شكوفه هاى بهارى

شکوفه هاى بهارى

تقوا را معمولاً به ترس از خدا ترجمه مى کنند.

با این ترجمه ما از خدا باید بترسیم چانچه از یک امر هولناک مى هراسیم! در کودکى از یک سر دوگوش و لولو، در نوجوانى از گودزیلا و اکنون و در جوانى از خدا ! در حالى که هرگز تقوا، چنین معنا نمى شود.

تقوا توجه دایمى به این است که در دید و منظر خدا هستیم، تقوا، حال عاشقى است که در نگرانى نگاه نگران معشوق خود به سر مى برد.

خدا زیباترین و دوست داشتنى ترین معشوق و محبوب و معبود هستى است و عاشق، همیشه و همیشه، خود را در زیر سنگینى نگاه او حس مى کند.

نگاهى که نه تنها رفتار ظاهرى او را فرا مى گیرد که فکر و دل و اندیشه و دلواپسى هاى او را نیز در مى نوردد.

با این حال و این دریافت است که اگر خلاف خواسته ى معشوق عمل کرده باشد، برخود مى لرزد و اگر به آنچه معشوق از او خواسته، مو به مو عمل کرده باشد، باز خود را نیازمند، عاجز و زار او مى بیند.

با این ترجمه است که دورى ازگناه و اطاعت از خدا، مصداق هاى تقوا قرار مى گیرد، گرچه تقوا مفهومى وسیع تر و والاتر از این موارد است.


(0) نظر
برچسب ها :
X