یونانیان در قدیم از عسل و موم برای تهیه انواع غذاها استفاده می کردند. بعدها، نیش زنبور برای درمان بسیاری از بیماری ها استفاده شد. بقراط و کنفوسیوس (فیلسوف چینی) از این روش برای درمان بیماران استفاده می کردند.
به خاطر آگاه شدن مردم از اثرات بد داروها، مردم رو به درمان های طبیعی آوردند.
مطب های زیادی برای درمان با نیش زنبور در چین گشایش یافت و به سرعت این روش درمانی دراروپا و آمریکای شمالی رایج شد.
زنبور درمانی یکی از انواع آپی تراپی می باشد که در این نوع، تولیدات زنبور برای درمان به کار می رود. در این نوع درمان از گرده افشانی توسط زنبور، موم، عسل خالص و غذای مورد مصرف توسط نوزادهای زنبورها استفاده می شود.
به طور خلاصه، زنبوردرمانی به عنوان جاشینی برای مداوای بیماران به کار می رود و بیمارانی که با داروهای شیمیایی درمان نمی شوند، رو به زنبور درمانی می آورند.
نیش زنبور به بهبود و درمان این مشکلات و بیماری ها کمک می کند:
1- بیماری های خود ایمنی
3- ام اس (MS)
4- پینه و سختی پوست
5- آماس و ورم پستان
6- گرفتگی عضلات
7- زونا
8- نقرس
9- آسیب به آرنج
10- آسیب به زردپی
11- کمردرد
12- دردهای مزمن
13- اختلال اعصاب
14- کاهش کلسترول خون
15- روماتیسم و درد مفاصل
16- آرتریت یا ورم و التهاب مفاصل
17- افسردگی
18- بیماری های پوستی
19- دردهای قاعدگی
20- واریس یا بزرگ شدن رگ در پاها
21- سندرم خستگی مزمن
22- ناتوانی های جنسی
نیش زنبور دارای ترکیبات مختلفی از قبیل: آنزیم ها، پروتئین ها و اسیدهای آمینه می باشد.
این ماده بدون رنگ و دارای مزه شیرین و کمی تلخ می باشد. قابل حل در آب می باشد. اگر با هوا برخورد کند، تبدیل به کریستال سفید متمایل به خاکستری می شود.
نیش زنبور دارای موادی می باشد که به سیستم اعصاب، قلب و غده فوق کلیه کمک می کند.
ابتدا قبل از شروع درمان ، باید میزان حساسیت بیمار را نسبت به نیش زنبور مورد بررسی قرار داد. این کار با استفاده از تزریق مقدار کمی نیش زنبور و توسط 1 تا 2 عدد زنبور انجام می شود.
زنبور درمانی به این صورت است که زنبور را با استفاده از موچین یا انبرک در سطح مورد نظر از بدن قرار می دهند تا آنجا را نیش بزند. برخی افراد به جای استفاده از خود زنبور زنده، تزریق نیش زنبور را در زیر پوست ترجیح می دهند.
نیش زنبور بعد از 15 دقیقه رها می شود و بعد آن را با استفاده از موچین برمی دارند. بین 20 تا 40 نیش باید در هر جلسه زده شود و بیمار باید 3 بار در هفته به مرکز زنبور درمانی مراجعه کند.
درمان با نیش زنبور برای بیماران MS اثرات فوق العاده ای داشته است، از آن جمله افزایش استقامت، کاهش خستگی و همینطور کاهش تشنج و انقباض عضلات.
اگر شما دیابت، سیفلیس، سل یا آلرژی شدید دارید، از این نوع درمان استفاده نکنید.
آستانه ی تحمل درد ناشی از نیش زنبور در افراد مختلف، متفاوت است. معمولا بعد از چند ساعت، درد فروکش می کند. اما در برخی افراد نیز ممکن است یک هفته طول بکشد تا درد متوقف شود.
برخی اوقات گذاشتن یخ روی محل نیش زنبور موجب آرام شدن درد ناشی از آن می شود.
در افراد دارای آلرژی به نیش زنبور، علائم زیر دیده می شود:
درد، حالت تهوع و استفراغ، اسهال و سرگیجه، سخت نفس کشیدن و صدای خرخر، کاهش ناگهانی فشار خون و شوک.
بیشتر مردم بعد از نیش زدن زنبور، درد و قرمزی محل نیش را تجربه می کنند. دیده شده است که حدود 20 درصد از افراد بعد از درمان دچار خارش، کهیر، خستگی و عصبانیت می شوند.
در اینجا توجه شما را به برخی از علائم و نشانه های بعد از درمان جلب می کنم. لازم به ذکر است که این علائم بسیار نادر و در حدود 8/0 درصد می باشند.
1- مرگ
تعداد کمی از افراد به علت نیش زدن زنبور می میرند. تحقیقات نشان داده است که این تعداد به کمتر از 100 نفر در سال می رسد. مرگ به سبب وجود آلرژی شدید و یا شوک قلبی رخ می دهد.
2- آسیب به اعصاب بینایی
این علامت در افرادی بروز می کند که نیش زنبور در اطراف چشم و ابروی آنها وارد شده باشد.
3- آنسفالومیلیت یا التهاب مغز و نخاع
اگر نیش زنبور وارد سیستم عصبی شود، این عارضه به وجود می آید.
- هر چه زودتر به اورژانس بروید.
