در آیه دوم حجرات صدا را بر صداى پیغمبر بلندتر کردن و نیز بلند سخن گفتن در مقابل وى، از عوامل حبط شمرده شده است: «یَـأیُّها الَّذینَ ءَامَنوا لاَ تَرفَعوا أَصوتَکُم فَوقَ صَوتِ النَّبِىّ و لاَ تَجهَروا لَهُ بِالقَولِ کَجَهرِ بَعضِکُم لِبعض أَن تَحبَطَ أَعمـلُکُم و أَنتُم لاَ تَشعرُون». در تفسیر این آیه، آراى گوناگونى مطرح است:
الف. برخى از گناهان دیگر به جز کفر نیز باعث حبط بعضى از اعمال نیک مى شوند و این دو گناه، از جمله آن ها هستند.
ب. برخى از مفسران این آیه را به حبط عمل بر اثر کفر مربوط دانسته اند. آنان گفته اند: طرح سخن گفتن فراتر از پیامبر(ص) و فریاد زدن نزد او در این آیه، از آن جهت نبوده که خود این دو عمل موجب حبط اعمال مى شود; بلکه این ها کاشف از کفر است و کفر، حبط اعمال را در پى دارد; پس این دو فعل، عامل مستقلى براى حبط نخواهد بود. این نظریّه، خلاف ظاهر قرآن است; زیرا در این آیات به مؤمنان خطاب شده که برخى از آنان در حضور پیغمبر(ص) رفت و آمد داشتند و از صحابه به شمار مى آمدند; افزون بر آن که بلند سخن گفتن نزد پیامبر همیشه (کاشف از کفر نیست; لذا برخى این عمل را از جهت اهمیت حفظ مقام شامخ پیامبر(ص) به منزله کفر قرار داده اند، نه آن که کفر حقیقى باشد.
ج. ملاک در نهى از بلند سخن گفتن، آن است که این گونه سخن گفتن معمولا موجب آزار مى شود و آزار پیامبر(ص) کفر بوده، کفر باعث حبط اعمال است; بنابراین اگر از مطلق بلند حرف زدن، نهى شده، بدین سبب است که از عملى که احتمالا موجب آزار پیغمبر(ص) است، نهى شده باشد; چه در واقع به آزار پیامبر(ص) بینجامد یا نه; پس نهى در این جا از باب احتیاط خواهد بود; به این معنا که اصحاب باید از مطلق بلند سخن گفتن نزد رسول الله پرهیز مى کردند تا در آن چه موجب اذیّت حضرت و در نتیجه موجب کفر مى شد، واقع نشوند وگرنه اعمالشان حبط مى گشت. قرینه بر این نظریّه، جمله «و أَنتُم لا تَشعُرون» است; زیرا این دو قسم عمل (قسمى که به کفر مى انجامد و قسمى که به کفر نمى انجامد) مرز مشخصى براى مکلفان ندارد; پس کلمه «لا تشعرون» معنا مى یابد; امّا طبق تفاسیر دیگر، جایى براى این جمله نمى ماند. قرینه دوم، کلمه «أَن تَحبَطَ» است که عده اى آن را به تقدیر «خشیة أن تحبط» گرفته اند. این نظریه نیز با ظاهر قرآن هماهنگ نیست; زیرا اوّلا آیه ظهور در نهى نفسى و استقلالى دارد، نه نهى مقدّمى (و تبعى) و ثانیاً زشتى بالا بردن صدا بر صداى پیامبر(ص) و نیز بلند سخن گفتن در برابر ایشان با عقل قابل درک است; ولى مؤمنان نمى دانستند که ناپسندى آن دو عمل به حدى است که اعمال نیک را حبط مى کند و جمله «و أنتم لاتشعرون» به این مطلب اشاره دارد.
برخى نیز گفته اند که حبط در این آیه، به احباط و تکفیر مربوط نمى شود و مراد از آن، این است که مجالست و گفت و گو با پیامبر در این دو صورت، ثواب ندارد، نه این که به وسیله این دو عمل ثواب اعمال دیگر حبط مى شود.