زير سايبان ياد

زیر سایبان یاد

دریای دل آبی ست

تویی فانوس زیبایش

اگر آینه یک دنیاست

تویی معنای دنیایش

تو یعنی دسته گل را

ز آن سوی افق چیدن

تو یعنی پاکی باران

تو یعنی لذت دیدت

تو یعنی یک شقایق را

به یک پروانه بخشیدن

تو یعنی از سحر تا شب

به زیبایی درخشیدن

تو یعنی کبوتر را

ز تنهایی رها کردن

خدای آسمان ها را

به آرامی صدا کردن

تو یعنی مثل نیلوفر

همیشه مهربان بودن

تو یعنی باغی از مریم

تو یعنی کهکشان بودن

تو یعنی چتری از احساس

برای قلب بارانی

تو یعنی پیک آزادی

برای روح زندانی

تو یعنی دست یک گل را

به دست اطلسی دادن

تو یعنی در زمستان ها

به فکر پونه افتادن

تو یعنی رویح باران را

متین و ساده بوسیدن

و یا در پاسخ یک لطف

به روی غنچه خندیدن

اگر چه دوری از اینجا

تو یعنی اوج زیبایی

کنارم هستی و هر شب

به خوایم باز می آیی

اگر هرگز نمی خوابند

دو چشم سرخ و نمناکم

اگر در فکر چشمانت

شکسته قلب غمناکم

ولی یادم نخواهد رفت

که یاد تو هنوز اینجاست

میان سایه روشن ها

دل شیدای من تنهاست

نباید زود می رفتی

و از دل کوچ می کردی

افق ها منتظر ماندند

که از این راه برگردی

تگر یک آسمان دل را

به قصد عشق بردارم

میان عشق و زیبایی

ترا من دوست می دارم

چه زیبا می شود روزی

به پایان آید این یلدا

دل تو آسمان گردد

و روح سبز من شیدا

به یادت تا سحرگاهان

نگاهم رسخ و بارانی ست

تو تا از دور برگردی

به هجران تو زندانی ست


(0) نظر
برچسب ها :
X