که بوی گل گرفته دفترم
نشسته ای تو در برابرم
چگونه می شود تو را نخواند؟
و تا همیشه مثل سنگ ماند؟
عزیز من! به من نگاه کن
بیا پُر از گُل و گیاه کن
هنوز هم دلم شکسته است
در انتظار تو نشسته است |
هنوز باورم نمی شود
و مثل یک درختِ سربلند
تو بهترین سرودِ بودنی
چگونه می شود سکوت کرد
بهار من زلال چشم توست
زمینِ خشکِ باور مرا
هنوز هم دلم به یاد توست
و روی پلّه های زندگی |