- با دقت نیش زنبور را در بیاورید. حدود 2 تا 3 دقیقه طول می کشد تا تمام نیش وارد بدن شود، لذا بیرون آوردن نیش بسیار مهم است.
- برای کاهش تورم در محل نیش، یخ بگذارید.
- محل نیش را با آب تمیز و صابون بشویید.
نوشابه های رژیمی به جای قند معمولی، دارای قندهای (شیرین کننده) مصنوعی هستند که فاقد کالری می باشند.
اخیرا یکی از تحقیقات نشان داده است که مصرف نوشابههای گازدار رژیمی نه تنها موجب کاهش وزن نمیشوند، بلکه افزایش وزن را نیز به دنبال خواهند داشت.
این یافتهها نتیجه 8 سال کار "شارن فاولر" و همکارانش در سان آنتونیو میباشد.
گروه فاولر 1550 فرد 25 تا 64 ساله را به مدت 8 سال تحت بررسی قرار دادند. در این مطالعه، به تعدادی از افراد نوشابه های رژیمی و به عده ای دیگر نوشابه گازدار معمولی دادند. از 622 نفر شرکت کننده در این مطالعه که در شروع بررسی وزن طبیعی داشتند، حدود یک سوم شان، دچار اضافه وزن یا چاقی شدند.
فاولر می گوید: " بر اساس این مطالعه دریافتیم که همه نوشابه های گازدار معمولی موجب چاقی می شوند که این طبیعی است. ولی آنچه ما را بسیار متعجب کرد این بود که مصرف کنندگان نوشابه های رژیمی، بیشتر از افرادی که نوشابه های معمولی می خوردند، دچار اضافه وزن شدند."
خطر اضافه وزن یا چاقی برای کسانی که به طور منظم نوشابه معمولی میخوردند، بر اساس مقدار نوشابه مصرفی به شرح زیر بود:
26 درصد برای نصف قوطی در روز
4/30 درصد برای نصف تا یک قوطی در روز
8/32 درصد برای یک تا دو قوطی در روز
2/47 درصد برای بیشتر از دو قوطی در روز
این مقدار برای کسانی که نوشابههای رژیمی میخوردند، به ترتیب زیر بود:
5/36 درصد برای تا نصف قوطی در روز
5/37 درصد برای نصف تا یک قوطی در روز
5/54 درصد برای یک تا دو قوطی در روز
1/57 درصد برای بیشتر از دو قوطی در روز
فاولر متوجه شد مطالعاتی از این قبیل، ثابت نمی کند که نوشابههای رژیمی موجب چاقی می شوند. اما او گفت این داده ها نشان می دهد ارتباطی بین مصرف نوشابه های رژیمی و چاقی وجود دارد.
لِسلی بونسی متخصص تغذیه این گونه می گوید:"شما نباید فقط به آنچه که می نوشید توجه کنید، بلکه باید به آنچه که در بشقاب غذایتان وجود دارد نیز، توجه داشته باشید."
بونسی میگوید: "مردم اغلب اوقات مصرف نوشیدنیهای رژیمی را با اجرای رژیم های لاغری صحیح اشتباه میگیرند، یعنی برای کاهش وزن یا جلوگیری از چاقی به جای نوشابه های معمولی، نوشابه های رژیمی می خورند، در حالی که مشکل اصلی چاقی مردم، مصرف نوشابهها نیست، بلکه مقدار و نوع رژیم غذایی آنهاست."
شما نمی توانید هر نوع و هر مقدار غذایی که می خواهید بخورید و ادعا کنید که چاق نخواهید شد، چون نوشابه رژیمی مصرف می کنید.
اگر شما هیچ کار دیگری برای لاغر شدن انجام ندهید (مثل ورزش کردن و اجرای رژیم لاغری) و فقط نوشابههای رژیمی را به جای نوشابههای معمولی، مصرف کنید، وزنی از دست نخواهید داد.
مطالعات جدید نشان می دهد موشهای آزمایشگاهی که با قندهای مصنوعی (بدون کالری) تغذیه میشدند، نسبت به آنهایی که با قند معمولی تغذیه میشدند، اشتیاق بیشتری به خوردن داشتند.
بر اساس این مطالعات فاولر می گوید: "وقتی شما چیزی می خورید که مزه آن مانند غذاهای پُرکالری (مثل قند و شکر) می باشد، اما کالری ندارد(مثل قند مصنوعی)، بدن شما به دنبال آن کالری بالاست، اما چیزی دریافت نمیکند."
بونسی می گوید: "بدن ما باهوش تر از آن است که فکر می کنیم. مردم فکر می کنند که می توانند بدن خود را فریب دهند، ولی اینگونه نیست. اگر شما آن مقدار کالری را که به بدن خود قول دادهاید، به آن نرسانید، احتمالا بدن تان این عمل را با درخواست کالری بیشتر، تلافی خواهد کرد. در حقیقت به نظر می رسد که مصرف نوشابه های رژیمی، موجب تحریک اشتها می شود، در نتیجه بیشتر خواهید خورد."
سلامت دستگاه ادراری انسان، به خصوص کلیه ها، تأثیر بی نهایت مهمی در ادامه حیات انسان دارند و بیماری کلیوی از دردناک ترین و پر مخاطره ترین، گرفتاری های جسمی است.
در این میان عفونت دستگاه ادراری که یکی از شایع ترین علل مراجعه بیماران به مطب پزشکان می باشد، علاوه بر آن که خود بخود و به تنهایی بیماری آزار دهنده ای است، گاهی سبب بروز بیماری های دیگر نیز در بدن انسان می شود.
