پديده هاى روحى و روانى بلوغ

پدیده هاى روحى و روانى بلوغ

بلوغ در واقع یک تغییر و تحول شدیدى است که سرتاسر وجود نوجوان را فرا مى گیرد.بـلـوغ , یـک نـوع تـولـد مجدد است , یعنى , بابلوغ , شخص دیگرى با روحیه و اختصاصات جسمى متفاوت از کودک , به وجود مى آید ((10)).در این مرحله نوجوان خواهشها و تمایلات متفاوت و متضادى دارد.از طرفى خودخواهى کودکانه با دیگر دوستى در هم مى آمیزد.با این که جوان مى خواهد با دوستان خود باشد, علاقه مند به تنهایى است . در ایـن دوران , کـودک پـر جـنـب و جوش دیروز به جوان حساس و تاثیرپذیر امروز مبدل شده و تغییرات سریع جسمى , تاثیرهاى فراوانى درحالتهاى روحى او مى گذارد.با ظاهر شدن نیروى جنسى جوان , احساس خاصى به جنس مخالف در او پدید مى آید.او داراى روحیه اى کنجکاو و در عین حال , دچار نوعى سردرگمى است , حساس و زود رنج بوده و در مقابل رفتار دیگران به سرعت واکنش نشان مى دهد.گاهى به فکر فرو مى رود و زمانى به سخنان اطرافیان مى اندیشد, ولى به شدت از همسالان خود, الگومى پذیرد و از رفتار آنان پیروى مى کند. از نظر رشد شخصیت , ثبات نسبى دوره قبل , دستخوش تحولى ناگهانى گردیده و رفتار خود را با انگیزه هاى درونى , تشخص طلبى واستقلال جویى ((11))بروز مى دهد.سازگارى اجتماعى او دچار آشفتگى گردیده است .نیروى متراکمى که در جوان نهفته , مى خواهد به صورتى , خود را آشکار کند.بنابر این در رفتارش اظهار هویت , مالکیت , ابراز وجود, اظهار تعلق به گروه , نمایان است . دختر جوان در این دوره بسیار حساس و زود رنج است .هـمـیـشـه مواظب است که ببیند دیگران درباره او چه مى گویند و چه قضاوتى دارند, به همین دلیل در برابر کوچکترین نقصى که دیگران به او نسبت دهند حساس است .از جوش و لک صورت خود نگران است و از این که زیبایش نمى خوانند ناراحت مى شود.در برابر انتقادها نمى تواند خود را کنترل کند. مى کوشد لباسش به گونه اى باشد که حتى کمترین ایرادى نتوان بر او گرفت .در برابر نیشخندها و هر کارى که سبب تحقیرش شود, به شدت واکنش و مقاومت نشان مى دهد.نـسـبـت بـه کـلـمـات مـعلم و اطرافیانش حساس است و احساس مى کند که دیگران او را درک نمى کنند.به شدت از دوستانش الگو مى پذیرد. رقابت و چشم و همچشمى او را وادار مى کند که سعى نماید, مثل دوستانش لباس بپوشد, همانند آنان زندگى کند و وسایل زندگى خود را مانندآنان تهیه کند, حتى در این مورد پدر و مادرش را زیر فشار قرار مى دهد تا وسایل زندگى را آن طور که دوست دارد برایش مهیا کنند.دختر نوجوان به علت کمى سن , کم تجربه است . کـمـتر منطقى فکر مى کند و بیشتر تقاضاهایش بر اساس عواطف و احساسات صورت مى گیرد, زمـانـى کـه خـواسته هایش از طرف اطرافیان و والدین بامانع روبه رو گردد, به شدت عصبانى و ناراحت مى شود.گاهى به زندگى بى علاقه مى گردد و با تحیر و سرگردانى به رویاها و تخیلات شیرین خود پناه مى برد و سعى دارد که زندگى مورد علاقه خود را دررویاهاى خویش بازسازى کند. بـراى خود آرزوهاى شیرین تصور مى کند, در خیال خود قصرها مى سازد و خلاصه زندگى را آن طور که دوست دارد, تصور مى کند.لذا از واقعیت گریزان است و نمى خواهد منطقى فکر کند ((12)).بیشتر, وقت خود را به تماشاى برنامه ها و فیلمهاى تلویزیونى مى گذراند, بطورى که دوست دارد فـیلمهاى سینمایى هرگز قطع نشود و تا پایان شب ادامه یابدب, ازطرفى غالبا مى خواهد در جمع , مطرح شود و نقش و مسوولیتى به عهده بگیرد ((13)).هـمـواره رفتار و شخصیتش ناپایدار و در بعضى اوقات به دیگران بى اعتماد و در کارها بى حوصله است . بـا کـمـبودهاى خود به مقابله برمى خیزد, کم کم دوره وابستگى به سر آمده , مى خواهد زندگى مستقل خود را پایه ریزى کند.اطرافیان جوان باید موقعیت وى را خوب درک کنند و با محبت با او برخورد نمایند.در این باره پیامبراکرمر به والدین و مربیان چنین مى فرمایند: به شما سفارش مى کنم که با جوانان مهربان باشید, زیرا آنان (در این هنگام ) داراى روحى لطیف هستند ((14)).


(0) نظر
برچسب ها :
X