بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ
و نیز جناب حاج على آقا فرمود من در طفولیت به مکتب نرفتم و بى سواد بودم و در اول جوانى سخت آرزو داشتم بتوانم قرآن مجید را افاضه قرآن مجید
بخوانم تا اینکه شبى با دل شکسته به حضرت ولى عصر - عجل اللّه تعالى فرجه - براى رسیدن به این آرزو متوسل شدم.
در خواب دیدم جدرج کربلا هستم، شخصى به من رسید و گفت: در این خانه بیا که تعزیه حضرت سیدالشهداء علیه السلام در آن برپاست و استماع روضه کن، قبول کرده وارد شدم، دیدم دونفر سید بزرگوار نشسته اند و جلو آنها ظرف آتشى است و سفره نانى پهلوى آنها است، پس قدرى از آن نان را گرم نموده به من مرحمت فرمودند و من آن را خوردم، پس روضه خوان ذکر مصائب اهل بیت: کرد و پس از تمام شدن، از خواب بیدار شدم حس کردم به آرزوى خود رسیده ام، پس قرآن مجید را باز کردم دیدم کاملا مىتوانم بخوانم و بعد در مجلس قرائت قرآن مجید حاضر شدم، اگر کسى غلط مىخواند یا اشتباه مىکرد به او مىگفتم حتى استاد قرائت هم اگر اشتباهى مىکرد مىگفتم.
استاد گفت: فلانى! تو تا دیروز سواد نداشتى جوج قرآن را نمى توانستى بخوانى، چه شده که چنین شده اى گفتم: به برکت حضرت حجت علیه السلام به مقصد رسیدم.
فعلا حاجى مزبور استاد قرائت اند و در شبهاى ماه مبارک رمضان مجلس قرائت ایشان ترک نمى شود.
از جمله عجایب حاجى مزبور آن است که غالبا در خواب امور آتیه را مىبیند و مىفهمد که فردا چه مىشود با که برخورد مىکند و با که طرف معامله مىشود و آن معامله سودش چه مقدار است.
وقتى به حقیر گفت خداوند بزودى به فرزندت (آقاى سید محمد هاشم) پسرى عطا مىکند اسمش را به نام مرحوم پدرت «سید محمد تقى» بگذار، طولى نکشید خداوند پسرى به ایشان عنایت فرمود و اسمش را «محمد تقى» گذاردیم.
پس از ولادت، سخت مریض شد به طورى که امید حیات به آن بچه نبود. باز حاجى مزبور فرمود «این بچه خوب خواهد شد و باقى خواهد ماند»، طولى نکشید که خداوند او را شفا داد و الان بحمداللّه در سن پنجسالگى و سالم است.(14)
و بالجمله ایشان در اثر تقوا و مداومت بر مستحبات خصوصا نوافل یومیه داراى صفاى نفس و مورد عنایت و لطف حضرت حجت - عجل اللَّه تعالى فرجه - مىباشد.
ضمنا باید دانست که رازآگاه شدن بعض نفوس از امور آتیه و اخبار به آن، آن است که خداوند قادر متعال تمام حوادث کونیه، کلى و جزئى را تا آخر عمر دنیا پیش از پیدایش آنها در کتابى از کتابهاى روحانى و لوحى از الواح معنوى ثبت فرموده است چنانچه در سوره حدید مىفرماید: «هیچ مصیبتى در آفاق و انفس واقع نمى شود مگر اینکه پیش از پیدایش آن در کتاب الهى ثبت است و این کار (یعنى ثبت امور تماما در لوحى نزد قدرت بى پایان او) بر خداوند سهل است براى اینکه ناراحت نشوید بر فوت شدن چیزى از شما (یعنى بدانید خداوند صلاح شما را دانسته و فوت آن چیز را قبلا تعیین و ثبت فرموده) و خوشحال نشوید و به خود نبالید به چیزى که به شما رسیده (یعنى بدانید آن را خداوند براى شما مقدر ومقرر فرموده).(15)
بنابراین ممکن است بعض نفوس صاف در حال خواب که از قیود مادى تا اندازه اى آزاد شده اند با ارواح شریف و الواح عالى و بعض کتب الهى متصل شده و به بعض امورى که در آنها مشهود است اطلاع یابند و هنگام بیدارى و مراجعت تام روح به بدن، قوه خیالیش تصرفى در آن نکند و آنچه دیده به صرافت در حافظه اش باقى ماند و از آن خبر دهد.