شما جوانان عزیز باید به خاطر داشته باشید که والدین شما انسانهاى معصوم نیستند.بنابراین هم داراى صفات برجسته و نیک وهم داراى نقاط ضعفند.حـال اگر نقاط ضعف آنها در خصوص کار شما و یا در طرز رفتارشان با شما آشکار شود, بهتر این است که با واقع بینى با آن برخورد کنید و این نقص را طبیعى بدانید.در ضـمن , خصلتهاى برجسته و نیک آنان , محبت پاک و بى آلایششان به شما, بخصوص مواظبتى را کـه از ابـتـداى طـفولیت تاکنون درباره شماداشته اند از نظر دور ندارید, آن را به خاطر داشته باشید و همواره از آنان قدردانى نمایید.
بـه هـر حـال در جامعه امکانات زندگى و تحصیل براى همه یکنواخت و یکسان نبوده و بعضى از والـدیـن بـه ایـن مسائل آگاه نیستند و یا آموزشهاى لازم را در این باره ندیده اند و آشنا به مسائل جوانان نمى باشند و درباره رفتار و کردار صحیح , آگاهى ندارند.
از طـرفـى بـایـد بـا کمال میل و رغبت از راهنماییها و اندرزهاى دلسوزانه و مفید آنان که حاصل چـندین سال تجربه گذراندن عمر آنان است , بهره گیریدودر مواقعى که احیانا با شما برخوردى تـند مى کنند, چشم پوشى نمایید و ازخود, خونسردى لازم را نشان دهید, اگر هم لغزشى دارند, محترمانه وبطور غیر مستقیم به آنان گوشزد نمایید.
هـرگـز نـگذارید که والدین از شما آزرده خاطر شوند, چرا که در قرآن مجید, سفارشهاى زیادى دربـاره پـدر و مـادر شـده اسـت , حـتـى در برخوردها ازگفتن کوچکترین سخن نامناسب , چون اف ((42))که حاکى از تنفر و دلتنگى از آنان است , به شدت نهى گردیده است .