78- التفات به زوّار حسينى

78- التفات به زوّار حسینى

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ

آقاى سید عبدالرسول خادم در همین سفر اخیر تشرف حقیر در کربلا (14 رجب 88) نقل کرد از مرحوم سید عبدالحسین کلیددار حضرت سیدالشهداء علیه السّلام پدر کلیددار فعلى که آن مرحوم اهل فضل و از خوبان بود.

شبى در حرم مطهر مىبیند عربى پابرهنه خون آلود، پاى خونین و کثیف خود را به ضریح زده وعرض حال مىکند. آن مرحوم او را نهیب مىدهد و بالا خره امر مىکند که او را از حرم بیرون نمایند، در حال بیرون رفتن گفت یا حسین علیه السّلام من گمان مىکردم این خانه توست معلوم شد خانه دیگرى است.

همان شب آن مرحوم در خواب مىبیند آن حضرت روى منبر در صحن مقدس تشریف دارند در حالى که ارواح مؤمنین در خدمت هستند حضرت از خدام خود شکایت مىکند. کلیددار مىایستد و عرض مىکند یا جداه! مگر چه خلاف ادبى از ما صادر شده؟ مىفرماید امشب عزیزترین مهمانهاى مرا از حرم من با زجر بیرون کردى و من از تو راضى نیستم و خدا هم از تو راضى نیست مگر اینکه او را راضى کنى.

عرض کرد یا جدا! او را نمى شناسم و نمى دانم کجاست فرمود الا ن در خان حسن پاشا (نزدیک خیمه گاه) خوابیده و به حرم ما هم خواهد آمد و او را با ما کارى بود که انجام دادیم وآن شفاى فرزند مفلوج اوست و فردا با قبیله اش مىآیند آنها را استقبال کن.

چون بیدار مىشود با چند نفر از خدام مىرود و آن غریب را در همانجایى که فرموده بودند مىیابد، دستش را مىبوسد و با احترام به خانه خود مىآورد و از او به خوبى پذیرایى مىنماید.

فردا هم به اتفاق سى نفر از خدام به استقبال مىرود چون مقدارى راه مىرود مىبیند جمعى هوسه کنان (شادى کنان) مىآیند و آن بچه مفولجى که شفا یافته همراه آورده اند و به اتفاق به حرم مطهر مشرف مىشوند.


(0) نظر
برچسب ها :
X