دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 23483
تعداد نوشته ها : 38
تعداد نظرات : 0
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان
به گزارش گروه اخبار صوتی - تصویری ایرنا، احمدی نژاد در این مصاحبه در خصوص مهم ترین برنامه خود در زمینه اشتغال و کاهش نرخ بیکاری، حمایت از تولید و جذب سرمایه گذاری های خارجی و کنترل و کاهش تورم گفت : تورم خود یک پدیده اقتصادی نامطلوب است. یعنی رشد قیمت ها معمولا بدون اینکه درآمد بخشی از جامعه به آن نسبت رشد بکند. والا اگر درآمد جامعه به نسبت افزایش قیمتها رشد بکند ، مشکلی نیست. صد تومان هزینه ها زیاد شده صد تومان هم درآمدها زیاد شده است.
درواقع این رشد قیمتهای منفی است که قدرت خرید بخشی از جامعه را کاهش بدهد و منجر بشود به فاصله طبقاتی.این پدیده هم وقتی بوجود می آید در واقع به طور مستمر از جیب طبقاتی که درآمد ثابت دارند برداشته می شود و به جیب کسانی که درآمد ناثابت دارند یا دارای سرمایه گذاریهای گسترده هستند ، سرازیر می شود و همین به مرور فاصله طبقاتی را در جامعه گسترده می کند و نارضایتی اجتماعی را موجب می شود که در جهت بی عدالتی است.
ایجاد این تورم چند علت مشخص دارد. علت اول وجود مشکلات ساختاری است. وقتی ساختارهای اقتصادی معیوب باشد، به تعبیری دیگر هنگامی که مدیریتها ( مدیریت نه اینکه لزوما دولتی باشد) خوب اعمال نشود.
مصرف انرژی، استفاده از نیروی کار، استفاده از سرمایه و امثال اینها درست انجام نشود، قیمت ها افزایش می یابد. یعنی لیوانی را می خواهند بسازند این لیوان را یک کسی مدیریت می کند با همین مواد اولیه می شود 300 تومان اما یک کسی دیگر خوب مدیریت نمی کند. نیروی انسانی و مواد را و نرخ آن می شود 400 تومان . این صد تومان اضافه تحمیل به مصرف کننده است. خوب این صد تومان یعنی افزایش قیمت، می شود تورم. حالا همین را ببر در سطح اقتصاد ملی. وقتی همه کالا دچار این مشکل ساختاری باشند،همه افزایش قیمت را در درون خودشان دارند وقتی این به مردم تحمیل می شود آنجا به تورم تبدیل می شود.
حالا علت دوم ایجاد تورم چیست ؟
علت دوم، بدهی دولت ها به بانک مرکزی است. خوب در سال 58، 59 و 60 ما شاهد این هستیم که به طور مستمر همه دولت ها تا آخر دولت هشتم همواره از بانک مرکزی قرض کرده و آَورده اند توی جامعه.
قرض کردن از بانک مرکزی یعنی افزایش پایه پولی. یک پولی داخل جامعه است این دارد می چرخد. خودش را با کالای موجود تطبیق می دهد. حالا اگر یک پول جدیدی بیاید تو . این یک قدرت خریدی ایجاد می کند. هر یک پولی که از بانک مرکزی می آید چند برابر خودش می چرخد و قدرت خرید ایجاد می کند. اما این چند برابر معادلش کالایی در بازار نیست، پس به همان نسبت قیمتها را افزایش می دهد و این تبدیل به تورم می شود.
میزان بدهی دولتها تا پایان کار دولت هشتم به بانک مرکزی یازده هزار میلیارد تومان بوده است و این در تمام دولتها هم افزایش پیدا کرده و کم نشده است. همه دولتها گرفته اند و اضافه شده است . تنها در این دولت (نهم) است که ما کنترل کردیم و گفتیم خیر ، باید کاهش پیدا کند چون یکی از ریشه های اصلی تورم است.
