در این داستان، شگفتیها و عبرتها و دانستنیهاى چندى است که براى تذکر به آنها اشاره مىشود:
1 - شجاعت و شهامت و بزرگوارى و بردبارى را از این مرد شریف عرب باید یاد گرفت: «اَلشُّجاعُ الشَّدیدُ الْقَلْب حَینَ الْباءَسِْ» یعنى شجاع کسى است که هنگام سختى و حادثه ناگوار، قویدل باشد. متزلزل نشود، جزع ننماید، خود را کنترل کند وبه راستى سهمگین ترین حادثه ها و سختیها مرگ ناگهانى فرزند است، آن هم در شب زفاف او، آن هم به طور کشته شدن.
پدرى که در چنین هنگامه اى عقل و ایمان خود را از دست ندهد و از جاده بندگى منحرف نشود؛ یعنى خود و فرزندش را ملک خدا داند و مرگش را قضاى او شناسد و مرجع فرزند و خودش را خداى عالم بداند فرزندش جایى رفته که خودش نیز باید برود و از روى اعتراف به این حقایق بگوید (اِنّا للّهِِ وَاِنّا اِلَیْهِ راجِعُونَ) سزاوار است که مورد بشارت و صلوات و رحمت و پاداش بى نهایت خداوند باشد: (اُولئِکَ عَلَیْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ) و چنین اشخاصى وزن و صلابت و استقامتشان را امام علیه السّلام به کوه تشبیه فرموده است: «اَلْمُؤْمِنُ کَالْجَبَلِ الرّاسِخِ لا یُحَرّکُهُ الْعَواصِفُ؛ مؤمن مانند کوه محکم است که بادها و طوفانها او را جابجا نمى کند».
در برابر کسانى که در پیش آمدهاى ناگوار صبر و تحمل ندارند و از طریق عقل وایمان زود منحرف مىشوند و به قضاء و قدر الهى خشمگین مىگردند و ایراد مىکنند، ایشان به مانند کاهى هستند که کوچکترین بادى از بادهاى حوادث آنها را متزلزل مىسازد تا جایى که مبتلا به شوک و سکته قلبى مىشوند.
صبر دیگران در مرگ آن جوان داماد و تبدیل نکردن عیش به عزا نیز شگفت آور است، بلى به برکت بزرگ خود، آنها هم داراى صبر شدند چنانکه صبر حضرت زینب علیها السّلام شگفت است و صبر دیگر بانوان حرم حسین علیه السّلام به برکت آن مخدره بوده است.