بُعد چهارم از ديدگاه عقل و فلسفه:

بُعد چهارم از دیدگاه عقل و فلسفه:

این که انسان فطرتاً خداگراست و ذاتاً طالب کمال مطلق و مبدأ هستی است، از راه عقل و فلسفه هم قابل اثبات است که به برخی از آن دلایل اشاره می شود:

دلیل اوّل. آدمی دارای احساسات و امیال فراوانی است که هر کدام به سوی بی نهایت در حرکتند. انسان به دنبال هر چیزی که می رود کامل آن را می خواهد. شعاع خواسته های فطری او حد و مرزی را نمی شناسد.

انسان فطرتاً به قدرت و تصرف در موجودات میل دارد و این میل تا بی نهایت پیش می رود. بشر ذاتاً علم گراست و تا بی نهایت پیش می رود و می خواهد از همه حقایق هستی سر در آورد. آدمی در بُعد زیباگرایی حدی برای خویش نمی شناسد و تا بی نهایت جلو می رود. انسان در بُعد پرستش و عشق و محبت و کمال، بی نهایت طلب است و حدی برای خویش قائل نیست.

پس امیال فطری بشر به سوی بی نهایت امتداد دارد. این امیال با این که به امور مختلفی تعلق می گیرد، ولی سرانجام همگی به سوی یک چیز در حرکتند و آن عبارت است از سرچشمه بی نهایت علم و قدرت و جمال و کمال؛ پس انسان فطرتاً به سوی مبدأ هستی و کمال مطلق در حرکت است و آن کمال مطلق خداست، گرچه ممکن است خود به ظاهر از این امر غافل باشد.

دلیل دوم. انسان طالب هر چیزی که هست در مرحله اوّل می پندارد که به صرف رسیدن به آن آرامش برایش حاصل می شود، مثلاً علاقه به ثروت پیدا می کند و به دنبال آن می رود. او فکر می کند اگر مثلاً یک میلیارد تومان پول داشته باشد، دیگر همه چیز دارد و به کمال رسیده، امّا هنگامی که به آن می رسد بازهم گمشده خویش را نمی یابد یا کسی که تصور می کند همه چیز در رسیدن به مقام و موقعیت اجتماعی است، امّا همین که به خواسته خویش دست یافت باز هم نا آرام است و این اصل بر تمام خواسته های آدمی حاکم است و این می رساند که انسان طالب چیزی است که از سنخ ماده و مادیات نیست وآدمی گم شده ای دارد که تنها با رسیدن به او آرامش می یابد و قطعاً آن گم شده باید محدود به حدی نباشد و همه کمالات را بالفعل داشته باشد و آن چیز جز ذات الهی چیز دیگری نمی تواند باشد؛ لذا قرآن کریم این حقیقت را با لسان مخصوص خود چنین بیان می کند:

(اَلا بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ (14) ؛ آگاه باشید تنها با یاد خدا دل ها آرامش می گیرد).

پس انسان فطرتاً دنبال آرامش است و از طرفی هیچ چیز جز خدا و یاد او آرامش بخش انسان نیست، نتیجه این که آن چیزی که فطرت آدمی طالب آن است خداست.

دلیل سوم. انسان با مشاهده عظمت و نظم موجود در جهان پی به وجود مؤثری می برد و می فهمد قدرتی بوده که این نظام را هستی بخشیده و لباس وجود پوشانده است. انسان از درون با نظر به خلقت خدا را می بیند، زیرا که خداوند در جهان هستی تجلّی کرده است و اگر انسان بی هیچ زمینه ذهنی و غیر متأثر از هرگونه تربیت و تلقین و تقلید به حال خود گذاشته شود، خود به خود و فطرتاً متوجه قدرتی خواهد شد که برتر از دنیای محسوس مادی است.

 


(0) نظر
برچسب ها :
X