دسته
وبلاگهاي برگزيده
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 1827108
تعداد نوشته ها : 1695
تعداد نظرات : 564
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان

 

روزی که در جام شفق مل کرد خورشید
بر خشک چوب نیزه‌ها گل کرد خورشید

شید و شفق را چون صدف در آب دیدم
خورشید را بر نیزه گوئی خواب دیدم

خورشید را بر نیزه؟ آری اینچنین است
خورشید را بر نیزه دیدن سهمگین است

بر صخره از سیب زنخ بر می‌توان دید
خورشید را بر نیزه کمتر می‌توان دید

در جام من می پیش تر کن ساقی امشب
با من مدارا بیشتر کن ساقی امشب

بر آبخورد آخر مقدَّم تشنگانند
می ده حریفانم صبوری می‌توانند

این تازه رویان کهنه رندان زمینند
با ناشکیبایان صبوری را قرینند

من صحبت شب تا سحوری کی توانم
من زخم دارم من صبوری کی توانم

تسکین ظلمت شهر کوران را مبارک
ساقی سلامت این صبوران را مبارک

من زخم‌های کهنه دارم بی شکیبم
من گرچه اینجا آشیان دارم غریبم

من با صبوری کینه دیرینه دارم
من زخم داغ آدم اندر سینه دارم

من زخم‌دار تیغ قابیلم برادر
میراث‌خوار رنج هابیلم برادر

یوسف مرا فرزند مادر بود در چاه
یحیی! مرا یحیی برادر بود در چاه

از نیل با موسی بیابانگرد بودم
بر دار با عیسی شریک درد بودم

من با محمد از یتیمی عهد کردم
با عاشقی میثاق خون در مهد کردم

بر ثور شب با عنکبوتان می‌تنیدم
در چاه کوفه وای حیدر می‌شنیدم

بر ریگ صحرا با اباذر پویه کردم
عمار وَش چون ابر و دریا مویه کردم

تاوان مستی همچو اشتر باز راندم
با میثم از معراج دار آواز خواندم

من تلخی صبر خدا در جام دارم
صفرای رنج مجتبی در کام دارم

من زخم خوردم صبر کردم دیر کردم
من با حسین از کربلا شبگیر کردم

آن روز در جام شفق مل کرد خورشید
بر خشک چوب نیزه‌ها گل کرد خورشید

فریادهای خسته سر بر اوج میزد
وادی به وادی خون پاکان موج میزد

بی درد مردم ها خدا، بی درد مردم
نامرد مردم ها خدا، نامرد مردم

از پا حسین افتاد و ما برپای بودیم
زینب اسیری رفت و ما بر جای بودیم

از دست ما بر ریگ صحرا نطع کردند
دست علمدار خدا را قطع کردند

نوباوه‌گان مصطفی را سربریدند
مرغان بستان خدا را سربریدند

دربر گریز باغ زهرا برگ کردیم
زنجیر خائیدیم و صبر مرگ کردیم

چون بیوه‌گان ننگ سلامت ماند برما
تاوان این خون تا قیامت ماند برما

روزی که در جام شفق مل کرد خورشید
بر خشک چوب نیزه‌ها گل کرد خورشید

علی معلم دامغانی

دسته ها : ادبی - شعر - عاشورایی
چهارشنبه بیست و سوم 10 1388
 شکیبا، شهرام  - قرار است به زودی حمید روحانی، رئیس بنیاد تاریخ پژوهشی ایران معاصر، کتاب خاطرات هاشمی رفسنجانی را نقد کند.

وی در این‌باره به خبرگزاری «فارس» گفته است: «یکی از اهداف بنیاد تاریخ پژوهی ایران معاصر نقد نادرستی‌ها و خلاف‌گویی‌ها پیرامون تاریخ سیاسی معاصر و انقلاب اسلامی است. لذا تصمیم دارم به‌زودی به نقد و بررسی کتاب خاطرات آقای هاشمی‌رفسنجانی بپردازم. معتقدم که در کتاب خاطرات آقای هاشمی‌ اشتباهات زیادی وجود دارد. امیدوارم این اشتباهات غیرعمدی و از روی خطا و سهو باشد.»