علت سوم چیست ؟
علت بعدی عملکرد بانکهاست.بانکها چقدر منابع تزریق می کنند به جامعه ؟ این را اگر محدود کنند، در آن صورت قدرت خرید کاهش می یابد، پول کمتر می چرخد قیمتها کاهش می یابد . اگر این را توسعه بدهند می رود بالا.
فرضا، بانکها صد تومان پول مردم را بگیرند و توی یک حساب بریزند. اگر پنجاه تومان این را برگردانند توی جامعه یک اثر دارد در میزان قیمتها و اگر 90 تومان اینرا برگردانند یک اثر و اگر 120 تومان برگردانند این یک اثردیگری دارد. معنی اش این است که بانکها هم بروند از بانک مرکزی قرض بکنند و مجددا پول وارد جامعه بکنند.
ما با این نوع پدیده ها مواجه بوده ایم. الان وقتی است که باید اینها را اصلاح کنیم و الان هم باید اینها را اصلاح کنیم . اصلاحات ساختاری را دولت نهم شروع کرده است .
دولت در هفت بخش این اصلاحات ساختاری را شروع کرده است. یکی هدفمند کردن یارانه هاست. بخش های دیگر هم شامل بانکها ، بیمه ، بهره وری ، نظام توزیع و مالیات. چون اینها تماما ساختارهایی است که قیمتها را در امر تولید بالا می برد.
بخش بعدی اصلاح نظام کارگری در جامعه است که این را دولت شروع کرده و حتی لوایح مربوط به آن را مهیا کرده است در بعضی بخش ها هم کار را شروع کرده و دارد آنها را جلو می برد.
بخش دوم مربوط است به بدهی دولت های قبل به بانک مرکزی است - که البته اگر به قیمت امروز آنرا محاسبه کنیم قیمت آن چند برابرمی شود. برای مثال هفت تومان سال 60 را هفت تومان حساب کرده ایم درحالی که آن موقع با هفت تومان ممکن بود شما دو تا از این لیوانها بخرید . اما امروز با پانصد تومان یک عدد از این لیوانها را می توانید بخرید.یعنی ارزش پول امروز به مراتب کمتر از ارزش پول آن موقع است. ما همان هفت تومان را هفت تومان محاسبه کرده ایم و آن را در افزایش امروز آن ضرب نکرده ایم .
این شده یازده هزار میلیارد تومان و این یک تورم مستمری را در اقتصاد ما درست کرده و در نتیجه آن را منفی کرده است . یعنی طی این سه سال اخیر، هر سال دو درصد ، سه درصد ، پنج درصد سیر نزولی داشته و کاهش یافته است.
حالا این امر در بخش بانکها هم این مساله کنترل شد. روابط بانکها منظم شد . البته طرح اصلاحات اساسی بانکها هم مهیا شده و قانون مربوط به آن هم راهی مجلس خواهد شد. الان دارید می بینید که روند تورم نزولی است و دارد پایین می آید.
بد نیست که من یک آماری را هم من اینجا ارائه بدهم تا مردم عزیز ما بدانند که من چهار سال به چهار سال از سال 60 عدد متوسط تورم دولتها را از بانک مرکزی گرفته ام. بنابراین از سال 1360 میزان متوسط تورم چهار سال اول 9/18 بوده است. به این ترتیب متوسط تورم چهارساله دوم یعنی از سال 63 تا 1367 برابر 20 درصد بوده و در چهار ساله سوم این میزان تا سال 1372 برابر 6/13 بوده است. در چهار ساله چهارم (از1372تا 1376 ) هم 9/32 بوده است. در این مرحله یکسال متوسط تورم به 5/49هم رسید. یعنی متوسط یکسال 5/49 درصد تورم . بعد در دولت بعد به 17 درصد رسید . یعنی در چهارسال اول 17 درصد ، در چهار سال دوم ریاست جمهوری آقای خاتمی این رقم به 5/14 درصد رسید و حالا در این چهار سال اول این دولت (نهم) 6/16 درصد بوده است. البته ما در این چهار سال عوامل خارجی هم داشتیم .
