به طور کلى اسلام مى گوید: روابط زن و مرد در محدوده قانون و براساس ضرورت ها, اشکال ندارد. حضرت فاطمه زهرا(س) که خود اسلام مجسم بود, با سلمان, ابوذر و سایر اصحاب پیامبر سخن مى گفت. هم او پس از رحلت رسول اکرم(ص) براى دفاع از خلافت امام على(ع) به همراه حسن و حسین, به خانه مهاجران و انصار مى رفت و با آنان به احتجاج مى پرداخت. خطبه غراى حضرت فاطمه زهرا در مسجدالنبى و گفت وگوى مکرر وى با ابوبکر و عمر, همه شاهد بر جواز گفت وگو است.
درباره روابط زن و مرد و حد و حدود و موارد آن سؤالات زیادى در اذهان مردم به ویژه قشر جوان و تحصیل کرده وجود دارد که ما سعى مى کنیم در قالب پرسش و پاسخ, به این سؤالات جواب دهیم.
1. آیا پسر و دختر مى توانند با یک دیگر گفت وگوى تلفنى و یا حضورى داشته باشند؟
پاسخ: اگر به هم اطمینان کامل دارند که این مکالمه ها به محبت و عشق منتهى نمى شود و به لذت هاى جنسى نمى انجامد و از محدوده ضرورت هاى عقلى و شرعى تجاوز نمى کند, اشکالى ندارد; به عبارت دیگر اگر هدف از این گفت وگوها مثلاً حل مسائل درسى و یا ازدواج در آینده باشد, از نظر دینى اشکالى ندارد; لیکن اگر احتمال قوى بدهند که تداوم این مکالمه ها باعث افتادن هردو یا یکى از آن دو در دام محبت است, به عنوان مقدمه حرام جایز نمى باشد.
مشاوره درباره مسائل خانوادگى, پرسش از مسائل دینى, مشورت در امور درسى از جمله انتخاب رشته و حتى امر به معروف و نهى از منکر, همه این موارد در صورتى که به حد ضرورت اکتفا شود و باعث دل بستگى نگردد, مشکل شرعى نخواهد داشت. گرچه غالب گفت وگوها به علاقه شدید دو جنس مخالف و یا یک طرف منتهى شده است; از این رو لازم است حتماً جانب احتیاط در این گونه مسائل رعایت شود.
2. آیا نشستن دو جنس مخالف در تاکسى یا اتوبوس و یا هواپیما در کنار هم جائز است؟
پاسخ: اگر بدن آن ها به یک دیگر مماس نشود بلکه چیزى بینشان فاصله ایجاد کند و از طرفى خوف فتنه و افتادن به حرام هم نباشد, مانعى ندارد. چنان چه سوار کردن یا سوار شدن نامحرم و گفت وگوهاى ضرورى بین آنان نیز حرمتى ندارد.
3. زن و مرد نامحرمى کارمند اداره و یا مؤسسه اى هستند و بنا به اقتضاى کار باید در آن جا رفت وآمد کنند و حتى با هم صحبت کنند, این مسئله چه صورت دارد؟
پاسخ: از نظر مراجع اگر اطمینان به یک دیگر داشته باشند که به حرام نمى افتند, اشکالى ندارد, زیرا مؤسسه یا اداره از نوع خلوت اجنبیه نیست, به دلیل این که در این گونه مکان ها معمولاً افراد مختلف رفت و آمد مى کنند.
روابط نامحرمان باید در کادر موازین دینى باشد, به دلیل این که همه مى دانیم جاذبه جنسى, بسیار قوى و نیرومند است و دو جنس مخالف را هم چون آهن و آهن ربا به هم مى کشاند و جذب مى کند. مرد و زن همواره به حکم میل طبیعى مایلند با یک دیگر معاشرت و گفت وگو کنند, اما عقل سلیم و آیین اسلام, روابط نامحرمان را به طور مطلق مجاز ندانسته تا نسل جوان از آسیب هاى آن مصون بمانند, چرا که معاشرت هاى نامعقول در بسیارى از موارد به روابط نامشروع منجر شده و اساس خانواده ها را متزلزل مى کند و ممکن است به اختلافات دامنه دار و حتى جدایى والدین کشیده شود. امام على(ع) مى فرماید: (واکفُف علیهِنّ من ابصارِهِنّ بِحجابِک ایّاهُنَّ, فَأنَّ شِدَّةَ الحجاب اَبقى عَلَیهِنَّ;3 زن ها را در پرده حجاب و عفاف قرار بده تا نامحرمان به آنان نگاه نکنند, زیرا شدت حجاب, عامل سلامت و حفاظت آن ها است). چه بسا ممکن است بیرون رفتن بانوان از خانه باعث شود تا افراد ناصالح به درون خانه راه پیدا کنند و موجبات ارتباط با آنان فراهم شود. البته این سخن به این معنا نیست که زنان در خانه زندانى شوند و حق بیرون رفتن و حضور در اجتماع را نداشته باشند, هدف و نکته اصلى, رعایت حجاب, حفظ حرمت و حریم زنان است تا مردان ناپاک را از رسیدن به مقاصد ضد اخلاقى و فاسدشان ناکام کند.
نمونه هاى عینى فراوانى وجود دارد که به دلیل رعایت نشدن موازین و حدود اسلامى در روابط زن و مرد, بنیان خانواده ها از هم گسسته و منجر به طلاق و جدایى شده است. به چند نمونه توجه کنید:
ـ شخصى با آوردن رفیق مجرد خود به خانه اش, موجب شد تا آن فرد در غیاب وى, با همسر جوانش ارتباط نامشروع برقرار کند که زندگى این زن و مرد با وجود داشتن دو فرزند به طلاق انجامید.
ـ بر اثر عدم رعایت حجاب, برادرى عاشق زن برادر خود شد و پس از کشف روابط نامشروع, کار به طلاق کشیده شد و برادر خائن با زن برادرش ازدواج کرد.
همه این موارد و نمونه هاى فراوان دیگر به دلیل رعایت نکردن حد و حدود روابط و خارج شدن از موازین اخلاقى و شرعى و اسلامى است. در این میان زنان باید بیش از مردان مراقب خود باشند, زیرا آنان به دلیل هوس بازى, ساده لوحى, عواطف شدید و یا کمبود محبت به سرعت فریب مى خورند و حتى مردان بوالهوس را نیز فریب مى دهند. قرآن کریم از زبان عزیز مصر مى فرماید: (اِنّ کیدکُنَّ عظیم;4 مکر شما زنان, مکرى بزرگ است). تجربه نشان داده است که زیاده روى در معاشرت با زنان, قلب را مى میراند و انسان را به گناه مى اندازد.