زمستان سال 1828 فرا رسید. پییر و سوفی ورن در انتظار تولد اولین فرزندشان بودند. سرانجام در هشتمین روز ماه فوریه، «ژول گابریل ورن» متولد شد.
نانت، پاییز 1839: ژول، نوجوان 11 ساله که از سختگیریهای خانواده به ستوه آمده بود، مخفیانه به یک کشتی پستی رفت و به عنوان جاشو در آن استخدام شد. این کشتی به هند میرفت. ژول سرشار از هیجان بود. بالاخره سفری پرماجرا را آغاز کرده بود. اما این هیجان دیری نپایید.
در یکی از بندرهای میان راه، پییر ورن که در پی او آمده بود، ناگهان فرزند تا خلف خود را پیدا کرد و به خانه بازگرداند. ژول به سختی تنبیه شد. او به پدرش گفت: «از این پس فقط در رویاهایم سفر خواهم کرد.»
سال 1844، ژول 16 ساله وارد دبیرستان نانت شد؛ جایی که فن سخنوری و فلسفه را آموخت. ژول با نمرههای عالی دیپلم گرفت و سنت حاکم بر خانواده او را مجبور کرد به دانشکده حقوق برود تا همچون پدر، وکیلی موفق شود؛ شغلی که اصلاً از آن خوشش نمیآمد.
عشق به نوشتن آن قدر او را مجذوب خود کرده بود که شروع به نوشتن نمایشنامه کرد. زمانی که اولین نمایشنامهاش را نوشت، هیچکس او را تشویق نکرد.
روزهای سختی و ناامیدی ژول فرا رسیدند. به پاریس رفت و خودش را برای امتحانها آماده کرد. او حق ماندن در پاریس را نداشت و طبق خواسته پدر، میبایست بعد از امتحانها، به نانت باز میگشت.
اما پییر ورن سختگیر، روش خودش را داشت. او ژول را مجبور کرد در پانسیونی با مقررات سفت و سخت اقامت کند.
ژول اشتهای سیری ناپذیری برای خواندن داشت. او سه روز غذا نخورد تا پول خرید نمایشنامههای «شکسپیر» را فراهم کند.
روزهای پرماجرایی برای ژول آغاز شده بودند. او با «الکساندر دومای» پدر (رماننویس فرانسوی؛ 1802- 1870) آشنا شد. اعتماد به نفسی که دوما در او برانگیخت، شوق نوشتن را بار دیگر در وجود ژول بیدار کرد.
رشته حقوق بر زندگی ژول ورن سنگینی میکرد و او توان مقابله با پدر را نداشت. پس راه آسانتر را برگزید و به درس خواندن ادامه داد. در سال 1850، ژول جوان از رشته حقوق فارغالتحصیل شد و به خواسته پدرش عمل کرد.
اما پییر ورن حالا خواسته دیگری داشت. ژول باید به نانت برمیگشت، به عضویت کانون وکلا در میآمد و شغلش را به عنوان وکیل آغاز میکرد! نه! این بار ژول پاسخی قاطعانه به پدرش داد: «فقط یک حرفه است که ادامه خواهم داد: نویسندگی!»
او در پاریس ماند و روزهای پرکاری در زندگیاش آغاز شد. روزها تدریس میکرد و شبها مینوشت.
دهم ژانویه 1857 ژول گابریل ورن ، ازدواج کرد و مشکلات مالی او را واداشت تا با حمایت مالی پدرش. وارد بازار بورس شود. اما همچنان به نوشتن، خواندن و سفری کردن ادامه داد: انگلستان، نروژ و اسکاندیناوی. ژول مینوشت و سفر میکرد.
در سوم اوت 1861، همزمان با بازگشتش از اسکاندیناوی، «میشل» تنها فرزند ژول ورن، به دنیا آمد. یک سال بعد، رمان «پنج هفته پرواز با بالن» منتشر شد و موقعیت بینظیری برای او رقم زد؛ ابتدا در فرانسه و سپس در همه دنیا.
ژول حالا میتوانست بازار بورس را بدون نگرانی ترک کند.
آثار جذاب و خارقالعاده او یکی پس از دیگر منتشر میشدند: « سفر به اعماق زمین، (1864)، «سفربه ماه » (1865)، «بیستهزار فرسنگ زیر دریا» و ...
ژول، روزبه روز مشهورتر و ثروتمندتر میشد. در سال 1866، یک کشتی خرید و بار دیگر راهی
سفر شد.
روزهای پرماجرا در زندگی ژول ورن میگذشتند. او سفر میکرد، مینوشت و پیر میشد.
در سال 1902، ژول آنقدر پیر و بیمار شده بود که به سختی قلم را در دست نگه میداشت. با این حال، به نوشتن ادامه داد و 10 کتاب دیگر نوشت.
در 24 مارس 1905، در آغاز بهاری دل انگیز، ژول ورن در سن 77 سالگی درگذشت، در حالی که بیش از 80 رمان و 15 نمایشنامه بر جای گذاشت.
اتاق معاینه او به وسعت کشور کوچکی است. شیرها، فیلها، زرافهها و ... از بیماران او هستند.
یک قدم اشتباه، گورخر را گرفتار دامی کرد که بومیان در پشت بوتهای بسته بودند. از آن تلههایی که حیوان را در هوا آویزان میکند و هر چه حیوان بیشتر تقلا میکند، بیشتر گرفتار میشود.
محیط بانانی که حیوان را پیدا کردند سریع به دکتر «تیتوس ملنگیا» خبر دادند. او با کمک محیط بانان، گورخر مجروح را پایین آوردند و طنابها را با احتیاط از دور بدنش باز کردند و بالاخره زخمش را شستند.
.
آنها هر روز جانوارانی را که در این منطقه دچار حادثه میشوند، نجات میدهند. بیشتر حادثه دیدهها، آهوها و غزالها هستند. فقط وقتی شیرها، گورخرها، زرافهها و یا دیگر جانوران بزرگ دچار حادثه میشوند، دکتر" ملنگیا " را خبر میکنند. او سرپرست گروه دامپزشکی پارک ملی " سرنگتی "است. این مرد 48 ساله، 20 سال است که تمام زندگیاش را وقف کمک به حیات وحش تانزانیا کرده است. او به خاطر شغلش، دائم در سفر است.
او هنگامی که از صدمه دیدن و زخمی شدن حیوانی آگاه میشود، یا وقتی گزارشی از حیوان بیماری به دستش میرسد فوری سوار جیپش میشود و با سرعت در علفزارهای سبز و زرد منطقه به راه میافتد.
گاهی برای رسیدن به یک حیوان بیمار، باید سرعتها در صحرا رانندگی کند، چون حیوانها وقتی بیمار یا زخمی میشوند، با پای خودشان پیش دامپزشک نمیآیند و "تیتوس" مجبور است آنها را به عبارتی شکار کند؛ البته با تفنگی که حاوی سرنگهای ماده بیهوشی است. او و همکارانش گاهی برای یافتن حیوان مجروح یا بیمار، ساعتها باید کنار رودخانهها و برکه های منطقه بگردند.
وقتی خوب به حیوان نزدیک میشوند، گلوله دارای آمپول بیهوشی را به طرف او شلیک میکنند. معاینه فقط در حالت بیهوشی حیوان امکان پذیر است.
دکتر تیتوس ملنگیا میگوید: «خیلی از مردم فکر میکنند که بیهوش کردن شیر، سختترین کار دامپزشک است، اما این طور نیست. بیهوش کردن زرافه به مراتب دشوارتر است!»
این جانوران گردن دراز معمولاً بر اثر مواد بیهوش کننده، رفتارهایی غیرقابل پیشبینی دارند. دکتر میگوید: «بعضی از آنها بلافاصله زمین میافتند، اما بعضیهای دیگر شروع به دویدن بین درختان میکنند یا حتی به طرف ما می دوند و اگر به سرعت از سر راهشان کنار نرویم، اگر زرافه باشند،زیر پاهای قوی شان له میشویم.»
به همین دلیل، دکتر برای معاینه و معالجه یک زرافه به نیروهای کمکی زیادی احتیاج دارد:
«وقتی زرافه بیهوش میشود، ما او را محکم با طناب میبندیم. من باید بلافاصله داروی ضد بیهوشی به او تزریق کنم؛ در غیر این صورت، زرافه دچار مشکلات تنفسی میشود.» یک تفاوت بزرگ بین کار دکتر" ملنگیا " و بقیه دامپزشکان وجود دارد: او بیمارانش را معاینه میکند، اما همه آنها را درمان نمیکند. او فقط یک گونههایی که نسلشان در حال انقراض است دارو میدهد یا آنها را جراحی میکند.
بقیه جانوران باید خود به خود به حالت طبیعی مداوا شوند، چون در پارک "سرنگتی "قانون، قانون طبیعت است و بیماری و مرگ بخشی از زندگی طبیعی جانوران این پارک است.
