1- اهميت نماز

1- اهمیت نماز

نماز به قدرى اهمیت دارد که براى نشان دادن اهمیت آن، در اسلام با تعبیرات مختلف و معنى دار از آن یاد شده است .

گاهى به عنوان عمود و عماد دین معرفى شده، چنان که امام باقر (ع) فرمود: «الصلاة عمود الدین; نماز ستون دین است‏» (2) و پیامبر (ص) فرمود: «الصلاة عماد الدین; نماز تکیه گاه دین است .» (3)

لقمان در یکى از اندرزهاى خود به پسرش، این مطلب را چنین تبیین مى‏کند: «یا بنى اقم الصلاة فانما مثلها فى دین الله کمثل عمود فسطاط; اى پسرم! نماز را برپا دار، چرا که مثل نماز نسبت‏به دین خدا مانند ستون خیمه است، اگر ستون خیمه، استوار و پابرجا باشد، طناب‏ها و میخ‏ها و سایه‏اش، استوار مى‏ماند، ولى اگر ستون شکسته شد یا افتاد، میخ‏ها و طناب‏ها و سایه خیمه، فایده‏اى نخواهد داشت .» (4)

و گاهى نماز به عنوان برترین عمل معرفى شده است، چنان که امام صادق (ع) فرمود: «ما اعلم شیئا بعد المعرفة افضل من هذه الصلوة; بعد از خداشناسى، هیچ چیزى را برتر از این نماز نمى‏دانم .» (5)

و زمانى از نماز به عنوان بهترین موضوع (برترین برنامه‏اى که از طرف خدا وضع، و قرار داده شده) یاد شده، چنان که در روایت آمده، ابوذر به پیامبر (ص) عرض کرد: نماز چیست؟ آن حضرت در پاسخ فرمود: «خیر موضوع; نماز بهترین موضوع است .» (6)

و گاهى از نماز به عنوان سر و صورت اسلام یاد شده، چنان که پیامبر (ص) فرمود: «لیکن اکثر همک الصلاة فانها راس الاسلام; باید بیشترین همت و اهتمام تو به نماز باشد، چرا که نماز سرچشمه اسلام است .» (7)

و امام صادق (ع) فرمود: «براى هر چیزى صورتى هست و صورت دین اسلام، نماز است .» (8)

تعبیرات دیگرى نیز در روایات اسلامى از زبان معصومین (ع) شده مانند این که: نماز معراج مؤمن است، نماز تقرب بخش مؤمن به خدا است، نماز مایه خشنودى خدا است، نماز خیرالعمل است، نماز محبوب دل پیامبر (ص) و نور چشم او است، نماز نهر شستشوگر آلودگى‏ها است، نماز کفاره گناهان است . قبولى اعمال بستگى به قبولى نماز دارد، نماز نخستین موضوعى است که از آن در قیامت‏سؤال مى‏شود و . . .

از اهمیت نماز این که کهن‏ترین برنامه عبادى است که از آغاز خلقت‏بشر وجود داشته است، و تاکنون وجود دارد . منظور این است که اصل نماز وجود داشته، گرچه چگونگى آن در عصرهاى مختلف تفاوت داشته است .

ابراهیم خلیل قهرمان توحید، پس از آن که اسماعیل و مادر او را در مکه (که آن وقت‏بیابان بى‏آب و علف بود) گذاشت، در مقام دعا گفت: «پروردگارا من بعضى از فرزندانم را در سرزمین بى‏آب و علف در کنار خانه‏اى که حرم تو است‏ساکن ساختم; «لیقیموا الصلاة; تا نماز را برپا دارند .» (9)

و در مورد دیگر پس از سپاسگزارى از درگاه الهى که در سن پیرى، اسحاق و اسماعیل را به او عنایت فرموده، چنین دعا مى‏کند: «رب اجعلنی مقیم الصلاة ومن ذریتی; پروردگارا! مرا برپا کننده نماز قرار ده و از فرزندانم نیز چنین فرما .» (10)

چنان که ملاحظه مى‏کنید، ابراهیم (ع) در میان خواسته‏هاى بسیار، نخستین خواسته‏اش برپادارى نماز است .

نیز خداوند در مقام تمجید اسماعیل (ع) مى‏فرماید: «وکان یامر اهله بالصلاة; اسماعیل همواره خانواده‏اش را به نماز فرمان مى‏داد .» (1 1)

حضرت عیسى (ع) وقتى که در گهواره لب به سخن گشود، پس از بیان عبودیت و نبوت خود، سخن از نماز به میان آورده و مى‏گوید: «واوصانی بالصلاة; خداوند مرا به نماز توصیه فرمود .» (12)

کوتاه سخن آن که نماز با اهمیت‏ترین دستورى است که خداوند به بشر داده است، و بالاترین اطاعت الهى است تا آنجا که امام صادق (ع) فرمود: «ان طاعة الله خدمته فى الارض، فلیس شى‏ء من خدمته یعدل الصلاة; اطاعت‏خدا یعنى خدمت الهى در زمین، و پاداش و عظمت هیچ خدمتى نسبت‏به خدا، با نماز برابرى نمى‏کند .» (13)

جالب این که در سیره درخشان پیامبر (ص) آمده: در سال نهم هجرت، طایفه «طى‏» به نمایندگى از قبیله «طائف‏» در مدینه به حضور رسول خدا (ص) رسیدند، پس از مذاکره حاضر شدند تسلیم گردند مشروط بر این که آن حضرت آنها را از نماز معاف دارد، پیامبر (ص) با کمال قاطعیت این پیش نهاد را رد کرد و فرمود: «لا خیر فى دین لا صلوة معه; دینى که در آن نماز نباشد، خیر و برکت ندارد .» (14)

این نیز در جاى خود با توجه به موقعیت‏حساس، بیانگر اهمیت نماز از دیدگاه اسلام و پیامبر اسلام (ص) است


(0) نظر
برچسب ها :
X