آغوش رویا بودم که حریر نگاهت طلوعی دیگر در شب های تنهایی ام زد ، حریم عشق تو سپیده عشق من شد و در حریم نگاهم حس غریبی جوانه زد و قصر یخی من را از روزهای خاکستری پاک کرد . اینک ردپای عشق تو باعث پیمان قلبهای ما شد
هرگاه احساس کردی که گناه کسی آنقدربزرگ است که نمیتوانی او را ببخشی بدان که اشکال در کوچکی قلب توست نه در بزرگی گناه او ! |