مثلاً یک بار در سال 1994 میلادی، زمانی که ناگهان صدها قلاده شیر دچار تب شدید، ریزش مو و لرزش و آبریزش بینی شدند، دامپزشک پارک متوجه نوع بیماری شیرها شد؛ نوعی بیماری مسری که از سگها یا گربهها به شیرها منتقل میشود. آن سال از سه هزار شیر این منطقه، حدود هزارتایشان مردند. اما چه طور این بیماری در منطقه شیوع پیدا کرده بود؟
دکتر "ملنگیا" و همکارانش در زندگی و سلامتی ساکنان بومی منطقه" سرنگتی" نقش مهمی دارند.
اگر فعالیتهای گروه پزشکی نبود، انواع بیماریهای مسری در منطقه پارک و اطرافش شیوع پیدا میکرد. به محض مشاهده یک مورد بیماری خاص در بین جانوران، دکتر "ملنگیا" و همکارانش مثل یک گروه کارآگاه شروع به تحقیق و بررسی میکنند و تا یافتن و کنترل عامل بیماریزا دست از تلاش برنمیدارند. زندگی گونههای نادر جانوران، مدیون تلاشهای دکتر" ملنگیا" و گروهش برای کنترل بیماریهای جانوران در این منطقه زیبای جهان است.
برای دیدار از گنجینة به یادماندنی مردم شناسی گنجعلیخان باید از سردر زیبای آن شروع کرد ، جایی که آجرهای ساده و نیلی ، حاشیه ای از سنگ مرمر ، نقاشیهای زیبای سردر ، مقرنس بندی زیبا ، نمای بیرونی سردر حمام را در جلوه ای زیبا و باشکوه به نمایش می گذارد و هر رهگذری را به درون ، فرا می خواند. بر سردر حمام ، که بخشی از نقاشیهای عهد صفوی آن به تازگی مرمت شده ، کتیبة شعری به خط نستعلیق بر سنگ مرمر حک شده که مصرع آخر آن ، سال اتمام بنا را با تبدیل به حروف ابجد نشان می دهد:
«کسی نداده نشان در جهان چنین حمام » (سال 1020 ه.ق.)
با عبور از زیر این سردر زیبا و راهرویی غیرمستقیم ، که مانع از اشراف به درون حمام و حفظ گرمان آن می باشد ، و عبور از یک هشتی کوچک و درگاهی منقوش با حجاری پرندگان دریایی به فضایی بزرگ و دلپذیر می رسیم که نامش «رختکن» و نام دیگرش «سربینه» است که از فضاهای اصلی بناست. جایی که تمام توان سازندة آن متوجه فضاسازی عالی و باشکوه شده ، با بکارگیری نظمی کامل و ترکیبی مناسب از سطوح کاشیکاری پرنقش و نگار و رنگارنگ ، سنگهای مرمر ، سقف های کاربندی شده ، استفاده از صدای آب حاصل از فوران فواره ها و نورپردازی خاص ، فضایی دلنشین ، روح بخش و مسحورکننده ، آفریده است.
رختکن ، متشکل از یک فضای میانی وسیع با سقفی بلند و پرکار و غرفه های کوچکتر در گرداگرد آن است ، غرفه ها نیز حوضچه ای با فواره در مرکز خود جای داده اند. این غرفه ها از انتها به هم مرتبط هستند لذا رختکن ، باوجوداینکه فضایی یکپارچه جلوه می کند دارای گوشه هایی خلوت و تودرتو است که فضایی مناسب برای استراحت ، عبادت و گفتگو را عرضه می دارد. رختکن حمام با انواع زیراندازهای زیبا ، سارق های زردوزی شدة سنتی ، بقچه های کرباسی ، قطیفه ها و تن خشک کن های فراوان ، تزئین شده است.
آری این حمام قدیمی ، مشتریانی دارد ساکت وصبور و بی حرف ، انگار که روح دارند و زنده اند ، مشتریانی با لباسهای قدیمی ، یکی دراز کشیده ، یکی نشسته ، دیگری لباس از تن بیرون می آورد و آن دیگری ، آنقدر پاک و پاکیزه به نظر می آید که انگار از حمام و شستشویی گرم بیرون آمده است. آنها «مجسمه هایی» هستند که با «موم» و به دست پرتوان هنرمندان ساخته شده اند.
با گذر از راهروی طولانی و زاویه دار با سکوهایی در دو طرف هشتی میانی که ظروفی نظیر طشت ، تاس و وسایلی مانند لُنگ ، سدر ، حنا ، سینی های قدیمی ، شانه های سنتی ، آینه های زیبا ، سنگ پاهای قدیمی و وسایل تن شویی دیگر ، در آن خودنمایی می کند ، به فضایی بسیار جالب به نام «گرمخانه» می رسیم که چشم بیننده را مجذوب خود می سازد ، سمت راست ، کیسه کشان و دلاکان ، مشغول دلاکی هستند و آن سوی دیگر ، حوضی هشت ضلعی با ستونهای سنگی یکپارچه که دو به دو قرینه اند ، با طاقی زیبا و خیمه مانند و مجسمه هایی دیدنی جذابیت ویژه ای را به بیننده ، عرضه می نماید. «خزینة حمام» و بخش مخصوص استحمام حکام و بزرگان و سنگ ساعت زمان در این بخش نیز از دیدنیهای آن می باشد.
در این حمام ، همه فضاها به بلوری تراش خورده می مانند و همچون جواهری نفیس ، جلوه می کنند. این خلوص و کمال نه تنها در شکل قاعدة فضاها بلکه در حجم کلی آنها و نیز در طرح سقفها ، که از هندسه ای ناب پیروی می کند ، نمودار می گردد. سقفها اغلب کاربندیهای متنوع و جالبی دارند که این خود نظم درونی مجموعه را دوچندان می نماید و نشانی از «درونگرا بودن معماری سنتی ایران» می باشد.
نور فضاهای حمام ، به طریقی استادانه از سقف تامین شده ، به نحویکه نورگیرها معمولاً در مرکز ویا دورادور سقفهای پرکار جواهرگونه ، جای گرفته اند و کاملاً با هندسه سقف ، هماهنگی پیدا کرده ، جواهر سقف را نورانی تر نشان می دهد و سایه - روشن زیبایی بر روی آن ایجاد می کند. حوض آب زیر این نورگیرها نیز بر جلوة نورپردازی آن می افزاید. در نورگیرهای سقف ، برای ممانعت از اشراف و دید و تنظیم حرارت گرمخانه ، از «گل جام» یا «معلقی» استفاده شده است تا نور خورشید را به داخل فضاها هدایت کند. بازی نور در داخل فضاها و بازتاب نور برگشته از سطح حوضها و تابیده بر سقفها ، فضاها را ، در هر لحظه با لحظه دیگر ، از هم متمایز می سازد. گرمای این حمام به وسیلة «گلخن یا تون» تامین می شده است. از تون ، کانالهای «گربه رو»ی انشعابی به زیر گرمخانه حمام کشیده شده ، هوای داغ را از خود عبور داده ، کف آن را گرم می کرده است و هوای آلوده و زاید از طریق روزنه ها به بیرون هدایت می شد.
کاشیهای معرق ، هفت رنگ و کاشیهای خشتی ، با تصویر انسانی از زیباییهای ویژة این حمام می باشد. از دیگر نکات فنی و هنری این حمام می توان از چگونگی شبکة آبرسانی به خزینه ، گرمخانه ، سربینه ، حوضها ، حوضچه ها و فواره های متعدد آنها ، نحوة گرم کردن هوای داخل حمام ، چگونگی آب بندی مخازن آب و گرم کردن آب ، ارتفاع کم و باریک و طولانی بودن راهروها ، هشتی های میانی و سردرها ، تناسبات فضایی ورودیها و خروجیها ، ارتفاع زیاد رختکن ، گود بودن حمام ، بهره گیری از آب قنات ، نگهداشتن حرارت ، ضدزلزله بودن و کاهش ارتعاشات لرزشی در اثر قرارگیری در درون زمین ، که بدون آنها کارکرد حمام ممکن نمی شد ، نام برد.
خانة معروف به حاج درویش در زمره منازل اعیانی است و علاوه بر منزل مسکونی دارای اصطبل , انبار و حمام می باشد. این منزل در زمرة ابنیة دو ایوانی و دارای اندرونی و بیرونی و یک حیاط مستطیل شکل است. دورتادور خانه را حصاری رفیع پوشانده و ورودی اصلی بنا در جبهة غربی است که آمدوشد از طریق یک هشتی صورت می گیرد. خانه فاقد تزئینات رایج و ظرافتهای معمول است. گچ بریهای سقف ایوانها نمونه ای تزئینات این بنا است که با طرح ترنج و سرترنج در قابهای مستطیل شکل اجرا شده است. این خانه در نیمة دوم قرن سیزدهم هجری بنا گردیده است.
راین:
قدمت و سابقه تاریخی راین به دوره ساسانی می رسد. مهمترین اثر تاریخی که گواهی به قدمت کهن این خطه قلعه یا ارگ راین است. این مکان با مساحتی حدود 20هزار مترمربع بعد از ارگ بم دومین بنای خشتی کرمان است.