اساساً تاریخ خیلی چیز جالبی است. برخی می‌گویند تاریخ تکرار می‌شود و برخی دیگر می‌گویند تکرار نمی‌شود. به طور کلی جماعت مورخ خیلی حرف می‌زنند و همه‌چیز را می‌گویند، جز یک چیز. آن هم چیزی که هم مردم و هم خود مورخان به آن اعتقاد دارند ولی کسی آن را نمی‌گوید: اینکه واقعاً معلوم نیست تاریخ تکرار می‌شود یا نه، ولی آنچه قطعی است، این است که تاریخ تغییر می‌کند و این تنها موردی است که «حال»‌ بر «گذشته» تأثیر می‌گذارد.

برای نمونه یادداشت روز یک‌شنبه 19 مهر 1360 هاشمی‌رفسنجانی را بخوانید تا بعد اشتباهاتش را درآوریم و اصلش را برایتان روایت کنم.

...شب به خانه نیامدم و به دفتر کارم رفتم. شام، کوکوی سیب‌زمینی داشتیم و تلفنی با خانه صحبت کردم. معلوم شد، عفت هم برگشته و از پیام‌های آقای منتظری برایم گفت. امروز طومار 50 متری در سالن مجلس آورده‌اند که مردم به دنبال سخنان مهدی بازرگان، خواستار اخراج لیبرال‌ها از مجلس شده‌اند و این‌ها خیلی ناراحتند و از من گله دارند که چرا کاملاً از آنها حمایت نمی‌کنم.

آقای محمد محمدی گلپایگانی هم، ضمن اظهار ناراحتی از وضع خودش و فشار حزب‌اللهی‌های گرگان، پیام دکتر پیمان را آورد که «امت»‌ را به خاطر فشار حزب‌الله، تعطیل کند و می‌خواهد من را ببیند.

کارمان با این آقایان مشکل شده، دوستان و همرزمان دوران مبارزه‌اند و خود را ذی‌حق می‌دانند، من هم تحت تأثیر عواطف هستم و از طرفی در این جریان‌های اخیر، بد عمل کردند و اوج آن، که کار را مشکل‌تر کرده، وضع روابط‌شان با ضدانقلاب محارب است که این همه انسان‌های بزرگوار انقلابی را شهید کرده‌اند و در جنگ با عنوان ستون پنجم دشمن عمل می‌کنند. در عین حال از نصیحت و خیرخواهی نسبت به آنها دریغ نمی‌کنم. آخر شب، مقداری از گزارش‌ها را خواندم. حادثه مهمی نداشتیم. ص323 «کتاب عبور از بحران»

حالا با هم روایت درست و دقیق و بدون اشتباه و مناسب با اوضاع واحوال را می‌خوانیم.

یک‌شنبه 19 مهر 1360

...ظهر که از خواب پا شدم، رفتم به دفتر کارم. ناهار کباب تیهو و بوقلمون و خاویار و آلورا و آناناس و سوپ لابستر داشتم. تلفنی با خانه صحبت کردم. معلوم شد، عفت هم برگشته. خیلی اصرار داشت که تا شب جامعه را با شدت هرچه تمام‌تر به آشوب بکشیم و زودتر انقلاب را به باد بدهیم. هرقدر اصرار کردم نپذیرفت. نگرانم. الان وقتش نیست. فائزه و فاطمه هم مثل ایشان به شدت مصرند به این ماجرا.

داشتم دسر می‌خوردم که آقای علی‌اکبر ناطق‌نوری آمد. ناراحت بود. گفت: «اکبر کارها عقب است. چرا نمی‌آیی زودتر همه ثروت‌های ملی را چپاول کنیم و مملکت را به یغما ببریم.» هرچه گفتم من الان درگیر خیانت به رزمندگان اسلام هستم و گرفتار پیروز کردن باطل بر حق هستم، چون به صدام‌یزد کافر قول داده‌ام به خرجش نرفت. دست آخر رضایت دادم که او هم بیاید با حسن روحانی خیانت کند به اساس انقلاب و در عوض پروژه چپاول ثروت‌های مملکت را هم بسپاریم به بچه‌های دو خانواده. اندکی دل‌چرکین شد ولی به‌هرحال پذیرفت و رفت.