به عنوان مثال برخی عفونت های دستگاه ادراری می توانند، گاهی باعث نارسا شدن و از کارافتادگی کلیه شوند یا عفونت کلیوی در خون و در نتیجه در تمام بدن پخش شود یا برخی عفونت ها ممکن است به ایجاد سنگ کلیه در بیماران منتهی شوند، که همه اینها نشانه اهمیت موضوع است.
ادرار پس از آنکه توسط دو کلیه انسان تولید شد، توسط دو لوله موسوم به " حالب" که کلیه ها را به مثانه وصل می کنند، به مثانه تخلیه می شود تا بدان وسیله از بدن دفع گردد.
حال چنانچه مثانه به موقع از ادرار خالی نشود، ادرار از مثانه به حالب ها و حتی کلیه باز می گردد و همین "برگشت ادرار از مثانه به حالب ها، سبب ایجاد استعداد در فرد برای ابتلا به عفونت کلیه می شود" و به این ترتیب کسانی که در شبانه روز، بنا به هر علتی به ندرت ادرار می کنند به طور جدی در معرض خطر هستند.
اما در رسایل فقهی توضیح المسائل، یکی از مبطلات وضو و نماز، خروج بول و غائط و نفخ کلیه (گاهی کلیه ها را دردی می گیرد شبیه به درد کلیه اما شن یا سنگی در کلیه ها یا مجاری ادراری وجود ندارد. اطباء سنتی معتقدند گاهی مقداری از گازها و حباب های هوای داخل خون از راه مویرگ ها به کلیه منتقل شده و تجمع تعدادی از آنها در کلیه ها حالتی را به نام نفخ کلیه به وجود می آورد)، از بدن انسان درج شده است و این موضوع سبب می شود که شخص نمازگزار و احیاناً "دائم الوضو"، برای پرهیز از ابطال عبادتش به طور معمول و بر حسب عادت ، قبل از وضو ، به تخلیه ادرار بپردازد.(تعبیه توالت در مجاورت وضو خانه مساجد در واقع به منظور پاسخ به این عادت پسندیده و سلامتی بخش صورت می گیرد).
به این ترتیب حداقل سه بار، دفع ادرار از بدن، در زمان هایی به فواصل مناسب نسبت به یکدیگر و در حدی که برای یک انسان طبیعی لازم است، فرد را در مقابل ابتلا به عفونت های کلیه و دستگاه ادراری مصون می سازد و می تواند به عنوان نکته ای مهم پیرامون نماز مورد توجه قرار گیرد.
تظاهرات پوستی در نارسایی کلیه تنها در موارد پیشرفته ی بیماری دیده می شود و به همین دلیل، این علایم ارزش تشخیصی محدودی دارند.
بیماران مبتلا به نارسایی مزمن کلیه، پوست خشکی دارند که گاهی اوقات ممکن است همراه با پوسته باشد.
کوچک شدن اندازه غدد عرق در این بیماران ممکن است در ایجاد این مشکل دخالت داشته باشد.
گرچه مصرف مقادیر بالای داروهای مدر (ادرارآور) در این بیماری نیز، یک عامل تشدید کننده خشکی پوست می باشد.
کم خونی که به صورت رنگ پریدگی خود را نشان می دهد، از علایم اولیه و شایع در نارسایی کلیه می باشد.
تیره شدن رنگ پوست و ناخن در بسیاری از بیماران مشاهده می شود.
تیره شدن ناخن معمولا محدود به قسمت انتهایی ناخن می باشد، البته قسمت انتهایی ناخن می تواند قهوه ای یا قرمز هم شود.
قسمت ابتدایی ناخن سفید رنگ می شود، بنابراین نمای مشخصی را ایجاد می کند که در حدود 10 درصد بیماران مبتلا به نارسایی کلیه دیده می شود.
ترمیم زخم در این بیماران طولانی تر است و این بیماران ممکن است بیشتر مستعد زخم بستر باشند.
نقاط خونریزی کوچک ( پورپورا ) در پوست، شایع است (تصویر سمت راست) که احتمالا به علت کاهش خفیف تعداد سلول های انعقادی خون و یا اشکال در عملکرد این سلول ها می باشد که ممکن است توسط دیالیز اصلاح گردد.
اکثر بیمارانی که مبتلا به نارسایی کلیه می باشند، احساس خارش آزاردهنده ای را در بعضی از مراحل پیشرفت بیماری خود تجربه می کنند. در بعضی از بیماران دیالیز باعث بهبودی خارش می شود، در حالی که در بعضی دیگراز بیماران ممکن است دیالیز سبب شروع خارش گردد. تقریبا 80 درصد بیمارانی که دیالیز می شوند خارش دارند.
اگرچه پوست بعضی از بیماران خشک به نظر می رسد، اما اکثر بیماران پوست طبیعی دارند.
از آنجایی که خارش در نارسایی حاد کلیه غیر معمول می باشد و کاهش میزان اوره خون باعث بهبود خارش نمی شود، علت اصلی خارش در این بیماران روشن نیست و کیفیت خارش در بین این بیماران متفاوت می باشد.
در بعضی از بیماران خارش، دائمی، وسیع و شدید بوده و در بعضی ممکن است موقتی و محدود به یک قسمت باشد.
استفاده از آنتی هیستامین و پمادهای استروئیدی در کنترل این خارش مؤثر نمی باشند.