نقشه قلعه تقریباً مربع شکل و دارای چندین برج در اطراف است. بنا را حصاری 10 متری دربرگرفته و تنها دارای یک ورودی در جبهه شرقی خود می باشد.
با اینکه راین در زمان ساسانیان شهر بزرگی نبوده ولی به واسطه موقعیت جغرافیایی مناسب هم اکنون از رونق بسیاری برخوردار است.
این مجموعه اثری شکوهمند از معماری - قدرت خلاقیت و آفرینش زیبایی ها را به نمایش گذاشته است.
بی شک روستای میمند یکی از باستانی ترین سکونتهای بشر در ایران و جهان است که از دوازده هزار سال پیش تاکنون همچنان پابرجاست و به حیات خود ادامه می دهد.
نقوش ده هزار ساله و سفالهای 6000 ساله از جمله مستندات مکشوفه ای هستند که تاریخ میمند را گواهی می دهد.
مجموعه ای از آثار بسیار قدیمی همچون خانه های صخره ای پراکنده - معبد اوستا قلعه و برجهای مختلف (مربوط به هزاران سال پیش) و ... وجود دارد که میمند را از یک روستا به یک مجموعه با تمدن خاص تبدیل می کند.
تزئینات بکار رفته در بنا را می توان به دو گروه آجرکاری و گچ بری تقسیم کرد. آجرکاری تنها در قسمت شرقی بام و تزئینات مقرنس گچی در بخش سردر ورودی و محراب وجود دارد.
تزئینات بکار رفته در بنا را می توان به دو گروه آجرکاری و گچ بری تقسیم کرد. آجرکاری تنها در قسمت شرقی بام و تزئینات مقرنس گچی در بخش سردر ورودی و محراب وجود دارد.
ضرابخانه از بناهای مجموعه گنجعلیخان بوده و در ضلع شمالی مطدان قرار گرفته است. این بنا بین سالهای 1007 الی 1035 به دستور گنجعلیخان حاکم کرمان ساخته شده است. تزئینات داخلی بنا گچ بری به شکل آجر کاذب می باشد. بند آجرها به رنگ اخرایی است. بنا دارای گنبد رفیعی می باشد و در رأس آن کلاه فرنگی قرار گرفته که بخشی از نور داخل را تأمین می نماید.
پلان بنا مربعی است و دارای 4 ایوان و 4 غرفه در اطراف می باشد. قوسها تیزه دار و طاقنما ضربی است. در کف بنا و در زیر نورگیر حوض مربع شکلی قرار دارد که انعکاس نور در آن بر زیبایی بنا می افزاید. سردر بنا کاملاً ساده بوده و تزئین آن آجرکاری گچی می باشد. در زمان تعمیرات بنا تعدادی سکة مسی و قطعات فلزی متعلق به ضرب سکه بدست آمده که تأییدی بر کاربرد بنا برای ضرابخانه می باشد. این بنا از سال 1370 همزمان با برگزاری بزرگداشت خواجوی کرمانی به عنوان موزه سکه مورد بهره برداری قرار گرفت.
سکه های ادوار مختلف تاریخ از جمله اشکانیان , ساسانیان , عرب ساسانی , اموی , عباسی , گورکانی , تیموری , آل مظفر , آل مکرم , آق قویونلو , قراقویونلو , ایلخانی , صفوی , افشار , افاغنه , زندیه , قاجار , پهلوی و همچنین اسکناسهایی از قاجار و پهلوی در آن به معرض نمایش گذاشته شده است.
سکه شماره 2737: فوکاس روم شرقی (بیزانس)
تصویر فوکاس امپراطور روم شرقی روی سکه و در حاشیه نام وی قرار گرفته است.
پشت سکه , تصویر الهه ای که در دست راست وی عصای سلطنتی و در دست چپ وی صلیب عیسی مسیح که روی یک گوی قرار گرفته , دیده می شود.
فوکاس پادشاه امپراطور روم شرقی و همزمان با خسروپرویز بوده است.
سکه شماره 2144: ساسانی - اردشیر اول
روی سکه تصویر نیم تنة اردشیر اول ساسانی با تاج مخصوص و موها و ریش بافته شده و بلند دیده می شود و در حاشیة دور سکه القاب و نام شاه به خط پهلوی و به این صورت نوشته شده است: مزداپرست - خدایگان - اردشیر شاهنشاه ایران - آسمانی نژاد از ایزدان (نژاد از ایزدان آسمانی دارد).
پشت سکه , تصویر آتشدان مقدس که فاقد نگهبان و پاسدار می باشد و در دو سوی آتشدان نام اردشیر آمده است.
سکه شماره 2808: ساسانی - شاهپور دوم
بر روی سکه تصویر شاهپور دوم با تاجی بر سر دیده می شود و در حاشیة سکه نام و لقب او به خط پهلوی و به این صورت نوشته شده است: مزداپرست - خدایگان - شاهپور شاه ایران.
پشت سکه تصویر آتشدان مخصوص و نوشتة فروغ شاهپور به خط پهلوی به چشم می خورد.
سکه شماره 535: صفوی
در یک روی سکه لااله الاالله , محمدرسول الله , علی ولی الله در وسط و نام 12 امام در حاشیه قرار دارد. بر روی دیگر سکه نوشته شده است: سکه صاحبقران زد به توفیق حق طهماسب ثانی ضرب تبریز 1135
سکه شماره 9: عباسی
یک روی سکه متن لااله الله وحولا شریک له در وسط و در حاشیة داخلی , بسم الله ضرب هذاالدیناربالاهواز سنه اربع و عشرین و ثلثمانه (324) و در حاشیة خارجی , لله الامر من قبل و من بعد و یومئذ یفرح المؤمنون بنصرالله دیده می شود. در طرف دیگر سکه متن الله محمد رسول الله الراضی بالله در وسط و در حاشیه الله محمد رسول الله ارسله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله و سوکره المشرکون قرار گرفته است.
سکه شماره 45: اموی
یک روی سکه متن لااله الله وحده لاشریک له در وسط و در حاشیة داخلی بسم الله ضرب هذاالدرهم بالبصره سنه احدی (101) دیده می شود. در پشت سکه متن الله احد الله صمد لم یلد ولم یولد ولم یکن له کفواً احد در وسط و در حاشیه محمد رسول الله ارسله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله وسوکره المشرکون.
سکه شماره 2708: روم
روی سکه تصویر امپراطور و پشت سکه تصویر دو نفر دیده می شود: هرکول که با یک دست گرز و با دست دیگر الهة فتح را به سربازی که روبرویش ایستاده است , می دهد. در دست سرباز یک نیزه قرار دارد.
سکه شماره 2783:
روی سکه تصویر شاهپور دوم و نام و القاب او به زبان پهلوی و همچنین تصویر آتشدان درحالیکه نیم تنة شاهپور در میان شعله های آتش قرار دارد و دو نگهبان در دو سوی آتشدان که به نگهبانی از آتش مشغولند و تاج شاهپور دوم را به سر دارند , دیده می شود. در وسط آتشدان به خط پهلوی - عادل - نوشته شده است.
سکه شماره 2682: اشکانی - فرهاد پنجم
بر یک روی سکه تصویر فرهاد پنجم و در دو سوی صورت او دو فرشته پیروزی (نیکه) دیده می شود. روی دیگر سکه تصویر ملکه نورا قرار دارد و نام او به خط یونانی در حاشیة سکه نوشته شده است.
سکه شماره 3100: ایلخانی - غازان محمود
روی سکه در پنح سطر به خط ایغوری القاب شاه و نام غازان محمود به خط کوفی دیده می شود. همچنین سه کلمه چینی در حاشیة سکه قرار دارد. پشت سکه در داخل یک ترنج الله - لااله الاالله محمد رسول الله و ضرب مراغه (محل ضرب) به چشم می خورد و در حاشیه تاریخ به این صورت نوشته شده است: شهر رجب سنه سبعمانه.
سکه شماره 2683: سلوکی - الکساندر بالاس
روی سکه شاه سلوکی الکساندر بالاس و پشت سکه تصویر زئوس نشسته بر روی صندلی و در حالیکه در یک دست تیر و در دست دیگر کمان دارد , به چشم می خورد.