بعد از ظهر داشتم نقشه رابطه با آمریکا را می‌کشیدم که آقای خاتمی آمد. بچه‌های دفتر گفتند آقای خاتمی آمده. آمد توی دفتر، خشکم زد. امان از دست گیج‌بازی‌های بچه‌های دفتر. فکر کردم سیدمحمد خاتمی آمده،‌ نگو سیداحمد خاتمی آمده بود. پنج‌ دقیقه بیشتر نماند. دعوایمان شد، ناسزا گفتیم به هم. چایی نخورده رفت. در دفتر را خیلی محکم به هم زد.

آقای محسن رضایی از قرارگاه زنگ زد برای کسب تکلیف، گفتم همین روند خیانت خوب است،‌ آن را پی‌بگیرید.

بعد اخوی محمد آمد. بحمدالله دستش در خیانت و چپاول خوب راه افتاده، مهدی و محسن را به او سپردم تا آموزششان بدهد.
با برادران لاریجانی قرار داشتم. رفته بودند اسکی نیامدند.

...نزدیک غروب خیلی درگیری داشتم. برادران مؤمن و مسلمان و مبارزان واقعی و صاحبان اصلی انقلاب آمدند. برادر سیدمجتبی هاشمی‌ثمره، برادر صادق محصولی،‌ برادر محمد علی‌آبادی، برادر مهدی کلهر و برادر حمید روحانی.
یک اسلام‌شناس برجسته هم همراهشان بود به نام اسفندیار رحیم‌مشایی که انصافاً هم وارد بود. به نمایندگی از برادر دیگری آمده بودند.

فقط همین جمع هستند که فهمیده‌اند من مسائلی را به امام تحمیل کرده‌ام و دارم جام زهر دست ایشان می‌دهم. از طرفی چون همه بار انقلاب بر دوش این جماعت است، نمی‌توانم هیچ چیزی به آنها بگویم. نمی‌دانم کی از همه اسناد یک کپی هم داده به این برادران.

خلاصه حسابی سرم داد‌وبیداد کردند و گفتند که همه مدارک را هم دارند. حتی فهمیده‌اند که می‌خواهم جامعه را به آشوب بکشانم و انقلاب را به باد بدهم. از طرفی همه بار جنگ هم بر دوش این برادران است و همه هم این را می‌دانند. لذا نمی‌توانم هیچ کاری بکنم.

شب آنقدر از دستشان گریه کردم که نماز صبحم قضا شد. خدا مرا ببخشد. اکبر
ص 323 (کتاب عبور از بحران، چاپ جدید با ویرایش خیلی جدید)

منبع : خبر آلاین

دسته ها : ادبی - طنز - سیاسی
چهارشنبه بیست و سوم 10 1388
اختصاصی «تابناک»؛
نامه سرگشاده علی مطهری به رئیس قوه قضاییه
علی مطهری نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی به آیت‌الله صادق لاریجانی،‌ رئیس قوه قضاییه نامه سرگشاده نوشت. وی‌ در نامه خود به انتصاب قاضی مرتضوی به عنوان رئیس ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز اعتراض کرده است.
علی مطهری نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، به آیت‌الله صادق لاریجانی،‌ رئیس قوه قضاییه نامه سرگشاده نوشت.

به گزارش خبرنگار «تابناک»، نماینده مردم تهران، در نامه خود به انتصاب قاضی مرتضوی به عنوان رئیس ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز اعتراض کرده و خواستار انجام اقداماتی علیه وی شده است.

بنا بر این گزارش، متن کامل این نامه به این شرح است:

آیت‌الله صادق لاریجانی دامت برکاته
ریاست محترم قوه قضائیه

با اهداء سلام و آرزوی توفیق برای جناب عالی، همان گونه که استحضار دارید آقای سعید مرتضوی، قاضی دادگستری و دادستان سابق عمومی و انقلاب تهران به موجب گزارش هیأت تحقیق و تفحص مجلس شورای اسلامی دوره هفتم از قوه قضائیه در خرداد ماه سال 1387 و همچنین گزارش اخیر کمیته حقیقت یاب مجلس شورای اسلامی، متهم به ارتکاب جرایمی گردیده است که طبق قانون باید در یک مرجع قضایی ذی‌صلاح و خارج از نوبت رسیدگی شود.