اما کرم های مرطوب کننده در افرادی که پوست خشک دارند ممکن است سبب تسکین خارش شود.
در طولانی مدت، تنها پیوند کلیه می تواند سبب تسکین دائمی این عارضه ناراحت کننده در این بیماران شود.
برای تشخیص تخم مرغ تازه ، آن را در یک کاسه آب سرد بگذارید. اگر تخم مرغ تازه باشد به ته ظرف می رود ، اما اگر به سطح آب بیاید، بهتر است از آن استفاده نکنید.
اگر مقداری از نان سفید اضافه آمده و مصرف نمی شود، چاره این است که آنها را در فر یا تستر برشته کنید و به سوپ بیفزایید. در انتها سوپ را در مخلوط کن بریزید و بعد سرو کنید.
برنج خرد شده را می توانید در سوپ ، آش و دلمه استفاده کنید . زیرا بهتر لعاب می اندازد و غذا یا دسر شما را خوشمزه تر می کند .
اگر چند برگ کاهو اضافه آمده و به اندازه ای نیست که بتوان با آن سالاد درست کرد، می توانید که آن را خرد کنید و به کوکو سبزی بیفزایید و یا برای ته دیگ مانند نان در کف قابلمه قرار دهید، بسیار خوشمزه خواهد شد.
برای پختن تخم مرغ به صورت آب پز یا عسلی ، یک قاشق غذا خوری نمک در آب سرد بریزید و بعد تخم مرغ ها را در آن قرار دهید تا از ترک برداشتن تخم مرغ حین پخت جلوگیری کند. حتی اگر تخم مرغ دارای پوست نازکی باشد و هنگام پختن ترک بردارد، نمک باعث می شود که تخم مرغ در آب پراکنده نشود.
آب کردن شکلات تخته ای ( برای استفاده در انواع کیک و شیرینی ):
راه اول: تکه های شکلات را در کاسه ای قرار دهید و نصف استکان قهوه داغ روی آن بریزید. هم زود آب می شود و هم شیرینی شما خوش طعم می شود.
راه دوم : استفاده از روش طبخ غیر مستقیم . شکلات را دریک ظرف گود بریزید و این ظرف را در ظرف بزرگتر حاوی آب گرم قرار دهید ؛ ظرف بزرگ را روی حرارت کم قرار دهید و شکلات را مرتب هم بزنید تا آب شود.
برای تهیه انواع کیک ، به جای شیر می توانید آب میوه را جایگزین کنید، به این ترتیب طعم کیک شما هم تغییر خواهد کرد.
خاکه قند را می توانید با آسیاب کردن کاملاً یک دست کنید و به جای شکر به کار ببرید.
برای درست کردن سس مایونز، تخم مرغ ها را نیم ساعت قبل از شروع به کار از یخچال بیرون آورید تا کمی گرم شود.
برای پختن سیب زمینی آب پز، فراموش نکنید یک یا دو قاشق غذا خوری نمک به آن بیفزایید تا سیب زمینی ها ترک برندارند.
همانطور که می دانید یکی از عوامل مهم برای ایجاد زمینه مساعد و یادگیری مطلوب محیط مناسب است تا در آن محیط بتوان نهایت تمرکز را ایجاد نمود . این مقاله سعی دارد با توضیحاتی به تشریح این عامل جهت افزایش کارایی شما در مطالعات درسی و غیر درسی بپردازد.
1ـ یک مکان معین را برای مطالعه کردن تخصیص دهید. آیا شما مکانی را در اختیار دارید، که در آن با خودتان خلوت کنید؟
اگر تصمیم به مطالعه کردن دارید، باید بهترین مکان ممکن را برای این کار پیدا کنید. البته این مکان حتما باید آرام و بی سر و صدا باشد و درآن شخص در اثر صداهایی مانند رادیو، تلویزیون و سرو صدای اشخاص دچار گیجی نشود. پس از مدتی، مطالعه کردن به رفتاری مناسب با آن محیط ویژه تبدیل می شود. سپس در هرجایی که در این دنیا قرار بگیرید، فکر میکنید باید کار متناسب آن محل را انجام دهید.
2ـ قبل از شروع یک تکلیف، زمانی را که برای پایان دادن به آن انتظار دارید برروی یک صفحه بنویسید. گزارشی از اهداف مورد نظرتان تهیه کنید. این مرحله در کل، زمانی را تلف نمیکند. اما میتواند بسیار مفید باشد. سعی نکنید که درجه اهدافتان را به صورت رؤیایی بالا ببرید. فقط اهداف را بافاصله زمانی کم افزایش دهید.
3ـ با انتخاب نمادهای اجتماعی که به مطالعه مربوط است، توانایی تمرکزتان را تقویت کنید. در این رابطه شکل خاصی از لباس مثلا یک کلاه، روسری ، و یا یک مجسمه جدید و را انتخاب کنید. قبل از اینکه مطالعه را شروع کنید، کلاه را بپوشید یا مجسمه کوچکتان را بر روی میز قرار دهید. این نماد علامتی برای اشخاص دیگر است مبنی بر اینکه در حال کارکردن هستید و از آنها میخواهید که مزاحم شما نشوند. استفاده از این روش را فقط به زمان مطالعه اختصاص دهید.