به عنوان مثال قیمتهای جهانی افزایش یافت به علاوه مصرف بنزین داخلی که کنترل شد. در این باره پیش بینی کسانی که بنزین را کوپنی کردند این بود که 15 درصد فقط مربوط به این است که خوب ما چیزهایی را در این زمینه ندید می گیریم و بالاخره این به هر علتی به 6/16 درصد رسیده است. بنابر این در همه دولتها این مساله بوده و علل آن را هم مواردی بود که بیان شد.
در زمینه اشتغال و نرخ بیکاری ما نیازمند یک کار همه جانبه هستیم تا با کمک هم ظرفیتها ، اقتصاد را فعال کنیم. یعنی باید در سطح بنگاههای بزرگ سرمایه گذاری کنیم. که خوشبختانه الان نرخ سرمایه گذاری روز افزون است . یعنی فقط در سرمایه گذاریهای که ما در این چهار سال گذشته داشتیم به نسبت مشابه در دولت قبلی که 11 هزار میلیارد تومان سرمایه گذاری داشته، پنجاه هزار میلیارد تومان سرمایه گذاری در بخش صنعت داشته ایم . یعنی بیش از 6/4 برابر سرمایه گذاری دولت قبلی.
بنابراین باید این کار را بکنیم تا اشتغال هم درست بشود. در ابتدای کار این دولت کشور دارای سه میلیون نفر بیکار بوده است. سه میلیون نفر بیکار آنهم در کشوری که جوانان آن از استعداد بسیار بالایی برخوردارند این یک فاجعه است. چون سرمایه ما همین نیروی انسانی جوان فعال تحصیل کرده توانمند و فنی است. خوشبختانه این بخش را داریم توسعه می دهیم.
کارمهم دیگری که باید در کنار این امر انجام بدهیم این است که ما حتما باید بنگاههای کوچک را بسرعت فعال کنیم .این کار علمی است . همان طور که در دنیا این امرصورت گرفته، خوب ما هم آن را مطالعه و راه اندازی کرده ایم.
محقق شدن این امر برای بنگاههای بزرگ چهار، پنج تا هفت سال طول می کشد تا به مرحله بهره برداری برسد . الان میزان متوسط سرمایه گذاری برای یک نفر که می خواهد در کشور ما مشغول به کار و فعال شود ، 300 میلیون تومان است.
حالا چطور می شود این همه بیکار را سرکار ببرند. در حالی پول و منابعی برای این کار وجود ندارد. اما برای راه اندازی بنگاههای کوچک این هزینه چیزی در حدود 15 تا 25 میلیون تومان سرمایه لازم دارد.
ضمنا لازم است چون ما نمی توانیم فقط با بنگاههای بزرگ کشور را اداره بکنیم . بلکه به سلسله ای از اینها نیاز داریم. یعنی بنگاههای کوچک حلقه مکمل بنگاههای بزرگ است و اتفاقا امروز هم قابل راه اندازی است. 10 نفر می خواهند سرکار بروند مبلغ 150 میلیون تومان پول نیاز دارند و کارشان هم دو ساله و یکساله هم کارشان به نتیجه می رسد. اشکال برق و آب و گاز کارشان هم زودتر حل می شود . خیلی وقتها این بنگاه را می توانند در محل زندگی یا روستای خودشان بزنند.
پس این هم کار دومی است که باید برای ایجاد اشتغال انجام بشود که خوشبختانه طراحی و راه افتاد . البته این امر با موانعی نیز مواجه شد. بالاخره هر کار خوبی با اطلاعات غلط با دروغ پردازی، این کار عالمانه ای بوده که نزدیک به هشتصد هزار شغل آنهم در ظرف دوسال ونیم ایجاد کرد و بر اثر این امر آن سه میلیون بیکار ما به دو میلیون و 200 هزار نفرکاهش یافته است. معنایش این است که این طرح موفق بوده و توانسته بخشی از آن اشتغال مورد نیاز جامعه را به سرعت تامین بکند و این بخش دوم است که حالا ما باید برویم جلو.
