از زمـینه هاى انحطاط و سقوط براى جوانان , مساله تجرد است .
اگر با دقت بیشتر به این امر نگاه کـنـیـم , به این واقعیت نزدیک مى شویم که تجرد اگر طولانى باشد ممکن است از حالت زمینه خـارج شود و جزء عوامل فساد و تباهى قرار گیرد, زیرا با توجه به آمار و ارقام , به وضوح مى بینیم کـه اکـثـر مـتهمان مفاسد را افراد مجرد تشکیل مى دهند و این مساله , ما را به این واقعیت سوق مى دهد که بى توجهى به امر ازدواج مى تواند براى جوانان مشکل ساز باشد .
قطعا جوانانى که ازدواج کرده اند, از نظر روحى داراى تعادل بیشترى هستند و جنبه تعقل آنان بر شهوات و احساساتشان غلبه دارد, لذا آمادگى بیشترى براى پذیرفتن ارزش هاى الهى و اخلاقى و مصلحت هاى زندگى دارند, بر خلاف کسانى که مجرد هستند .
اگرچه بوده اند جوانانى که تقوا را پـیـشه ساخته اند و زندگانى را براى مدت زیادى به تجرد گذرانده اند, اما چگونگى زندگى آنها نمى تواند سرمشقى براى دیگر جوانان باشد و آنها را توصیه به تجرد براى سالهاى طولانى نمود .جـوانـان بـایـد سعى کنند مساله ازدواج را جزء رکن اساسى زندگى خویش قرار دهند و به بهانه نـداشـتـن زنـدگـى کـامـل و مـرفه از ازدواج سرباز نزنند .
اگر جامعه ما از تشریفات , تجملات , رسـم هـاى غلط و سخت گیرى بى مورد در امر ازدواج صرف نظر کند, زمینه ازدواج براى همه یا بسیارى از جوانان فراهم مى گردد و مفاسد بسیارى از بین مى رود .
ویل دورانت مى گوید: مـا نـمـى دانـیـم که چه مقدار مفاسد اجتماعى , معلول تاخیر ازدواج است , ولى ظاهرا بیشتر این مـفـاسد از تاخیر امر با برکت ازدواج , ناشى مى شود و حتى فساد پس از ازدواج نیز بیشتر محصول عادات پیش از ازدواج است .
مـا فـعـلا نمى خواهیم در باره ازدواج و آثار مثبت آن در زندگى فردى و اجتماعى افراد صحبت کـنـیـم و همچنین ویژگى ها و خصوصیات یک همسر شایسته در این مختصر نمى گنجد, اما به جوانان توصیه مى کنیم که در باره مساله ازدواج و آیین همسردارى و ویژگى هاى همسر خوب به کـتـاب هـایـى که در این موضوع نوشته شده رجوع کنند و بى گدار به آب نزنند که به پشیمانى ابدى , دچار خواهند شد و در انتخاب همسر, معیارهاى مذهبى و الهى را در نظر بگیرند و فقط به ظواهر امر نگاه نکنند که در این صورت , خوش بختى دنیا و آخرت را نصیب خود کرده اند