92- داستانى از عظمت شاءن سادات

92- داستانى از عظمت شاءن سادات

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ

و نیز جناب مولوى مزبور نقل کردند که روزى نظام (47) حیدرآباد دکن در عمارى مىنشیند و عده اى هنود بت پرست آن عمارى را به دوش حمل مىکنند (طبق مرسوم تشریفات سلطنتى آن زمان) پس در آن حالت چرت و بى خودى عارضش مىشود و حضرت امیرالمؤمنین علیه السّلام را مىبیند به او مىفرماید: نظام! حیا نمى کنى که به دوش سادات عمارى خود را قرار دادى چشم باز مىکند و منقلب مىشود مىگوید عمارى را بر زمین گذارید. مىپرسند مگر از ما تقصیرى واقع شده؟ مىگوید نه لکن باید عده دیگرى بیایند و عمارى را بلند کنند، پس جمعى دیگر را مىآورند و عمارى را به دوش مىکشند تا نظام به مقصد خود رفته و برمى گردد به منزلش.

پس آن عده را که در مرتبه اول، عمارى بر دوش آنهابود، در خلوت مىطلبد و دست به گردن آنها کرده و با ایشان معانقه نموده و رویشان را مىبوسد و مىگوید شما از کجایید؟ جواب مىدهند اهل فلان قریه. مىپرسد آیا از سابق اینجا بودید؟ مىگویند همینقدر مىدانیم اجداد ما از عربستان اینجا آمده اند و توطن نموده اند. مىگوید باید فحص کنید، نوشته جاتى که از اجدادتان دارید جمع کنید و نزد من آورید پس اطاعت کردند و هرچه داشتند آوردند. سلطان در بین آن نوشته شجرنامه و نسب نامه اجدادشان را مىبیند که نسب آنها به حضرت على بن موسى الرضا علیه السّلام مىرسد و از سادات رضوى هستند، نظام به گریه مىافتد و مىگوید شما چطور هنود شده اید در حالى که مسلمان زاده بلکه آقاى مسلمانانید؟! همه آنها منقلب شده و مسلمان و شیعه اثنى عشرى مىشوند، نظام هم املاک زیادى به آنها عطا مىکند.

لزوم اکرام و احترام از سلسله جلیله سادات و ذریّه هاى رسول خدا صلّى الله علیه وآله از مسلمیات مذهب ماست و در جلد اول گناهان کبیره در بحث صله رحم به آن اشاره شده است و تفصیل مطلب با ذکر ادله آن در کتاب فضائل السادات است و در کتاب «کلمه طیبه» مرحوم نورى چهل روایت و داستان اشخاصى که به برکت اکرام به ذرّیه طاهره آثار عظیمه مشاهده نمودند نقل کرده است و از رسول خدا صلّى الله علیه وآله روایت کرده اند که فرمود: «اَکْرمُوا اَوْلادِىَ الصّالِحُونَ للّهِِ وَالطّالِحُونَ لى»(48)

یعنى: «ساداتى که اهل صلاح و تقوا هستند براى خدا آنها را گرامى دارید و ساداتى که چنین نیستند براى خاطر من و انتسابشان به من گرامى دارید».


(0) نظر
برچسب ها :
X