اگر برتری های مرد و نفقه دادن وی به عنوان علت قوامیت باشد، با عدم این دو علت مرد دیگر حق ادعای سرپرستی بر زن را ندارد؛ برای نمونه اگر از نظر تدبیر، برنامه ریزی، قدرت و سایر اموری که معمولا در مردان یافت می شود مرد از زن خود ضعیف تر باشد یا در عمل زن مخارج زندگی خانواده را بر عهده دارد، مرد حق ادعای سرپرستی و تصمیم گیری ندارد و سایر حقوق از عهده او برداشته می شود. اما اگر این دو عامل به عنوان حکمت قوامیت باشد، گرچه به طور استثنا زن برتری داشته باشد یا به طور کامل کارهای معیشتی را بر عهده گیرد، باز حق سرپرستی مرد محفوظ است.14
آیا جمله «الرجال قوامون علی النسأ» خبری است؟
جمله «الرجال قوامون علی النسأ» جمله خبری است نه انشایی و از سرپرستی متداول مردان در خانواده خبر می دهد، گرچه در آن زمان و زمان های دیگر خانواده هایی بودند که در عمل سرپرستی زن را چه در برتری های خردگرایانه، تدبیر، دوراندیشی، علم و فهم و چه در اداره اقتصادی خانواده به عهده داشتند.15
آیا ریاست مرد امری قانونی ا ست یا تکوینی؟
روایت است که فردی از امام باقر(ع) سوال کرد که:
«مردی به همسرش می گوید؛ اختیار کار تو با خودت است امام(ع) فرمودند: چگونه این ممکن است، در حالی که خداوند می فرماید: الرجال قوامون علی النسأ این گفته مرد ارزشی ندارد.»
در قانون نیز مسوولیت مدیریت و ریاست بر خانواده به جهت جنبه امری و تکلیفی قابل اسقاط یا واگذاری نیست؛ بنابراین زوجین نمی توانند با انعقاد قرارداد خصوصی یا شرط ضمن عقد، این موقعیت را نادیده بگیرند یا از اقتدار قانونی آن بکاهند یا قلمرو آن را محدود کنند.16