1- مفسران و محدثان شیعه و سنى تصریح کردهاند که آیه مباهلهدر حق اهل بیت پیامبر نازل شده و پیامبر تنها فرزندانش حسن وحسین و دخترش فاطمه و پسرعمش على(ع) را به میعادگاه برد.بنابراین، منظور از «ابنائنا» در آیه منحصرا حسن و حسین(ع)هستند. ابوبکر رازى مىگوید: این آیه دلیل است که حسنین پسرانرسول خدا(ص) هستند و فرزند دختر هم حقیقتا فرزند انسان است.همانطور که منظور از «نسائنا» فقط فاطمه(س) است. و نیز مراداز «انفسنا» فقط على(ع) است، زیرا خود پیامبر که نمىتواندمراد باشد; چون او دعوت کننده است و معنى ندارد که انسان خودرا دعوت کند، همیشه داعى غیر از مدعو است; پس حتما مراد شخصدیگرى غیر از نبى اکرم است. پس حتما اشاره به على(ع) است.زیرا هیچ کس نگفته جز على و فاطمه و حسنین کسى در مباهله شرکتداشته است. این مطلب بر علو مکان وى و درجهاى که هیچ کس به آنراه نیافته، بلکه به نزدیک آن هم نرسیده است، دلالت دارد.
پیامبر به بریده اسلمى فرمود:اى بریده على را دشمن مدار که او از من است و من از اویم.مردم از درختهاى متفرق خلق شدهاند و من و على از یک درختآفریده شدهایم.
مرحوم قاضى نورالله شوشترى، در جلد سوم احقاقالحق، مىگوید: مفسران در این مساله اتفاق نظر دارند که«ابنائنا» اشاره به حسن و حسین و «نسائنا» اشاره بهفاطمه(س) و «انفسنا» اشاره به على(ع) است. سپس در پاورقىهمین کتاب نام شصت نفر از بزرگان اهل سنت را نقل مىکند کهگفتهاند: آیه مباهله در مورد اهل بیت(علیهم السلام) نازل شدهاست. از جمله شخصیتهایى که این مطلب از آنها نقل شده عبارتنداز:
1- مسلم در کتاب صحیح، ج 2، ص 448.
2- احمد بن حنبل در مسند، ج 1، ص 185.
3- حاکم در مستدرک، ج3، ص 150.
4- واحدى نیشابورى در اسباب النزول، ص 68.
5- ابن اثیر در جامع الاصول، ج9، ص 470.
6- ابن جوزى در تذکرهالخواص، ص23.
7- زمخشرى در کشاف، ج 1، ص 370.
8- ابن حجرعسقلانى در الاصابه، ج 2، ص509.
9- ابن صباغ مالکى در فصول المهمه، ص 120.
10- قرطبى در الجامع لاحکام القرآن، ج 4، ص 140.
در کتابهاى روایى شیعه نیز این مساله جایگاهى خاص دارد. تنهابه یک نمونه از آن اکتفا مىکنیم.
امام رضا(ع) در جلسه بحثى که در دربار مامون تشکیل شده بود،فرمود: خداوند پاکان بندگان خود را در آیه مباهله مشخص ساختهاست...; این مزیتى است که هیچ کس در آن بر اهلبیت(علیهمالسلام) پیشى نگرفته; فضلیتى است که هیچ انسانى به آن نرسیده وشرفى است که قبل از آن هیچ کس از آن بر خور دار نبوده است.
آیه مباهله جز معرفى نزدیکتر افراد به رسول گرامى(ص) حاوىپیامهاى دیگرى است که فهرست وار اشاره مىشود:
1- استمداد از غیب بعد از به کارگیریى توانایىهاى عادى.
2- زن و مرد دوشادوش هم و در کنار همدیگر مطرحند.
3- اگر انسان به هدف خود ایمان داشته باشد حاضر استحتى خودو نزدیکترین بستگانش را در معرض خطر قرار دهد.
4- در دعا کردن آنچه مهم است انگیزهها و شخصیتهاست نه تعدادو کثرت جمعیت.
5- در مجالس دعا باید کودکان را شرکت داد.
6- کسى که منطق و استدلال و معجزه او را تسلیم به پذیرش حقنمىکند باید تهدید به نابودى شود.
7- دعا آخرین برگ برنده و سلاح مومن است.
8- استدلال را باید پاسخ داد، ولى مجادله و لجاجت را بایدسرکوب کرد.
9- اگر شما محکم بایستید، دشمن به دلیل باطل بودن عقب نشینىمىکند.
10- قوام و اساس دین به خاطر همین چند نفر است و گرنهپیامبر(ص) مىتوانستخود شخصا نفرین کند.
خدا و پیامبر(ص) با این عمل به همه ما مىفهماند که این افرادیاران و نزدیکان رسول خدا(ص) در دعوت به حق و هدف او هستند وهمراه او آماده استقبال از خطر بوده، ادامه دهنده حرکت اویند.