4ـ اگر حواستان پرت شده است، بایستید و رویتان را از کتابهایتان برگردانید. پشت میزتان ننشینید، اگر این کار را بکنید بعد از مدتی مطالعه با رؤیا پردازی و احساس گناه مرتبط خواهد شد و اگر مجبور به تخیل هستید در اتاق قدم بزنید. اتاق را ترک نکنید. فقط بایستید و در حالی که به تکالیف درسی تان نگاه نمی کنید به تخیل بپردازید. عمل فیزیکی ایستادن، فکر شما را بر روی کارتان متمرکز میسازد. گفتن این جمله به خود که " من باید بایستم"به شما در متمرکز کردن حواستان کمک میکند.
5 برای شروع مطالعه، زمان معینی را اختصاص دهید. رفتار و عادات معین همیشه در طی روز در زمان مربوط به خودشان رخ می دهند . شروع کردن رفتارهای کنترل شده توسط زمان، کاری نسبتا ساده است. مسئله مورد توجه این است که اگر بتوانید بطور عادتی مطالعه کنید یا حداقل قسمتی از مطالعه روزانه خود را انجام دهید ،بعدها شروع آن آسانتر خواهد بود . سعی کنید زمان مطالعه را به صورت عادتی در آورید و به آنچه که قبل از شروع مطالعه انجام می دهید، دقت کنید. این یک روش برای بهتر کردن تمرکزتان است .
6ـ درست قبل از شروع زمان مطالعه ، هیچ کار ناتمامی را شروع نکنید. فعالیتهای نیمه تمام معمولا بیشتر از کارهای تکمیل شده ، ذهن را مشغول میکنند. اگر عقیده مذکور را درباره عادت تخیل کرد بکار ببرید، بنابراین وقتیکه میدانید به زمان مطالعه نزدیک میشوید ذهنتان را درگیر مسائل پیچیده و بحثهای طولانی نکنید. این راهی برای بالا بردن توانایی تمرکز شماست.
7ـ اهداف کوتاه مدت و منظمی را برای خود در نظر بگیرید. اگر ریاضی میخوانید ، زمانی را برای حل هر مسئله در نظر بگیرید. به عبارت دیگر تکالیف تان را به واحدهای کوچکی تقسیم کنید . برای همه اهداف معین شده زمانی را تعیین کنید . این شیوه توانایی شما را برای مطالعه کردن ، افزایش می دهد بدون اینکه تمرکزتان را از دست بدهید.
8ـ اگر در هنگام مطالعه ، ذهنتان مشغول مسائلی می شود که باید آن را انجام دهید آن را در دفترچه یاد داشت کنید. در این صورت مطمئن می شوید که در صورت نگاه کردن به دفترچه متوجه کارهایی که باید انجام دهید خواهید شد. نگرانی در مورد فراموش کردن کارهایی که باید انجام دهید، ممکن است موجب اختلال در مطالعه شود.
9ـ اگر مجبور باشید که موارد ناخوشایندی را مطالعه کنید و شما میدانید که از خواندن آن مطالب احساس بدی به شما دست میدهد، چه عکس العملی نشان میدهید ؟ احتمالا مطالعه را متوقف کرده و مشغول خیالبافی میشوید ودلایل خوبی برای متوقف کردن مطالعه پیدا میکنید. اگر اینگونه عمل کنید میتوان گفت که اضطراب یادگیری دارید، تنها راه از بین بردن اضطراب یادگیری، یادگرفتن این مطلب است که چگونه استراحت کنیم. اگر از لحاظ حسمی و روحی کاملا استراحت کرده باشید، تقریبا غیر ممکن است که هیچ نگرانی از خواندن به خود راه دهید. کتاب را با آرامش مطالعه کنید نه با هیجان و اضطراب. وقت مطالعه، مطالعه کنید ونگرانی رابرای زمان خودش بگذارید. هردو را در یک زمان انجام ندهید.
هر چه زمان مى گذرد، شرایط جسمى و روحى اهل بیت (علیه السلام ) دشوارتر مى شود. سختی هاى راه ، سختگیری هاى ماءموران ، شماتت هاى مردم و گذشتن از میان بازارهاى شلوغ شام ، قرار گرفتن بانوان محجوب اهل بیت در معرض نگاه بیگانگان و اکنون ورود به مجلس جشن یزید!
این که آیا در شام دو مجلس برگزار شده است ، یکى در مسجد جامع دمشق و دیگرى در کاخ یزید و یا این که تمامى رخدادهاى اسف انگیز شام و سخنان حضرت زینب و امام سجاد (علیه السلام ) در یک مجلس اظهار شده ، دلایل قطعى در دست نیست و البته تعیین این موضوع تاءثیر مهمى در اصل بررسى آن حوادث ندارد.
آن چه مورخان درباره ورود اهل بیت (علیه السلام ) به مجلس یزید نوشته اند، مفصل و جان کاه است . هنگام ورود به مجلس یزید على بن الحسین (علیه السلام) فرمود:
انشدک الله یا یزید ما ظنک برسول الله لورا ناعلى هذه الحالة .
یعنى ؛ سوگند به خدا، اى یزید، چه گمان دارى به رسول خدا اگر ما را بر این حال مشاهده کند.
امام با کوتاه ترین جمله ها، پیامدارترین مفاهیم را به شنودگان منتقل مى کند. زیرا به او اجازه سخنرانى نخواهند داد. هنوز بسیارى از شامیان او را بدرستى نمى شناسند، تنها نقطه مشترک میان او و جمع پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم) است . آن جمع اگر هیچ چیز از معارف دین و تاریخ گذشته اسلام ندانند، اما نام پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) را شنیده اند و _هر چند به شکلى صورى_ به پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) علاقمند هستند.
