با باران

با باران

در رویاهاى خوش, پار و پیرار. حقیقت, سنگى, جارى

و بلورهاى باور

که مى شکنند

در زمزمه هاى سنگ. بیدارى, من و تو

در بیدارى نیست،

در تنش, تب آلودهء

جوانه اى ست که سنگ و یخ را مى شکند،

در شب, زمین. 17.06.1988


(0) نظر
برچسب ها :
X