چنان که میدانیم نماز رکن دین مبین اسلام و به فرمودة پیامبر اکرم نمازهایپنج گانة شبانه روزی نخستین واجب امّت اسلامی و نخستین عملی است که بالا بردهمیشود و اوّلین چیزی است که در فردای قیامت از انسان سؤال میشود که اگر پذیرفتهشود بقیة اعمال آدمی پذیرفته میشود وگرنه دیگر کارهای دینی مورد قبول درگاه الهیقرار نمیگیرد.
از نظر فقیهان با توجه به آیات وارده از جمله (فَأَقیمُوا الصَّلوةَ اِنَّ الصَّلوةَ کانتعلی الْمؤمِنینَ کتاباً موقوتاً) پس نماز را به پا دارید زیرا نماز وظیفة ثابت و معینی برایمؤمنان است. و نیز: (وَأْمُرْ أهلَکَ بالصَّلوةِ و اصطَبِر علیهَا) ای پیامبر وابستگان را بهنماز فرمان ده و بر انجام آن باجدیّت شکیبا باش.
وجوب عینی نمازهای یومیّه بر همة مکلّفان، جز زنان در دوران عادت ماهیانه، درهر شرایط و با هر کیفیت ممکن، حتّی با اشارة پلکها و ذکر قلبی تنها، از مسائل اتّفاقی وبلکه ضروری دین شناخته شده است.
حتّی در میدان کارزار، و در حال درگیری با دشمن غدّار به عنوان نماز خَوف ومُطارَده باید انجام گیرد. که مشروعیّت نماز خَوف و جِواز قصر آن در سفر و حضر، در زمانغیبت نیز اتّفاقی فقهای اسلامی است. جز مالک که بر این باور است. که در حضر نمازخَوف دو رکعتی و قصر نمیشود، و تنها از کیفیّت و هیأت اَدای آن کم میشود. نه کمّیّترکعات نماز. مستنددیگر فقهای ما افزون بر نماز خَوف پیامبر در غزوات: ذاتُ الرِّقاع سهمیلی مدینه در منطقة نَجد؛ و بطنُ النَّخیل (بین طائف و مکه) و عُسفان(36 میلی بینمکه حُجفه). و نماز خَوف امیر مؤمنان در صفّین و لیلة الهَریر، و نماز ظهر عاشورای سیّدالشّهداء و دیگر روایات، که خداوند میفرماید: (و اِذا ضَربتُم فی الاَرضِ فلیسَ علَیکُمجُناحٌ أَن تَقصُروامنَ الصَّلوةِاِنْ خِفتُم أَن یفتِنَکُم الّذینَ کَفَرُوا، اِنَّ الکافِرینَ کانَ لکُم عَدوّاًمبیناً. و اذَا کنتَ فیهم فَأَقمتَ لهمُ الصَّلوةَ فَلَتَقُم طائفَةٌ منهم معکَ وَلْیَأخذوا حذرَهُم وأسلِحَتَهم وَدَّ الَّذینَ کفروُا لوتغفلونَ عن أسلِحَتکُم و أمتِعَتِکُم فَیَمیلونَ علیکم مَیلَةً واحدَةً ولا جُناجَ علیکمْ اِنْ کانَ بکُم أَذیً منْ مَطرٍ أوْ کنتمْ مرْضی اَن تَضَعوا أسلِحتَکمْ و خُذوُاحِذْرکُم اِنَّ اللهَ أَعدَّ لِلکافِرینَ عذاباً مهیناً. فاِذا قَضَیتُمُ الصَّلوةَ فَأذکُروا اللهَ قیاماً و قُعوُداً وعلی جُنُوبِکمْ فَاِذا اطْمَأَنَنْتُمْ فَأَقیمُوا الصَّلوةَ اِنَّ الصَّلوةَ کانت علی المُؤمنینَ کتاباًموُقوتاً) که ترجمة منظوم آیات مزبور از زبان شاعر جوان معاصر نیشابوری که بسیاررسا و زیباست، چنین است:
چو راه سفر را گرفتید باز «نگردید غافل ز کفّار خوارز پس آن گه که شخص تو ای مصطفی گروهی مسلّح شوندت عَسس گروهی که اوّل نخوانده نماز «نماید خِرَد بر تو راه صلاح که ناگه به سوی شما گناهی نباشد گشایید اگردر آن که از بهر کفّار پس از آن که پایان پذیرد نماز به پهلو و بنشسته و ایستابه در این حال خوانید کامل نماز واجب این حکم در روزگار به فرمان و دستور پروردگار که دارند آن کافران دنی عبادت کنی خالق بی نیاز نماز و عبادت به پایان برند » حمله وربگردند با نیزه و با سپر چند لحظه سلاح از کمر روز شمارعذابی نهاد است. پروردگار بمانید در حالت احتزار هر حال گویید ذکر خدا «بگردید مشغول راز ونیاز» «بگردید مشغول راز ونیاز»
