هی روزگار هیچکسی و غمگینی
نمی شد زمین از نو زاده شود
عشق از نو زاده شود
آدمی از نو زاده شود
اصلا اسم نباشد
تقسیم و فاصله نباشد
هیچکس تنها نباشد



 
یعنی مشه فکرش بکن اگر بشه چی میشه
نوشته ما هم شده قضیه یکی از بستگان غضنفر داشته یک بیست کیلوی ماست و می ریخته توی دریا
بهش میگن چیکار میکنی . میگه دارم دوغ درست میکنم . میکن اخ این کمی ماست که همه ی اب دریا رو
که جواب نمیده که دوغ درست کنی نمیشه
میگه فکرشو بکن اگر بشه انتوقت چی میشه
حالا حکایت ماست

سه شنبه نوزدهم 6 1387
X