بخش سوم چیست ؟
اینهم مربوط به جذب سرمایه گذاریهای خارجی است که باید راههایش باز شود . آیین نامه هایش نوشته شده و راههایش بازشده است . به نسبت مشابه چهار سال قبل در این دولت سه برابر سرمایه گذاری خارجی جذب شده است که خوب اگر اینها بیاید و بنشیند در صنایع سنگین ، صنایع متوسط ، پتروشیمی ، صنایع نفت . خب اینها می آید و انشاء الله ظرف سه ،چهار سال وقتی وارد حوزه تولید و بهره برداری شد یکباره یک جهشی در فضای اشتغال ما ایجاد خواهد شد.
حالا به همین ترتیب بخش کشاورزی و خدمات را توسعه بدهیم. بخصوص اینکه هنوز بخش کشاورزی ما ظرفیت بسیار بالایی دارد. کارهای خوب صورت گرفته است.
بیش از قانون برنامه در همین چهار سال در بخش کشاورزی اشتغال ایجاد شد،بااینکه خودشان می گفتند ما عدد داخل برنامه را غیر واقعی دیده ایم و این هم معنایش این است که در آنجا ما هنوز ظرفیت داریم که برنامه هایش تهیه شده و دارد جلو می رود.
احمدی نژاد در پاسخ به این سوال که مبارزه با مفاسد اقتصادی را چگونه دنبال می کنید و دولت چگونه می تواند مانع از شکل گیری مفاسد اقتصادی بشود ، گفت : مفاسد اقتصادی را در دو بخش باید با آن برخورد بکنیم .
یک بخش ساختارهاست. این را که مربوط به دولت است ما سعی کرده ایم تمام آیین نامه ها ،ضوابط ، آنجایی که امتیاز ویژه می دهد ، اینها را اصلاح کنیم.
یعنی اگر شما وارد ساختارهای دولت بشوید می بینید که تقریبا امتیاز ویژه ای وجود ندارد. یکی دو سه تا نقطه است که آن را هم داریم آیین نامه اش را تغییر می دهیم. به این معنی که در دولت کسی نمی تواند بیاید یک مجوز واردات بگیرد و بعد میلیاردر بشود یا یک مجوز توزیع بگیرد بعد میلیاردر بشود . یک مجوز کارخانه بگیرد و خود این مجوز برای او ارزش داشته باشد . این نیست .
بخش دیگر این هم مربوط به ارتباطاتی است که خارج از حوزه دولت شکل بگیرد. یعنی کسانی می آیند از منابع عمومی و فرصتها استفاده می کنند و این را در جهت درست هزینه نمی کنند. خوب این می شود مفاسد.
به عنوان مثال، کسی یاکسانی آمده اند و از بانکی وام گرفته اند و گفته اند ما می خواهیم کارخانه بسازیم . بجای اینکه کارخانه بسازند ، این پول را به بازار مسکن برده اند و بازار مسکن را بهم زده اند. مدیر یا کارشناس بانک هر چه به سراغ او می روند و به او می گویند آقا برگردان این پول را ، برنمی گرداند. چرا نمی دهد؟ برای اینکه اینجور افراد معمولا دستشان توی دست قدرتمندان است.
مدیر بانک هم می آید و می گوید من وقتی می خواهم به این آقا بگویم پول را برگردان 40 نفر به من زنگ می زنند و تهدید می کنند . آنهم از آدمهای صاحب عنوان و صاحب مقام .
بنابر این همواره مفاسد اقتصادی در ارتباط و تحت حمایت بخشی از مراکز قدرت شکل می گیرد. یا از ساختارهای درونی به اضافه آن .