دو رکعت بخوانید جای جهاد که بس آشکار است آن دشمنی چو خواهی که برجای آری نماز پس آن گه که سجده به جای آورند بیایند افراد آن با سلاح بلی کافران میکَشند انتظار چو بیماری و بارش آسمان ولیکن در این حال هم بر حذر که گردند نابود و خوار و ذلیل به هر حال کاید به دست شما پس از آن گه که ایمن شدید از عدو که بر مؤمنان به پروردگاربود گناهی نباشد شکسته نماز نیرنگ آن قوم ناسازگار» میان سپاهی به وقت غزا نگهبان بگردند ازپیش و پس خود از بهر خواندن بیایند باز که غَفلَت نمایید در کارزار شما را به رنج افکند، آن زمان بمانید از خصم تیره گهر بر آنها تباهی بگردد گسیل نمایید تسبیح یکتا خدا چو دانید ناید گزندی از او «بگردید مشغول راز ونیاز»
بنابراین چگونگی اجرای این نماز در میادین نبرد در آغاز به وسیلة قرآن کریم درقالب نَمونه، بیان حکم شده است تا برای مسلمانان واضحتر و زیباتر از کار درآید و بهتعبیر منطقی از نوع تعریف به مثال است، که پیامبر را امام جماعت فرض کرده، ومأمومین را به دو گروه دسته بندی کرده است. که امام صادق(ع) در توضیح آن چنینفرمود: رسول خدا در جنگ ذات الرِّقَاع با اصحاب خود به نماز ایستاد.
به این صورت که یاران را دو قسمت کرد: یک دسته را رویاروی دشمن قرار داد، و بادسته دیگر نماز خواند. آن حضرت تکبیر فرمود آنان نیز گفتند، آن جناب حمد و سورهخواند و آنان ساکت بودند، او رکوع نمود آنان نیز رکوع کردند، او سجده بهجاآورد آنان نیزسجده کردند.
سپس پیامبر خدا برای رکعت دوّم به پا خواست، و دیگر چیزی از حمد و سورةرکعت دوّم نخواند تا نمازگزاران به صورت فرادا رکعت دوم خود را به پایان بردند، و بهیکدیگر سلام دادند، و جای خود را با گروه محافظان عوض کردند، و در برابر دشمنایستادند.
دستة دوم که تا کنون در برابر دشمنان ایستاده بودند، باپیامبر(ص) اقامت نمازجماعت بستند. آن جناب تکبیر گفت آنان نیز گفتند و در حال قَرائت پیامبر سکوتکردند. تا آن حضرت به رکوع رفت آنان نیز به رکوع رفتند آن حضرت سجده نمود آنان نیزبه سجده رفتند. آن گاه پیامبر خدا نشست و تشهّد خواند و سلام داد آنان برخاستند و یکرکعت باقی مانده خود را فرادا به پایان بردند، و در آخر به یکدیگر سلام دادند؛ و این هماننماز خَوفی است که خداوند به پیامبرش دستور داده است.
نماز شدّت خوف یا مُطارَدَه که شامل نگرانی از سَیل و دَرنده و غیره بر جانمسلمانان به حکم آیة شریفه: (حافظوُاعلی الصَّلَواةِ و الصَّلوةِ الْوسطیَ و قُومُواللهِقانِتینَ. فَاِن خِفْتُم فَرِجالاً اَوْ رُکبَاناً فَاذا أَمِنْتُم فَاذْکُروا اللهَ کَما علَّمَکُمُ ما لم تَکونواتَعلَمونَ).
در انجام نماز به خصوص نماز میانی-ظهر یا صبح-کوشا باشید، و از روی خضوعو فرمان برداری برای خدا به پا خیزید، و اگر به خاطر خطر نگران شدید نماز را در حالسواره یاپیاده به جا آرید.امّا هنگامی که امنیّت خود را باز یافتند. پس خدا را یاد کنید(نمازرا به صورت معمولی بخوانید)همان گونه که خداوند چیزهایی را که میدانستید به شماآموزش داد.
