نماز به قدرى اهمیت دارد که براى نشان دادن اهمیت آن، در اسلام با تعبیرات مختلف و معنى دار از آن یاد شده است .
گاهى به عنوان عمود و عماد دین معرفى شده، چنان که امام باقر (ع) فرمود: «الصلاة عمود الدین; نماز ستون دین است» (2) و پیامبر (ص) فرمود: «الصلاة عماد الدین; نماز تکیه گاه دین است .» (3)
لقمان در یکى از اندرزهاى خود به پسرش، این مطلب را چنین تبیین مىکند: «یا بنى اقم الصلاة فانما مثلها فى دین الله کمثل عمود فسطاط; اى پسرم! نماز را برپا دار، چرا که مثل نماز نسبتبه دین خدا مانند ستون خیمه است، اگر ستون خیمه، استوار و پابرجا باشد، طنابها و میخها و سایهاش، استوار مىماند، ولى اگر ستون شکسته شد یا افتاد، میخها و طنابها و سایه خیمه، فایدهاى نخواهد داشت .» (4)
و گاهى نماز به عنوان برترین عمل معرفى شده است، چنان که امام صادق (ع) فرمود: «ما اعلم شیئا بعد المعرفة افضل من هذه الصلوة; بعد از خداشناسى، هیچ چیزى را برتر از این نماز نمىدانم .» (5)
و زمانى از نماز به عنوان بهترین موضوع (برترین برنامهاى که از طرف خدا وضع، و قرار داده شده) یاد شده، چنان که در روایت آمده، ابوذر به پیامبر (ص) عرض کرد: نماز چیست؟ آن حضرت در پاسخ فرمود: «خیر موضوع; نماز بهترین موضوع است .» (6)
و گاهى از نماز به عنوان سر و صورت اسلام یاد شده، چنان که پیامبر (ص) فرمود: «لیکن اکثر همک الصلاة فانها راس الاسلام; باید بیشترین همت و اهتمام تو به نماز باشد، چرا که نماز سرچشمه اسلام است .» (7)
و امام صادق (ع) فرمود: «براى هر چیزى صورتى هست و صورت دین اسلام، نماز است .» (8)
تعبیرات دیگرى نیز در روایات اسلامى از زبان معصومین (ع) شده مانند این که: نماز معراج مؤمن است، نماز تقرب بخش مؤمن به خدا است، نماز مایه خشنودى خدا است، نماز خیرالعمل است، نماز محبوب دل پیامبر (ص) و نور چشم او است، نماز نهر شستشوگر آلودگىها است، نماز کفاره گناهان است . قبولى اعمال بستگى به قبولى نماز دارد، نماز نخستین موضوعى است که از آن در قیامتسؤال مىشود و . . .
از اهمیت نماز این که کهنترین برنامه عبادى است که از آغاز خلقتبشر وجود داشته است، و تاکنون وجود دارد . منظور این است که اصل نماز وجود داشته، گرچه چگونگى آن در عصرهاى مختلف تفاوت داشته است .
ابراهیم خلیل قهرمان توحید، پس از آن که اسماعیل و مادر او را در مکه (که آن وقتبیابان بىآب و علف بود) گذاشت، در مقام دعا گفت: «پروردگارا من بعضى از فرزندانم را در سرزمین بىآب و علف در کنار خانهاى که حرم تو استساکن ساختم; «لیقیموا الصلاة; تا نماز را برپا دارند .» (9)
و در مورد دیگر پس از سپاسگزارى از درگاه الهى که در سن پیرى، اسحاق و اسماعیل را به او عنایت فرموده، چنین دعا مىکند: «رب اجعلنی مقیم الصلاة ومن ذریتی; پروردگارا! مرا برپا کننده نماز قرار ده و از فرزندانم نیز چنین فرما .» (10)
چنان که ملاحظه مىکنید، ابراهیم (ع) در میان خواستههاى بسیار، نخستین خواستهاش برپادارى نماز است .
نیز خداوند در مقام تمجید اسماعیل (ع) مىفرماید: «وکان یامر اهله بالصلاة; اسماعیل همواره خانوادهاش را به نماز فرمان مىداد .» (1 1)
حضرت عیسى (ع) وقتى که در گهواره لب به سخن گشود، پس از بیان عبودیت و نبوت خود، سخن از نماز به میان آورده و مىگوید: «واوصانی بالصلاة; خداوند مرا به نماز توصیه فرمود .» (12)
کوتاه سخن آن که نماز با اهمیتترین دستورى است که خداوند به بشر داده است، و بالاترین اطاعت الهى است تا آنجا که امام صادق (ع) فرمود: «ان طاعة الله خدمته فى الارض، فلیس شىء من خدمته یعدل الصلاة; اطاعتخدا یعنى خدمت الهى در زمین، و پاداش و عظمت هیچ خدمتى نسبتبه خدا، با نماز برابرى نمىکند .» (13)
جالب این که در سیره درخشان پیامبر (ص) آمده: در سال نهم هجرت، طایفه «طى» به نمایندگى از قبیله «طائف» در مدینه به حضور رسول خدا (ص) رسیدند، پس از مذاکره حاضر شدند تسلیم گردند مشروط بر این که آن حضرت آنها را از نماز معاف دارد، پیامبر (ص) با کمال قاطعیت این پیش نهاد را رد کرد و فرمود: «لا خیر فى دین لا صلوة معه; دینى که در آن نماز نباشد، خیر و برکت ندارد .» (14)
این نیز در جاى خود با توجه به موقعیتحساس، بیانگر اهمیت نماز از دیدگاه اسلام و پیامبر اسلام (ص) است