شخص یزید اجرى براى پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) قایل نیست ، چنان که در شعارش بعدها به آن اشاره کرد. اما مردم ناآگاه شام ، به عنوان خلیفه رسول الله به یزید نگاه مى کنند و براى پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) احترام قایلند.
وقتى امام سجاد (علیه السلام ) نام رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) را به میان مى آورد، همه از خود مى پرسند: مگر میان این کاروان اسیران با پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) نسبتى هست ؟
این پرسش به قدرى جدى است که یزید نمى تواند خود را بى تفاوت نشان دهد. ناگزیر مى شود: زنجیرها را از على بن الحسین (علیه السلام ) بردارد! یزید با این کار، مى خواهد رحمت و عطوفت خود را به حاضران بنمایاند. غافل از این که پذیرش اعتراض امام سجاد (علیه السلام ) آغاز افشا شدن ماهیت زشت حکومت اوست و فرو افتادن غل و زنجیرها از اندام على بن الحسین (علیه السلام ) به معناى فرو شکستن نخستین حصارهایى است که او - یزید - خود را در پشت آنها مخفى داشته است .
اهل بیت در مجلس یزید جاى مى گیرند و ماءموران سر مقدس سید الشهدا را پیش مى آورند و در مقابل یزید مى گذارند.
یزید شعر مى خواند:
یفلقن هاما من رجال اعزة علینا و هم کانوا اعق واظلما
یعنى ؛ شمشیرها، سرمردانى را مى شکافند که نزد ما گرامى هستند ولى چه مى توان کرد که آنان در دشمنى و ستم پیشدستى کرده اند!
على بن الحسین (علیه السلام ) که در میان اسیران قرار داشت ، فرمود:
اى یزید! بهتر است به جاى شعرى که خواندى ، این آیه از قرآن را بشنوى که خداوند مى فرماید:
ما اصابکم من مصبیة فى الارض و لا فى انفسکم الا فى کتاب من قبل ان نبراءها ان ذلک على الله یسیر. لکیلا تاءسوا على ما فاتکم و لا تفرحوا بما آتاکم والله لا یحب کل مختال فخور. (1)
یعنى ؛ هیچ مصیبتى در زمین و یا در بدن متوجه شما نمى شود مگر این که قبل از آن ، از سوى ما«خداوند» در کتابى پیش بینى شده و رقم خورده باشد، و این بر خدا آسان است . تا بر آنچه از دست مى دهید اندوهگین نباشید و به آنچه به دست مى آورید شادمانى نکنید و خداوند هیچ متکبر خودستایى را دوست ندارد.
آنچه امام سجاد (علیه السلام ) از این آیه مى جوید این است که به یزید یادآورى کند اگر ما عزیزانى را از دست دادده ایم ، جاى شماتت و ملامت ندارد و اگر تو احساس مى کنى چیزى به دست آورده اى ، مجال خوشى و سرمستى نخواهد داشت . و تو با این فخر فروشى و بزرگ نمایى منفور درگاه خدا هستى .
یزید که منظور امام و پیام آیه را دریافته بود، بشدت خشمگین شد و گفت :
آیه دیگرى هم در قرآن هست که آن آیه درباره شما مناسبتر است :و ما اصابکم من مصیبة فبما کسبت ایدیکم و یعفوا عن کثیر. (2) یعنى ؛ هر بلا و مصیبتى که به شما مى رسد، نتیجه دستاوردهاى خود شماست .
یزید با این آیه مى خواهد بگوید که اگر شما در برابر خلافت من سر تسلیم و سازش فرود مى آورید، با این حوادث روبرو نمى شدید. پس این شما هستید که قدم در این راه گذاشته اید.(3) اما امام سجاد (علیه السلام ) به او مى گوید:
لا تطعموا ان تهینونا و نکرمکم و ان نکف الاذى عنکم و تؤ ذونا
فالله یعلم انا لا نحبکم و لا نلومکم ان لم تحبونا
یعنى ؛ شما انتظار دارید که ما را مورد اهانت قرار دهید ولى ما شما را اکرام کنیم ! ما را مورد آزار و شکنجه قرار دهید ولى ما دست از شما برداریم ! خدا مى داند که ما هرگز شما را دوست نمى داریم و البته شما را ملامت نخواهیم کرد بر این که دوست دار ما نیستید.
یزید مى گوید: در این جا حق با شماست ولى اصولا پدر و جد تو - پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) - تلاش کردند تا قدرت را به کف آورند و امیر باشند و با ما به نزاع و درگیرى پرداختند…
على بن الحسین (علیه السلام ) در پاسخ او فرمود:
اى پسر معاویه و هند! قبل از این که تو به دنیا بیایى ، پیامبرى و حکومت از آن جد و نیاکان من بوده است . روز بدر، احد و احزاب پرچم پیروزمند رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) در دست پدر من - على بن ابى طالب (علیه السلام –( بود در حالى که پدر و جد تو پرچم کفر را در دست داشتند!
سخن که به این جا انجامید، چنان یزید به بن بست رسیده بود که چاره اى جز سکوت نداشت . البته اگر این سخنان در محفلى خصوصى رد و بدل شده بود چه بسا یزید، بیش از این ها ناشکیبایى مى کرد و امام على بن الحسین (علیه السلام ) را خاموش مى کرد و مى کشت .اما یزید در آن محفل عمومى گام در میدان مناظره و اثبات حقانیت خویش گذارده و اکنون مجلس در وضعیتى قرار گرفته است که او ناچار به ادامه آن وضع است .