بر اساس قاعدة فقهی: «اَلْمَیْسورُ لا یَسقُطُ بالْمَعسُورِ» با حدّاقل اَذکار و به هرصورت که مقدور باشد، انجام میگیرد. نماز خَوف باتوجّه به آیات یاد شده به دو نوع: خَوفو شدّت خوف یامُطارَدَه دسته بندی میشود، که معروفترین نماز خَوف نوع نخست همانخَوف ذاتِ الرّقاع است، که برای نخستین بار توسط شخص نبیّ اکرم(ص)، اِجرا شد، وکیفیت آن مورد پذیرش همة فقیهان مذاهب برجستة اسلامی، جز حَنَفیان است.
پیدا است، که منظور از بودن پیامبر(ص) در میان مسلمانان برای اِقامه نمازجَماعت در صورت وجود خوف از عَدُو این نیست که انجام نماز خَوف مشروط به حضورشخص پیغمبراست.بلکه مقصود حُضور امام و پیشوایی برای اقامه نماز جماعت در میانسربازان و مجاهدان اسلام است. از این رو حضرت علی و امام حسین در صِفّین و کربلاوحتّی حُذیفة بن یَمان در فتح طبرستان در بحبوحة نبرد پس از درگذشت پیامبر نمازخوف به جای آوردند و ادعای منسوخ شدن این حکم که از سوی قاضی اَبو یوسف مطرحشده، بی اساس خواهد بود. و تأکید آیة تشریع نماز خَوف بر اِقامه آن به جَماعت به اِمامتآن حضرت حتّی در میدان جنگ با کفّار افزون برمشروعیت آن بیانگر اهمیّت اصل نمازآن هم به جماعت، و در اوّل وقت میباشد. مطمئناً چنین نمازی در تأمین آرامش روانرزمندگان و بالا بردن روحیة آنان در نبرد با دشمنان و همدلی و هماهنگی مسلمانان،تأثیر به سزائی داشته، و خواهد داشت. که شرایط اجرایی آن از این قرار است:
1-مدافعان مسلمان در میدان نبرد دست کم قابل تفریق به دو دسته پاسدار ونمازگزار باشند.
2-دشمن قوی و نگرانی منطقی از هجوم دشمن به رزمندگان در حال نماز باشد.
3-نماز به جماعت و رو به قبله باشد، و دشمن در جهت قبله مستقرّ نباشد.
4-حفظ آمادگی دفاعی در حین نماز با همراه داشتن اسلحه اگر چه خون آلودهباشد.
چرا که نماز خَوف از عدو، آتش بس موقّت یک جانبه از سوی فرمانده مجاهدانمسلمان به دشمنان اسلام است. در میدان نبرد اگر مدافعان اندک و یا دشمن نزدیک و یادر حال زَد و خورد و درگیری، خَوف شدید، باشد نماز مُطارَدَه خوانده میشود. چنان که امیرالمؤمنین در لیلة الهریر نمازش در اذکار تسبیح و تحمید و تکبیر و تهلیل خلاصه شدهبود.
چگونگی نماز خوف ظهر عاشورا
به گزارشی امام حسین(ع) روز دوم محرّم الحرام وارد سرزمین کربلا شد، و عصرروز عاشورا به شهادت رسید.بنابراین مدّت اقامت حضرت ابی عبد الله ویاران وهمراهانش در کربلا هشت روز بیشتر نبود، و مسافری که کمتر از ده روز در جایی بماندالبته در صورتی که مرددّ نباشد وسفر او شرعی باشد نمازش کوتاه و دو رکعتی میشود.
بنابراین هر چند نماز خوف هم به فتوای اکثریّت قریب به اتّفاق فقیهان، حتّی درحضَر هم قصر و دو رکعتی میشود اما در آن بیابان امام هم مسافر بود و هم در حال خَوفبه سر میبرد و نوع نماز آن حضرت نماز خَوف ذات الرّقاع بود که به جماعت برگزار شد. بااین تفاوت که در این غزوه پیامبر با کفّار در حال نبرد بود، و امام حسین(ع) در بیابان کربلابا ب''''اغیان و شورش گران در حال جنگیدن بود. و این عمل امام(ع) مشروعیّت اقامه نمازخوف در مقابله با آشوب گران را اثبات مینماید. اگر چه جواز قصر برای مسلمانان باغیمورد تردید است.