با توجه به اینکه نامبرده با حفظ سمت قضایی خود متأسفانه از سوی ریاست محترم جمهوری، علی رغم اطلاع از اتهامات ایشان به عنوان رئیس ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز منصوب گردیده است و رسیدگی به اتهامات منتسب به مشارالیه مندرج در دو گزارش فوق الذکر مستلزم تعلیق ایشان از سمت قضایی و لغو مصونیت قضایی وی می‌باشد، مستدعی است دستور فرمایید اقدامات لازم قانونی در این باره به دقت و سرعت معمول گردد و نتیجه به هیأت رئیسه مجلس شورای اسلامی اعلام شود.

ضمنا در گزارش کمیته حقیقت یاب مجلس شورای اسلامی آمده بود که غیر از بازداشتگاه تعطیل شده کهریزک، بازداشتگاه‌های دیگری نیز وجود دارد که خارج از نظارت و مدیریت سازمان زندانهاست. خواهشمند است در این زمینه نیز دستور اقدام مقتضی صادر فرمایید. قبلا از حسن توجه و لطف جناب عالی سپاسگزارم.

با تقدیم احترام                     
علی مطهری  
دسته ها : سیاسی - نامه
چهارشنبه بیست و سوم 10 1388
داستان بهشت و فلک شدن مهدی آذریزدی توسط وزارت ارشاد!
آقا، من و کتاب‌هایم را زنده کردند
وقتی آدم می‌بیند دستگاهی ـ وزارت ارشاد ـ از تشخیص اینکه چه چیز به سود دستگاه است عاجز باشد، دچار حیرت و تعجب می‌شود و از همه چیز ناامید می‌شود / من مطمئنم پس از مرگ، جایی جز بهشت ندارم، چرا که بهشت جای آدم‌هایی است که آزارشان به کسی نرسیده باشد و من هم آزارم به کسی نرسیده است.
در حالی که چند ماهی از فوت پدر ادبیات کودک و نوجوان ایران زمین می‌گذرد، انتشار یکی از نامه‌‌های استاد مهدی آذریزدی، پرده از چرایی فعالیت نکردن استاد برای انتشار کتاب‌های تازه‌تر برای کودکان و نوجوانان پس از انقلاب اسلامی بر می‌دارد.

به گزارش خبرنگار «تابناک»، انتشار نامه‌ای از مرحوم استاد مهدی آذریزدی که به تاریخ نوزدهم بهمن 1370 خطاب به قصه‌گوی ظهر جمعه رادیو ـ استاد محمدرضا سرشار ـ نوشته شده است، پرده از چرایی کم‌کاری‌های استاد برای چاپ کتاب‌های تازه‌تر پس از پیروزی انقلاب اسلامی برمی‌دارد.

استاد آذریزدی که در این نامه با هوالحق آغاز شده است، علت فلج شدن خود را برای ارایه کارهای تازه‌تر برای کودکان و نوجوانان این گونه توضیح می‌دهد: « هنگامی که وزارت ارشاد، اجازه چاپ کتاب «گربه تنبل» را نداد، اصلا فلج شدم و هر چه کار برای کودکان، نیمه‌کاره هم داشتم، کنار گذاشتم؛ یکی برای این که وقتی چاپ نشود، نوشتنش کاری بی‌نتیجه است، یکی هم برای این که «گربه تنبل»، صددرصد در راستای نظام جمهوری اسلامی ایران بود.»

آذریزدی در ادامه برای سرشار می‌نویسد: « و وقتی آدم می‌بیند دستگاهی ـ وزارت ارشاد ـ از تشخیص اینکه چه چیز به سود دستگاه است عاجز باشد، دچار حیرت و تعجب می‌شود و از همه چیز ناامید می‌شود.»

بنابر این گزارش این رنج‌نامه که به خوبی یکی از علت‌های کم‌کاری استاد آذریزدی را در دو دهه پایانی عمرش به روشنی نشان می‌دهد، با التفات رهبر انقلاب به ایشان و آثارش، چند ماه پیش از فوت استاد، او را به شدت تسکین داد.

استاد آذریزدی، همان شب به یکی از دوستانش گفت: « من آقا را، مرد ادیب و دانشمندی می‌دانستم؛ اما تا به امروز به ریزبینی و توجه وافر ایشان به کتاب آگاه نبودم. امشب خدا به من و کتاب‌هایم، به خاطر اخلاصم، محبت کرد. آقا، من و کتاب‌هایم را زنده کردند.» و در این هنگام، اشک در چشمان کم‌فروغ پیرمرد حلقه زد.

