102-شفاى مريض و تعمير قبر ميثم

102-شفاى مریض و تعمیر قبر میثم

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ

جناب آقاى قندهارى سابق الذکر و نیز جمعى دیگر از موثقین نجف اشرف نقل کرده اند که: رشادمرضه که از تجار درجه یک عراق مىباشد، تقریبا در هفت سال قبل به مرض سرطان داخلى مبتلا شد و اطباى عراق و لبنان و سوریه از معالجه اش عاجز شدند و براى مداوا به ممالک اروپایى رفت، بالا خره به او گفتند به هیچ وجه علاجى ندارد چه جراحى بکنیم و چه نکنیم ریشه سرطان به قلب رسیده و بر فرض، جراحى بکنیم یک هفته دیرتر شاید بمیرى.

دست اززندگى مىشوید شب در خواب، عربى را مىبیند که پیراهن کرباسى در بر دارد با محاسن متوسط، مىگوید: «رشادمرضه اگر قبر مرا درست کنى، من از خداوند شفاى تو را مىخواهم».

مى پرسد شما کیستید؟ مىفرماید من «میثم تمار» هستم (ناگفته نماند که قبلاً بارگاه «میثم» بسیار مختصر و محقر بود). از خواب بیدار مىشود و دو مرتبه به خواب مىرود و همان منظره را مىبیند. در مرتبه سوم نیز همینطور مشاهده مىکند.

فردا با هواپیما به بغداد برمى گردد و ازراه مستقیما به درخواست خودش او را بر سر قبر «میثم» مىآورند و آنجا مىماند. شب هنگام همان شخصى که در خواب دیده بود در مقابل چشمش پیدا مىشود و صدایش مىزند «رشادمرضه، قُم» یعنى بلند شو، مىگوید نمى توانم. با تندى مىگوید «قُم» ناگهان مىایستد و آثارى از مرض در خود نمى بیند.

بلافاصله مشغول تعمیر بارگاه میثم مىشود و قبه آبرومند فعلى را مىسازد وبعد شوق تعمیر قبر مسلم بن عقیل را پیدا مىکند و قبه طلاى مسلم را تمام مىکند و سپس براى تجدید تذهیب گنبد مولا امیرالمؤمنین علیه السّلام دویست کیلو طلا مىپردازد و اکنون بحمداللّه تذهیب گنبد تمام شده است.


(0) نظر
برچسب ها :
X