چنان که صاحب جواهر مینوییسد:
«و الاحتیاط لا ینبغی ترکه فی ذالک کلّه حتّی فی الخوف من العدو اذا لم یکنمُخالفا فی الدین و ان کان باغیا بالخروج علی غیر امام العصر للشکّ فی شمول الادلةاما لو کان علیه(ع) فلا ریب فی تقصیر العدد حینئذ کما یدل علیه فعل امیر المؤمنین فیحرب صفّین و الحسین فی کربلا کالشکّ فی تناول الادلة المشروعیّة صلاة الخوفبالنسبة الی الباغی نفسه...»
صاحب جواهر کاستن از کیفیّت نماز و بسنده کردن به اشاره به جای قرائت و اَذکاررکوع و سجود در نماز خوف را بر خلاف اصل احتیاط میداند، و نمازگزار حتّی المقدور بایداز عدد رکعات و کمیّت نماز بکاهد. نه کیفیّت آن.
چنان که فقیه نامی ابن نَما مینویسد:
«حضرت صلاة الظهره فأمر (ع) لزهیر بن القین و سعید بن عبد الله الحنفی انیتقدّ ما أمامه بنصف من تخلف معه و صلّی بهم صلاة الخوف بعد أن طلب منهم الفتورعن القتال لادا الفرض قال ابن حصین اِنَّها لا تقبل منک و أنتَ شارب الخمر!و قیل صلّیالحسین و اصحابه فرادی بالایماء»
در حالی که امام(ع) به همراه یاران به نماز ایستاده بود یزیدیان سنگ دل نه تنهابه نمازگزار و نماز احترام نگذاشتند دهان به زخم زبان گشودند و با سوء استفاده از اینفرصت به سوی این نماز گزاران عاشق و مدافعان اسلامی تیر اندازی کردند، و قلبنمازگزاری چون سعید بن عبد الله را نشانه رفتند، و او را به شهادت رساندند، و کوفیان غدّاربا این کار خود به بی اعتنایی خود به نماز و شعائر مقدّس دین، به خاطر دنیا و منافق بودنخویش اثبات کردند.
طبری و دیگران نوشتهاند: در گرما گرم نبرد عاشورا در عرصة کربلا. یکی از تابعانو شجاعان شیعه و یاران علی (ع) و یاوران مسلم بن عقیل در کوفه، به نام عمرو بنعبدالله معروف به ابوثمامة صائدی دریافت که ظهر است و خطاب به سید الشهدا عرضکرد. «یا أبی عبد الله نفسی لک الْفدأ انی اری هولاء قد اقتربوا منک لا و الله لا تقتل حتیأقتلُ دونک ان شاء الله و احبّ ان ألقی ربّی لقد صلیّت هذه الصلاة التی دنا وقتها. فرفعالحسین رأسها ثم قال: ذکَّرتَ الصَّلاة جَعَلَکَ اللهُ منَ الْمُصلّینَ الذّاکرین. نَعَم هذا وقتها؛ای ابا عبدالله: جانم به فدایت که این گروه قصد جان تو کردهاند نه به خدا کشتهنمیشوی مگر به خواست خدا من در راه تو کشته شوم. و دوست دارم در حالی پروردگارم راملاقات نمایم که این نماز را که وقتش فرا رسیده به جای آرم. امام(ع) نگاهی به آسماننمود و فرمود: آری اکنون اوّل وقت نماز است، و دوباره او را دعا فرمود که: نماز را یاد کردیخدا ترا از نمازگزاران ذاکر قرار دهد.
امام نگاهی به آسمان کرد و فرمود: آری اکنون اول وقت نماز است و در حق او دعاکرد: به یاد نماز هستی خداوند ترا از نمازگزاران اوّل وقت قرار دهد.»
یادآوری
این نکته نیز ضروری است که هرگز این گونه نبود که یک مجاهد والا مقام به فکرنماز ظهر بود.ولی امام معصوم در اندیشه نماز اول وقت به جماعت نباشد، بلکه امام(ع) بهطور قطع و مسلّم آماده انجام این فریضه دینی بود، لذا فرمود: ذَکَرتَ الصَّلاةَ و نفرمودذَکَرتَنی، و از این جمله منظور امام(ع) تشویق ابو ثمانه، و دیگر نمازگزاران و رزمندگان بهنماز، و به یاد خدا بودن در هر حال است و این درسی بود که امام(ع) از پیامبر و امیرمؤمنان در میادین نبرد اسلام آموخته بود.
