تعداد بازدید : 9481
تعداد نوشته ها : 9
تعداد نظرات : 0
به پاى دار نماز را از ابتداى آنکه آفتاب از جانب شرق به جانب غرب گردد- یعنى نماز پیشین و پسین تا در آمدن تاریکى شب یعنى نماز شام و خفتن- و به پاى دار نماز بامداد، خود نماز بامداد مشهود باشد- یعنى ملایکه شب و ملایکه روز گواه شوند بدین نماز بامدادآنگه خداى- عزّ و جلّ- جبرئیل را- علیه السّلام- فرستاد تا پیغمبر را- صلّى اللّه علیه و آله و سلّم- بیان کرد اوقات نماز و ارکان آن بر تفصیل. پیغمبر- صلّى اللّه علیه و آله و سلّم- گفت: امامى کرد مرا جبرئیل، به نزدیک در کعبه نماز پیشین کرد آن وقت که آفتاب را زوال افتاد یعنى از میان آسمان بگردید، و نماز دیگر کرد آنگاه که سایه هر چیزى تاج التراجم فی تفسیر القرآن للأعاجم، ج3، ص: 1279 چند بالاى وى بیفزود، و آنگاه نماز شام کرد آن وقت که روزهدار روزه گشاید یعنى که آفتاب فرو رود و نماز خفتن کرد آن وقت که شفق فرو رود یعنى سرخى، و نماز بامداد کرد آنگاه که طعام و شراب بر روزهدار حرام شود یعنى آنگه که صبح صادق برآید، و روز دیگر باز آمد و نماز پیشین کرد آن وقت که از آن بپرداخت سایه هر چیزى هم چند بالاى وى افزوده بود، و نماز دیگر کرد آن وقت [که] هر چیزى دو چند بالاى وى افزوده بود، و نماز شام کرد همان وقت که کرده بود و نماز خفتن کرد آن وقت [که] سه یکى از شب گذشته بود، و نماز بامداد کرد آن وقت که روشنایى بر تاریکى غلبه کرده بود، و گفت: یا محمّد! این است وقت تو و وقت پیغمبران از پیش تو. و وقت نماز میان این هر دو است یعنى هر که درین وقت که یاد کردیم نماز کند روا باشد و هر که پس ازین نماز کند، قضا باشد.و بدان که چند شرط باید که حاضر باشد تا در نماز شدن درست آید: اوّل ایمان است تا مؤمن نباشد به اعتقاد درست نماز از وى درست نیاید. و دیگر آنکه پاک باشد تن وى و جامه وى و جایگاه وى از حدث و جنابت و نجاست. و دیگر آنکه عورت پوشیده باشد مرد را از ناف تا زانو، و زن را همه تن مگر روى و دو کف وى. و دیگر آنکه روى به قبله آرد به مشاهدت و یقین و یا به اجتهاد. چنان که حال واجب کند در وقت اخبار. و دیگر آنکه اگر نماز فریضه باشد وقتش درآمده باشد. فرستادیم ما پیش از تو از رسولان ما، و نیابى سنّت ما را تحویلى- یعنى آن کسانى را که با ایشان دشمنى کردند هلاک برآوردیم چون پیغمبر از میان ایشان بیرون رفتو گروهى گفتند: چون پیغمبر- صلّى اللّه علیه و سلّم- به مدینه آمد، جهودان وى را کراهیت کردند و وى را حسد کردند، آمدند به نزدیک وى، و گفتند: اگر تو پیغمبرى راست گویى، جاى تو شام است، هرگز به مدینه هیچ پیغمبر نبوده است و پیغمبران به شام بودهاند و آن زمینى مقدّس است و زمین محشر است و آنجا اولیتر که باشى و هر چند که به روم نزدیک است ترا نباید ترسیدن که خداى تعالى پیغمبران را نگاه دارد.چون پیغمبر- علیه السّلام- این سخن بشنید، قصد غزو تبوک کرد بر آن نیّت که آنجا مقام کند. چون از غزو بپرداخت خداى- عزّ و جلّ- این آیت فرو فرستاد، پس از آن که سوره بنى اسرائیل به مکّه ختم افتاده بود وى را فرمود تا این آیت به اینجاى این سوره بنهد. و وى را فرمود تا به مدینه رود و گفت: آنجا بود زندگانى تو و مرگ تو، و از آنجا بود برانگیختن تو. و آنگاه وى را فرمود تا روى به طاعت خداى آورد و سخن دشمنان نشنود و خداى- عزّ و جلّ- وى را در دو جهان مقام بزرگ دهد، و گفت:أَقِمِ الصَّلاةَ لِدُلُوکِ الشَّمْسِ إِلى غَسَقِ اللَّیْلِ وَ قُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ کانَ مَشْهُوداًبه پاى دار نماز را از ابتداى آنکه آفتاب از جانب شرق به جانب غرب گردد- یعنى نماز پیشین و پسین تا در آمدن تاریکى شب یعنى نماز شام و خفتن- و به پاى دار نماز بامداد، خود نماز بامداد مشهود باشد- یعنى ملایکه شب و ملایکه روز گواه شوند بدین نماز بامدادآنگه خداى- عزّ و جلّ- جبرئیل را- علیه السّلام- فرستاد تا پیغمبر را- صلّى اللّه علیه و آله و سلّم- بیان کرد اوقات نماز و ارکان آن بر تفصیل. پیغمبر- صلّى اللّه علیه و آله و سلّم- گفت: امامى کرد مرا جبرئیل، به نزدیک در کعبه نماز پیشین کرد آن وقت که آفتاب را زوال افتاد یعنى از میان آسمان بگردید، و نماز دیگر کرد آنگاه که سایه هر چیزى تاج التراجم فی تفسیر القرآن للأعاجم، ج3، ص: 1279 چند بالاى وى بیفزود، و آنگاه نماز شام کرد آن وقت که روزهدار روزه گشاید یعنى که آفتاب فرو رود و نماز خفتن کرد آن وقت که شفق فرو رود یعنى سرخى، و نماز بامداد کرد آنگاه که طعام و شراب بر روزهدار حرام شود یعنى آنگه که صبح صادق برآید، و روز دیگر باز آمد و نماز پیشین کرد آن وقت که از آن بپرداخت سایه هر چیزى هم چند بالاى وى افزوده بود، و نماز دیگر کرد آن وقت [که] هر چیزى دو چند بالاى وى افزوده بود، و نماز شام کرد همان وقت که کرده بود و نماز خفتن کرد آن وقت [که] سه یکى از شب گذشته بود، و نماز بامداد کرد آن وقت که روشنایى بر تاریکى غلبه کرده بود، و گفت: یا محمّد! این است وقت تو و وقت پیغمبران از پیش تو. و وقت نماز میان این هر دو است یعنى هر که درین وقت که یاد کردیم نماز کند روا باشد و هر که پس ازین نماز کند، قضا باشد.و بدان که چند شرط باید که حاضر باشد تا در نماز شدن درست آید: اوّل ایمان است تا مؤمن نباشد به اعتقاد درست نماز از وى درست نیاید. و دیگر آنکه پاک باشد تن وى و جامه وى و جایگاه وى از حدث و جنابت و نجاست. و دیگر آنکه عورت پوشیده باشد مرد را از ناف تا زانو، و زن را همه تن مگر روى و دو کف وى. و دیگر آنکه روى به قبله آرد به مشاهدت و یقین و یا به اجتهاد. چنان که حال واجب کند در وقت اخبار. و دیگر آنکه اگر نماز فریضه باشد وقتش درآمده باشد