آذریزدی در روزهای عمر خود به همین دوست گفته بود: « من مطمئنم پس از مرگ، جایی جز بهشت ندارم، چرا که بهشت جای آدم‌هایی است که آزارشان به کسی نرسیده باشد و من هم آزارم به کسی نرسیده است.»

این نویسنده بزرگ ادبیات کودک و نوجوان جهان، همیشه در فکر زندگی سالم و ساده همراه با توکل و نماد کم‌مصرف کردن و درست مصرف کردن بود.

این گزارش می افزاید: آذریزدی که در اواخر عمر به دلیل فراموش شدنش، بسیار دلگیر بود، به گونه‌ای که قلم دیگر نمی‌‌توانست در میان دست‌های او به قصه‌پردازی بپردازد، عاشق شهدا و به ویژه شهیدان حماسه دفاع مقدس بود. در میان دست‌نوشته‌های منتشر نشده او، اشعار بلند و کوتاه برای شهیدان، از اخلاص این پیرمرد نسبت به حماسه‌آفرینان دفاع مقدس، خبر می‌‌دهد.

دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن، در وصف آذر می‌نویسد: « از زمانی که پای من به کتاب‌فروشی «میر» باز شد، جوان لق‌لقی لاغر اندامی، با قبای بلند، ریش نو دمیده و کله نمره دو زده، متصدی آن بود، موجودی بود؛ نه در زی طلبه، ولی چون چندی با کتاب‌های قدیمی درس خوانده بود، حالت طلبه‌وار داشت. این جوان که بعدها در نوشتن کتاب برای بچه‌ها، شهرت نمایانی به دست آورد، مهدی آذریزدی بود؛ مردی که ما پس از انقلاب فراموشش کرده‌ بودیم.»

گفتنی است به تازگی تمبر استاد مهدی آذریزدی که با همت حوزه هنری استان یزد منتشر شده است و ویژه‌نامه‌های خبرگزاری قرآنی ایران و نشریه «یزدا» که به معرفی استاد و آثارش پرداخته‌‌اند، به سازمان ملل متحد و دانشگاه‌های فارسی‌زبان در کشورهای عراق، لهستان، اوکراین، روسیه، پاکستان و هندوستان هدیه شده است.
منبع : تابناک
دسته ها : خاطرات - فرهنگی
چهارشنبه بیست و سوم 10 1388

خبر آنلاین - مصرف چربی اشباع‌نشده گیاهی می‌تواند در کم کردن وزن موثر باشد. تحقیق تاز‌ه‌ای در این زمینه نشان می‌دهد ‎زمانی ‌که چربی‌های گیاهی به روده کوچک می‌رسند پیامی با این مضمون از خوردن دست بکش. سیر شدی به مغز ارسال می‌شود.

پژوهشگران می‌گویند اسیدهای چرب اشباع نشده گیاهی پیام سیری را به مغز مخابره می‌کنند. چنانچه نتیجه تحقیقاتی که تا کنون بر روی موش‌های آزمایشگاهی صورت گرفته در مورد انسان نیز تأیید شود، علم پزشکی گام بزرگی در راه درمان چاقی‌های مفرط پیش خواهد رفت.

پژوهشگران مدتها پیش متوجه شده بودند که پس از صرف غذا سلول‌های مخاطی دوازده ماده‌ای به نام Oleylethanolamid تولید می‌کنند. این ماده پیامی به مغز مخابره می‌کند که خبر از حضور کافی مواد غذایی در بدن می‌دهد و موجب احساس سیری می‌شود. اما، آنچه موجب مخابره این پیام می‌شود تا کنون برای پژوهشگران مشخص نبود. از اینرو کارشناسان علمی دانشگاه یشیوا در ایالت نیویورک آمریکا در تحقیقی بر روی موش‌های آزمایشگاهی واکنش سلولهای مخاطی دوازدهه موش‌ها را پس از مصرف مواد غذایی مورد بررسی قرار دارند.