چنان که در جنگ صفیّن عبد الله ابن عباس، امام علی(ع) را نگران آسمان و درحال انتظار در بحبوحة نبرد دید و با شگفتی پرسید: چرا به آسمان نگاه میکنی؟حضرتفرمود: مراقب اول وقت نمازم. ابن عباس گفت: اکنون مصلحت ما نیست، دست از جنگبکشیم. حضرت در پاسخ فرمود؛ چنین نیست؛ «اِنَّما قاتَلناهم علی الصَّلاة؛ی جز ایننیست که ما بخاطر نماز با آنان میجنگیم.»
این موضعگیری برای همة پیروان علی(ع) و حسین(ع) درسی است که بخاطربسپارید که نماز باید همة امور را تحت الشّعاع قرار دهد و به تعبیر روایات و شهید رجایی:به کار بگویید وقت نماز است.
به گزارش مقرّم در مقتل الحسین(ع)، امام پس از ادای نماز ظهر عاشورا بهجماعت در سخنان کوتاهی به یارانش فرمود: «یا کرامُ هذهِ الجنَّةُ فُتِحَت أبوابُها واتّصَلَتأنهارُها و أیْنَعَت ثمارُها و هذا رسولُ اللهِو الشّهداءُ الَّذینَ قُتِلوا فی سبیل اللهِ یَتَوَقَّعونَقُدومَکُم و یَتَباشَرونَ بِکُم فَهامُوا عن دینِ اللهِ و دینِ نبیِّهِ و ذَبَّوا عن حرمِ الرَّسولِ؛ ایبزرگ نشان، این بهشت است که برای شما درهایش باز و رودهایش به هم پیوسته و میوههایش رسیده و این پیامبر خدا و شهیدان راه خدا هستند که در انتظار ورود شما به سرمیبرند.پس بر عهده شماست که از دین خداو پیامبرانش حمایت و از حرم پیامبر دفاعنمایید.»
سخن آخر با عاشوراییان
بسیاری از قدرتمندان تاریخ بشر بر پایة حسّ خلود و عشق به ماندن همیشگیمایل بودند که پس از مرگشان نام و یادشان زنده بماند و چه بسا که بناهای یادبودی پیشاز مرگ برای خود ساختهاند، و یا کتیبههای سنگی یا فلزّی از خود به یادگار گذاشتهاند ولیهرگز این نوشتهها در دلها و سینهها جا نگرفت.
اما آرمانهای مردان الهی و پیامهای منادیان دین و حقیقت با این که رویصفحة لرزان هوا منعکس شده بود، همواره در دلها و سینههای انسانها نقش بسته وخطوط نورانی آن زندگی نسلها را در گسترة تاریخ انسانیّت روشن نگه داشته است.
پیامهای نهضت حسینی که همواره با دود آه این سالار شهیدان، به امواج هوایگرم کربلا سپرده شده بود، و با خون پاک امام(ع) و یاران وفادار او بر زمین نقش بستهبود.چون از سر اخلاص و عشق به خدا بود رنگ جاودانگی گرفت.
بی تردید نهضت الهی حسینی همانند دانشگاهی پویا آموزهها و پیامهای فراوانو مهمّی دارد که در جای خود باید بیش از پیش مورد بررسی و بهره برداری قرار گیرد ونماز ظهر عاشورا که بخش کوچکی از آن قیام الهی است، برای بشریت به ویژهعاشوراییان و عاشقان ابی عبد الله پیام هایی داد که مهمترین آنها از این قرار است:
1-اهمیّت نماز و عبودیت و بندگی خدا در زندگی انسان.
2-فضیلت محافظت بر نماز در اول وقت آن.
3-ضرورت ترویج نماز، با جماعت مسلمانان.
4-مواظبت بر دفاع از نمازگزاران حتی در میدان نبرد.
5-جدیّت در احترام به مقدسات دین و احیای اذان.
6-استعانت و کمک خواستن از خدا در پیکار با ستمگران.
7-تبعیّت از مکتب جهاد و شهادت در حفظ آرمان حسینیان، زیرا اگر ما شیعیاندر پی آن نباشیم که بخش مربوط به خود را از آن حماسة جاویدان، چون تابلویی آموزندهدر زندگی شرافت مندانه، استفاده نماییم باید بر شیعه بودن خویش تردید نماییم.
