دلایل کار خارج از منزل زنان، به سه عامل نسبت داده میشود: 1) عامل اقتصادی، یعنی نیاز مالی و یا رها شدن از وابستگی مالی به مرد. 2) عامل اجتماعی، جهت پایه گذاری روابط اجتماعی که فراتر از روابط خانوادگی است. 3) عامل روحی، جهت ارضای تمایلات شخصی از طریق انتخاب شغل دلخواه.
با مقایسه کار در خارج منزل با کار داخل منزل به وضوح روشن میشود که بسیاری از کارهای زن در خارج منزل خالی از سختیها و مرارتهای کار داخل منزل ـ همانند همسر داری، مراقبت از کودکان، خانه داری، پخت و پز غیره ـ نیست چرا که رئیس اداره نیز با دستورات و خواسته هایش موجب خستگی مفرط و ملال زن میشود تا حدی که قابل قیاس با گلههای زن از حاکمیت مرد و زیادی خواستههایش نیست.
افزون بر آن، زن در محل کار از حقوق و جایگاهی برابر با مرد برخوردار نیست. بدیهی است که ناراحتیهای زن در خارج از منزل بر رفتارهای او در خانواده، تأثیر مستقیمی دارد و به افزایش مشکلات در داخل منزل میانجامد.
اشتغال خارج از منزل زن، همچنین زحمات و مشکلات زن را به نحو افزایندهای افزایش میدهد، چرا که وی مجبور است علاوه بر مسئولیتهای خارج از منزل وظایف و کارهای داخل منزل را نیز به دوش کشد.
اغلب در مورد اشتغال زنان ازدواج کرده با این پرسش سنتی مواجهیم که آیا اشتغال منجر به بروز مشکلات در منزل میشود و یا مشکلات خانوادگی به اشتغال زنان میانجامد؟
بی هیچ اختلاف نظری، افزایش فرایندهی زنان ـ مجرد یا متأهل ـ شاغل در غرب با افزایش موارد طلاق، سقط جنین و ولادتهای نامشروع همراه بوده است. جدول شماره 1 که در پایان این مقاله خواهد آمد، حاکی از درصد زنان مطلقه در گروه سنی 25 تا 44 سال در برخی کشورهای پیشرفته و دولتهای اسلامی مطابق آمارهای رسمی سازمان ملل متحد میباشد (1991 United Natios,). اهمیت آمار این گروه، کم سنی کودکان ایشان و تأثیر طلاق بر شخصیت کودکانشان در این سنین کم میباشد. نسبت طلاق در همهی گروههای سنی در بریتانیا 32% و در آمریکا حدود 50% میباشد.
جدول شماره 2، پرده از ولایت نامشروع برای هر هزار مورد، در برخی کشورهای اروپایی برمی دارد (1993 Lewis,)، در این جدول نمایان شده است که میزان تولدهای نامشروع در کمتر از سه دهه، حدود پنج برابر شده است.
جدولهای شماره 1و2، بیانگر وضعیت خانوادهی عربی در قرن معاصر و حرکت خانواده به سوی فروپاشی و تلاشی است. در حالی که مقایسهی کشورهای عربی با دولتهای اسلامی، حاکی از ثبات خانواده و ناچیز بودن آمار طلاق در میان دولتهای اسلامی است که یک سوم دولتهای عربی میباشد.
طبیعی است که ثبات زن، دلیل اساسی ثبات خانواده است.