مبحث اوّل دو وجهه سنت بانو

مبحث اوّل دو وجهه سنت بانو

بانو فاطمه زهرا علیها‏السلام ، در دوران زندگانی خویش دو گونه تجربه می‏آموزد و سنت او و قرائتی که از دین ارائه می‏کند، محصول این دو نوع تجربه یعنی تجربه درونی و بر فراز آن تجربه بیرونی می‏باشد. سنت بانو به مرور در بستر این دو تجربه، تفصیل بیشتری می‏یابد. بانو در تجربه درونی خویش، الهام و رؤیا و عروج و مراقبه و تفکر و نیایش و اخلاق داری و.... دارد. و در تجربه برونیش نیز در دوره‏های گوناگون، برای پدر، مادری می‏کند، همراه و رفیق جماعت دینداران و راهبر خویش است، در ساخت مدینه همپایی می‏کند، تدبیر منزل را بر عهده دارد، با علی همراه می‏باشد، به جنگ می‏رود، در امور سیاسی فعالیت و مشارکت می‏ورزد، با دشمنان شدّت و صلابت دارد، دوستان نادان و مدعیان همراهی، اما ناتوان را، نمی‏پذیرد، دوستی دوستان را پاس می‏دارد و امام و رهبر می‏پروراند. و بدینگونه، برای زن الگو با این تجربه‏ها و حضورهای بیرونی، سنت او جامعیت و تفصیل بیشتری می‏یابد و اجمالهای بسیاری از قرآن و سنت پیامبر را به تفصیل می‏آورد.

گام مبنا در اقتدای به بانو، تبعیت از تجربه درونی وی می‏باشد. آنچه که نیازهای عمیق انسانی و درونی خویش بیان داشتیم. همچنانکه پیروی از بانو، بر بنیان آن تجربه درونی و در گرو تبعیت از چگونگی حضور اجتماعی و تاریخی وی می‏باشد.

زنانگی بر منوالی که بانو سلوک می‏کرد، نوعی تجربه دیندارانه است. آن همه درونیّات و آداب و مواجید درونی (که تماما بر مدار عبودیت است) در او قابلیتهایی را مهیا می‏کند که برای بیرونیان نیز دستاوردهای تازه و عظیمی دارد و جهانی را به دنبال شخصیت خویش، شخصیت نوین می‏بخشد. حضور او همانا از مقوله فرستاده شدن (ارسال) و مأموریت است (ولقد ارسلنا رسلنا)، مأموریّت برای هدایت که جامعِ «تزکیه» و «تعلیم» و «تربیت» و «سیاست» است، یعنی ساختن فرد و جامعه.

عصر بانو، عصر تولد انسان تازه، عصر بحرانهای گذار و هم عصر شکل‏گیری بدعت و پایگاه ظلم‏ورزی و تحریف و انحراف است و هم از سویی بانو، انسانی درگیر و حاضر در همه زوایای راهبردی مسائل و مشکلات و آسانیها و فتحهای دوره خویش می‏باشد. از آغاز، تولد انسانی تازه را شاهد بوده و خود اولین باوردان این دیانت و انسان تازه است، بحرانهای گذار و تثبیت دیانت نو و خاتم را، با تمامی وجود تجربه می‏کند و حضوری مدبّرانه و از سر راهبری وضعیت، در این برهه‏ها دارد. او تحریف و بدعت را نیز که خود اولین قربانی سربلند آن است، افشا می‏کند و می‏کوشد تا پیشوای حق و عدل را بر مسند مدیریت اجتماع باز گرداند. اوست که در این برهه‏ها، دلیرانه‏ترین و عزتمندانه‏ترین حضور ممکن انسان هادی را، نشان می‏دهد.با عینی‏ترین و پیچیده‏ترین تجربه‏های سیاسی - اجتماعی، همپای روح بخشی و پاسداری کیان خانواده، و با انواع داد و ستدهای با بیرون، تجربه راهبرانه بانو، بسط می‏یابد.

وقتی می‏گوییم سنت بانو، یعنی همین انواع تجربه‏های درونی و بیرونی او در تفاعل همیشگی با واقعیتها، که می‏تواند در تداوم تجربه دیندارانه ما، الگوی سلوک و زندگانی درونی و بیرونی باشد. دیانت خاتم با مجموعه برخوردها و موضعگیریهای تدریجی و تاریخی بانو، بسط و تفصیل تازه‏ای می‏یابد. فاطمه علیها‏السلام ، از اوان طفولیت نزدیکترین پیوند را با قطب تجربه پیامبرانه، یعنی رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله دارد و همپای او تجربه ملموس حضور این تجربه را در دنیای بیرون با جنگ و صلح، با خوشی و ناخوشی، با غم و لبخند، با همیاری مؤمنان و مقابله دشمنان می‏آموزد. اوست که در هر عرصه، مواجهه‏ای خاص و درخور شرایط دارد. مواجهه با این رخدادهای انسانی و طبیعی، همه مندرج در سنت اوست. سنت بانو، عین تجربه تکامل یافته درونی و بیرونی اوست. اسلام درونی و اسلام سیاسی، اسلام زنانه و اسلام خانواده، با بانو بسط ارجمندی می‏یابد. وقتی می‏گوییم اسلامِ بانو، یک دین به شدت درونی، سیاسی، زنانه و خانوادگی است، معنایش آن است که بانو، درگیر سیاست شد، حضور راهبرانه در عرصه اجتماع داشت، وصف زنانگی آدمی را به عینه بروز می‏دهد و حضور در خانواده را با زندگی و سلوکش عرضه نمود. و اینک لبّ و گزیده آنهمه، به عنوان وجهه‏ای ارجمند از بسط تجربه بیرونی و درونی فاطمی، در اختیار ماست.


(0) نظر
برچسب ها :
X