آری ما همواره باید تلاش نمائیم که در پایداری در صراط مستقیم حق جوئی وحق گرائی و احترام به مقدسات اصیل مذهب، پایبندی به شعائر دین، امر به معروف ونهی از منکر، مبارزه با خرافات، جلوگیری از توهین، تضعیف اسلام ناب محمدی(ص)،اصلاح برخی آداب و رسوم عزاداری که آفات آن به شمار میآید، پیش گام باشیم وگرنهناخواسته همسو با دشمنان به نهضت کربلا و بانیان ارجمند آن خیانت کردهایم.
چه این که اگر حسین(ع) و یارانش با مهلت گرفتن از دشمن، شب را تا صبح بهنماز و دعا و تلاوت قرآن و استغفار پشت سر گذاشته و شب عاشورا را محفل انس با خدا وتقویت معنویت قرار دادهاند. روا نیست، به بهانه عزاداری با نواختن شیپور، نی، فلود واجرای آهنگهای مبتذل و موسیقی غنایی و برهنه کردن بدن در جلو چشم نامحرمانو...مجالس عزا را به محفل شادی و گناه و معصیت الهی تبدیل کنیم.
اگر امام حسین(ع) برای مبارزه با بدعت و نجات اسلام خون داد، حسینیان نیز باحفظ شعائر مذهبی و مراسم عزاداری سنّتی، و پرهیز از هر نوع کارهای من درآوردی-نظیر شبیه سازیهای غیر واقعی، چهار دست و پا راه رفتن و صورت را بر زمینکشیدن، و خون آلوده کردن، و قمه زدن در ملاعام - که در دنیای امروز موجب وهن مذهب وبدبینی به مقدّسات دینی، و ضرر غیر قابل جبران میگردد- باید در تقویت دین و ترویجفرهنگ عاشورایی که همان مبارزه با ستم و فساد و تباهی است، همواره کوشش نمایند.
در شرایط کنونی به جای قمه زنی علنی، به یاد شهدای کربلا برای درمان بیمارانو پاداش اخروی خون خود را به مراکز انتقال خون اهداء نمایند. چرا که در موقعیّت کنونیبسیاری از فقیهان نامی نظیر آیة الله شیخ محمد حسین کاشف الغطاء در «الفردوسالاعلی» علامه سید محسن امین عاملی در «اعیان الشیعه» و نیز امام خمینی و دیگراندر وضع کنونی جهان به فتوا اجتناب از قمه زنی و ممنوعیت آن دادهاند.
مقام معظم رهبری مدظله العالی نیز در دیدار با روحانیون، در آستانة ایام عاشورایسال 1373 نیز باتوجه به شرایط زمانی فرمود: «این جانب از کسی که تظاهر به قَمه زنیکند قلباً راضی نیستم» و نیز در جای دیگر میفرماید: «من در دو سه سال قبل از اینراجع به قمه زنی مطلبی را گفتم و مردم عزیز ما آن مطلب را با همة وجود پذیرفتند، وعمل کردند.
اخیراً شخصی مطلبی را به من گفت که خیلی برایم جالب و عجیب بود، برای شماهم نقل میکنم: کسی که با مسایل کشور شوروی سابق، و این بخشی که شیعه نشیناست-آذربایجان-آشنا بود میگفت: آن وقتی که کمونیستها بر منطقه آذربایجانشوروی سابق مسلط شدند همه آثار اسلامی را از آنجا محو کردند مثلاً مساجد را به انبارتبدیل کردند. سالنهای دینی و مذهبی و حسینیهها را به چیزهایی دیگر تبدیل کردند وهیچ نشانهای از اسلام و دین و تشیّع باقی نگذاشتند. فقط یک چیز را اجازه دادند و آنقمه زدن بود.
دستور العمل رؤسای کمونیستی به زیر دستان خودشان این بود، که مسلمانان حقندارند نماز بخوانند، نماز جماعت برگزار کنند. اما اجازه دارند قمه بزنند. چرا؟! چون خودقمه زدن برای آنها یک وسیله تبلیغ بر ضدّ دین و بر ضدّ تشیّع بود. بنابراین گاهی دشمناز بعضی چیزها این گونه علیه دین استفاده میکند. هرجا خرافات به میان بیاید دینخالص بدنام خواهد شد.»
به تعبیر شاعر خوش ذوق معاصر حجة الاسلام محدثی:
کی گفت حسین تو بر سر خویش بزن؟!با تیغ به فرق خویشتن نیش بزن!