امام سجاد (علیه السلام ) که شرایط دگرگون شده مجلس را شاهد بود و نفوذ سخنانش را در حاضران احساس مى نمود، آهنگ سخن را از شیوه استدلالى به روش عاطفى تغییر داد. نه براى متاءثر ساختن یزید! بلکه براى بیدار ساختن وجدان ها و عواطفى که اکنون با سخنان و استدلال هاى او شعورشان رو به بیدارى نهاده است . امام فرمود:
اى یزید! اگر درک مى کردى و مى دانستى که چه کرده اى و با پدر و برادر و عموزاده ها و خاندان ما چه رفتارى داشته اى و اگر براستى قادر بودى عمق این فاجعه را بشناسى به کوه ها مى گریختى بر ریگها مى خفتى و آرام نمى گرفت.
امام نگاهى هم به مردم دارد، به حاضران مجلس یزید! و مى فرماید:
ماذا تقولون اذ قال النبى لکم ماذا فعتلتم و انتم آخر الامم
بعترتى و باهل بعد مفتقدى منهم اسارى و منهم ضرجوا بدم (4)
یعنى ؛ چه پاسخ خواهید داشت آن گاه که پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) به شما بگوید: شمایان که سرآمد امت ها هستید، با عترت من و خاندان ، بعد از رحلت من چه کردید! برخى را به اسارت کشاندید و گروهى را به خون شان آغشته ساختید! (5)
پی نوشت ها:
1- حدید 23-22
2- شورى /30
3- تاریخ طبرى 7/376
4- بحار الانوار 45/131
5- امام سجاد(ع)، احمد ترابی
به نقل از سایت ویژه امام سجاد (علیه السلام) ؛ محدث عظیم و سالک وارسته مرحوم مجلسی اول میفرماید: « در اوایل جوانی مایل بودم نماز شب بخوانم اما نماز قضا بر عهدهام بود و به همین دلیل احتیاط میکردم و نمیخواندم. خدمت شیخ بهائی رحمه الله عرض نمودم، فرمود: « نماز قضا بخوان.» اما من با خود می گفتم نماز شب خصوصیات خاص خود را دارد و با نمازهای واجب فرق میکند. یک شب بالای پشت بام خانه ام در خواب و بیداری بودم که امام زمان علیه السلام را در بازار خربزه فروشان اصفهان در کنار مسجد جامع دیدم. با شوق و شعف نزد او رفتم و سوالاتی کردم از جمله خواندن نماز شب. فرمود:« بخوان!»
عرض کردم:« یا بن رسول الله، همیشه دستم به شما نمیرسد! کتابی به من بدهید که به آن عمل کنم.»
فرمود:« برو از آقا محمد تاج کتاب بگیر!» در خواب گویا او را میشناختم؛ رفتم کتاب را از او گرفتم و مشغول خواندن بودم و میگریستم که از خواب بیدار شدم.
از ذهنم گذشت که شاید محمد تاج همان شیخ بهائی است و منظور امام از تاج، این است که شیخ بهایی ریاست شریعت را در آن دوره به عهده دارد.
نماز صبح را خواندم و خدمت ایشان رفتم. دیدم شیخ با سید گلپایگانی مشغول مقابله ی صحیفه سجادیه است.
ماجرا را برایش نقل کردم. فرمود:« انشاءالله به چیزی که می خواهی میرسی.»
بعد ناگهان یاد جایی که امام را در آن ملاقات کرده بودم، افتادم و به کنار مسجد جامع رفتم. در آنجا آقا حسن تاج را دیدم که از آشنایان قدیم بود. مرا که دید گفت:« ملا محمد تقی! من از دست طلبه ها به تنگ آمدهام. کتاب را از من میگیرند و پس نمیدهند. بیا برویم خانه یک سری کتب به تو بدهم.» مرا به خانهاش برد، در اتاقی را باز کرد و گفت:« هر کتابی را که میخواهی بردار!»
کتابی را برداشتم؛ ناگهان دیدم همان کتابی است که دیشب در خواب دیده بودم. « صحیفه سجادیه » بود. به گریه افتادم. برخاستم و بیرون آمدم.
گفت:« باز هم بردار!»
گفتم:« همین بس است.»
پس شروع نمودم به تصحیح و مقابله و آموختن صحیفه سجادیه به مردم. و چنان شد که از برکت این کتاب، بسیاری از اهل اصفهان مستجاب الدعوه شدند.
مرحوم مجلسی دوم میفرماید:« مجلسی اول چهل سال از عمر خود را صرف ترویج صحیفه کرد و انتشار این کتاب توسط او باعث شد که اکنون خانهای نیست که صحیفه در آن نباشد. این حکایت بزرگ باعث شد بر صحیفه شرح فارسی بنویسم که عوام و خواص از آن بهرهمند شوند.»
منابع:
امام شناسی، ج 15، ص 49و 50
بحارالانوار، ج 110، ص 51 به بعد
به نقل از سایت امام سجاد(ع)، با توجه به این که تعدادی از دعاهای صحیفه سجادیه از دست رفته است، تعدادی از علمای بزرگ شیعه تلاش کردهاند با جستجو در کتابهای روایی و آثار بهجا مانده از اصحاب، به تعدادی دیگر از ادعیهی منتسب به امام زین العابدین دست یابند. این ادعیه که با عنوان « مستدرکات صحیفه » جمعآوری شده است، به هشت جلد یا بیشتر میرسد که بعضی از آنها عبارتاند از:
1- آنچه مرحوم ملانقی زیاآبادی قزوینی با عنوان « مما یلحق به » پس از پایان ادعیه آورده است و مشتمل بر 14 دعاست.
