> آنچه هر مسلمان بايد انجام بدهد

درباره خود کتاب

خـواننده گرامى باید توجه داشته باشد که نگارش این کتاب به سال هاى دهه پنجم از قرن حاضر تـعـلـق دارد و طبعا شرایط و اوضاع و احوال آن زمان ,با شرایط و اوضاع و احوال این زمان ـ که در دهـه هشتم این قرن ـ به سر مى بریم , تفاوت بسیار دارد و نباید خواننده عزیز تصور کند که شواهد وقراین و حوادثى که مطرح شده , تعلق به این زمان دارد. در حـقـیـقـت در ایـن کتاب , مطالبى با استناد به آیات و روایات و نظریات علمى مطرح شده که هـمیشه تر و تازه و شاداب استو کهنگى و فرسودگى ندارد و مطالبى به عنوان شاهد و نمونه از زنـدگـى کـسـانـى آورده ایـم کـه از تـربـیت و تعلیم و تزکیه قرآنى به دورند و به همین سبب , گرفتارى هایى پیداکرده و ضربه ها و لطمه هاى جبران ناپذیرى خورده اند. طـبـعا این گونه مطالب با استناد به جراید و مطبوعات آن زمان , وارد کتاب شده و بیانگر شرایط اجتماعى و سیاسى آن زمان است وخود مى تواندبراى نسل حاضر, شاهد زنده اى باشد که بدانند به بـرکـت ایـثـار مـلـت و فـداکارى ها و مبارزات مستمر, جامعه ما در چه شرایطى بوده و اینک در چه شرایطى به سر مى برد.

بـیـان سرگذشت ها و عواقبى که دامنگیر گذشتگان شده , مى تواند براى آیندگان درس عبرت باشد تا بدانند که بازگشت به شرایط گذشته , نتیجه وثمره اى جز همان بدبختى ها ندارد. بـراى انـسـان , درجا زدن و به گذشته بازگشتن , آن هم گذشته فاسد و تباه , خسارت و ضرر و زیان بزرگى است . مـا نـبـایـد مصداق این آیه قرآنى باشیم که پس از معرفى پیامبر اکرم ر به عنوان فرستاده خدا این سـوال را مـطـرح مى کند: افان مات او قتل انقلبتم على اعقابکم 2 , آیا اگر پیامبر خدا بمیرد یا کـشـته شود, شما عقب گرد مى کنید؟

معلوم مى شود دو گونه انقلاب داریم : انقلابى به پیش و انقلابى به پس . همیشه باید در پى تحول و دیگرگونى باشیم . کـژى هـا را راست و سستى ها را استوار و ناهموارى ها را هموار و عیوب را اصلاح و نقص ها را کامل کنیم , نه دست روى دست گذاشتن مطلوب است و نه بازگشت به جاهلیت . عـصـر ستمشاهى این مملکت , عصر جاهلیت بوده و عصر انقلاب , عصر مبارزه با کژى ها و ستیز با هـمـه آثـار انـحـراف و انـحطاط استو همان به که ازلابه لاى کتبى نظیر کتاب حاضر که در آن دوران , از سـر سـوز و درد بـه قلم آمده و کژى ها و نا استوارى ها را به نمایش گذاشته , چهره آن عصر رابشناسیم و قلب پاک جوانان را از آن , متنفر کنیم . این کتاب که در آن دوران نگاشته شده , هم دردها را گفته و هم راه هاى درمان را. مـفـاسـدى کـه در آن زمان , دامنگیر بسیارى از خانواده ها و نسل جوان آن روز بوده , نتیجه نظام تربیتى طاغوتى و فاصله از نظام تربیتى اسلام است .

تکیه زدن نیروهاى طاغوتى و ایادى استعمار بر مسندهاى قدرت , نتیجه اى جز تباهى ارزش ها و بر باد رفتن مقدسات نداشته است و اینک که عوامل مزاحم بر افتاده اند, باید قدردان و شاکر نعمت و در راه رشـد و تکامل , پویا و پرتلاش بود و فرصت را از عوامل شکست و انحطاط و انقلاب به اعقاب سـلـب نـمـود, هـر چـند خطر, همیشه در کمین استو اگر رگه هاى سکولاریزم و پلورالیزم و لیبرالیزم و فمینیزم و هرمنیوتیک که در لابه لاى بسیارى از سخنان , مسموع و مشهود است , قطع نـشـود, بـعـد از انـقـلاب بـه پـیـش , نـوبت انقلاب به پس و بعد از پیش روى و غلبه بر نهادهاى جاهلیت طاغوتى , نوبت عقب نشینى و تسلیم مى رسد. حاشا و کلا که ملت مسلمان , چنین رویکرد شومى را متحمل شود و راهى بپیماید که خواب نا آرام دشمن را آرام و تب و لرز و اضطراب و آلامش را نقاهت و شفا بخشد.


(0) نظر
برچسب ها :
X