بسم اللّه الرحمن الرحیم
درموضوع حادثه دلخراش زلزله قیروکارزین و آفرز آنچه اتفاق افتاده و تحقیق شده وتلفات جانى و مالى واقع گردیده به طورخلاصه عرض مىشود:
پانزده دقیقه پیش از طلوع آفتاب روز بیست و پنجم ماه صفر 1392 زلزله شدیدى آمد که سابقه نداشت وآنهایى که بیرون از آبادى بودند گفتند که اول برقى از سمت قبله و بعد برقى از طرف قطب و بعد زلزله گرفت، در اول قدرى خفیف بود و بعد به اندازه اى شدت کرد که زمین دور خود مىپیچید و صداى مهیبى بلند شد مانند صداى رعد و به اندازه 25 ثانیه ادامه داشت، تمام خانه ها خراب گردید عمارتهاى محکم ازسیمان و بیم آهن و گچ و سنگ از شالوده از هم پاشید و فروریخت و چون اغلب افراد کوچک در خواب بودند وزنها هم که بیدار بودند، مشغول نماز و وضو گرفتن و بعضى نماز خوانده بودند ومردها بیدار بودند اکثر تلفات جانى بچه هاى کوچک و مادرها که به واسطه علاقه به اولادشان مىخواستند آنها را بیرون آورند مهلت نیافته و همه زیر انبوه آوار هلاک شدند.
تا اندازه اى که یقین است عدد تلفات از بزرگ و کوچک از خود قیر تقریبا دوهزار و پانصد نفر و از توابع، قریب پانصد نفر هلاک شدند واللّه العالم.
و اما آنهایى که بعد از زلزله به فاصله دو روز و یکشب یعنى ازصبح روز 25 صفر تا پنج بعد از ظهر روز بیست و ششم از زیر خاکها زنده بیرون آمدند:
1 - پسرى هفت یا هشت ساله به نام «محمود» فرزند محمد صفائى ساکن خود قیر است، البته عده چند نفرى از اهل آن خانه زیر آوار شده بودند بعضى از آنها را همان روز بیرون آوردند و یک نفر از آنها هم مرده بود ولى آن پسر را که روز دوّم بیرون آوردند صحیح و سالم بود و از او سؤال کردند که در مدت این دو روز آیا کسى به تو خوراک و آب مىداد گفت آقا دائیم رسول خاکسارى به من بیسکویت وآب مىداد (البته از غیب به او خوراک رسانده شده و بچه، دهنده را دائى خود خیال مىکرده است) و الا ن هم آن پسر زنده و سالم است.
2 - بچه سیدى به نام «سید حسن» به سن چهارساله فرزند آقا سید حبیب اللّه حسینى ساکن قیر، بعد از وقوع زلزله در ساعت پنج و نیم صبح که در زیر آوار و انبوه خاک وسنگ قرار گرفته بوده فردا صبح تاساعت ده، روز بیست و ششم او را از زیر خاک بیرون آوردند و چون از او سؤال کردند در این مدت خوراک و آب کسى به تو مىداد؟ در جواب مىگفت مادرم به من غذا وآب مىداد در حالى که مادرش زیر خاک نشده و بیرون بوده است ولى دو برادر بزرگش یکى به سن هیجده سالى و دیگرى کوچکتر و یک خواهر، هر سه از دنیا رفته بودند و آن بچه را صحیح و سالم بیرون آوردند.
3 - از جمله کسانى که بعد از گذشتن 44 ساعت که از زیر خاکها و آوار بیرون آمده و زنده است به قدرت کامله الهى، بچه اى است یازده ساله «منصور» نام فرزند مشهدى ابراهیم موزرى ساکن قیر از ساعت پنج و نیم صبح بیست و پنجم که زلزله آمد و زیر خاک شد تا یک ساعت بعد از نصف شب بیست وهفتم او را از زیر خاک بیرون آوردند زنده بود ولى در اثر زیاد ماندن زیر خاک پاهاى او تا مدتى به راه رفتن قادر نبود و بحمداللّه طولى نکشید که بهبودى یافت و الا ن مىتواند راه برود.
بنابراین، اگر همان روز بلکه فرداى آن روز هم اگر امداد رسیده بود مسلما افراد بسیارى زنده از زیر خاک بیرون مىآمدند ولى افسوس که کمک و امداد نرسید و افراد زیادى بعد از دو روز زیر خاک جان سپردند.