در خیابان 17شهریورِ شهرِ راین ، کوچه ای وجود دارد به نام کوچه شهید روحی که از گذشته بواسطه اسکانِ بزرگان و خوانین محل به "کوچه خان ها" معروف است. در ابتدای این کوچه ، خانة محمدخان قرار دارد که متأسفانه درپی ساخت و سازهای جدید و تعریض کوچه ، بخشی از آن از بین رفته است. خانه محمدخان مانند سایر خانه های اعیانی این کوچه دارای حیاطی مشجر است که اتاقها در دو طرف حیاط واقع شده است. ساختمان اصلی به شکل Lاست که یکی از بازوهای آن متعلق به فضاهای خدماتی همچون انبار و آشپزخانه بوده که در سمت شرقی آن واقع اند و بازوی دیگر به فضاهای زندگی اختصاص داشته است. از نکات جالب توجه در این بنا ، وجود تالاری بر روی آکس گودال باغچه با دونیم ستون تزئین شده گچی است ، و در پس این تالار اتاقی است با سقف گردپوش برروی فیلپوشهایی که مربع اتاق را مبدل به هشتی برپای سقف نموده اند. ملک مذکور تحت مالکیت شخصی می باشد و مدارک ثبتی آن پس از طرح در جلسة شورای ثبت منطقه ای ، جهت طی مراحل قانونی و ثبت نهایی به سازمان میراث فرهنگی کشور ارسال شده است.
مقبره خواجه اتابک در محلة مشهور به پامنار بنا شده و از آثار اواخر قرن ششم هجری و مربوط به دوران سلجوقی می باشد. این بنا محل دفن "خواجه محمد اتابک" از رجال دوران سلجوقیان است. پلان بنا هشت ضلعی است که در داخل فضایی مربع داردو عنصر تزئینی غالب در این بنا گچبری است و سنگ محراب زیبایی در ضلع غربی آن نصب است و کتیبه هایی زیبا با خط کوفی دارد. تزئینات تمامی بنا با کاشیهای فیروزه ای مزین شده است.
در خیابان دادبین شهر کرمان ، کوچه هجدهم و در جوار زیارتگاه شاه ورهرام ایزد حمامی از دورة قاجار به نام حمام کابلی ها وجود دارد.
حمام مذکور دارای راهروی ورودی ، رختکن ، غرفه های طرفین با ستونهای زیبای سنگی و تزئینات کاربندی و کاشیکاری در سقف و بدنه ، حوض سنگی هشت گوش در کف میانی فضای رختکن ، راهروی پیچ در پیچ منتهی به فضای گرمخانه ، غرفه ها و خزینه می باشد که در یک نگاه می توان آن را نمونه ای زیبا و کوچک از حمام مشهور گنجعلیخان در این شهر محسوب کرد که اکنون در مالکیت انجمن زرتشتیان کرمان است. مدارک مربوط به این بنای ارزشمند پس از ثبت در شورای ثبت منطقه ای حوزه جنوب شرق جهت طی مراحل تکمیلی و ثبت قطعی به سازمان میراث فرهنگی کشور ارسال شده است.
بقایای قدیم ترین آتشکده شهر کرمان به نام آتشکده دولت خانه در خیابان صمصام ، کوچه مهدیه واقع است. برطبق کتیبة موجود در سالن آتشکده ، بنای مذکور به سال 1270 یزدگردی (برابر با سال 1901 میلادی و 1280 هجری شمسی) ایجاد شده است. این بنا دارای یک حیاط مرکزی و فضاهای پیرامون است که شامل بخشهای مختلف سالنِ آتشکده ، محل نگهداری آتش مقدس و مطبخ است که سایر فضاهای دیگر به نوعی در خدمت نیایشگران و فضای آتشکده بوده اند. در حیاط این بنا درختان کهنسالِ مقدسِ این آیین همچون سرو ، شمشاد و مورد به چشم می خورد. ملک مذکور در مالکیت انجمن زرتشتیان کرمان است که مدارک مربوط به آن پس از طرح در جلسه شورای ثبت منطقه ای حوزه جنوب شرق جهت ثبت نهایی به سازمان میراث فرهنگی کشور ارسال شده است.
خانه اسلامیت متعلق به حاج آقا اسلامیت است که توسط پدر ابراهیم خان ظهیرالدوله ساخته شده و متعلق به اواخر دورة قاجار می باشد. طرح اولیه این خانه نیز مانند دیگر خانه های قدیمی دارای حیاط مرکزی می باشد که فضاهای زندگی و انبارها و آشپزخانه در اطراف آن و در لایه های مختلف قرار دارند.
با تعریض خیابان دو جبهه جنوب و قسمتی از حیاط مرکزی تخریب نگردیده است ولی باقیمانده ساختمان درحال حاضر قابل سکونت بوده و مورداستفاده قرار می گیرد. باقیمانده ساختمان که شامل دو جبهه شمالی و شرقی می باشد ، ازنظر تزئینات دارای ارزش می باشد. خانه به صورت یک طبقه و دارای کرسی می باشد. مهمترین بخش بنا جبهه شمالی ساختمان است که از اتاقهای دودری و سه دری و تالار مرکزی تشکیل شده است. خانه اسلامیت در جوار خیابان شهدای فتح آبادان (آلاشت) و از شرق و غرب به دو کوچه پنج متری منتهی می شود. درحال حاضر مالکیت ملک فوق خصوصی بوده و از آن به عنوان منزل مسکونی مورداستفاده قرار می گیرد. تعمیرات ساختمان توسط مالک بنا صورت گرفته است.
تکیه مدیرالملک از بناهای دورة قاجار بوده و واقع در خیابان امام شهر کرمان می باشد بطوریکه ضلع جنوبی در امتداد خیابان امام و ضلع شرقی آن همجوار کوچه ای است که از خیابان امام تا بازار ادامه دارد.
تکیه دارای دو حیاط می باشد که در راستای شمالی - جنوبی امتداد دارند. حیاط اصلی بزرگتر بوده و در سمت شمال آن اتاقی ارسی دار و در پیش آن تالار مابین دو تختگاه وجود دارد که راه دسترسی اتاق و تالار از آن می باشد. امتداد این فضاها عمود بر امتداد حیاط است. ارتفاع این فضاها بیشتر از فضاهای اطراف حیاط است. برای تقسیم ارتفاع به تناسبات انسانی طاقچه ها در دو ارتفاع اجرا گردیده اند. نمای داخلی تالار آجربندکشی شده است. این بنا دارای ساختمان زیبایی در ضلع جنوبی توده که با تعریض خیابان ازبین رفته است. حیاط کوچک فضاهای خدماتی را بر گرداگرد خود دارد. راه دسترس به تکیه از درب داخل کوچه است که یک هشتی از نوع نگینی دارد که به دو حیاط راه دارد.
این بنا هنوز کاربری اصلی خود را دارد. تزئینات بنا در حیاط اصلی به صورت ترکیب آجرکاری با کاشی معقلی می باشد. علیرغم تخریب جبهه جنوبی اقدامات استحکام بخش و کف سازی و مرمت همچنان ادامه دارد.
کاروانسرا دو ورودی دارد که یکی به بازار و دیگری به کوچه پشت کاروانسرا باز می شوند و در روبروی هم قرار دارند که ورودی کوچه دارای دو برج منحنی شکل است. این ورودی بیشتر برای ورود و خروج چهارپایان بکار میرفته است. ورودی بازار دارای تناسبات انسانی و هشتی با ارتفاعی در حدود 2طبقه است. حیاط دارای فضای سبز و آبنما می باشد. ساختمان از خشت خام در پایه ها و آجر در نما بنا شده است. حجره های این کاروانسرا اکثراً متروک شده اند ولی بعضی از آنها کاربری خود را حفظ کرده اند و بعضی دیگر بعنوان انبار کاربرد دارند.
این کاروانسرا تزئین خاصی ندارد و فقط در نمای رواقها ، آجرکاری ساده ای به چشم می خورد. مالکیت بنای فوق وقفی و نیم دیگر خصوصی است. اقدامات مرمتی به علت تعدد مالکیت در آن انجام نشده است.
کاروانسرای پاریز:
در جبهة غربی بخش پاریز از توابع شهرستان سیرجان ، کاروانسرایی وجود دارد به نام کاروانسرای پاریز. این کاروانسرا از جمله هفت کاروانسرای ایجاد شده توسط مرحوم آقاسیدهدایت سیرجانی کرمانی است که به روزگار قاجار در این بخش ایجاد شده است. این بنا از جمله کاروانسراهای برون شهری مسیر سیرجان - رفسنجان است که با پلان چهارضلعی ایجاد شده است و دارای قسمتهای مختلف ازجمله سردر ورودی ، اتاقهای استراحت نگهبانان ، غرفه ها ، ایوانها ، اصطبل ها و بخش شاه نشین می باشد. این بنا دارای مالک خصوصی است که مدارک آن پس از طرح در جلسة شورای ثبت منطقه ای حوزة جنوب شرق جهت طی مراحل قانونی و ثبت نهایی به سازمان میراث فرهنگی کشور ارسال شده است.
هستة اولیه گنبدی منفرد بوده که در سال 840 ه.ق. و به دستور "احمدشاه دکنی" ساخته شده و به تدریج توسعه یافته است و 32000 مترمربع مساحت دارد و از چندین صحن تشکیل شده است.
ورودی امروزی از شرق است و اولین صحن آن اتابکی نام دارد که به صحن وکیل الملکی راه دارد. از این صحن به رواقهای دورة قاجاریه و گنبدخانه و رواق شاه عباسی و صحن حسینیه دسترسی دارد که آخرین صحن آن بیگلربیگی نامیده می شود که به خانة متولی باشی ختم می گردد. این مجموعه طی شش قرن بنا شده و تداوم معماری ایران را در شش قرن گذشته و به صورت زیبایی به تماشا گذارده است.
