از لقمان پرسیدند: حکمت چیست؟
لقمان گفت: کل حکمت در چهار صد جمله مستور است آن هم در چهل جمله خلاصه میشود و عصاره آن نیز این چهار جمله کوتاه است:
- نیکی خود را فراموش کن.
- نیکی دیگران را فراموش مکن.
- بدی خود را فراموش مکن.
- بدی دیگران را فراموش کن.
به دو چیز گویند راز نهان - یکی با قلم دیگری با زبان
هر آن را که گوید زبان بشر - همان را بگوید قلم خوبتر
زبان در حضور و قلم در غیاب - سخنها بگویند چون در ناب
(محمود اردوبادی)
ابلهی دید اشتری به چرا - گفت: نقشت همی کج است چرا؟
گفت: اشتر که اندرین پیکار - عیب نقاش می کنی هشدار!
در کجی ام مکن به عیب نگاه - تو زمن راه راست رفتن خواه
معلم گفت محمود و اکبر - تقی را با کتک مضروب کردند
چه باشد جمله اش؟ ناگاه آنها - نمودند اعتراض، آشوب کردند
که از چه یک نفر را آن دو نامرد - به جنگ تن به تن مغلوب کردند
معلم از سعید پرسید: در جمله (آن ده نفر یک نفر را زدند)فعل کدام است؟
سعید گفت : زدند
معلم پرسید: زمان فعل چه زمانی است؟
سعید گفت: زمان زور و قلدری. چون ده نفر ریختند سر یک نفر
از ارسطو پرسیدند در زندگی دشوارترین چیز چیست؟
گفت: اینکه انسان خود را بشناسد.
پرسیدند آسانترین چیز چیست؟
گفت: دیگری را نصیحت کند.