مثال،‌ در زمان جنگ . در زمان جنگ مردم چکار می کردند. مردم کوپنی زندگی می کردند . از همان کوپن می زدند برای جبهه . اما آن موقع ما شاهد بودیم که افرادی می رفتند دلار هفت تومانی می گرفتند برای اینکه کارخانه بزنند. ارتباط داشتند .چون دلار هفت تومانی کم بود و به همه نمی رسید. بیرون دلار 150 تومان بود ولی دولت دلارها را هفت تومان می فروخت.
خوب به همه که نمی رسید . صف درست می شد. کی انتخاب می شد از آنجا ؟
معلومه ،آن کس که رابطه داشت . بله دلار هفت تومانی را می گرفت ، به جای اینکه برود کارخانه ایجاد کند می رفت بیرون دلارهفت تومانی را با قیمت 150 تومان نقد می کرد.
حالا شما حساب بکنید اگر یک نفر از اینها می رفت مبلغی درحدود حداقل 10 میلیون دلار می گرفت و بعد می برد توی بازار 150 تومان می فروخت. می شد یک میلیارد و پنجاه میلیون تومان به پول سال 1363 . ازاینها داریم الا ماشاء الله.
مثال دیگر اینکه اجازه می دادند یک جنسی را انحصاری وارد بکند و به او می گفتند آقا برو تو لیوان وارد کن . بعد این لیوان را کوپنی به مردم می دادند. یک باره هفتاد میلیون یا چهل میلیون آن موقع جمعیت بود، چهل میلیون لیوان یکی وارد می کرد. یعنی کافی بود یک نفر یک مجوز بگیرد و حمایت بشود از سیستم مدیریت توزیع و این را کوپنی توزیع کند. جنس کوپنی را هنوز هم می گیرند.
اگر طرف می رفت و این لیوان را وارد می کرد ، شاید در طول شش ماه یک میلیون آن را هم نمی توانست توی بازار بفروشد .اما وقتی این می شد سهمیه ای هنوز هم سهمیه اش را می دهند . یکباره چهل میلیون می فروخت و قس علی هذا . خوب اینها از زمینه های مفاسد است.
آنها که می رفتند جنس وارد می کردند ، خریدهای دولتی می کردند. بنابر این پورسانت می گرفت یعنی با قیمت گرانتر می خرید و مابه التفاوت را دریافت می کرد که بعد منجر به تصویب قانونی در مجلس شد مبنی بر اینکه اگر چنین کسی پورسانت می گیرد این را باید برگرداند.
ما توی دولت بخش ارتباط را تقریبا جمع و جور کرده ایم ولی خارج از حوزه دولت بسیار سنگین است. هرجا می رویم که برخورد کنیم ، سروصداهای سهمگین . فریاد . آدمهای درست که من حالا هنوز اسم اینها واقعا نبرده ام .اگر لازم باشد اسم اینها را هم می برم که کی چی به خود من گفته و از من چی خواسته است.
بنابراین مبارزه با مفاسد بسیار سخت است . یعنی این در جهت برقراری عدالت است و عدالت هم سخت است. از این نظر دولت الان راه اصلاح بخش مربوط به خود را صاف و هموار کرده است ولی گام بعدی کار این است که ما انشاء الله باید در عرصه عمومی کشور ، ریشه هایش را خشک کنیم. مقدمات این کار را هم فراهم کرده ایم. امیدواریم مجلس و قوه قضاییه هم همکاری بکنند تا ما بتوانیم ریشه مفاسد را انشاء الله خشک کنیم.
احمدی نژاد در خصوص برنامه های خود برای تقویت نظام خانواده و تشویق جوانان به ازدواج و همچنین حوزه جوانان و بانوان نیز گفت: خوب جوانان و بانوان دو قشر بسیار مهم و اصلی جامعه هستند. یعنی خانمها اگر توی جامعه نقش آفرینی نکنند، اصلا جامعه ای باقی نمی ماند . چون یک جامعه براساس محبت شکل می گیرد. کانون جوشش محبت هم بانوان هستند، که از خانه شروع می شود تا اجتماع. جوانان هم که اصلا سرمایه یک کشور و آینده یک ملت هستند.