بیشترین توسعة این مجموعه در دوران قاجاریه انجام شده و معماران آن (رواق و صحن میرداماد) استاد "کمال الدین حسین" و بانی آن بکتاش خان , صحن حسینیه "استاد رضا" و بانی آن "عبدالحمید میرزا" می باشد.
صحن وکیل الملکی و رواقها نیز به دستور وکیل الملک اول و دوم در سالهای 1285 ه.ق. بناگردیده است.
عناصر تزئینی مجموعه شامل کاشیکاری , کاربندی , مقرنس , گچبری و نقاشی است.
ماهان در 42 کیلومتری جنوب شرقی کرمان در مسیر راه کرمان به بم واقع شده است. آرمگاه شاه نعمت الله ولی , عارف مشهور , عامل اصلی شهرت و آبادانی ماهان بوده است. شاه نعمت الله ولی که نام وی نورالدین بوده از 731 تا 834 هجری قمری می زیسته , زادگاه وی حلب بوده و دوران کودکی و نوجوانی را در کرمان گذرانده است. شاه نعمت الله علاوه بر مقام عرفان در شعر و ادب هم پایگاهی والا داشته و دیوانی از قصیده و غزل و مثنی و رباعی دارد .
مرگ این عارف بزرگ در سال 834 هجری اتفاق افتاده است. مزار وی یکی از باصفاترین بقعه های ایران است .
بنای اصلی آستانه ماهان متعلق به نیمه اول قرن نهم هجری قمری (840 هجری قمری ) است که بعدا" ساختمانهایی به بنای اولیه اضافه شده است. این الحاقات بیشتر متعلق به دوران شاه عباس اول صفوی و محمد شاه و ناصرالدین شاه قاجار و عصر حاضر می باشد .
قدیمی ترین قسمت آستانه گنبدی است که بر مزار شاه قرار دارد , این گنبد در سال 840 هجری قمری به هزینه و دستور احمد شاه بهمنی دکنی که از ارادتمندان شاه بود , ساخته شده است. کتیبه بقعه ای که احمد شاه دکنی برمزار شاه نعمت الله در ماهان ساخته هنوز باقی است .
آستانه شاهکاری است از هنر معماری شش قرن اخیر با تلفیقی از فضای معماری مقبول و باغسازی بسیار فرح انگیز و صفایی عارفه .
بارگاه شاه نعمت الله از ورودی شمالی شامل صحن اتابکی , صحن وکیل الملکی , رواق شاه عباسی , چله خانه , صحن میرداماد (حسینیه ) و سردرد محمد شاهی می باشد. به طور کلی مجموعه ابنیه آستانه شامل : سردر و گلدسته های آن , صحن حسینیه (میرداماد ) , صحن ورواق شاه عباسی ( مورخ سال 998 هجری قمری ) , حرم و مرقد , گنبد , رواق جنوبی , چله خانه , آرمگاه شاه خلیل , رواق شمالی , صحن وکیل الملکی واماکن و مقابر دیگری نیز می باشد.
گنبد زیرین مزار شاه دارای کاربندی بسیار زیباست و گنبد روئین با کاشیکاری فیروزه ای مزین شده و بر گریوگنبد عبرات " یا مقلب القلوب و الابصار و سبحان الله و الحمدالله و لااله الا الله و الله اکبر " با خط بنایی از کاشی به چشم می خورد . سه طرف مرقد را رواق وکیل الملکی احاطه نموده و در طرف جنوب گنبد رواق شاه عباسی قرار دارد.
درهای زیبای مقبره عمل " علیشاه نجار " می باشد. بر بدنه شمالی سردر ورودی به حرم , داخل رواق شاه عباسی سنگ زیبایی مزین به نام دوازده امام (ع) نصب است که شخصی به نام قطب الدین نذر شاه نموده است . در زاویه جنوب شرقی حرم , دری خاتمکاری است که به چله خانه باز می شده و اکنون چله خانه جزو رواق شده است .
چله خانه احتمالا" قبل از عصر صفویه ساخته شده که در زمان احداث رواق آن را حفظ نموده اند. تزئینات داخل آن بنا به تنوع رنگها مربوط به دوران بعد از تیموریان است. چله خان نیز مانند گنبد از قدیمی ترین آثار ساختمانی مجموعه است . در شرقی , رواق شرقی , به صحن دلگشایی باز می شود که سی ودو متر عرض و چهل و چهار متر ارتفاع دارد. بانی این صحن , محمد اسماعیل خان وکیل الملک می باشد .
از ملحقات آستانه کاروانسرائی است از دوره قاجاریه که کنار ضلع غربی آستانه قرار گرفته است.
این کاروانسرا که ورودی آن در جهت شمال واقع شده از شاه نشین و صحن و حجره هائی دراطراف تشکیل می شده است این کاروانسرا به مرور به صورت نیمه مخروبه در آمده و عملا" استفاده ای از آن نمی شد تا اینکه برنامه تعمیرات احیای کامل کاروانسرا انجام گردید. قبر امیر نظام گروسی در جنوب ایوان وکیل الملکی قرار دارد .
در آستانه شاه نعمت الله موزه ای است که در آن اشیای نسبتا"نفیسی وجود دارد. دراین موزه دو صفحه از قرآنی باقی مانده که به خط کوفی است وسبک نگارش آن , تاریخ کتاب را مطمئنا" از هشتصد سال پیشتر می برد .
سردر بنا آجری با طاق جناقی است و طرفین ورودی دو سکو بنا گردیده است. ورودی بنا به دالان طویلی منتهی می شود. طرفین دالان 3 فضا قرار گرفته که انبار غله و اتاق آسیابان بوده است. تزئینات بکار رفته در بنا شامل کاربندی های آجری است که زیر گنبد هشتی آسیاب اجرا شده , نوارهای هندسی خشتی بکار رفته در برج نگهبانی آسیاب نیز از جمله تزئینات موجود در بناست.
این بادگیر از آثار دوران پهلوی است که به لحاظ ارزشهای فرهنگی و هنری که تلفیقی از معماری و صنعت است , بنا گردیده است. بادگیر مشهور با شبکه های هندسی منظم آن که در زیر بادگیر قرار دارد , بر روی فضاهای مستطیل شکل شمالی - شرقی قرار گرفته که هوای اطراف را با عبور از کانالهای تهویه به درون فضاها که در واقع تابستان نشین خانه بوده , می فرستاده است. این بادگیر از آثار منحصر به فرد معماری است و گفته شده که ملهم از دودکش کشتیهای قدیمی بوده است. از جمله تزئینات بکار رفته در بنا مجموعه لوله های چپقی شکل بادگیر است که دهانه آنها به چهار جهت باز است. بدنة خارجی لوله های بادگیر با قطعات کوچک آجرهای هندسی شش ضلعی تزئین شده است.
باغ شاهزاده که در شش کیلومتری ماهان قرار دارد به دستور " عبدالحمید میرزا فرمانفرما " حاکم کرمان در اواخر دوره قاجار بنا گردیده است. این باغ هرچند از باغ سازی و معماری اروپایی (فرانسوی ) متاثر است. حال و هوای محلی هم هنوز در آن موج می زند این باغ دارای قسمتهای مختلف از آنجمله عمارت سردر, عمارت شاه نشین و حمام می باشد. عمارت سردر باغ بنایی است دو طبقه که تقریبا" به صورت منفرد ساخته شده است. طبقه همکف آن از طبقه اول حجیم تر و پرتواست به علت آنکه ساختمان نیمه تمام باقی مانده است , جز بخشهای مختصری از نمای طبقه همکف , فاقد نماسازی و تزئینات است.
از قسمتهای دیگر ارزشمند این باغ شبکه آبرسانی و حوضهای آب و فواره های آن است. که بصورت پلکانی است. باغ شاهزاده به وسیله اداره فرهنگ و هنر وقت خریداری گردیده و در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده و تعمیرات استحفاظی آن در دست انجام می باشد.
یکی از نکات موردتوجه تاریخی ، توقف "رضاخان" در مسیر آخرین سفر تبعیدیش در این منزل می باشد و به همین مناسبت قسمتی از باغ توسط مالک به وزارت فرهنگ و هنر وقت اهداء گردید و درنهایت سایر بخشهای آن خریداری گردید. مجموعه باغ هرندی که در زمان احداث آن خارج از شهر کرمان قرار داشت ، کلیه ویژگیهای یک باغ-امارت ایرانی را دارا بوده است.
از جمله قسمتهای باغ می توان ساختمان اندرونی ، بیرونی ، بهارخواب ، حمام ،آشپزخانه ،اتاق های مستخدمین ، گاوگرد (گاوچاه) ، حوض و آب نما ، اصطبل و درختان میوه را نام برد که بر اثر مرور زمان دستخوش تغییرات زیادی شده است ، که میتوان به تخریب اصطبل و انبارها ، تبدیل آشپزخانه به ساختمان اداری اشاره کرد.