چربی ناسالم و مازاد در بدن انبار می‌شود

نتیجه این تحقیق حاکی از آنست که از میان واحدهای تشکیل دهده مواد غذایی نظیر اسیدهای چرب، پروتئین‌ها یا هیدورکربن‌ها، اسید‌های چرب آنهم از نوع اشباع‌نشده هستند که موجب مخابره پیام سیری می‌شود. این نوع اسید چرب که اغلب از نوع اسیدهای چرب اشباع‌نشده گیاهی مانند روغن زیتون است، روی گیرنده خارجی سلولهای مخاطی دوازدهه چفت می‌شود و سلول را به ارسال پیام سیری تحریک می‌کند. به گفته پژوهشگران این پیام نقشی کلیدی در تعیین میزان چربی مورد نیاز بدن بر عهده دارد.

پژوهشگران در پاسخ به این سوال که اگر چنین است به چه دلیل بسیاری از آدم‌ها به خوردنی‌های پرچربی میل دارند؟ می‌گویند:«این مسئله احتمالأ به نحوه تولید مواد اولیه این نوع خوردنی‌ها در کارخانه‌های صنعتی ربط دارد. چربی این نوع مواد خوراکی سالم نیست و از همین رو گیرنده‌های سلولهای مخاطی روده قادر به تشخیص آنها نیستند. در نتیجه پروسه سیری که کارشناسان علمی آن‌را به نوعی سیستم دفاعی بدن در مقابل جذب چربی‌ها مازاد تعبیر می‌کنند نیز، آغاز نمی‌شود.»

دسته ها : خبر - علمی
چهارشنبه بیست و سوم 10 1388

 

شکر خدا که بوی محرم گرفته ام
در کوچه های سینه زنی دم گرفته ام

شکر خدا عبادت من روضه های توست
در دل دوباره هیئت ماتم گرفته ام

گاهی کنار روضه ات از دست می روم
با چشمهای پر شفق و غم گرفته ام

این آبروی نوکری هیئت تو را
از دستمال مشکی اشکم گرفته ام

دیگر هراس روز قیامت نمی برم
وقتی دخیلی از پر پرچم گرفته ام

با تربت تو کام دلم را گشوده اند
عمری اگر که بوی محرم گرفته ام

گفتم میان روضه از اعجاز چشمهات
دیدم رسیده ام به حوالی کربلات

یوسف رحیمی

دسته ها : ادبی - شعر - عاشورایی
چهارشنبه بیست و سوم 10 1388

نیازهای مردم
امام حسین (علیه ‌السلام):
إنَّ حَوائِجَ النَّاسِ إلَیْکُم مِنْ نِعَمِ اللهِ عَلَیْکُمْ، فَلا تَمِلُّوا النِّعَمَ.
نیاز مردم به شما از نعمتهای خدا بر شماست، پس از این نعمت ها خسته و ملول نشوید.
The fact that people need you is one of the blessings of Allah upon you. Therefore, do not feel any grievance about it.
بحار الأنوار، ج 74، ص 318
دسته ها : مذهبی - احادیث
چهارشنبه بیست و سوم 10 1388

هرجا که سرزدم همه در مرز بودن است
کو مرز تازه ای که فراتر ز بودن است

پروانه  وار بال و پر گُر گِرفته ام
پروانه عبور من از مرز بودن است

خاموش می شویم و فراموش می شویم
ما را اگر که وسوسه در سر ز بودن است

کو عمر خضر رو طلب مرگ سرخ کن
کاین شیوه جاودانه ترین طرز بودن است

هان ای گیاه هرزه که با لاله همدمی
رو خار باش خار به از هرزه بودن است

قیصر امین پور

سه شنبه بیست و دوم 10 1388
 

شعر عاشورا

 

سرش به نیزه به گل های چیده می ماند

 

به فجر از افق خون دمیده می ماند

 

یگانه بانوی پرچم به دوش عاشورا

 

به نخل سبز  ز ماتم تکیده می ماند

 

میان خیمه ی آتش گرفته، طفل دلم

 

به آهویی که ز مردم رمیده می ماند

 

شب است گوش یتیمان ز ضربت سیلی

به لاله های ز حنجر دریده می ماند

 

رقیه طفل سه ساله که حوری حرم است

 

به آن که رنج نود ساله دیده می ماند

 

امام صادق حق پشت ناقه ی عریان

 

به زیر یوغ چو ماه خمیده می ماند

 

شوم فدای شهیدی که در کنار فرات

 

به آفتاب به خون آرمیده می ماند

هلال یک شبه ی من، ز چیست خونینی؟

 

نگاه تو به دل داغ دیده می ماند

 

حکایت احد و اشک چشم خونینش

 

به اختران ز گردون چکیده می ماند 

 

 

                                    حاج احد ده بزرگی

دسته ها : ادبی - شعر - عاشورایی
سه شنبه بیست و دوم 10 1388

 سوار سبز پوش من ...

