در این مراسم که با حضور علاقه مندان به سپهری و تلاش کارگاه نقاشی و شعر برگزار می‌شد، «سیدحسن رضوی»، از دوستان سهراب در ابتدای مراسم عنوان کرد: «جفاهای زیادی به سپهری شد. وقتی او در بیمارستان پارس بستری بود، مرحوم آریان پور به سهراب گفت مرگ حق است، نمی‌خواهی وصیت کنی کجا دفنت کنند؟ سهراب گفت من وصیتم را کرده ام. بعد از مرگش یک ساعت و نیم مذاکره بود که او را کجا دفن کنند و در نهایت به جایی بردند که نباید می‌بردند.»

«محمود ساطع» دبیر این همایش نیز بر سر مزار سهراب سپهری با اشاره به فضایی که آرامگاه سهراب در آن واقع است، گفت: «بنایی که مزار سهراب در آن قرار دارد، بنایی چندصدساله و بخشی از شاهکار ایرانی ماست؛ اما مشاهده می‌کنیم در بخشی سیمان خالی می‌کنند و در بخش دیگر، فلز و آهن و ستون‌ها بالا می‌رود و قرار است این فضا سقف دار شود. زمانی یک حوض بزرگ آبی در این فضا وجود داشت که آن هم از دست رفته است. ما با چنین کارهایی به میراث فرهنگی و معنوی کشورمان پشت می‌کنیم، اما امیدوارم مسوولان فرهنگی ما میراث دار فرهنگ و میراث نیاکان مان باشند.»

وی عنوان کرد: «در سال 59، کالبد سهراب سپهری در اینجا به امانت گذاشته می‌شود تا بعدها به قریه چنار گلستانه منتقل شود. یکی از اهداف ما از برگزاری این همایش این است که این اتفاق را رقم بزنیم و سپهری در گلستانه آرام گیرد؛ نه در فضایی که همه جای آن را بتن و سیمان فراگرفته است.»

«گودرز عکاشه» ، روانشناس نیز در این مراسم حضور داشت و گفت: «سهراب زمانی در اوج نگاه خود بود که در زمانه جایی برای او نبود؛ آن زمان، زمانه شعارزدگی و شور و هیجانات تند سال‌های 40 تا 53 بود. خیلی‌ها به او خرده می‌گرفتند. اما امروز که به شعرهای سهراب بازنگری داریم، ارزش شعرهای زندگی بخش، ساده بین و زندگی جوی او را درک می‌کنیم و ماندگاری شهود را درک می‌کنیم.»

وی با بیان اینکه شعر سهراب، شعر هیجان نیست، اظهار داشت: «شعر سهراب، شعری عمیق است. همیشه در شعرهای او نکته زیبایی برای درک زندگی وجود داشته است. او زندگی را در کنار چیزهایی که شما هستید، بیان می‌کند. هر وقت افسردگی و یأًس سراغ انسان می‌آید، با باز کردن دیوان سهراب و بازخوانی شعرهایش، اوج زندگی را درمی یابیم.»
به گفته عکاشه پیام اصلی شعر سهراب شور و جذبه اوست. این پیام به انسان کمک می‌کند خود را از یأس نجات دهد و از این نظر، شعر او شعری برای همه زمان‌هاست.

«مسعود احمدی» شاعر نیز درباره «فردیت و جسارت سهراب سپهری» سخنرانی کرد و گفت: «من می‌خواهم بر رنجی که سهراب کشید، تکیه کنم. فردیت و جسارت سهراب، زندگی سختی را برای او فراهم کرد. در دهه‌های 40 و 50 و اندکی قبل از آن، یک فضای کاملاً ایدئولوژیک بر جامعه روشنفکری مسلط بود که در این فضا، شعر سیاسی- حماسی گوی سبقت را برد که بیشترش هم شعار بود.»

وی در ادامه با وارد کردن نقدهایی به شعر احمد شاملو افزود: «بسیاری از شعرهای شاملو، تاریخ مصرفش تمام شده است. شعر سیاسی و فضای ایدئولوژیک به گونه‌ای بود که حتی شاعری مثل فروغ را در جاهایی به این سمت کشاند. این تاثیر فشار فضای روشنفکری بر شاعران بود که آنها را به این وادی کشاند و در این وانفسا، سهراب پیدا می‌شود. کتاب اول او از نظر ذهن و زبان تحت تاثیر نیما بود؛ اما زود هم از این فضا جدا شد.»

احمدی عنوان کرد: «رضا براهنی درباره سهراب می‌گوید «بچه بودایی اشرافی» و شاملو درباره اش می‌گوید، من شعر سهراب را نمی‌فهمم. او در یکی از مصاحبه هایش می‌گوید، آن بالا دارند سر می‌برند و منظورش مبارزات مسلحانه بود و سهراب نشسته می‌گوید آب را گل نکنید. در حالی که به نظر من، بزرگترین شاعران معاصر ما، یکی سهراب و دیگری فروغ است. البته نمی‌خواهم ارزش شاملو را نفی کنم؛ ولی اینگونه نیست که از او بت بسازیم. او شعر خوب دارد، شعر متوسط و بد هم دارد. اما سهراب تحولی بزرگ ایجاد کرد و از طرف جامعه روشنفکری ما طرد شد.»

وی گفت: «آذر نفیسی در مجله «کلک» جوابیه‌ای به رضا براهنی داد و گفت اگر از منظر سیاسی نگاه کنیم، سهراب در آن دهه‌ها مظلوم واقع شد. جو ایدئولوژیک بر فضای روشنفکری حاکم بود و در این فضا شهامت می‌خواهد کاری کنی که پایت نلغزد و همه به تو پشت کنند؛ در حالی که سهراب به طرف زبان مردم می‌آید و جهانش جهانی دیگر است.»

