مثل بارانِ دیشب
کرده از دوری ات تب
تشنه و بی قرارند
باز چشم انتظارند
می شود خانه پر گل
غرقِ آوازِ بلبل
کینه، جایی ندارد
ردِّ پایی ندارد
باغی از مهربانی
در دل من بمانی |
دوست دارم بیایی
تا ببینی که نرگس
تا ببینی که گل ها
دیدنت را در این باغ
تو اگر که بیایی
می شود باغ و صحرا
با تو در سینه ی شهر
غصه در قلب کوچه
ای که هستی برایم
دوست دارم همیشه |