تعداد بازدید : 3929
تعداد نوشته ها : 9
تعداد نظرات : 26
امام زمانم بيا
آمدنت را درد مندانه منتظرم و
وشايد بي صبرانه ولي
صبر آنچنان با انتظارت همنشين است
كه من نا خود آگاه مي ستايمش.
امامم بيا
مردم ديار قدس خسته اند. در چشمانشان فرياد
رهايي موج مي زند ...
رهايي از ظلم از بيداد از نابرابري ها...
اينها گناهشان چيست كه بايد با درد متولد شوند
با درد زندگي كنند وبا درد بميرند
دنيا و تمامي دنيا اين را خوب مي داند كه چه ظلمي
بر اينها مي شود و...
هم اكنون اين جهان است كه تورا ندبه مي كند
ندبه اي به درد مندي تمام درد مندان تاريخ ...
امامم
ما هر جمعه در انتظارت هستيم
و چقدر روح نواز است آن صبح جمعه اي كه
طلوع آمدنت را نويد مان مي دهد.
دسته ها :
پنج شنبه پانزدهم 4 1385