آب رسانی درختان میوه این باغ از چاه و گاوگرد باغ تأمین می شده و گاوگرد و تجهیزات آن در ضلع جنوبی باغ قرار دارد.
ساختمان موجود در این باغ اکنون به عنوان موزه منطقه ای استان کرمان مورد بهره برداری قرار گرفته است. در حال حاضر در طبقه همکف این ساختمان ، موزه سازهای سنتی استادمسعود و در طبقه فوقانی آن موزه باستان شناسی قرار دارد.
از اهداف مهم موزه باستان شناسی معرفی تمدن های کهن منطقه جنوبشرق ایران و ارتباط آنها با تمدنهای همجوار می باشد.
باغ موزه هرندی
مجموعه باغ موزه هرندی و بنای موجود در آن مربوط به اواخر دوره قاجار است. این مجموعه توسط مرحوم "عدل السلطان" بنا گردید و در سال 1313 شمسی به مرحوم "ابوالقاسم هرندی" فروخته شد.
یکی از نکات موردتوجه تاریخی ، توقف "رضاخان" در مسیر آخرین سفر تبعیدیش در این منزل می باشد و به همین مناسبت قسمتی از باغ توسط مالک به وزارت فرهنگ و هنر وقت اهداء گردید و درنهایت سایر بخشهای آن خریداری گردید. مجموعه باغ هرندی که در زمان احداث آن خارج از شهر کرمان قرار داشت ، کلیه ویژگیهای یک باغ-امارت ایرانی را دارا بوده است.
از جمله قسمتهای باغ می توان ساختمان اندرونی ، بیرونی ، بهارخواب ، حمام ،آشپزخانه ،اتاق های مستخدمین ، گاوگرد (گاوچاه) ، حوض و آب نما ، اصطبل و درختان میوه را نام برد که بر اثر مرور زمان دستخوش تغییرات زیادی شده است ، که میتوان به تخریب اصطبل و انبارها ، تبدیل آشپزخانه به ساختمان اداری اشاره کرد.
آب رسانی درختان میوه این باغ از چاه و گاوگرد باغ تأمین می شده و گاوگرد و تجهیزات آن در ضلع جنوبی باغ قرار دارد.
ساختمان موجود در این باغ اکنون به عنوان موزه منطقه ای استان کرمان مورد بهره برداری قرار گرفته است. در حال حاضر در طبقه همکف این ساختمان ، موزه سازهای سنتی استادمسعود و در طبقه فوقانی آن موزه باستان شناسی قرار دارد.
از اهداف مهم موزه باستان شناسی معرفی تمدن های کهن منطقه جنوبشرق ایران و ارتباط آنها با تمدنهای همجوار می باشد.
باغ موزه هرندی مجموعه گنجعلیخان
مجموعه ابراهیم خان مشتاقیه
مجموعه حاج آقا علی قلعه دختر و قلعه اردشیر
مجموعه وکیل
گنبد سبز(قبه سبز , گنبد ترک آباد , مدرسه عصمتیه , مدرسه قطبیه )
مقبره خواجه اتابک برغوج (بزقش ) گنبد جبلیه
یخدان مویدی مسجد جامع مظفری
مسجد پامنار مسجد ملک ( مسجد امام )
یخدان مؤیدی در خارج از شهر کرمان قرار داشته و اکنون به علت توسعه در جوار خیابان ابوحامد واقع شده است.
عناصر تشکیل دهندة یخدانها عبارتند از: مخزن , حصار , استخر و چالة یخ. پلان مخزن دایره شکل است که گنبدی از نوع "بَستو" بر روی آن احداث کرده اند.
حصار آن نسبتاً بلند و 12 متر ارتفاع دارد. مصالح بنا خشت خام و ملات گل است. کاربری یخدان در گذشته نگهداری یخ برای ایام تابستان مردم شهر بوده است.
این بنا در اواخر دورة صفویه بنا شده و نام "مؤیدی" از آن نظر است که قنات مشهور به مؤیدی آب آن را تأمین می نموده است.
در داخل شهر کرمان بر فراز تپه های مرتفع شرقی شهر بقایای دیدنی دو قلعه بزرگ به چشم می خورد که از قبل از اسلام به یادگار مانده است یکی از آنها قلعه اردشیر است که بر فراز تپه مرتفع جنوبشرقی قرار دارد.
وضع طبیعی آن باعث شده است که آن را "قلعه کوه" بنامند. دیواره های قلعه از خشت خام ضخیم ساخته شده است. این قلعه را "اردشیر ساسانی" بنا نهاده است.
قلعه دیگر معروف به "قلعه دختر" یا "آتشکده آناهیتا" (ناهید - آناهیتا) است.
قلعه دختر به "قلعه کهنه" نیز مشهور است. مصالح بکار رفته در این دو قلعه تنها خشت خام و گل رس است. بقایای قلعه دختر دورنمای گذشته دراز این شهر و نام آن یادآور پرستش آناهیتای باستانی ؛ ایزدبانوی آب و باروری است.
این مجموعه در حاشیة بازار بزرگ و در مرکز شهر قدیم واقع است. عناصر مجموعه عبارتند از: بازار به طول 200متر , حمام و کاروانسرا که مساحت مجموعه قریب 8000مترمربع است. این مجموعه به دستور "وکیل الملک اول" مرحوم محمداسماعیل خان نوری اسفندیاری و در سال 1286 ه.ق. بنا شده است. تزئینات سرا , کاشی معقلی با طرحهای هندسی است و معماری آن از نوع چهار ایوانی می باشد. معماری بازار با الهام از دوران صفویه است و حمام از طرح حمامهای سنتی بهره برده است.
کاربری فصاها عبارت است از: بازار , حمام , چایخانه سنتی و قرار است از سرای آن به عنوان هتل استفاده گردد.
این مجموعه در ضلع شمالی مجموعه گنجعلیخان و در جوار میدان گنجعلیخان واقع گردیده است. بانی آن "ابراهیم خان ظهیرالدوله" حاکم کرمان در زمان فتح علیشاه قاجار است و در سال 1231 ه.ق. بنا شده است.
مجموعه شامل: مدرسه , حمام , آب انبار و بازار است. مساحت مجموعه قریب 4500 مترمربع است و کاربری فضاها عبارت است از: حمام , حمام سنتی , مدرسه , حوزه علمیه , بازار , بازار زرگرها.
معماری این مجموعه با الهام از معماری عصر صفویه بنا شده و یکی از مجموعه هایی است که کاشی خشتی هفت رنگ عنصر تزئینی غالب در آن می باشد.
مقبره مشتاقیه که به سه گنبد نیز شهرت دارد , از آثار دوران قاجاریه می باشد که در گذشته در جوار قبرستان کهنه و خارج از حصار شهر قرار داشته و سه گنبد بر روی قبور مشتاق علیشاه , شیخ اسماعیل و کوثرعلیشاه بنا گردید. مشتاق علیشاه از متصوفین قرن سیزدهم هجری قمری است که در سال 1206 ه.ق. سنگسار گردید. آثار تزئینی مجموعه مشتاقیه , کاشیکاری , نقاشی , گچبری , کاربندی و مقرنس می باشد.
مقبره خواجه اتابک در محلة مشهور به پامنار بنا شده و از آثار اواخر قرن ششم هجری و مربوط به دوران سلجوقی می باشد. این بنا محل دفن "خواجه محمد اتابک" از رجال دوران سلجوقیان است. پلان بنا هشت ضلعی است که در داخل فضایی مربع داردو عنصر تزئینی غالب در این بنا گچبری است و سنگ محراب زیبایی در ضلع غربی آن نصب است و کتیبه هایی زیبا با خط کوفی دارد. تزئینات تمامی بنا با کاشیهای فیروزه ای مزین شده است.
این مجموعه در مرکز شهر قدیم و در حاشیة بازار قرار دارد. مساحت مجموعه 11000 مترمربع و عناصر مجموعه عبارتند از: میدان , در ضلع جنوبی حمام , در ضلع شمالی ضرابخانه , در ضلع شرقی مدرسه و کاروانسرا , در ضلع غربی آب انبار واقع گردیده و در سه جناح آن بازارهای گنجعلیخان قرار دارد که بازار مسگرها و بخشی از راستة اصلی را تشکیل می دهد. معمار مجموعه "استادسلطان محمد معمار یزدی" و بانی آن گنجعلیخان ؛ حاکم کرمان در سالهای 1005 الی 1029 ه.ق. می باشد.
همچنین چهار مسجد در چهار جناح میدان قرار داشته که فعلاً سه باب آن باقیمانده و زیباترین آنها مسجد ضلع شرقی در جوار کاروانسرا است که موزه ای از هنرهای تزئینی به شمار می آید.
