87- عنايت حسين عليه السلام به زوار قبرش

87- عنایت حسین علیه السلام به زوار قبرش

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ

بعض از موثقین اهل علم در نجف اشرف نقل کردند از مرحوم عالم زاهد شیخ حسین بن شیخ مشکور که فرمود در عالم رؤیا دیدم در حرم مطهر حضرت سیدالشهداء علیه السّلام مشرف هستم و یک نفر جوان عرب معیدى وارد حرم شد و با لبخند به آن حضرت سلام کرد و حضرت هم با لبخند جوابش دادند. فردا شب که شب جمعه بود، به حرم مطهر مشرف شدم و در گوشه اى از حرم توقف کردم ناگاه همان عرب معیدى را که در خواب دیده بودم وارد حرم شد و چون مقابل ضریح مقدس رسید با لبخند به آن حضرت سلام کرد ولى حضرت سیدالشهداء علیه السّلام را ندیدم و مراقب آن عرب بودم تا ازحرم خارج شد، عقبش رفتم و سبب لبخندش را با امام علیه السّلام پرسیدم وتفصیل خواب خود را برایش نقل کردم و گفتم چه کرده اى که امام علیه السّلام با لبخند به تو جواب مىدهد؟

گفت مرا پدر و مادر پیرى است و در چند فرسخى کربلا ساکنیم و شبهاى جمعه که براى زیارت مىآیم یک هفته پدرم را سوار بر الاغ کرده مىآوردم و هفته دیگر مادرم را مىآوردم تا اینکه شب جمعه اى که نوبت پدرم بود چون او را سوار کردم، مادرم گریه کرد و گفت مرا هم باید ببرى شاید هفته دیگر زنده نباشم.

گفتم باران مىبارد هوا سرد است مشکل است، نپذیرفت ناچار پدر را سوار کردم و مادرم را به دوش کشیدم و با زحمت بسیار آنها را به حرم رسانیدم و چون در آن حالت با پدر و مادر وارد حرم شدم حضرت سیدالشهداء را دیدم و سلام کردم آن بزرگوار به رویم لبخند زد و جوابم را داد و از آن وقت تا به حال هرشب جمعه که مشرف مىشوم حضرت را مىبینم و با تبسم جوابم مىدهد.

ازاین داستان دانسته مىشود چیزى که شخص را مورد عنایت بزرگان دین قرار مىدهد ورضایت آنها را جلب مىکند صدق و اخلاص و محبت ورزى و خدمتگزارى به اهل ایمان خصوصا والدین و بالا خص زوار قبر حضرت ابى عبداللّه صلوات اللّه علیه - است.


(0) نظر
برچسب ها :
X