 

خوشحالم از اینکه باید در انتظار تو باشم


فصل تو را گل بخندم، بوی بهار تو باشم


هر جمعه نرگس بچینم از کوچه باغ خیالت


گل بو شوم از خیالت، تا بی‌قرار تو باشم


مانند پروانه گرد مهر منیرت بگردم


در بزم نورت برقصم، آیینه‌دار تو باشم


بر مَرکبی از سپیده بر بوی ظلمت بتازم


فردا که عدل تو گل کرد، با ذوالفقار تو باشم


یک آرزو مانده بر دل، می‌دانی آقا خودت چیست


پیش از ظهورت نمیرم، در روزگار تو باشم


هر جمعه چشمم به راه است، شاید تو این جمعه شاید ...


عجّل علیٰ، قبلة عشق، تا در کنار تو باشم


می‌دانم امّا چه تلخ است تقدیر من غیر از این نیست


یا از فراقت بمیرم، یا بی‌قرار تو باشم

رضا اسماعیلی

دسته ها : ادبی - شعر - مهدی نامه
سه شنبه بیست و دوم 10 1388
واکنش حجت‌الاسلام صدوقی به آتش کشیدن در منزلش
امام جمعه یزد در واکنش به هتک حرمت به بیت شهید صدوقی گفت: خود را برای هرگونه رنج و زحمتی آماده کرده‌ام.

به گزارش ایلنا، حجت الاسلام والمسلمین صدوقی نماینده ولی فقیه در استان یزد که در جمع روحانیون سخن می‌گفت، اظهار داشت: من به عنوان نماینده ولی فقیه در استان و به پیروی از حضرت علی (ع) و برای احترام به دستاوردهای انقلاب و امام و مقام عظمای ولایت هیچ حرف و سخنی ندارم و خود را برای هرگونه رنج و زحمتی آماده کرده‌ام.
وی همچنین از طلاب و روحانیون خواست آرامش خود را حفظ کنند و بی‌جهت گروه خاصی را مورد اهانت قرار ندهند.

فرزند سومین شهید محراب تصریح کرد: من در خانواده‌ای بزرگ شده‌ام که از دورویی و دوچهرگی دور بوده و مواضع و صحبت‌های من براساس تکلیف شرعی است و بنده در راستای خط امام و رهنمودهای مقام معظم رهبری حرکت می‌کنم.
امام جمعه یزد افزود: هتک حرمت به بیت شهید محراب آیت‌الله صدوقی هرچند سنگین است و لیکن بدیهی است در راه پاسداری از اسلام و حمایت از حق و حقیقت، این اولین در منزلی نیست که به آتش کشیده شده است.

نماینده ولی فقیه در استان یزد تلاش برای حفظ وحدت جامعه را ضروری دانست و گفت: مدتی است تندروهای دو جناح وحدت جامعه را نشانه رفته‌اند و نمی‌خواهند کشور آرامش داشته باشد.

حجت الاسلام صدوقی بر دوری از تعصبات و پی بردن به واقعیت‌ها تاکید کرد و ادامه داد: اینکه افراد و اشخاص را از نظام و ولایت و خط امام دورکنیم، قطعاً به سود هیچ کس نیست و آنچه رهبری بیان کرده است، جذب حداکثری و دفع حداقلی است.

همچنین رئیس کل دادگستری یزد گفت: دستگاه قضایی استان پس از شناسایی عاملان توهین به بیت سومین شهید محراب، آنها را در کوتاهترین زمان ممکن محاکمه و طبق قانون و با قاطعیت با آنها برخورد خواهد کرد.
به گزارش ایلنا، غلامحسین حیدری در دیدار کارمندان این دادگستری با نماینده ولی فقیه و امام جمعه یزد، ضمن محکوم کردن هتک حرمت به بیت سومین شهید محراب آیت‌الله صدوقی، از نیروهای انتظامی و اطلاعاتی استان خواست نسبت به شناسایی این افراد و معرفی آنان به دستگاه قضایی اقدام کنند.
منبع : تابناک
دسته ها : خبر - سیاسی
سه شنبه بیست و دوم 10 1388
X