معماری بناهای مجموعه عبارت است از:
1-کاروانسرا از نوع چهار ایوانی
2-ضرابخانه چهارطاقی
3-حمام به شیوة حمامهای سنتی ایران
4-آب انبار , دهلیزی پله دار با مخزن پلان مربع مستطیل.
کاربری فضاها عبارتند از:
ضربخانه , موزه سکه - حمام , موزه مردمشناسی - کاروانسرا , دانشکده هنر و در نظر است از آب انبار به عنوان موزه مس استفاده گردد.
این مسجد یکی از بزرگترین مساجد شهر کرمان است که در خیابان امام واقع شده و اولین جامع شهر کرمان بوده است. این بنا در سال 477 ه.ق. و به دستور تورانشاه سلجوقی احداث شده است که در طول ایام تغییرات و تبدیلات زیادی در آن صورت گرفته است. از آثار دوران سلجوقی سه محراب در ضلع غربی , یک محراب در شبستان مشهور به امام حسن (مربوط به دوران قبل از سلجوقیان) و برج آجری ضلع شمال شرقی می باشد.
تعمیراتی در عصر صفویه و قاجاریه در آن صورت گرفته و نقشة بنا از نوع مساجد چهار ایوانی است و تزئینات ظاهری آن کاشیکاری از نوع معرق و معقلی می باشد.
این مسجد که در قبرستان کهنه بناشده است , در گذشته بیرون از دروازه شهر قرار داشته و بانی آن "سلطان محمدمظفر" از امرای آل مظفر بوده است. این بنا که در سال 750 ه.ق. احداث گردیده است قریب 4000 مترمربع مساحت دارد. نقشه بنا از نوع چهار ایوانی است . سر در شرقی آن با ارتفاعی بلند احداث گردیده و طرحهای متنوع کاشیکاری , زینت بخش آن است. تزئینات مهم نماهای داخلی کاشیکاری معقلی می باشد. معمار مسجد اهل خراسان بوده و محمد نام داشته است.
در شرق کرمان و در امتداد خیابان زریسف واقع گردیده و باتوجه به نوع مصالح به جبال سنگ ویا گنبد جبلیه و گنبد گنج مشهور شده است.
معماری بنا مربوط به دوران سلجوقیان است که تعمیراتی در طول زمان بر روی آن به انجام رسیده است. از جمله احداث گنبد آن در 25 سال گذشته صورت پذیرفته است. تزئینات منحصر به فردی در بالای قوسهای آن قرار دارد که موردتوجه صاحبنظران است. نقشة بنا هشت ضلعی است که بعد از تبدیل به 16 و 32 گنبد را بر آن استوار نموده اند.
این بیمارستان بعد از بیمارستان مرسلین و به دستور خان ملقب به ظهیرالممالک فرزند حاج خسروخان , نوة ابراهیم خان ظهیرالدوله و در سال 1296 شمسی بنا شده است و ظهیرالممالک اموال و املاک خود را بر آن وقف نموده است. بیمارستان مزبور با توجه به اسناد و مدارک در سال 1299 شمسی آغاز بکار نموده و تاریخ ثبت شده بر پیشانی سر در شال 1338 شمسی می باشد. این بیمارستان اکنون در حال فعالیت است و به صورت رایگان عمل می نماید. معماری سر در تلفیقی از الگوهای فرنگی است و تزئینات آن آجرکاری با طرحهای مختلف می باشد.
خانة پرداختی از بناهای دورة قاجار است که در انتهای کوچة آتشکده در خیابان زریسف واقع شده است. خانة پرداختی دارای حیاط مرکزی بوده و به صورت چهار کله ای در اطراف آب نمایی سنگی می باشد. فضاها و اتاقها در جبهه های شمالی و جنوبی و غربی بوده و در جبهة شرقی مهتابی با سکوی یک متری وجود دارد که غیرمسقف بوده و برای استفاده از آفتاب می باشد. در جبهة غربی تالاری وجود دارد که دو راهروی قرینه در طرفین آن دیده می شود. در طرفین دو راهرو ، یک اتاق 3دری و یک اتاق 2دری قرار دارد. در جبهة شمالی نیز تالاری در وسط وجود دارد. راه ارتباطی خانه به محیط بیرون از طریق راهرویی است منتهی به هشتی با شکل هندسی هشت ضلع کامل که در سقف آن کاربندی زیبایی داشته و خورشید زیبایی نیز در نرکز گنبد دارد. کاربری ساختمان در حال حاضر مسکونی می باشد که به صورت موقت در بعضی مواقع سال مورداستفاده نی باشد. تزئینات ساختمان نیز شمسه های گچی و طرحهای ساختی بر قالبهای موجود در نماهای ساختمان و آجرکاری در پائین ساختمان می باشد. مالکیت ساختمان شخصی و تحت مالکیت آقای پرداختی است که از زرتشتیان خریداری شده است. به دلیل نگهداری خوب این بنا احتیاجی به مرمت ندارد.
خانة آقای منفرد از بناهای دورة پهلوی بوده و در کوچه ای منشعب از خیابان آلاشت در محلة معروف به اسلامیت واقع است. بنای این ساختمان در یک جبهه واقع بوده و رو به جنوب دارد و از شمال به کوچه منتهی می شود. ورودی به خانه شامل یک سردر و یک هشتی با طرح کامل هشت و یک راهرو با طرح هشتی نگین می باشد. بنا بدون درنظرگرفتن ورودی متقارن بوده که دارای یک تالار 5 دهنه در مرکز و دو اتاق 2دری در طرفین می باشد. محور طولی تالار با محور طولی حیاط یکی است. در پشت تالار اتاق دودری وجود دارد که بوسیله دو راهرو می توان به آن رسید ، جلوی ورودی اتاق از راهروها هشتی تعبیه شده است. درحال حاضر خانه به دو قسمت تقسیم شده است که ورودی به این دو بخش از دو راهروی طرفین 5دری می باشد. کاربری منزل فوق درحال حاضر مسکونی و به صورت اجاره نشینی می باشد. مالکیت بنا شخصی بوده و به غیراز آجرکاری نمای حیاط و تزئینات دیگری ندارد و اقدام مرمتی خاصی نیز برای آن انجام نشده است.
باغ شماره 1:
این باغ در خیابان مدیریت - خیابان سجادیه واقع شده است و از طرف شرق و غرب و شمال منتهی به منازل مسکونی و حصارهای باغ است. طرح باغ به صورت باغهای قدیم با کوشک مرکزی می باشد. در سمتهای غرب و شمال غرب باغ نیز بناهایی دیده می شود که بناهای سمت غرب انبار و سمت شمال غرب آب انبار می باشد. کوشک مرکزی به صورت هشت ضلعی در مرکز باغ قرار دارد. چهار فضای اصلی بر روی چهار جهت اصلی قرار دارند که از یک سو از طریق جداری شامل سه دریها به فضاب آزاد و از روی دیگر رو به مرکز بنا دارند. فضای مرکزی یک هشت و نیم هشت با کاربندی زیبا می باشد. در مرکز هشتی آب نمایی وجود دارد. درحدفاصل جرز دیوار مابین صفحه های اصلی چهار فضا با ابعاد 5/2*5/2 به صورت شش ضلعی وجود دارد که فقط فضای جبهه شمال غربی به فضای بیرون دسترسی دارد. ساختمان چون برای اقامت کوتاه مدت بوده است ، فضای خدماتی ندارد. درحال حاضر باغ به دلیل خشکسالی به زمین بایر بدل شده است. تزئینات ساختمان در کوشک مرکزی شامل کاربندیهای زیبا با روکش سیم گل است. باتوجه به اینکه هیچگونه اقدام مرمتی برای ساختمان انجام نشده است فقط لایه های سطحی آن تخریب شده است.
باغ شماره 2 در کنار خیابان مدیریت - خیابان سجادیه می باشد. از جانب شمال به خیابان و از جانب شرق به باغ مجاور و از جنوب به بیمارستان نوریه و از غرب به کوچه مابین دو باغ محدود می باشد. این باغ و ساختمان مانند باغهای این منطقه مربوط به دورة قاجار می باشد. ساختمان باغ چسبیده به یکی از جبهه های باغ واقع شده است. در جلوی ساختمان یک زمین باز و وسیع قرار دارد که در گذشته برای کشت و زرع مورداستفاده قرار می گرفته است. باغ دارای آب نمایی در کنار جبهه جنوبی می باشد که بازتاب کننده نمای ساختمان بوده است. طبقة پائین ساختمان شامل بناهای خدماتی مانند مطبخ و آب انبار و حیاط خدماتی و اصطبل قسمت شاه نشین در طبقه اول واقع است و از شمال تا جنوب ساختمان ادامه دارد.
فضای مرکزی 10 درب دارد که به صورت مساوی در طرفین شمال و جنوب واقع اند. ساختمان دارای آب انبار می باشد. درحال حاضر ساختمان مذکور متروکه بوده و فقط کاربری انبار دارد. مالکیت بنا شحصی بوده و تزئیناتی در حال حاضر در آن به چشم نمی خورد و تاکنون مرمتی برای آن بعمل نیامده است.
