زندگى مادى و معنوى و تکامل انسان بستگى به شرایط و عوامل مختلفى دارد که مهمترین آنها سلامتى جسمى و روحى است، بشر باتوجه به اهمیّتى که براى سلامتى خود قائل است، همواره در جهت حفظ و تأمین سلامت خود کوشیده و با ایجاد مراکز علمى پژوهشى و ساخت واکسنهاى پیشگیرى کننده و داروهاى مختلف براى سلامتى خویش، نهایت سعى و تلاش را انجام داده و مىدهد.
انسان موجودى است نسبتاً ضعیف و تأثیرپذیر، چنانکه جسم او بیمار شود روح تأثیرپذیرفته بیمار مىگردد و حالت طبیعى و اعتدال خود را از دست مىدهد54 . بنابراین تنهاپیشگیرى از بیمارىهاى جسمى نمىتواند سلامتى کامل انسان را تضمین نماید، بلکه جامعه باید از هر چیزى که سلامت و سعادت انسان را تهدید مىکند به دور باشد تا انسان با آرامش در آن زندگى کند و رشد و تعالى یابد.
متأسفانه بدحجابى زنان در جامعه سبب بیمارىهاى روحى و روانى جوانان مىگردد، غریزه شهوت را از مسیر خود منحرف مىسازد و سبب طغیان بىرویه آن مىگردد. یک خانم بد حجاب، خرمن عمر جوانان را در آتش هوس و شهوت مىسوزاند، راحتى و آسایش را از آنان سلب مىکند، عقل و اراده و فکر آنان راتحت الشعاع نیاز همراه با حرص و آز که قناعتپذیر نیست قرار مىدهد، تا حسرت جنسى بر آنان غالب شده و آنها را به تباهى کشاند.
بدحجابى باعث بیدارى قبل از موعد غریزه جنسى مىشود و مسیر زندگى جوان را دستخوش تغییر مىکند و موجب گرفتارى و نابودى او مىگردد در حالى که این غریزه یکى از نعمتهاى الهى براى ادامه حیات و بقاء نسل و ایجاد جوشش و انگیزه و عشق و تشکیل خانواده بوده و در اصل براى حیات و آرامش بشر قرار داده شده است.