در پوشش زن علاوه بر آشکار نبودن ظاهر بدن امور دیگری نیز شرط است که بدون آنها نمیتوان نوعی از پوشش را جایز دانست، چه به مانند چادر باشد یا چیز دیگر. آن شرایط اینهایند:
1 ـ لباس و روپوش باید علاوه بر پوشاندن بدن، برجستگیهای اندام زن را هم بپوشاند. بنابراین روپوشهای تنگ یا چسبنده که برجستگیها را نمیپوشاند نه تنها جایگزین چادر نیست، بلکه پوشیدنش کافی نبوده و جایز نیست، مگر در منطقه و کشوری پوشیده شود که بدان کیفیت، نظر کسی را جلب نکند.
2 ـ لباس نباید در حضور بیگانه جاذبههای جنسی زن را بیشتر کند و به اندام و چهره او جذابیتی دهد که نظر نامحرم را به خود متوجه سازد. بنابر این باید علاوه بر پوشاندن برجستگیها، نوع و جنس و مدل آن جلب نظر نکند.
در فتاوای مراجع عالیقدر نیز میخوانیم: پوشیدن هر لباسی که به داشتن خصوصیّتی جلب توجه عمومی کند، جایز نیست، چه برای مرد و یا زن.
3 ـ درباره چهره نکاتی حایز اهمیت است:
هر چند به نظر عدهای زن میتواند صورت و دستها را نپوشاند اما همه کسانی که چنین فتوا دادهاند به اتحاد نظر فرمودهاند: زن زمانی میتواند صورت را نپوشاند که شرایط زیر را در نظر گرفته باشد:
الف ـ چهره را نیاراسته باشد.
در صورتی که چهره آرایش یا اصلاح شده باشد و این آرایش و اصلاح سبب شود که نظرها به وی جلب شود، آشکار بودن چهره جایز نیست.
ب ـ نا محرم به وی خیره نشود.
در صورتی که سیمای زن به هر علت (مانند زیبایی، آرایش، سفیدی یا گیرایی سیما) سبب شود که افراد به وی خیره نگاه کنند و به گناه افتند آشکار کردن آن حد که نظرها را به وی خیره میکند، جایز نیست. بنابراین اگر زیبایی زن طوری است که معمولاً افراد به چهرهاش چشم میدوزند ـ هرچند آرایش و اصلاح نکرده باشد ـ باید تا آنجا که زیباییاش پوشیده بماند چهرهاش را نمایان نسازد.
ج ـ هرگاه آشکار بودن چهره زن برای خود او یا دیگری سبب رخ دادن فساد و خطری مانند انحراف شود باید چهره را تا آنجا که او و دیگران را از خطر و فساد حفظ میکند، بپوشاند.
بسیارجای اندوه و تعجب است که در میان دینداران هم گاه این نکات مورد توجه قرار نمیگیرد و چون علت پرسیده میشود، میگویند: ما در اجرای احکام پیرو مرجع بزرگواری هستیم که آشکار بودن صورت را برای زن بیاشکال دانسته است! غافل از اینکه هیچ مرجع والامقامی با وجود شرایط نامبرده، فتوا به جواز آشکار بودن صورت صادر نکردهاست. آنجا که ایشان فتوا به جواز صادر کردهاند موردی است که این شرایط در میان نباشد.
گاه عدهای از بانوان مذهبی در گله از مردان هوسران چنین اظهار میکنند که: آنها هرچند زنان را با چادر مشاهده کنند باز هم از چشم اندازی اجتناب نمیکنند!
پرسش این است که آیا به چه چیز چشم میدوزند؟ آیا جز به صورت؟ نقص اصلی از پوشش زن است نه چیز دیگر. پوششی که همه جا را فراگیرد و چهره زیبا و محرّک را به رخ کشد، پوشش کامل نیست. به گفته سعدی:
دیدار مینمایی و پرهیز میکنی بازار خویش و آتش ما تیز میکنی خواستگاری از زن شوهردار
زمانی یکی از دوستان محقق میگفت: در همسایگی ما خانوادهای بود که دختری بسیار زیبا داشت. وی ازدواج کرد و پس از مدتی پدرش به من مراجعه کرد و گفت: برای دختر و دامادم مشکلی پیش آمده است و از شما چاره میطلبم. مدت دو سال است که دخترم ازدواج کرده و کمتر روزی است که از خانه بیرون رود و کسی مزاحم او نشود. شاید تا حال بیش از یکصد نفر او را در خیابان تعقیب کرده و به در خانه آمدهاند و به گمان اینکه دامادم، برادر این دختر است از او خواستهاند تا اجازه دهد روزی برای خواستگاری دختر به خانه آنها بیایند!
آن دوست محقق پرسیده بود: آیا دختر شما چهره خود را کاملاً نمایان میگذارد؟ وی گفته بود: مگر جز این راهی هم هست؟ گفته بود: بله، از امروز به او بگو صورتش را طوری بپوشاند که زیبایی او پیدا نباشد. بعد هم نتیجه را به من اطلاع ده.
وی میگوید: پدر دختر پس از مدتی با جعبهای شیرینی به منزل ما آمد و با خوشحالی مرا به آغوش گرفت و پیوسته دعایم میکرد. گفت: از آن روز تا حال حتی یک بار هم رخ نداده که کسی مزاحم دخترم شده باشد یا برای خواستگاری به خانهشان آمده باشد.
در میان نامههایی که به ما رسیده و بر پایه نظر خواهیهای ما، بیشتر افراد چنین اظهار کردهاند که پس از آنکه زنان اندام خود را میپوشانند بیشترین موضعی که نظاره آن برای ایشان لذت بخش است چهره است. افزون بر اینکه پوشیده داری سراسر بدن و هویدا سازی یک قسمت، به طور طبیعی نمود آن قسمت را بیشتر میکند.
به هر تقدیر رو پوش زنان امروز اگر چه از نظرهایی بهتر از ناپوشیدگی است، هرگز جایگزین چادر نیست. چه فلسفه پوشش زن که همانا در امان بودن او از نگاهها و خطرهاست با وجود مانتو همچنان تحقق نیافته است.