جهت نگاه دولت تقویت نظام خانواده و ازدواج است. خوشبختانه در کشور ما جوانهای ما پاک هستند. واقعا ما پاکترین جوانان را داریم . شما می بینید دغدغه اصلی جوانان ما ازدواج پایدار است و این یک ویژگی بسیار برجسته و سرمایه کشور است . چون در خیلی از جاهها دنیا اصلا ازدواج به این معنایی که ما داریم ، دیگر مفهوم و تقدسی ندارد. ولی ازدواج در جامعه ما همچنان امری مقدس است.
ما برای تحکیم مبانی خانواده و جوانان در برنامه پنجم به طور مفصل کار کرده ایم . چون در برنامه چهارم جایگاه ویژه ای برای خانواده دیده نشده بود. اشاراتی هم به جوانان بود ولی کار نشده بود.
ما در برنامه پنج مفصل آمده ایم و گفته ایم محور مسایل اجتماعی ما خانواده و جوانان است. ازدواج جوان، اشتغال جوان. همینطور ارتقاء شان اجتماعی زن در جامعه و حل مسایل زنان .
ما حتی در این چهار سال گذشته که در قانون برنامه نبود، بیکار ننشسته ایم . آموزش عالی را گسترش دادیم تا آنجا که هفتاد درصد نسبت به گذشته گسترش پیدا کرد. ظرفیت ما در مقاطع دکترای و کارشناسی ارشد یا تحصیلات تکمیلی برای کمک به جوانان عزیز سه برابر افزایش یافت.
در بخش ورزش شما ببینید که امکانات ورزشی کشور دو برابر کل شد . این اصلا یک معجزه است این هم برای جوانان است. صندوق مهر امام رضا (ع) درست شد یعنی تلاش کردیم که یک پشتیبانی اندکی از ازدواج جوانان داشته باشیم .
مسکن مهر هم سازماندهی شده که البته الان تقریبا مقدماتش تمام شده ، زمینها شناسایی و تفکیک شده و ساختارهای حقوقی اش تعریف شده است .منابع بانکی آن هم مهیاشده و انشاء الله از تابستان امسال که این منابع سرازیر بشود ، یکباره یک میلیون مسکن ظرف 10 تا 12 ماه تمام اینها برای جوانان آماده می شود.
دولت همچنین در بخشهای مختلف برنامه ریزی کرده و امیدواریم که بتوانیم آنگونه که حق مطلب است دین خود را به جوانان ادعا کند.
اخیرا دولت بیمه زنان خانه دار را هم در جهت تحکیم خانواده تصویب کرد. ما دیه بیمه را برای زن و مرد مساوی کردیم.
بنا بر این از این دست تصمیمات فراوان دولت گرفته است وشما می بینید که امروز ما حضور درخشان و روزافزون زنان را که در بالاترین مراکز و عرصه های پژوهشی، فناوری و دانشگاههای و سایر عرصه های برتر اجتماعی به وضوح می بینیم .
احمدی نژاد در خصوص نقد عملکرد مسوولان و پاسخگویی به مردم و آگاه شدن از نظرات مردم و همچنین میزان آزادی رسانه ها برای نقد و نظرات نیز گفت : نقد لازمه زندگی است. اگر کسی نقد نشود یا در جامعه نقدی وجود نداشته باشد، پیشرفتی اتفاق نمی افتد. هر برنامه ریزی باید در درون خودش نقد را هم باید ببیند. اما نه نقد انحصاری و اختصاصی و نقد عمومی .