تیغی که زنی بر سر خود ای غافلبر فرق ستمگران بد کیش بزن
چنان که گذشت، روح اساسی نهضت حسینی امر به معروف و نهی از منکر بود.بنابراین محبّان حسینی باید از نَوح به باطل و مدّاحی و مرثیه خوانی افراد بیسواد کهداستانهای بی اساس و خرافات پوچ و اشعار غلوآمیز، و محتوای زبان حال بی مدرک، واخبار جعلی، که موجب وَهن معصومین و استهزاء مسلمین و تضعیف دین میگردد. بهشدت پرهیز، و جلوگیری نمایند، و نگذارند، که مراسم مذهبی حرکت آفرین عاشورا واربعین حسینی و دیگر امامان با خرافات آمیخته گردد و مسئولیت شرعی نخبگان وعلمای دین و مسئولان هیئتهای مذهبی قهراً در این زمینه سنگینتر خواهد بود.
سرانجام اگر سیّد الشّهدا(ع) در گرماگرم ظهر عاشورا در اوج تابش سوزان خورشیدپاییزی، و تشنگی و در میان صفیر تیر باران دشمن به نماز جماعت ایستاد. برای آن بود،که به همگان اعمّ از زن و مرد و پیر و جوان مسلمان تفهیم نماید که به نماز اوّل وقت آنهم به جماعت اهمیّت دهند!و احیای این فریضه مهم را مهمتر از سینه زنی، زنجیر زنی،علم کشی و نوحه خوانی بدانند، و در ظهر عاشورا در میادینی که سدّ معبر پیش نیاید.بهاقامه نماز با جماعت همّت گمارند و نوجوانان و جوانان و مؤمنین بدانند که عزاداری از بینماز مقبول درگاه الهی نخواهد بود.
اگر بخواهیم مورد عنایت و توجه حضرت ابی عبد الله الحسین(ع) قرار بگیریم،باید نماز را سر لوحه زندگی خویش قرار دهیم. تا از پویندگان خطّ سید الشهدا و راه و روشاولیای خدا باشیم.
چنان که امام خمینی1 در جمع دانشجویان و اساتید دانشکده الهیات و معارفاسلامی در تاریخ 14/3/59 فرمودند: «نماز پشتوانه ملت است. سید الشهدا در همانظهر عاشورا که جنگی بزرگ بود و همه در معرض خطر بودند، وقتی یکی از اصحاب گفت:که ظهر شده است. فرمود: یاد من آوردید نماز را و خدا تو را از نمازگزاران حساب کند. وایستاد در همان جا نماز خواند: نگفت که ما میخواهیم جنگ بکنیم، خیر، جنگ را براینماز کردند.»
از این رو به جرأت میتوان نتیجه گرفت که شهادت یاران و امام و اسارت خاندانپیامبر، حیات اسلام و قرآن جاودان را برای انسان به ارمغان آورد . این بخش را با دعای سجده پایان «زیارت عاشورا»حُسن ختام میبخشیم کهامام باقر(ع) ناظر خردسال صحنه عاشورا میفرماید: «اللهم لک الحمدُ حمدَ الشّاکرینَلکَ علی مُصابِهِم. الحمدُ للهِ علی عظیمِ رزیَّتی. اللهم ارْزُقنی شفاعةَ الحسینِ یومَ الوُرودِو ثَبِّتْ لی قَدَمَ صِدْقٍ عندکَ معَ الحسینِ و اصحابِ الحسینِ الذینَ بذَلوا مُهَجَهُم دونَالحسینِ علیه السّلامُ معبود، تمامی حمد سپاس گزاران حقیقی در برابر آن چه به ایشانرسیده است ویژه توست؛
و بر غم و اندوه سترگی که در این مصیبت بزرگ به من رسید تنها تو را سپاسگویم. بارالها شفاعت حسین(ع) را به هنگام ورود بر خویش در سرای دیگر، روزی منفرما! و گام مرا در پیشگاه خود و همگام با حسین(ع) و یاران او-که آخرین قطرات ذخیرهخون دل خویش را در راه حسین(ع) افشاندند-استوار و پایدار فرما!»
