در بررسی حقوق زن در بسیاری از موارد، منتقدینِ احکام نورانی اسلام به جهت عدم اطلاع کافی، «تکالیف» را با «حقوق» خلط نموده اند. یعنی در بسیاری از موارد که شارع مقدس به هدف صیانت و حمایت از زنان، تکالیفی را که موجب بروز مشکلاتی برای آنان شود، مرتفع نموده است، این «رفع تکلیف» را محرومیت از حقّ، تلقی نموده و داد دفاع از حقوق زن، سر می دهند. چنانکه یکی از منتقدین درصدر کلام خود اظهار نموده است که: «... طبق وظیفه وجدانی خودشان به دادگاه شهادت بدهند» و در ذیل کلام می گوید: «... در بسیاری از جرایم اساسا زنان حق شهادت ندارند.» یعنی شهادت زنان را از یک طرف، «وظیفه وجدانی» تلقی نموده و از طرف دیگر یک «حق» و برای مخاطب خود بیان ننموده است که «اداء شهادت»، یک حق است یا تکلیف؟ و اگر تکلیف است آیا صرفا یک تکلیف وجدانی و اخلاقی است یا اعم از تکلیف اخلاقی و حقوقی؟ زیرا اگر موردی را جزء «تکالیف» بدانیم با حفظ ویژگیهای تکلیف دیگر نمی تواند جزء «حقوق» باشد چون حق و تکلیف قابل اجتماع نیستند.60
حال، آیا شهادت، حقّ است یا تکلیف؟ و ویژگی تکلیف چیست؟ و «شهادت» با توجه به احکام و آثاری که دارد آیا دارای چنین ویژگی هست یا خیر؟