36- اخبار از خيال

36- اخبار از خیال

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ

و نیز حاج مؤمن مزبور - علیه الرحمه - نقل کرد از مرحوم عالم کامل جناب حاج سیدهاشم امام جماعت مسجد سردزک که روزى پس از نماز جماعت منبر رفته بود و در مسئله لزوم حضور قلب در نماز و اهمیت آن، مطالبى مىفرمود ضمنا فرمود روزى در این مسجد پدرم (مرحوم آقاى حاج سید على اکبر یزدى - اعلى اللّه مقامه) مىخواست نماز جماعت بخواند و من هم جزء جماعت بودم، ناگاه مردى در هیئت اهل دهات وارد شد و از صفوف جماعت عبور کرد تا صف اول پشت سر پدرم قرار گرفت. مؤمنین از اینکه یک نفر دهاتى در محلى که باید جاى اهل فضل باشد آمده سخت ناراحت شدند او اعتنایى نکرد و در رکعت دوم در حال قنوت، قصد فرادا نمود و نمازش را تمام کرد، همانجا نشست و سفره اى که همراه داشت باز نمود و شروع به خوردن نان کرد.چون از نمازفارغ شدیم، مردم از هرطرف به او حمله کردندو اعتراض نمودندواوهیچ نمى گفت!پدرم متوجه مردم شدوگفت: چه خبر است گفتند: امروز این مرد دهاتى جاهل به مسئله آمده صف اول، پشت سر شما اقتدا کرده، آنگاه وسط نماز قصد فرادا کرده وبعد نشسته چیز مىخورد.

پدرم به آن شخص گفت چرا چنین کردى در جواب گفت: سبب آن را آهسته به خودت بگویم یا در این جمع بگویم پدرم گفت در حضور همه بگو.

گفت: من وارد این مسجد شدم به امید اینکه ازفیض نماز جماعت با شما بهره اى ببرم، چون اقتدا کردم اواسط حمد دیدم شما از نماز بیرون رفتید و در این خیال واقع شدید که من پیر شده ام و از آمدن به مسجد عاجزم، الاغى لازم دارم که سواره حرکت کنم، پس به میدان الاغ فروشها رفتید و خرى را انتخاب کردید ودر رکعت دوم در خیال تدارک خوراک الاغ و تعیین جاى او بودید که من عاجز شدم و دیدم بیش از این سزاوار نیست و نمى توانم با شما باشم نماز خود را تمام کردم.

این را گفت و سفره را پیچید و حرکت کرد. پدرم بر سر خود زد وناله نمود و گفت: اینمرد بزرگى است او را بیاورید که مرا به او حاجتى است. مردم رفتند که اورا برگردانند ناپدید گردید و تا این ساعت دیگر دیده نشد.

پس باید متوجه بود که هیچوقت به نظر حقارت به مؤمنى نباید نگریست یا عمل او را که محمل صحیح دارد، مورد اعتراض قرار داد؛ زیرا ممکن است همان شخصى که مورد تحقیر واقع شده به واسطه نداشتن جهات ظاهریه اى که خلق آنها را میزان شرافت و لزوم احترام قرار داده اند، نزد خدا عزیز و گرامى باشد و ندانسته دوست خدا را اهانت کرده و خود را مورد قهر و غضب خداوند قرا دهند.

ونیزممکن است دوست خدا عمل صحیحى بجا آورد و شخص به واسطه حمل به صحت نکردنش او را مورد اعتراض قرار دهد و دلش را بشکند.(17)


(0) نظر
برچسب ها :
X