1 - قرآن کریم، ترجمه ناصر مکارم، مدرسه امام علی بن ابی طالب(ع)، قم 1378
2 - ابن الاثیر الجزری، ابوالحسن علی بن محمد(م 606)الکامل فی التاریخ، دار الکتبالعربیه بیروت ط 2، 1378 ق
3 - ابن ابی الحدید، ابو حامد عبد الحمید(م 656)شرح نهج البلاغه، دار احیا الکتبالعربیه القاهره 1378 ق
4 - ابن طاووس، السید علی بن موسی (م 664)الملهوف علی قتلی الطفوف، دار الاسوه،تهران ط 2-1375
5 - ابن عبد ربه، الاندسی، احمد بن محمود(م 328)العقد الفرید، مطبعه لجنة التألیف والترجمه و النشر 1365 ق
6 - ابن نما الحی، محمد بن جعفر(م 645)مثیر الاحزان، مطبعه الحیدریه، النجف،1369ق
7 - ابو داوود، سلیمان بن الاشعث السجستانی (م 275)سنن ابی داوود، دار حیا السنهالنبویه.
8 - بحرانی، شیخ عبد الله اصفهانی (م 12)عوالم العلوم و المعارف و...(الامام الحسین ج17)مدرسه الامام المهدی، قم، 1407 ق
9 - جمعی از پژوهشگران، موسوعه الامام الحسین(ع) انتشارات کمک آموزشی وزارتآموزش و پرورش، 1378
10 - جناتی، محمد ابراهیم دروس فی الفقه المقارن، معهد الشهید الصدر، قم، 1411 ق
11 - حر العاملی، محمد بن الحسن(م 1104)وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعهدار احیاء، التراث العربی بیروت، 1382 ق
12 - خامنهای سید علی حسینی، از ژرفای نماز، بعثت، تهران
13 - صالح، صبحی، نهج البلاغه، دار الحجره، قم، 1407 ق
14 - طبرسی فضل بن حسن(م 548)1-اعلام الوری، باعلام الهدی، دار المعرفه،بیروت، 1399
15 - طبرسی، ابو نصر الحسن بن فضل(م ق 6)مکارم الاخلاق، مؤسسه الاعلمی،بیروت، ط 2-1392 ق
16 - طبری، ابو جعفر محمد بن جریر بن یزید، (م 310)تاریخ الامم و الملوک، دارالمعارف، مصر ط 2- 1971 م
17 - عزیزی، عباس، نماز و عبادت امام حسین، انتشارات نبوغ، قم، 1378.
18 - فیض، ملا محسن(م 1091)محجه البیضافی احیاء الاحیاء دفتر انتشارات اسلامی،قم 1383 ق
19 - فیض الاسلام، ترجمه و شرح نهج البلاغه، بی نا، تهران، بیتا
20 - قاضی نعمان، محمد التمیمی (م 363)دعائم السلام، دار المعارف، مصر، 1379 ق
21 - قرطبی، محمد بن احمد(م 661)الجامع لاحکام القرآن، دار احیاء التراث العربی،بیروت
22 - قمی، شیخ عباس(م 1319)1-سفینه البحار ط سنگی 1355 ق ثنایی،تهران2-مفاتیح الجنان، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران (به خط طاهر خوشنویس )3-نفس المهموم، مکتبه، بصیرتی، قم
23 - متقی، الهندی، علی(م 957)کنز العمال سنن القوال و افعال، مؤسسه الرساله، بیروتط 5-1405ق
24 - مجد، امید، قرآننامه منظوم، کتیبه، تهران 1377
25 - مجلسی، محمد باقر(م 1111) بحار الانوار مؤسسه الوفاء، بیروت ط 2-1403
26 - مشک فشان، گزیدهای از ارشادات و تلمیحات و آثار رهبر معظم انقلاباسلامی(جزوه )
27 - مفید، محمد بن محمد نعمان (م 413) 1- الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد،مکتبه بصیرتی، قم.
28 - مصطفوی، محمد کاظم، القواعد، مؤسسه النشر الاسلامی، قم 1412 ق
29 - مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ، چشمه خورشید.(مجموعه مقالات اولینکنگره امام خمینی و فرهنگ عاشورا)دفتر 3-1، 1374 مجموعه مقالات دومینکنگره بین المللی امام خمینی فرهنگ عاشورا، دفتر 2، تهران 1376
30 - نجفی، محمد حسن(م 1266)جواهر الکلام فی شرح شرایع الاسلام، دار احیاءالتراث العربی، بیروت ط 7-1981 م
31 - نجمی محمد صادق، سخنان حسین بن علی از مدینه تا شهادت، انتشاراتاسلامی قم، 1360.
32 - یوسفیه، ولی الله، فلسفه شهادت حسین و یاران او، سنایی، تهران 1344 س.