نظارت عمومی ضامن سلامت و پیشرفت است. اگر نظارت عمومی نباشد مطمئن باشید انحرافات می آید . اشتباهات می آید . بنابر این نقد یک وظیفه است. نقد یعنی نظارت همگانی بر امور کشور و این بهترین هدیه برای مدیران کشور است. حالا مرز این نقد کجاست ؟ منافع ملی و حقوق کشور ، مرز آزادی و نقد اینجاست.
ما به طور گسترده از نقد استقبال می کنیم چرا که ما اعتقاد داریم که نقد مکمل کار ما است. ما استقبال می کنیم. اما در داخل کشور چه اتفاقی افتاده است. متاسفانه واژه نقد هم مثل واژه آزادی قربانی شده است .
در 24 سال گذشته یعنی در سه تا هشت سال دولت تقریبا در دست یک گروه بوده است . الان هم این گروه با هم متحد هستند . همیشه متحد بوده اند ولی الان متحده ترند. اما در هرسه دوره هشت سال کشور واقعا دریچه نقد به طور مطلق بسته بود.
در زمان جنگ من به یاد دارم که یک روزنامه بود که منتقد دولت بود. این هفته ای یک یا دو تا نقد اقتصادی فقط می نوشت. آنهم متکی به آماری بودکه خود دولت منتشر می کرد. نظر می داد. نظراتش هم خیلی نرم و روان است که من اخیرا هم دوباره بعضی از آنها را خواندم . اما آنچنان هجوم می شد مرگ بر آن روزنامه می گفتند. دولت وقت و حتی نخست وزیر می آمد و مصاحبه می کرد و می گفت : اگر شما تعطیل نکنید من هشدار می دهم با شما برخورد می کنند. یک روزنامه بود . دوره بعد ازآن هم همینطور. هشت سال بعد یک روزنامه منتقد بود. خود رییس دولت بارها در تریبون های عمومی علیه آن صحبت کرد. تظاهرات راه می انداختند . فشار می آوردند که آن یک روزنامه هم بسته بشود. در دوره بعد هم ما دیدیم که اگر کسی کوچکترین نقدی می کرد به دولت ، هجوم سنگین می شد. من توی دانشگاه بودم. یک همکاری ما داشتیم، دانشیار و پژوهشگرنمونه کشور . ایشان یکدفعه آمد و گفت: آقا این شیوه ای که توی آموزش عالی است این نحوه مدیریت پژوهش اجازه نمی دهد که پژوهش ما رشد کند. این را منتشر کرد . آنچنان حمله کردند . اعلامیه نوشتند : مرگ بر این استاد با اسم که تو ضد دوم خرداد هستید. تو پیام را دریافت نکردی .
اما درباره دولت نهم ،ما گفتیم آقا اجازه بدهید هرکس هرچیزی می خواهد راجع به دولت بگوید و بنویسد.
حالا دارید می بینید چهار سال است که بیش از 20 روزنامه و صدها سایت و تریبون هرچه می خواهند علیه دولت می گویند . تهمت ، دروغ ، حرفهای ناروا و تمسخر. ما تحمل کردیم و گفتیم اجازه بدهید که این فضا آرام آرام برسد به یک نقد منصفانه که برای کشور لازم است . این لازمه کار درست.عیب ندارد بگذارید همه ملت کارهای ما را زیر ذره بین داشته باشند . یک عده هم توهین می کنند. عیب ندارد. ولی این فرهنگ بشود که همه باید به مسایل کشور حساس باشند.
حالا چه اتفاقی افتاده است ؟ این کسانی که آن سه دوره را اداره می کردند و اجازه نمی دادند یک نفر به آنها بگوید بالای چشم شما ابرو .