احمدی همچنین بر نگاه و جهان بینی و زبان ساده شعر سهراب تاکید کرد و ادامه داد: «در فضایی که جامعه روشنفکری، سهراب را مطرود کرده و وی تحت فشار بود، هشت کتابش را خودش چاپ کرد.»
منبع : تابناک
دسته ها : خبر - فرهنگی
يکشنبه نوزدهم 7 1388

از تلفن همراه دوری کنید!

 به گزارش جام‌جم یک پژوهشگر توصیه کرد از چسباندن تلفن همراه به بدن خود پرهیز کنید.

پییر سووان، متخصص قلب و رئیس انجمن سلامت محیط زیست فرانسه اعلام کرد با وجود جدید بودن فناوری‌ها و پیامدهای آنها، تحقیقات متعدد از عوارض ناگوار امواج بر جسم و روح انسان خبر داده‌اند. تحقیقات نشان داده است امواج الکترومغناطیس میزان هورمون ملاتونین (هورمون خواب) را که خواص ضد سرطان دارد، کاهش می‌دهد. این پژوهشگر درباره آثار امواج بر دستگاه تناسلی و بخصوص کیفیت اسپرم گفت: تحقیقات نشان داده امواج الکترومغناطیسی از تحرک، تعداد و ماندگاری اسپرم می‌کاهد.

به تازگی نیز تحقیقی در مصر نشان داد این امواج تغییراتی در آهنگ ضربان قلبی جنین ایجاد می‌کنند.

هر چند تحقیقات بیشتر در این باره ضروری است اما باید تلفن همراه را از بدن دور کرد این کارشناس معتقد است هندزفری بهترین وسیله برای استفاده از تلفن همراه است البته اشعه‌های ناشی از بلوتوث نیز مضر است اما 10برابر کمتر از امواجی است که تلفن همراه ایجاد می‌کند.

به گفته این پژوهشگر، باید شب‌ها تلفن همراه را خاموش کرد و در غیراین‌صورت باید آن را دست کم در فاصله نیم متری رختخواب قرار داد.

منبع : خبر آن لاین

دسته ها : خبر - علمی
شنبه هجدهم 7 1388
شهر بدون طلاق  
 

عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی گرگان گفت: براساس تحقیقات وبا استناد به اعلام مرکز اطلاعات و آمار گرگان در 5 سال 1381 تا 1386 در شهرستان مینودشت استان گلستان، هیچ طلاقی ثبت نشده است.

بهرام بختیاری سعید ، کارشناس ارشد مشاوره در حاشیه ششمین همایش انجمن مراکز خدمات روانشناسی و مشاوره ایرانیان در مصاحبه با خبرنگار واحد مرکزی خبر، سطح بالای اعتقادات مذهبی و پایبندی خانواده ها به آموزش فرزندان را در مینو دشت از جمله عوامل نبود طلاق در این شهرستان دانست.

این استاد دانشگاه افزود: اگر به افراد یاد بدهیم که در زمان مشکل ، به فکر تعیین و تعریف مشکل باشند و راه حل های متعددی را در نظر بگیرند ، می توانند بهترین راه حل ها را بدون شتابزدگی انتخاب کنند.

بختیاری گفت: آدم های هیجانی تحت تاثیر هیجانات ، شتابزده عمل می کنند و تصمیماتی می گیرند که فرجام آن پشیمانی است.

منبع : بازیاب
دسته ها : خبر - حوادث
شنبه هجدهم 7 1388

درخواست کروبی از ضرغامی: فرصت بدهید جواب احمدی‌نژاد و دادستان را در تلویزیون بدهم

 روزنامه حیات نو نوشت:

کروبى به اظهارات احمدى‌نژاد پیرو مصاحبه با شبکهPBS آمریکا در نامه‌اى که به ضرغامى نوشته آورده است: برادر گرامى آقاى مهندس ضرغامى ریاست محترم سازمان صدا و سیما با سلام همانطور که مى‌دانید سه‌شنبه شب مصاحبه آقاى احمدى‌نژاد با چارلى رز مجرى شبکه پى‌بى‌اس آمریکا از شبکه یک سیما پخش شد. مجرى این شبکه تلویزیونى آمریکایى در ارتباط با حوادث پس از انتخابات به موضوع در زندان‌ها اشاره کرد که آقاى احمدى‌نژاد در پاسخ مدعى شدند آقاى کروبى این حرف‌ها را زده است و وقتى هیئت سه نفره قوه‌قضائیه از او اسناد خواستند گفت عصبانى شدم، این حرف‌ها را زدم و هیچ سندى ندارم.

از سیما مى‌خواهم یک سوم وقتى که در اختیار دادستان محترم قرارداده به من یا نماینده‌اى از سوى من اختصاص دهد تا ملت صاحبان اصلى این کشور به عنوان هیئت منصفه عمومى به قضاوت میان ما و شما بپردازند.

منبع : خبر آن لاین

آقاى ضرغامى ازآنجا که شما را فردى صادق و باهوش مى‌دانم، به عنوان یک دوست توصیه مى‌کنم که دیوار بى‌اعتمادى موجود میان مردم و رسانه ملى را از میان بردارید.

صلاح کشور و مردم در آگاهى آنان است والا کیست که نداند جریان آزاد اطلاعات در پرتو تکنولوژى موجود، علیرغم همه تدبیر‌ها، مرز‌ها را در هم ریخته و مردم را در جریان حوادث قرار مى‌دهد. توفیق و سلامت شما را از ایزد یکتا مسئلت دارم.

دسته ها : خبر - سیاسی
شنبه هجدهم 7 1388
X