باغ شماره 3 در کنار باغ شماره 2 با فاصلة یک کوچه اختصاصی و در خیابان مدیریت - خیابان سجادیه واقع است و مانند دو باغ گذشته مربوط به دورة قاجاریه است. این باغ دارای بنایی دو طبقه در انتهای باغ می باشد. در طبقه همکف مرکزیت بنا را گاوگرد دارد. اتاقهای دیگر به دور آن قرار دارند و اتاق میانی نیز راه دسترس به گاوگرد است. در طبقه اول نیز پلان مانند همکف است. راه دسترس به طبقه اول دو پلکان زیبا و تزئین شده می باشد. در طبقه اول در ضلع شمالی ایوانی وجود دارد. بناهای خدماتی نیز در ضلع غربی باغ قرار دارند. از تناسبات طلایی در ساخت باغ استفاده شده است. تزئینات باغ علاوه بر چشم انداز زیبای آن ، ترکیب آجر و کاشی به صورت معقلی می باشد. این باغ خصوصی بوده و هیچگونه اقدام مرمتی در آن صورت نگرفته است.
از دیگر بناهای مربوط به دوران قبل از اسلام گنبد جبلیه است که به نامه گنبد گبری نیز در تواریخ آمده است. در تمامی تواریخ بنای گنبد به دوره قبل از اسلام (ساسانیان) نسبت داده می شود (گویا آتشکده ی بوده است - یا قبر یکی از زرتشتیان) اما در جایی اشاره ی نیز شده است که بنای گنبد در عهد سلجوقیان ساخته شده است اما با توجه به این که به دستور محمد بن الیاس تعمیر شده طبعاً چند قرن پیش از سلجوقیان این امر تحقق یافته و مربوط به همان دوران ساسانی است.
در کرمان در مورد این بنا این گونه شایع است که در ملات آن شیر شتر استفاده شده و از این رو در استحکام آن نقشه داشته است. پس از ظهور اسلام و فتح ایران به دست مسلمین در هنر معماری نیز تغییر و تحولاتی صورت گرفت، هر چند سبک ایرانی هنوز در این سال ها رعایت و لحاظ می شد.
نخستین مساجد ایرانی، در اصل همان آتشکده ها بودند که به مسجد تبدیل شدند. از همان اوایل اسلام، معماری دینی غرب و شرق ایران از نفوذ معماری عرب مصون ماند و مساجد مسلمین ایران به سبک ایرانی ساخته شد. به گفته تاریخ کرمان نخستین بنای معماری پس از حمله اعراب به ایران، مسجدی بود در بم.
وزیری مولف تاریخ کرمان در این خصوص آورده: عبدالله بن موسوم به مسجد حضرت رسول است ساخت و پاره ی چوب از شجره ی که مؤمنان در آن با حضرت ختمی مآب بیعت کرده بودند (بیعت حدیبیه) با خود داشت در محراب آن قرار داد.
در کتاب تاریخ هنرهای ملی در مورد معماری این مسجد آمده: در باقی مانده های بخشی از دیوار یک مسجد که در بم به جای مانده و احتمالاً از آغاز قرن اول هجری است همین طاق نماها دیده می شود و ستون های کوچک چسبیده به دیوار که این طاق نماها را از هم متمایز می کند، همان است که در طاق کسری به کار رفته و بعدها نمونه آن را خلفای عباسی در ساختن دروازه بغداد به کار برده اند به طور کلی در مورد ویژگی های معماری ایران در قرون اولیه ظهور اسلام می توان به این شاخص ها اشاره کرد:
1 ) بعضی بناهای عهد ساسانی را عیناً به اسلام نسبت داده اند.
2) معماری ایرانی روش خود را با خصوصیات قبل از اسلام ولی با قیافه اسلامی تعقیب کرده است.
معماری در قرون چهار و پنج و شش هجری تحول و توسعه فوق العاده ی یافت. در جریان این تحول و توسعه بیش از پیش به عناصر معماری ساسانی توجه شده، به نحوی که تقریباً در همه بناهای آن دوره جداگانه یا با هم به کار رفت. این تحول و توسعه در آغاز مربوط به ظهور سلسله های محلی ایرانی است که سعی در احیای سنت های ایران باستان داشتند.
توجه و اهتمام سلسله های مزبور و تعقیب راه آنان در زمان سلسله های بعدی از نظر هنری از جمله معماری به ثمر رسید و در قرن های چهارم تا ششم هجری بارور شد.
در این دوره ها در کرمان با توجه به منابع تاریخی برمی خوریم به اقداماتی که در زمان ابوعلی محمد بن الیاس (322 - 356) صورت گرفته است شامل تعمیرات ارگ بم و تعمیر گنبد جبلیه، هم چنین به مجموعه ای اشاره شده است که بیشتر جنبه نظامی داشته و شامل قلعه کوه و خندق و عمارت بارور و دروازه خبیص و قلعه نو و بعضی از قلعه کهن است.
معماری در کرمان در عهد سلجوقیان رشد و تکامل سریعی داشت. در دوره ترکان سلجوقی که در اواسط قرن پنجم هجری به صورت فاتحان نامتمدن به سمت مغرب و داخل ایران رانده شدند زمام امور مملکتی به دست کارمندان و کارگزاران ایرانی بود و تاثیر آنان بر فرهنگ و هنر یران اندک بوده است.
در دوره سلجوقیان و هم چنین در دوره ایلخانان ساختمان های دینی از قبیل مساجد و مدارس و زیارتگاه ها و مقبره ها بر ساختمان هی غیردینی رجحان داده شد. در این زمان معماران ایرانی از تلفیق حیاط چهار ایوانی و تالار مربع گنبد دار چهار طاقی، مسجد بزرگ ایرانی را به وجود آوردند. آجرکاری در زمان معماری سلجوقی به آخرین درجه ترقی رسید و طرح های زیبای آجری، فرم های خفته و راسته، بادبزنی، بافت حصیری، برآمدگی و فرورفتگی و ایجاد کتیبه از آجر از مشخصات معماری سلجوقیان است. گچ بری جایگزین کتیبه ها و تزیینات آجری شد. از این پس محراب ها و دیوارها با طرح های برجسته گچ بری تزیین می شدند. رنگ و تزیینات گچ بری به رنگ فیروزه ی در معماری تزیینی سلجوقی راه می یابد.
مسجد جامع یکی از آثار کهن و قدیمی شهر تاریخی ارومیه است و در خیابان اقبال قرار دارد. این مسجد در میان بازار قدیمی شهر واقع شده و یکی از ارکان اصلی بافت قدیمی شهر است. برخی از محققین معتقدند این بنا ابتدا آتشکده بود و بعد از تسلط مسلمین ویران شد و سپس در قرن هفتم هـ . ق بر روی آن مسجدی ساخته شد. به اعتقاد این گروه از محققین سبک تزیینات، گچ بری ها، ستون بندی ها و طاق های مسجد عیناً شبیه به سبک معماری سلجوقیان است.
تاریخ تجدید بنای این مسجد معلوم نیست، اما محراب آن در تاریخ 676 هـ.ق ساخته شده است. این مسجد به همراه سایر اجزاء بافت قدیمی شهر به ویژه بازار و راسته های آن بارها مورد مرمت و بازسازی قرار گرفته است. مسجد جامع با دو در ورودی که از صحن بزرگ آن منشعب می شود، به بازار راه دارد.
این مسجد دارای آثاری از دوره های مختلف است:
شبستان گنبددار قدیمی: هسته اولیه بنا را این مجموعه تشکیل می دهد و حاوی کلیه مشخصات معماری اسلامی است. به احتمال قریب به یقین این بخش مربوط به دوره سلجوقیان (قرن ششم هـ.ق) به بعد است. محراب مسجد با گچ بری نفیس در این قسمت قرار دارد و در تاریخ 676هـ.ق- در زمان حکومت ایلخانان- به بهترین نحو ساخته شده است.
چهل ستون متصل به شبستان گنبددار: زمان ساخت آن جدیدتر از شبستان اولی به نظر می رسد و در خاک برداری از کف آن مقداری اشیای متعلق به دوره ایلخانان به دست آمده است. این چهل ستون به خاطر صدمات وارد ه چندین بار مرمت شده است.
حجره های قدیمی اطراف صحن مسجد: این حجره ها مربوط به اوایل دوره زندیه است. براساس سنگ نوشته موجود زمان احداث آن 1184 هـ.ق است.
بخش نوساز اطراف صحن: این مجموعه به جای بافت قدیمی ساخته شده و بیشتر مربوط به دو دهه اخیراست.
مصالح به کار رفته در اجزای مختلف ساختمان مسجد نیز متفاوت است. شبستان گنبددار و چهل ستون با دو نوع مصالح- قسمت تحتانی و قسمت های بالایی آن از آجر- ساخته شده است.
از مهم ترین عوامل تزیینی مسجد کتیبه های کوفی دور گنبد و گچ بری محراب آن است.