هم آغوشى مرگ و زندگى در خلوت دل

هم آغوشى مرگ و زندگى در خلوت دل

گویا زمانى نمى گذرد که تو هم یکى از آنانى، پس جایگاهت را آباد کن آخرتت را به دنیا مفروش، سخن درباره ى آنچه نمى شناسى ترک کن و آنچه برایت ضرورى نیست بر زبان نیاور(27) .

نکته ى مهمى که در مطالعه ى احوال گذشتگان وجود دارد، این است که همه ى آنها در پایان راه به سوى آخرت پر گشوده اند و سفرى قطعى را آغاز نموده اند و در این پرواز و سفر، آنچه از دنیاست، در دنیا نهاده اند و با خویش هیچ نبرده اند.

بر فتم سوى قبرستان از این پیش بدیدم قبر دولتمند و درویش نه درویشى در آنجا بى کفن بود نه دولتمند برد از یک کفن بیش از آن جا که این پرواز براى همه ى ما هست و این سفر پس از زمانى کوتاه رخ خواهد نمود، امام مى فرماید: خود را آماده ى این سفر کن، اسیر دنیا نباش، درباره ى آنچه نمى دانى، سخن مران و در مورد آن اظهار نظر نکن و چیزى را که وظیفه ى تو نیست، ابراز ننما.

یکى از مشکلات ما و روزگار ما این است که در همه چیز خود را صاحب نظر مى دانیم و درباره اش سخنانى مى گوییم که در وظیفه ى ما نیست و از این روست که بسیارى از مطالب ما پشتوانه ى علمى ندارد و باعث آشفتگى هایى در سطح خانواده، اجتماع و گاهى کشور مى شود.

افرادى نسنجیده و نفهمیده با اضافه و کم کردن مطالبى، آنها را براى دیگران نقل مى کنند و این رشته همچنان توسط دیگران ادامه مى یابد.

ناگهان با انبوهى از اطلاعات نادرست و غیر واقعى روبرو مى شویم که کشف حقیقت از بین آنها بسیار مشکل و گاه محال مى شود.

على به جوان مى گوید: آخرتت را نفروش، حرف بى پایه نزن و اضافه بر وظیفه و تکلیفت اظهارنظر نکن.

از راهى که مى ترسى مسیر گمراهى باشد دورى گزین چرا که خویشتن دارى در هنگام حیرت و هنگامه ى ضلالت، بهتر از سقوط در پرتگاه تباهى و خطرهاست(28) .

آخرین سخن امام در این بخش، کنترل کنجکاوى جوان است، جوان سرى پر شور و دلى خطرپذیر دارد.

این شور و خطرپذیرى باید کنترل گردد و حسابگرانه و سنجیده از آن بهره برده شود.

چه بسا انسان بر اثر همین کنجکاوى و حرکت هاى بدون تأمل، در مسیرى قرار بگیرد که بازگشت از آن ممکن نباشد و چه بسیار جوانانى که بخاطر آزمون چیزهایى که فقط بر اثر تحریک حس کنجکاوى آنان صورت گرفته، در دام هاى غیرقابل رهایى افتاده اند.

مگر اکثر جوانانى که به اعتیاد کشیده مى شوند، منشأى غیر از کنجکاوى آنان را وادار به ورود به این وادى هولناک کرده است؟! - چیست؟ چه طعمى دارد؟ چه حالى مى دهد؟! و... چرا جوان قبل از اینکه گرفتار شود در حال خود و پایان مسیر تأمل نکند.

چرا عاقبت اندیش نباشد و نگاه دورنگر خود را به انتهاى جاده و افق وادى گسترده اى که مى خواهد وارد آن شود، نیندازد.

که اگر چنین کرد به سفارش امامش عمل کرده و براى همیشه از سرگردانى و رنج نجات یافته است.


(0) نظر
برچسب ها :
X