سئوال 28 = بد اخلاقى همسر

سئوال 28 = بد اخلاقى همسر

حضور حضرت آیت اللّه العظمى صافى .

ضمن عرض سلام ! .

جـوانـى هـسـتـم 25 سـاله , مدت سه ماه است ازدواج کرده ام در طول این سه ماه متوجه شده ام هـمـسـرم بـا مـن ناسازگارى و لجاجت بى مورد دارد, مدام بهانه هاى بى خود مى گیرد و منتظر فـرصـت و بهانه اى است تا ازمن جدا شود این طور که من این مدت فهمیدم و خودش هم اعتراف کـرده , قبل از ازدواج موارد اخلاقى داشته ـ رابطه با پسر ـ و دختر سربه زیرى نبوده است ,

بطورى که مدارکى هم در این مورد از او پیدا کرده ام ـ نامه هاى عاشقانه , شماره تلفن و غیره ـ , من همیشه او را نـصـیـحـت مـى کـردم تـا شـاید اصلاح شود حتى یک بار او را تهدید کردم که چیزهایى را که فـهـمیده ام به پدر و مادرش مى گویم و از او تعهد کتبى با امضا واثر انگشت گرفتم , اما مؤثر واقع نشد .

الـبـته شاید, به ظاهر, کمى مشکل اخلاقى اش اصلاح شد, اما در مورد ناسازگارى و لجاجت , الان مـدت دوهـفـتـه اسـت کـه بخاطر همین مسایل , او را به خانه پدرش برده ام , چون گفته که من نـمـى توانم با تو زندگى کنم و طلاق مى خواهد ما هم براى طلاق استخاره کردیم , استخاره خوب آمـد, امـا مـمـکن است باپادرمیانى ریش سفیدهاى فامیل و بزرگترها, دوباره مجبورش کنند که بـرگردد ـ البته با توجه به این که هیچ کس از موضوع مسایل قبل از ازدواجش خبر ندارد و با علم بـه ایـنکه مى گوید

: ((پدرم مرا به ازدواج با تومجبور کرد)) ـ من براى آخر و عاقبتم و طلاق با او, اسـتخاره کرده ام و خوب آمد حالا به نظر شما چه کنم ؟ به حرف بزرگترها و ریش سفیدها, گوش کـنـم یا به استخاره عمل کنم ؟ اگر لازم مى دانید شما هم استخاره اى در این مورد بنمایید, چون مـن اصلا به او اعتماد ندارم و از آینده ام و زندگى با او و احتمالا خیانت او مى ترسم و مانده ام چکار کنم ؟! .

الـبته لازم به ذکر است که به اعتراف خود ایشان , بنده از لحاظ مالى و اخلاقى هیچ مشکلى ندارم , نمى دانم مسایل اخلاقیش را به پدر و مادرش بگویم یا نه , اگر نگویم و او را طلاق دهم , چون کسى در جـریان نیست ,حتما به فساد (بیشتر) کشیده مى شود, و اگر بگویم , نمى دانم [که آیا] مدارکم ـ حتى تعهدى که از او همراه با امضا و اثر انگشت گرفته ام ـ , براى اثباتش کافى است یا نه .

بـا تـشکر و عذرخواهى از اینکه وقتتان را گرفتم و مطلب به درازا کشیده شد, اما لازم دیدم تمام مـسـایل را, به طور گسترده و باز خدمتتان ارایه نمایم , تا بتوانید راهنمایى فرموده و نظرتان را به طور کامل و قطعى بیان نمایید .

ت بسم اللّه الرحمن الرحیم .

حـقـیر از اظهار نظر در امر داخلى و شخصى شما, بعلت عدم اطلاع معذورم , بطور کلى , اولا اگر بـرسرى و امرى که براى فرد عیب و عار باشد, مطلع شده اید, افشا نکردن آن فضیلت و ثواب بسیار دارد وبـلـکـه افشا کردن نیز, اگر ضرورتى نباشد, حرام و معصیت است و گاه موجب تعزیر یا حد قـذف مـى شـود,بنابراین از افشاى سر, حتى پیش پدر و مادر شخص بپرهیزید, و ثانیا امر طلاق به دسـت مـرد اسـت وبخصوص اگر زوجه هم مایل باشد

, بلى , اگر بواسطه طلاق , زوجه در معرض فـسـاد اخـلاقـى یا فشارهاى روحى قرار بگیرد, البته با امکان زندگى با زوجه , ترک طلاق و ادامه مـعـاشـرت به معروف , بسیار خوب است و اصلا مبغوض ترین کارهاى حلال , طلاق است و ثالثا این خود شما هستید که با توجه به نظرناصحین , سالمندان فامیل , دوستان و امکاناتى که خود دارید و ملاحظه جوانب مختلف تصمیم بگیریدبه هر حال حقیر هم دعا مى کنم که آنچه خیر و صلاح شما و طرف شما است فراهم شود .

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته .

لطف اللّه صافى .


(0) نظر
برچسب ها :
X