2- صحیفه ثانیه سجادیه تدوین صاحب الوسائل، شیخ محمد حسن حر عاملی.
3- صحیفهای دیگر تدوین شیخ محمد بن علی حرفوسی.
4- صحیفه ثالثه سجادیه تدوین میرزا عبدالله افندی صاحب ریاض العما و از بهترین شاگردان علامه مجلسی.
5- صحیفه رابعه سجادیه تدوین حاج میرزا حسین ابن محمد نقی نوری.
6- صحیفه خامسه تدوین سید محسن امین حسینی عامل که شامل 182 دعاست.
7- صحیفه سادسه تدوین شیخ صالح بن میرزا فضل الله مازندرانی حائری.
8- صحیفه تدوین شیخ محمد باقر بن محمد حسن بیرجندی قائمی.
9- صحیفه سابعه تدوین شیخ هادی بن عباس آل کاشف الفطاء.
10- صحیفه ثامنه تدوین حاج میرزا علی حسینی مرعشی شهرستانی حائری.
اخیراً مجموعهای به نام« الصحیفه السجادیه الجامعه» انتشار یافته است که حاوی همهی ادعیه مذکور در صحیفههای فوق و ادعیه «صحیفه سجادیه» اصلی است که به شکل موضوعی تنظیم شده است. البته بهتر بود بین ادعیه صحیفه کامله و سایر ادعیه تفکیکی صورت گرفته بود تا ارزش ادعیه کتاب اصلی محفوظ میماند.
منابع:
الذریعه، ج 15، ص 18 تا 20
امام شناسی علامه طهرانی - ج 15، ص 54 به بعد
***اس ام اس های عاشقانه***
**************
سهم من از دوری تو چیزی جز دلتنگی به اندازه دریاها ،نگاهی تاریک همچون شب های بدون مهتاب و لحظه هایی که ثانیه به ثانیه میگذرند نیست .پس ای دوست بشنو صدای دلتنگی مرا
=======================
تو بارانی من باران پرستم تودریایی من امواج تو هستم اگرروزی بپرسی باز گویم: تو من هستی و من نقش تو هستم
=======================
طبق قانون بقای شادی هیچ شادی از بین نمیره؛ بلکه فقط از دلی به دلی دیگه جابه جا میشه
=======================
اگرکسی واقعا کسی رو دوست داشته باشد بیشتر از اینکه بهت بگه دوست دارم میگه مواظب خودت باش...پس مواظب خودت باش
=======================
وقتی برگ های پاییز رو زیر پات له می کنی یادت باشه روزی بهت نفس هدیه می کردن
=======================
عیب جامعه این است که همه می خواهند آدم مهمی باشند و هیچ کس نمی خواهد فرد مفیدی باشد
=======================
ای عشق، شکسته ایم، مشکن ما را/ اینگونه به خاک ره میفکن ما را/ ما در تو به چشم دوستی می بینیم/ ای دوست مبین به چشم دشمن ما را
رسم زمونه : تو چشم میذاری من قایم میشم .........اما تو یکی دیگه رو پیدا میکنی
======================
تکیه بر دوست مکن محرم اسرار کسی نیست ما تجربه کردیم کسی یار کسی نیست
======================
عشق کلید شهر قلب است به شرط آنکه قفل دلت هرز نباشد که با هر کلیدی باز شود
======================
مرگ آن نیست که در قبر سیاه دفن شوم مرگ آن است که از خاطر تو با همه ی خاطره ها محو شوم
======================
می خوام روی تمام سنگ های دنیا بنویسم دلم واست تنگ شده و آرزو میکنم یکی از اون سنگ ها به سرت بخوره تا بفهمی دل تنگی چه دردی
=====================
غیر از غم عشق تو ندارم , غم دیگر شادم که جز این نیست مرا همدم دیگر
=====================
زدرد عشق توبا کس حکایتی که نکردم چرا جفای تو کم شد؟شکایتی که نکردم !!!
=====================
گر هیچ مرا در دل تو جاست بگو گر هست بگو نیست بگو راست بگو
=====================
گر نرخ بوسه را لب جانان به جان کند حاشا که مشتری سر مویی زیان کند
=====================
تو را برای وفای تو دوست می دارم******وگرنه دلبر پیمانه شکن فراوان است
=====================
هر گز ندیدم بر لبی لبخند زیبای تو را هر گز نمی گیرد کسی در قلب من جای تو را
=========================
غنچه با دل گرفته گفت :
زندگی لب ز خنده بستن است
گوشه ای درون خود نشستن است
گل به خنده گفت :
زندگی شکفتن است
با زبان سبز راز گفتن است
گفت و گوی غنچه و گل از درون باغچه
باز هم به گوش می رسد
تو چه فکر می کنی ؟
راستی کدام یک درست گفته اند ؟
من فکر می کنم
گل به راز زندگی اشاره کرد
هرچه باشد او گل است
گل یکی دو پیرهن
بیشتر ز غنچه پاره کرد
برای دیدن عکس من میتونی در سمت راست وبلاگم نوشته دیدن عکس بری اونجا