ناگاه

ناگاه

در لحظه های گمگشتگی

ناگاه نشانه ای

بر دری

گذرگاهی

نگاهی

می رساندم

به مکرر از یاد رفته ای

چیزی آشنا پشت هر در

می خواندم

به تماشای دوباره ای

و همواره

در تلاطم حضوری

متروکه های روحم

به شبگردی پس کوچه های راز می رود


(0) نظر
برچسب ها :
X