بلوغ دختران

در روایت ابی بصیر، امام صادق - علیه السلام - می فرماید: «علی الصّبّی اذا احتلم و علی الجاریة اذا حاضت، الصیّام و الخمار»10 معیار وجوب روزه در پسران، احتلام. و در دختران، حیض شدن است. این روایت از چند جهت معتبر است: اولاً - شیخ صدوق در کتاب «المقنع» صریحاً طبق مضمون آن فتوی داده و متن روایت را به صورت فتوی ارائه داده است.11 ثانیاً - در کتاب «مَن لا یحضره الفقیه» به گونه مسلَّم از آن یاد کرده، می فرماید:

«و فی خبر آخر: علی الصّبّی اذا احتلم الصّیام و علی المرأة اذا حاضَت الصّیام». آنگاه اضافه می کند: «این روایات، اتّفاق دارند بر آن که پسر از نه سالگی تا چهارده سالگی یا پانزده سالگی تا وقتی به حدّ احتلام برسد، و نیز دختر تا وقتی که خون ببیند، وادار به روزه گرفتن شوند. ولی وجوب شرعی روزه به پسر، پس از احتلام و در دختر، پس از حیض، ثابت می گردد، و پیش از آن جنبه تربیتی دارد و در حدّ تأدیب است نه وجوب و تکلیف.»12

همین دو جهت، برای اعتبار دادن به روایت فوق الذکر، کافی است. ثالثاً - گرچه برخی کوشیده اند تا این روایت را ضعیف السّند جلوه دهند، زیرا راوی آن «علی بن ابی حمزه بطائنی» است، که واقفی مذهب است. ولی شیخ الطائفه در کتاب «عُدّه» صریحاً او را ثقه و موثق دانسته و گفته است: «اگر راوی خبر از فرقه های غیر امامی شیعه باشد، باید ملاحظه نمود و از شواهد و دلایل دیگری، وثاقت او را بدست آورد، لذا اگر روایتی از طریق یکی از این فرقه ها روایت شده و روایت مخالفی ندارد، و طائفه برخلاف آن روایت، عمل نکرده اند. و خود او نیز اهل احتیاط و مورد وثاقت و امانت باشد، روایت او معتبر است. و مورد عمل قرار می گیرد. ازاین رو، فقهای شیعه به روایات فطحّیه مانند عبداللّه بن بکیر و غیره، و روایت واقفی هائی مانند سماعترین مهران، و علیّ بن ابی حمزه بطائنی و عثمان بن عیسی... عمل کرده اند و مورد استناد فتوائی قرار داده اند.»13

ملاحظه می فرمائید که شیخ، صریحاً نام «علی بن ابی حمزه» را جزء کسانی که روایاتشان مورد عمل و استناد است، یاد می کند. چنانچه شخصیّتی مثل شیخ صدوق همین روایت را عینا مورد استناد فتوائی خود قرار داده است. برخی از اساتید محترم نیز علّت ضعف سند این روایت را در راوی از علی بن ابی حمزة یعنی قاسم بن محمد جسته اند که او نیز واقفی است14 حال آنکه این قاسم بن محمّد، ملقّب به «جوهری» است. و ابن داود در کتاب رجال خود می گوید:

«قاسم بن محمد جوهری که روایت کننده از وی، «حسین بن سعید» می باشد، ثقه است.»15

و این روایت را شیخ از قاسم بن محمد جوهری به واسطه همین حسین بن سعید نقل کرده است.16

مجموع دلایل فوق، استناد به این روایت را توجیه می کند. و برای استناد فقیه، همین اندازه کافی است.


(0) نظر
برچسب ها :
X