حالا آمده اند و می گویند این دولت از مسیرمنحرف شده است. ما از کدام مسیر منحرف شده ایم ؟ هر شاخصی را می خواهید بیاورید . ما چند برابر شما کار کرده ایم . در سیاست خارجی عزت کشور به یاری امام عصر (عج ) به لطف خدا و با استقامت ملت و رهبر امروز در اوج است . ما به یک قدرت بزرگ در دنیا تبدیل شده ایم . اینها چه می گویند؟
اینها می گویند ما باید برگردیم به گذشته . بابا 24 سال شما بودید دیگه . خوب حالا مردم یکی دیگر را انتخاب کرده اند. چرا اینقدر هجوم می آورید . مگر چه خبر شده است ؟ این همه فشار و تهمت . می خواهید ملت را برگردانید به گذشته . ما می خواهیم ملت را ببریم به آینده. شما می خواهید ملت را ببرید به گذشته . با تهمت و فحش و کوبیدن . همه حرفشان هم کوبیدن است. بعد می گوییم آقا نقدتان کو . می گوید من نقد ندارم فقط متهم می کنم .
این به نظر من سوء استفاده از آزادی است . این به نفع هیچ کس نیست . البته تحمل من بسیار بسیار بالاست به لطف خدا . قبلا هم بارها گفته ام . همه اینها را من بخشیده ام . الان هم می بخشم . اما اگر یکجا لازم بشود به خاطر دفاع از حقوق ملت آن وقت مجبورم بعضی مسایل را باز کنم و مجبور می شوم بگویم چه اتفاقی افتاده توی آن سه تا هشت سال . اینها می خواهند، پاک کنند .
خوب ما در سکوت هستیم و چیزی نمی گوییم . شما طلبکاری می کنید. خوب بیایید مستند صحبت بکنید. ما راجع به هرحرفی که می زنیم سند داریم . روی زمین هم نشان می دهیم .
اگر بنده بگویم آقا ما سه تا لیوان ساخته ایم . می برم با آدرس به آنها نشان می دهم روی زمین هر کس که می خواهد بیاید. آن موقع می گوییم که اینقدر سد ، کارخانه ، بیمارستان ، دانشگاه ،اسم و آدرسها را روی زمین تماما نشان می دهیم. این که کاری نیست . دعوی نداریم . اگر راست می گویید بیایید بنشینیم منطقی با هم صحبت بکنیم .
شما منطق خودتان را بگویید، ما هم منطق خودمان را می گوییم . قضاوت هم با ملت . ما که به این ملت خودمان ایمان داریم. همه تسلیم بشویم . نه اینکه 24 سال شماها بودید . 24 سال بوده اند آقایان . یک بار این ملت یک انتخاب دیگری کرده است. می گویند ملت منحرف شده است. ملت منحرف شده است ؟ وقتی به منتخب ملت بگویند منحرف شده یعنی ملت منحرف شده است. آیا این حق را نداشته که چهار سال اداره این کشور را به کسی دیگر بدهد ؟ اما اگر شما اصرار دارید بنده به عنوان دفاع از حقوق ملت آْن وقت باید پرونده سه تا هشت سال را هم باز کنم با این چهارسال مقایسه کنم . امیدوارم این لازم نباشد .
گفتنی است که ما برای اداره کشور نیاز به همبستگی و همدلی داریم . باید همه دست به دست هم بدهیم . احترام ها محفوظ باشد . کمک و یار هم باشیم . اصلا انتخابات برای این است که توان ملت جمع بشود برای پیشرفت نه اینکه توان ملت مستهلک بشود در دعواها . بنده یک قطره کوچکی از دریای ملت هستم . افتخارم این است که خدمتگزار مردم هستم . چیزی وجود ندارد . اصلا چیزی به نام احمدی نژاد در ذهن من وجود خارجی ندارد.
هیچی نیست. ما را مردم انتخاب کرده اند و باری را به دوش ما گذاشته اند برای کار و خدا را هم شاهد می گیریم که یک روز را تا حالا از دست نداده ایم . تا آنجایی که می فهمیدیم و توان داشتیم .
من از همه ملت ایران صمیمانه تشکر می کنم و برای ملت ایران سلامتی و سعادت و پیروزی های پیاپی آرزو می کنم .

دسته ها : انتخابات
X