2 - شخص عاقل هرگاه ناصح امین مهربانى او را اندرزى دهد یا امر به صبر در پیش آمدى بنماید باید براى او متواضع و خاضع شده و اندرزش را از جان و دل بپذیرد تا سعادتمند گردد مانند این مرد شریف عرب در برابر مرحوم خالصى.
و اگر جاهلى کند و بر شخص ناصح تکبر نماید مثل اینکه اگر امر به صبرش کند به او بگوید تو چه خبر از دل من دارى تو چه مىدانى که من در چه حالى هستم تو که جایت درد نمى کند و مانند این کلمات ناهنجار.
یا اگر او را امر به تقوا کند و از گناه نهى نماید مثلاً بگوید فحش نده، نزاع نکن ومانند اینها، تکبر کند و بگوید تو کیستى که به مثل من اندرز مىدهى، تو برو کار خودت را درست کن، تو خودت چنین و چنانى! به راستى چنین جاهلى نه تنها از سعادت محروم است بلکه بر شقاوت خود مىافزاید. در قرآن مجید درباره چنین اشخاصى مىفرماید: «و چون او را گویند پرهیزگار باش، زور کافرى و غرور، او را به گنهکارى بگیرد و او را همان دوزخ پسندیده است که بد آرامگاهى است»(56)
هر که به گفتار نصیحت کنان گوش نگیرد بخورد گوشمال
گوش نگیرد بخورد گوشمال گوش نگیرد بخورد گوشمال