بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ
جناب حاج على آقا سلمان منش (که داستانهاى 29 و 30 از ایشان نقل گردید) فرمود شبى هنگام سحر مشغول تهجد بودم براى قنوت وتر، که سیصد مرتبه «اَلْعَفْو» دارد، تسبیح را که در سجاده ام بود برداشتم تا برخیزم و مشغول شوم، دیدم گره هاى بسیار خورده به طورى که باز شدنى نیست و هیچ نمى شود از آن براى شماره کردن استفاده نمود، دانستم که این عمل از شیطان است و مىخواهد مرا امشب محروم سازد. ناگاه جلوم ظاهر شد گفتم ملعون چرا چنین کردى، اعتنایى نکرد. گفتم مگر نمى دانى نظر لطف تمثل شیطان
خدا با من است، باز اعتنایى نکرد، سر بالا کرده عرض کردم پروردگارا! لطف خود را در باره من ظاهر فرما و روى این ملعون را سیاه نما.
فورا به قلبم الهام شد که تسبیح خود را بردار که خدا آن را درست کرد. تا تسبیح را برداشتم دیدم هیچ گرهى ندارد و آن ملعون هم از نظرم پنهان گردید.
از جمله مسلمیات آن است که شیطان لعین سد راه خدا و به منزله سگى است در این درگاه و هرگاه بشرى بخواهد براى قرب به پروردگار خود، عملى را انجام دهد سعى مىکند که واقع نشود و یگانه راه ظفر بر او التجاء به لطف حضرت آفریدگار و تکیه به قدرت قاهره اوست و شکى نیست که هرکس از روى اخلاص و توکل خداى را به عجز بخواند و به او پناهنده شود نهیب قهر الهى، آن ملعون را از او دور خواهد کرد و این معنى صریحا در قرآن مجید وعده داده شده ؛ چنانچه در سوره 16 آیه 100 مىفرماید: «چون بخوانى قرآن را پس پناه بر به خداوند از شرّ شیطان که رانده شده خداست جز این نیست که او را تسلطى نیست بر کسانى که ایمان به خدا آوردند و بر پروردگارشان توکل مىکنند».(20)
و نیز باید دانست که تمثل شیطان و مزاحمت آن لعین با سلسله جلیله انبیا: مانند حضرت یحیى علیه السلام و موسى علیه السلام و ابراهیم علیه السلام در «منى» و عیسى علیه السلام با حضرات ائمه: مانند اینکه به صورت اژدهایى شد و انگشت پاى حضرت سجاد علیه السلام را هنگامى که در نماز بودند در دهان کرد تا نهیب قهر الهى او را طرد کرد وهمچنین با سایر اهل ایمان داستانهایى است که در کتب روایات نقل و ثبت گردیده است و غرضم لزوم استعاذه است ؛ یعنى هرگاه مؤمن بخواهد کار خیرى انجام دهد قبلا به خداوند پناهنده شود از شرّ شیطان به تفصیلى که در جلد3 دارالسلام مرحوم نورى بیان فرموده و مروى است هرگاه کسى بخواهد در راه خدا صدقه دهد، هفتاد شیطان به دستش مىچسبند و او را از فقر مىترسانند تا از آن خیر بزرگ محروم گردد.